31 خرداد
ايران
روزی که شاپور دوم زمام امور ايران را به دست گرفت و مسائل را حل کرد
مجسمه فلزي شاپور دوم (ساخت دوران معاصر)
شاپور دوم (ذوالاكتاف) از دودمان ساسانيان كه 17 ساله شده بود از آخرين روز بهار سال 326 میلادی (21 ژوئن = 31 خرداد)، خود به عنوان شاه رسما زمام امور ايران را به دست گرفت. وي تنها رئيس كشور بود كه پيش از تولد اين عنوان را به دست آورده بود و بنابراين، طول پادشاهي اش بيش از عمر او به حساب آورده شده است!. شاپور دوم پسر «آذرنرسي» در سال 309 متولد و در سال 379 ميلادي درگذشت. اين شاه ساساني هنگامي امور سلطنت را، خود به دست گرفت كه ضعف نايب السلطنه موجب شده بود كه اعراب مهاجر از جزيرةالعرب به بحرين و سواحل غربي خليج فارس ايجاد ناامني كرده، همچنين برخي از بزرگان داخلي وارد مبارزه قدرت با يكديگر شده، امپراتور روم در ايالت هاي مرزي و منطقه خودمختار ارمنستان به تحريك پرداخته و نيز دسته اي از هون ها در منطقه فرارود (که جغرافیون آمریکایی عنوان «آسياي ميانه» برآن نهاده اند!) بناي دست اندازي به قلمرو ايران را گذارده بودند. شاپور دوم پس از بدست گرفتن قدرت همه اين دشواري ها را برطرف ساخت. امپراتور روم در جنگ با ايران كشته شد، هون ها عقب رانده شدند که دسته ای آز آنان عزم اروپا کردند (آن دسته از قرقیزها که دارای موی قرمز و چشمان سبز و آبی اند باقیمانده هون ها هستند)، عرب ها به ريسمان كشيده شدند، قلمرو ميهن وسعت يافت و بر آباداني آن و رفاه مردم افزوده شد.
باقیمانده یک سنگ - تراشيده شاپور دوم
راه اندازي روزنامه اطلاعات در 91 سال پیش با گرفتن وام
سي و يکم خرداد 1305 درمحافل تهران صحبت از اين بود كه عباس مسعودي مدير مركز اطلاعات (نخستين خبرگزاري غير دولتي ايران) سرگرم استقراض است تا هرچه زودتر روزنامه اي به همين نام (اطلاعات) را منتشر كند.
نخستين شماره روزنامه اطلاعات 19 تيرماه 1305 (91 سال پیش در جولای) انتشار يافت. اين روزنامه و موسسات ضميمه اش در اواخر تابستان 1358 مصادره شده اند، نخست به بنیاد مستضعفان داده شدند و از بهار 1359 ضمیمه دفتر رهبری جمهوری اسلامی ایران.
عباس مسعودي در خرداد 1353 درگذشت و پيش از فوت، مديريت روزنامه اطلاعات را به پسرش فرهاد که واگذار کرده و پسر دومش بهرام را به معاونت وي برگماشته بود. فرهاد که سال انقلاب ایران را ترک کرد در ژانویه 2016 و در خودتبعیدی در فرانسه درگذشت.
پس از خارج فرهاد از وطن، بهرام مدیریت مؤسسه را به دست گرفت.
پس از انقلاب، با تلاش بهرام بود که موسسه اطلاعات موفق شد بکار ادامه دهد. تا زمان مصادره، بهرام مدير انتخابي کارکنان موسسه مطبوعاتی اطلاعات بود. در زمان مدیریت بهرام بر مؤسسه که در ايران زندگي مي کند تيراژ روزنامه اطلاعات از مرز 850 هزار نسخه در روز گذشت. هشت ماه پس از مصادره روزنامه اطلاعات، نويسندگان قديمي آن برکنار شدند. اين برکناري چند هفته پيش از سردبيرشدن شمس آل احمد و سپس وابسته شدن موسسه به دفتری رهبری صورت گرفت و براي لغو احکام از دست او هم کاري برنيامد. هنوز محمود دعايي مدير موسسه اطلاعات نشده بود که اخراج ژورنالیست ها صورت گرفته بود. به بسياري از اخراج شدگان ازجمله مؤلف تاریخ آنلاین برای ایرانیان و ناشرمجله روزنامک غرامت اخراج هم داده نشده است. تني چند از همين اخراجي ها بعدا به دعوت مهندس محمد عطريانفر و دکتر فريدون وردي نژاد روزنامه هاي همشهري و ايران را راه اندازي کردند که نشريات موفقي هستند. مؤلف اين مطالب تاریخی 24 سال در روزنامه اطلاعات قلم زده بود که بدون دليل منطقي و قانوني اخراج شد.
عباس مسعودي در 1950
بهرام مسعودي آخرين مدير مؤسسه مطبوعاتي اطلاعات قبل از مصادره
خلع يد از انگلستان در نفت ايران که سر آغاز يك مبارزه جهاني بر ضد استعمار شد
مصدق بر دوش مردم
در اين روز در سال 1951، سه ماه پس از ملي شدن صنعت نفت ايران كه از آغاز قرن بيستم توسط شركت نفت انگلستان (بريتيش پتروليوم ـ بی پی) عملا به يغما مي رفت، پالايشگاه آبادان به دست مالك اصلي آن، ملت ايران، افتاد و يكي از ديوارهاي استعمار غرب فروريخت. گزارش «خلع يد» از پالايشگاه آبادان آخر وقت سي ام خرداد 1330 به تصويب مجلس ايران رسيده بود كه در عين حال، راي اعتماد مجدد به دولت دكتر محمد مصدق تلقي شد. پالایشگاه آبادان در آن زمان و در نوع خود، بزرگترين پالايشگاه نفت در جهان بود. اداره این پالایشگاه از 31 خرداد آن سال در دست شركت ملي جديد التاسيس نفت ايران (امروز: وزارت نفت) قرار گرفت. سابقا ايران صادركننده فرآورده هاي نفتي بود، و امروزه باوجوداينكه از صادركنندگان عمده نفت خام است، هر سال ميلياردها دلار بنزين از خارج وارد مي كند؛ چرا؟.
دادگاه بين المللي لاهه پنجم ژوئيه (دو هفته بعد) بر ضد ايران كه از انگليسي ها خلع يد كرده بود راي داد! و شش روز بعد، ترومن رئيس جمهوري وقت آمريكا ديپلمات سيار اين كشور «آورل هريمن» را به تهران فرستاد تا براي مسئله نفت، راه حل مسالمت آميز و مرضي الطرفين پيدا كند. در اين ميان، در تهران و ساير شهرها به حمايت از دولت دكتر مصدق تظاهرات خياباني روزانه و متعدد روي مي داد.
ششم آگوست (15 امرداد) همين سال دولت انگلستان كه موفق نشده بود اراده ملت ايران را درهم شكند به حيله، راه مذاكره را پذيرفت. ولي اول اكتبر (9 مهر 1330) شوراي امنيت سازمان ملل كه در آن پنج دولت فاتح جنگ جهاني دوم حق رد (وتو) دارند به اين بهانه كه مسئله نفت ايران مي تواند صلح جهان! را به مخاطره اندازد تمايل خود را به بررسي مسئله اعلام داشت.
هشتم آگوست 1952 (امرداد 1331) دولت دكتر مصدق ورق تازه اي را برزمين زد و از انگلستان بابت همه زيانهايي كه در طول 150 سال به ايران وارد آورده بود غرامت خواست و سي ام آگوست (هشتم شهريور) همين سال، دكتر مصدق پيشنهاد آمريكا براي حل مسئله نفت با انگلستان را رد كرد و 52 روز بعد يعني 22 اكتبر (سي ام مهر ماه) هم به مناسبات سياسي ايران با انگلستان پایان داد و به اين ترتيب پس از قرنها، یک طلسم بزرگ در جهان اصطلاحا سوم شكسته شد كه سرآغازي براي قيام ساير ملل استعمار زده قرار گرفت و ....
لايحه مجازات خرابكاري
از آنجا كه بيم آن مي رفت كه عوامل انگلستان در تاسيسات نفت و منطقه خوزستان خرابكاري كنند، لايحه مجازات خرابكاري در جلسه سي ام خرداد 1330 شوراي وزيران به رياست دكتر مصدق تصويب و براي طرح در مجلس آماده شد. اين لايحه بعدا در مجلس به تصويب رسيد و به صورت قانون درآمد.
روزي که «رئيس ورزش ايران» عنوان معاونت نخست وزير به دست آورد
ژنرال پرويز خسرواني
از اين روز در سال 1347 در ايران، رئيس سازمان تربيت بدني و تفريحات سالم (ورزش كشور) عنوان معاونت نخست وزير به دست آورد. قبلا متصدي اين شغل، در عين حال معاون وزارت آموزش و پرورش به شمار مي آمد.
نخستين رئيس ورزش كه عنوان معاون نخست وزير به دست آورد، پرويز خسرواني بود كه قبلا باشگاههاي تاج (استقلال امروز) و ديهيم را تاسيس كرده بود. باشگاه تاج در سال 1949 (1328هجري خورشيدي) بر جاي باشگاه دوچرخه سوار نشست و شامل همه رشته هاي ورزشي بويژه فوتبال شد. پس از انقلاب، اين باشگاه و ساير تاسيسات ورزشي ژنرال خسرواني (که در لندن زندگي مي کند) مصادره و متعلق به دولت شدند و باشگاه تاج به باشگاه استقلال تغيير نام داد. باشگاه ديهيم در محله وحيديه تهران بود.
سپهبد پرويز خسرواني در عين حال يک ژنرال ژاندارم و قبلا فرمانده ژاندارمري مرکز و معاون ژاندارمري کل کشور بود و با سپهبد نعمت الله نصيري رئيس شهرباني وقت و بعدا رئيس ساواک ضديت داشت.
سرآغاز فروپاشي حزب رستاخيز
دز جريان اوج گيري انقلاب ايران، با ادامه كناره گيري نمايندگان پارلمان و برخي از مقامات از حزب دولتي رستاخيز، اين حزب از اين روز در سال 1357 در آستانه فروپاشي قرار گرفت. شاه قبلا و در آغاز تاسيس اين حزب گفته بود كساني كه نمي خواهند عضو حزب رستاخيز باشند گذرنامه هايشان رابگيرند و از ايران بروند!.
در آن زمان محافل تهران كناره گيري پي در پي مقامات دولتي و پارلماني از حزب رستاخيز را نويدي براي از سرگيري فعاليت احزاب قديمي خوانده بودند که با تاسيس حزب رستاخيز عملا تعطيل شده بودند.
مورخان محدود شدن تاسيس حزب، پس از براندازي 28 مرداد سال 1332 را يکي از اشتباهات بزرگ شاه خوانده اند و به همين گونه انحصاري شدن انتشار روزنامه را.
روزي که احمد صدر حاج سيدجوادي وزير دادگستري شد ـ دليل بي سابقه کناره گيري او از دادستاني تهران
احمد صدر حاج سيدجوادي
سي ام خرداد 1358(20 ژوئن 1979) احمد صدر حاج سيدجوادي به سمت وزير دادگستري دولت موقت انقلاب منصوب شد. وي ـ يك حقوقدان ـ سالها پيش ازآن، دادستان تهران بود. پس از پيروزي انقلاب، احمد صدر به سمت نخستين وزير كشور كابينه دولت موقت (کابينه مهدي بازرگان) تعيين شده بود.
احمد صدر حاج سيدجوادي در دوران نظام پيشين و زماني که دادستان تهران بود در گردنه كندوان (راه چالوس) در حال رانندگي اتومبيل تصادف کرد و در پي اين حادثه، با گفتن اين جمله که «كسي كه تصادف كند نبايد دادستان باشد» از سمت دادستاني تهران كناره گيري كرده و به کار وکالت قضايي بازگشته بود.
احمد صدر در دوران هر دو نظام حكومتي، بارها وكالت ناراضيان را بر عهده گرفت و غالبا به رايگان. به اظهار خود او، احمد صدر حاج سيدجوادي در محاكم نظام سابق با به مخاطره افكندن خويشتن از افرادي دفاع كرده بود كه پس از ازكار افتادن دولت موقت انقلاب، در دهه هاي اخير اورا بارها متهم کردند و به محاكمه كشيدند!. وي از منتقدان برخي روش هاي دولتي در جمهوري اسلامي بشمار مي رفت.
وي که شهرت داشت از مبارزان راه دمکراسی است در عين حال برگزارکننده رفراندم تغییر نظام حکومتی ایران بود. او اعضاي شوراي انقلاب و در زمان بررسی پیش نویس و تدوین قانون اساسی تازه، وزير دادگستري 11 فروردین 1392 (یکم اپريل 2013) پس از شش روز بستری بودن در یک بیمارستان تهران، در 96 سالگی درگذشت.
احمد صدر حاج سيدجوادي که در دوران هر دو نظام ـ سلطنتی و جمهوری اسلامی ـ به زندان افتاده بود و در 94 سالگی ممنوع الخروج از کشور شده بود، دو سال پیش از وفات، ضمن بیانیه ای از مردم ایران به خاطر اشتباهات و کوتاهی ها که شده است عذرخواهی کرد. احمد صدر که سوم خرداد 1296 در قزوین به دنیا آمده بود، علاوه بر نهضت آزادی، از موسسان نهضت مقاومت ملی [مقاومت در برابر شاه] و از فعالان جبهه ملی بود و ابتکار معاضدت قضایی در ایران (دادن مشورت رایگان قضایی به افراد بی پول و نیازمند و یا وکیل قضایی آنان و زندانیان سیـاس*ـی شدن) از اوست.
[چند خاطره مؤلف در رابـ ـطه با احمد صدر در زیر مطالب 2 اپریل ـ 13 فروردین ـ در بخش «کارنامک نوشیروان» آمده است. در صورت نیاز، به مطالب دوم اپريل در این تاریخ آنلاین رجوع شود].
احمد صدر در سال 2011
اعدام عبدالمالک ریگی رئیس گروه جندالله
عبدالمالک ريگي
به گزارش منابع رسمی تهران، سحرگاه سی ام خرداد 1389 (20 ژوئن 2010) و در محل زندان اوين (تهران) عبدالمجيد (عبدالمالك) ريگي اعدام شد. یک شعبه دادگاه انقلاب اسلامی وی را در ارتکاب 79 اتهام از جمله تشكيل و اداره گروه جندالله در شرق کشور با هدف مقابله با نظام جمهوري اسلامي ايران و ايجاد ناامني در منطقه و كشور، 15 مورد آدم ربايي مسلحانه، آمريّت در قتل دهها شهروند و مسئولين نظامي، انتظامي و ... از طريق بمب گذاري و اقدام مسلحانه، همچنین ارتباط با عناصر سرويسهاي اطلاعاتي بيگانه از جمله افسران اطلاعاتي آمريكا و دریافت کمک مالی بیگانه، فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران از طريق مصاحبههاي متعدد با شبكه هاي معاند و ضد انقلاب مجرم شناخته بود و به مجازات اعدام محکوم کرده بود.
خبرگزاری فارس در گزارش خود نوشته بود که پس از ابلاغ حکم به ریگی، وي ضمن قبول حكم صادره تقاضاي عفو کرده بود كه رئیس قوه قضائيه با درخواست او موافقت نکرد و حکم به اجرا درآمد و به دار آویخته شد.
23 چهارم اسفند 1388 (23 فوریه 2010 و چهار ماه پیش از اعدام)، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که عبدالمالک ریگی دستگیر شده است.
عبدالمالک با یک نفر دیگر با هواپیمای شرکت هوایی قرقیزستان از دوبی عازم بیشکک بود. هواپیما برفراز ایران توسط جنگنده های نیروی هوایی رهگیری و فرود آورده شده و ریگی و همراهش دستگیر شده بودند. دولت قرقیزستان به این عمل اعتراض کرد ولی گفت که از مسافران هواپیما، کسی دستگیر نشده است!. بعدا سفیر پاکستان در تهران گفت که دولت پاکستان در دستگیری ریگی به ایران کمک کرده است. اعترافات ریگی از شبکه Press TV (کانال بین المللی سازمان رادیوتلویزیون جمهوری اسلامی) پخش شد و یک منبع رسمی گفت که وی اعتراف کرده بود برای ملاقات با ماموران آمریکایی عازم قرقیزستان بود.
قبلا مقامات جمهوری اسلامی از اعدام 13 عضو جندالله خبرداده بودند و بعدا اشاره به اعدام عبدالحمید ریگی، برادر عبدالمالک در سوم خرداد 1389 (24 ماه می 2010) کرده بودند که دو سال پیش دستگیر شده بود. وی در شهر زاهدان اعدام شده بود.
گروه جندالله در 1382 (2003 میلادی) تشکیل شده است.
ايران
روزی که شاپور دوم زمام امور ايران را به دست گرفت و مسائل را حل کرد
مجسمه فلزي شاپور دوم (ساخت دوران معاصر)
شاپور دوم (ذوالاكتاف) از دودمان ساسانيان كه 17 ساله شده بود از آخرين روز بهار سال 326 میلادی (21 ژوئن = 31 خرداد)، خود به عنوان شاه رسما زمام امور ايران را به دست گرفت. وي تنها رئيس كشور بود كه پيش از تولد اين عنوان را به دست آورده بود و بنابراين، طول پادشاهي اش بيش از عمر او به حساب آورده شده است!. شاپور دوم پسر «آذرنرسي» در سال 309 متولد و در سال 379 ميلادي درگذشت. اين شاه ساساني هنگامي امور سلطنت را، خود به دست گرفت كه ضعف نايب السلطنه موجب شده بود كه اعراب مهاجر از جزيرةالعرب به بحرين و سواحل غربي خليج فارس ايجاد ناامني كرده، همچنين برخي از بزرگان داخلي وارد مبارزه قدرت با يكديگر شده، امپراتور روم در ايالت هاي مرزي و منطقه خودمختار ارمنستان به تحريك پرداخته و نيز دسته اي از هون ها در منطقه فرارود (که جغرافیون آمریکایی عنوان «آسياي ميانه» برآن نهاده اند!) بناي دست اندازي به قلمرو ايران را گذارده بودند. شاپور دوم پس از بدست گرفتن قدرت همه اين دشواري ها را برطرف ساخت. امپراتور روم در جنگ با ايران كشته شد، هون ها عقب رانده شدند که دسته ای آز آنان عزم اروپا کردند (آن دسته از قرقیزها که دارای موی قرمز و چشمان سبز و آبی اند باقیمانده هون ها هستند)، عرب ها به ريسمان كشيده شدند، قلمرو ميهن وسعت يافت و بر آباداني آن و رفاه مردم افزوده شد.
راه اندازي روزنامه اطلاعات در 91 سال پیش با گرفتن وام
سي و يکم خرداد 1305 درمحافل تهران صحبت از اين بود كه عباس مسعودي مدير مركز اطلاعات (نخستين خبرگزاري غير دولتي ايران) سرگرم استقراض است تا هرچه زودتر روزنامه اي به همين نام (اطلاعات) را منتشر كند.
نخستين شماره روزنامه اطلاعات 19 تيرماه 1305 (91 سال پیش در جولای) انتشار يافت. اين روزنامه و موسسات ضميمه اش در اواخر تابستان 1358 مصادره شده اند، نخست به بنیاد مستضعفان داده شدند و از بهار 1359 ضمیمه دفتر رهبری جمهوری اسلامی ایران.
عباس مسعودي در خرداد 1353 درگذشت و پيش از فوت، مديريت روزنامه اطلاعات را به پسرش فرهاد که واگذار کرده و پسر دومش بهرام را به معاونت وي برگماشته بود. فرهاد که سال انقلاب ایران را ترک کرد در ژانویه 2016 و در خودتبعیدی در فرانسه درگذشت.
پس از خارج فرهاد از وطن، بهرام مدیریت مؤسسه را به دست گرفت.
پس از انقلاب، با تلاش بهرام بود که موسسه اطلاعات موفق شد بکار ادامه دهد. تا زمان مصادره، بهرام مدير انتخابي کارکنان موسسه مطبوعاتی اطلاعات بود. در زمان مدیریت بهرام بر مؤسسه که در ايران زندگي مي کند تيراژ روزنامه اطلاعات از مرز 850 هزار نسخه در روز گذشت. هشت ماه پس از مصادره روزنامه اطلاعات، نويسندگان قديمي آن برکنار شدند. اين برکناري چند هفته پيش از سردبيرشدن شمس آل احمد و سپس وابسته شدن موسسه به دفتری رهبری صورت گرفت و براي لغو احکام از دست او هم کاري برنيامد. هنوز محمود دعايي مدير موسسه اطلاعات نشده بود که اخراج ژورنالیست ها صورت گرفته بود. به بسياري از اخراج شدگان ازجمله مؤلف تاریخ آنلاین برای ایرانیان و ناشرمجله روزنامک غرامت اخراج هم داده نشده است. تني چند از همين اخراجي ها بعدا به دعوت مهندس محمد عطريانفر و دکتر فريدون وردي نژاد روزنامه هاي همشهري و ايران را راه اندازي کردند که نشريات موفقي هستند. مؤلف اين مطالب تاریخی 24 سال در روزنامه اطلاعات قلم زده بود که بدون دليل منطقي و قانوني اخراج شد.
خلع يد از انگلستان در نفت ايران که سر آغاز يك مبارزه جهاني بر ضد استعمار شد
مصدق بر دوش مردم
در اين روز در سال 1951، سه ماه پس از ملي شدن صنعت نفت ايران كه از آغاز قرن بيستم توسط شركت نفت انگلستان (بريتيش پتروليوم ـ بی پی) عملا به يغما مي رفت، پالايشگاه آبادان به دست مالك اصلي آن، ملت ايران، افتاد و يكي از ديوارهاي استعمار غرب فروريخت. گزارش «خلع يد» از پالايشگاه آبادان آخر وقت سي ام خرداد 1330 به تصويب مجلس ايران رسيده بود كه در عين حال، راي اعتماد مجدد به دولت دكتر محمد مصدق تلقي شد. پالایشگاه آبادان در آن زمان و در نوع خود، بزرگترين پالايشگاه نفت در جهان بود. اداره این پالایشگاه از 31 خرداد آن سال در دست شركت ملي جديد التاسيس نفت ايران (امروز: وزارت نفت) قرار گرفت. سابقا ايران صادركننده فرآورده هاي نفتي بود، و امروزه باوجوداينكه از صادركنندگان عمده نفت خام است، هر سال ميلياردها دلار بنزين از خارج وارد مي كند؛ چرا؟.
دادگاه بين المللي لاهه پنجم ژوئيه (دو هفته بعد) بر ضد ايران كه از انگليسي ها خلع يد كرده بود راي داد! و شش روز بعد، ترومن رئيس جمهوري وقت آمريكا ديپلمات سيار اين كشور «آورل هريمن» را به تهران فرستاد تا براي مسئله نفت، راه حل مسالمت آميز و مرضي الطرفين پيدا كند. در اين ميان، در تهران و ساير شهرها به حمايت از دولت دكتر مصدق تظاهرات خياباني روزانه و متعدد روي مي داد.
ششم آگوست (15 امرداد) همين سال دولت انگلستان كه موفق نشده بود اراده ملت ايران را درهم شكند به حيله، راه مذاكره را پذيرفت. ولي اول اكتبر (9 مهر 1330) شوراي امنيت سازمان ملل كه در آن پنج دولت فاتح جنگ جهاني دوم حق رد (وتو) دارند به اين بهانه كه مسئله نفت ايران مي تواند صلح جهان! را به مخاطره اندازد تمايل خود را به بررسي مسئله اعلام داشت.
هشتم آگوست 1952 (امرداد 1331) دولت دكتر مصدق ورق تازه اي را برزمين زد و از انگلستان بابت همه زيانهايي كه در طول 150 سال به ايران وارد آورده بود غرامت خواست و سي ام آگوست (هشتم شهريور) همين سال، دكتر مصدق پيشنهاد آمريكا براي حل مسئله نفت با انگلستان را رد كرد و 52 روز بعد يعني 22 اكتبر (سي ام مهر ماه) هم به مناسبات سياسي ايران با انگلستان پایان داد و به اين ترتيب پس از قرنها، یک طلسم بزرگ در جهان اصطلاحا سوم شكسته شد كه سرآغازي براي قيام ساير ملل استعمار زده قرار گرفت و ....
لايحه مجازات خرابكاري
از آنجا كه بيم آن مي رفت كه عوامل انگلستان در تاسيسات نفت و منطقه خوزستان خرابكاري كنند، لايحه مجازات خرابكاري در جلسه سي ام خرداد 1330 شوراي وزيران به رياست دكتر مصدق تصويب و براي طرح در مجلس آماده شد. اين لايحه بعدا در مجلس به تصويب رسيد و به صورت قانون درآمد.
روزي که «رئيس ورزش ايران» عنوان معاونت نخست وزير به دست آورد
از اين روز در سال 1347 در ايران، رئيس سازمان تربيت بدني و تفريحات سالم (ورزش كشور) عنوان معاونت نخست وزير به دست آورد. قبلا متصدي اين شغل، در عين حال معاون وزارت آموزش و پرورش به شمار مي آمد.
نخستين رئيس ورزش كه عنوان معاون نخست وزير به دست آورد، پرويز خسرواني بود كه قبلا باشگاههاي تاج (استقلال امروز) و ديهيم را تاسيس كرده بود. باشگاه تاج در سال 1949 (1328هجري خورشيدي) بر جاي باشگاه دوچرخه سوار نشست و شامل همه رشته هاي ورزشي بويژه فوتبال شد. پس از انقلاب، اين باشگاه و ساير تاسيسات ورزشي ژنرال خسرواني (که در لندن زندگي مي کند) مصادره و متعلق به دولت شدند و باشگاه تاج به باشگاه استقلال تغيير نام داد. باشگاه ديهيم در محله وحيديه تهران بود.
سپهبد پرويز خسرواني در عين حال يک ژنرال ژاندارم و قبلا فرمانده ژاندارمري مرکز و معاون ژاندارمري کل کشور بود و با سپهبد نعمت الله نصيري رئيس شهرباني وقت و بعدا رئيس ساواک ضديت داشت.
سرآغاز فروپاشي حزب رستاخيز
دز جريان اوج گيري انقلاب ايران، با ادامه كناره گيري نمايندگان پارلمان و برخي از مقامات از حزب دولتي رستاخيز، اين حزب از اين روز در سال 1357 در آستانه فروپاشي قرار گرفت. شاه قبلا و در آغاز تاسيس اين حزب گفته بود كساني كه نمي خواهند عضو حزب رستاخيز باشند گذرنامه هايشان رابگيرند و از ايران بروند!.
در آن زمان محافل تهران كناره گيري پي در پي مقامات دولتي و پارلماني از حزب رستاخيز را نويدي براي از سرگيري فعاليت احزاب قديمي خوانده بودند که با تاسيس حزب رستاخيز عملا تعطيل شده بودند.
مورخان محدود شدن تاسيس حزب، پس از براندازي 28 مرداد سال 1332 را يکي از اشتباهات بزرگ شاه خوانده اند و به همين گونه انحصاري شدن انتشار روزنامه را.
روزي که احمد صدر حاج سيدجوادي وزير دادگستري شد ـ دليل بي سابقه کناره گيري او از دادستاني تهران
احمد صدر حاج سيدجوادي
سي ام خرداد 1358(20 ژوئن 1979) احمد صدر حاج سيدجوادي به سمت وزير دادگستري دولت موقت انقلاب منصوب شد. وي ـ يك حقوقدان ـ سالها پيش ازآن، دادستان تهران بود. پس از پيروزي انقلاب، احمد صدر به سمت نخستين وزير كشور كابينه دولت موقت (کابينه مهدي بازرگان) تعيين شده بود.
احمد صدر حاج سيدجوادي در دوران نظام پيشين و زماني که دادستان تهران بود در گردنه كندوان (راه چالوس) در حال رانندگي اتومبيل تصادف کرد و در پي اين حادثه، با گفتن اين جمله که «كسي كه تصادف كند نبايد دادستان باشد» از سمت دادستاني تهران كناره گيري كرده و به کار وکالت قضايي بازگشته بود.
احمد صدر در دوران هر دو نظام حكومتي، بارها وكالت ناراضيان را بر عهده گرفت و غالبا به رايگان. به اظهار خود او، احمد صدر حاج سيدجوادي در محاكم نظام سابق با به مخاطره افكندن خويشتن از افرادي دفاع كرده بود كه پس از ازكار افتادن دولت موقت انقلاب، در دهه هاي اخير اورا بارها متهم کردند و به محاكمه كشيدند!. وي از منتقدان برخي روش هاي دولتي در جمهوري اسلامي بشمار مي رفت.
وي که شهرت داشت از مبارزان راه دمکراسی است در عين حال برگزارکننده رفراندم تغییر نظام حکومتی ایران بود. او اعضاي شوراي انقلاب و در زمان بررسی پیش نویس و تدوین قانون اساسی تازه، وزير دادگستري 11 فروردین 1392 (یکم اپريل 2013) پس از شش روز بستری بودن در یک بیمارستان تهران، در 96 سالگی درگذشت.
احمد صدر حاج سيدجوادي که در دوران هر دو نظام ـ سلطنتی و جمهوری اسلامی ـ به زندان افتاده بود و در 94 سالگی ممنوع الخروج از کشور شده بود، دو سال پیش از وفات، ضمن بیانیه ای از مردم ایران به خاطر اشتباهات و کوتاهی ها که شده است عذرخواهی کرد. احمد صدر که سوم خرداد 1296 در قزوین به دنیا آمده بود، علاوه بر نهضت آزادی، از موسسان نهضت مقاومت ملی [مقاومت در برابر شاه] و از فعالان جبهه ملی بود و ابتکار معاضدت قضایی در ایران (دادن مشورت رایگان قضایی به افراد بی پول و نیازمند و یا وکیل قضایی آنان و زندانیان سیـاس*ـی شدن) از اوست.
[چند خاطره مؤلف در رابـ ـطه با احمد صدر در زیر مطالب 2 اپریل ـ 13 فروردین ـ در بخش «کارنامک نوشیروان» آمده است. در صورت نیاز، به مطالب دوم اپريل در این تاریخ آنلاین رجوع شود].
اعدام عبدالمالک ریگی رئیس گروه جندالله
عبدالمالک ريگي
به گزارش منابع رسمی تهران، سحرگاه سی ام خرداد 1389 (20 ژوئن 2010) و در محل زندان اوين (تهران) عبدالمجيد (عبدالمالك) ريگي اعدام شد. یک شعبه دادگاه انقلاب اسلامی وی را در ارتکاب 79 اتهام از جمله تشكيل و اداره گروه جندالله در شرق کشور با هدف مقابله با نظام جمهوري اسلامي ايران و ايجاد ناامني در منطقه و كشور، 15 مورد آدم ربايي مسلحانه، آمريّت در قتل دهها شهروند و مسئولين نظامي، انتظامي و ... از طريق بمب گذاري و اقدام مسلحانه، همچنین ارتباط با عناصر سرويسهاي اطلاعاتي بيگانه از جمله افسران اطلاعاتي آمريكا و دریافت کمک مالی بیگانه، فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران از طريق مصاحبههاي متعدد با شبكه هاي معاند و ضد انقلاب مجرم شناخته بود و به مجازات اعدام محکوم کرده بود.
خبرگزاری فارس در گزارش خود نوشته بود که پس از ابلاغ حکم به ریگی، وي ضمن قبول حكم صادره تقاضاي عفو کرده بود كه رئیس قوه قضائيه با درخواست او موافقت نکرد و حکم به اجرا درآمد و به دار آویخته شد.
23 چهارم اسفند 1388 (23 فوریه 2010 و چهار ماه پیش از اعدام)، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی اعلام کرده بود که عبدالمالک ریگی دستگیر شده است.
عبدالمالک با یک نفر دیگر با هواپیمای شرکت هوایی قرقیزستان از دوبی عازم بیشکک بود. هواپیما برفراز ایران توسط جنگنده های نیروی هوایی رهگیری و فرود آورده شده و ریگی و همراهش دستگیر شده بودند. دولت قرقیزستان به این عمل اعتراض کرد ولی گفت که از مسافران هواپیما، کسی دستگیر نشده است!. بعدا سفیر پاکستان در تهران گفت که دولت پاکستان در دستگیری ریگی به ایران کمک کرده است. اعترافات ریگی از شبکه Press TV (کانال بین المللی سازمان رادیوتلویزیون جمهوری اسلامی) پخش شد و یک منبع رسمی گفت که وی اعتراف کرده بود برای ملاقات با ماموران آمریکایی عازم قرقیزستان بود.
قبلا مقامات جمهوری اسلامی از اعدام 13 عضو جندالله خبرداده بودند و بعدا اشاره به اعدام عبدالحمید ریگی، برادر عبدالمالک در سوم خرداد 1389 (24 ماه می 2010) کرده بودند که دو سال پیش دستگیر شده بود. وی در شهر زاهدان اعدام شده بود.
گروه جندالله در 1382 (2003 میلادی) تشکیل شده است.