•○●|تقویم تاریخی|●○•

وضعیت
موضوع بسته شده است.

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
3 تیر

ساير ملل

روزي که تونس بار ديگر به دست اروپاييان افتاد

24 ژوئن سال 1535، كشور تونس واقع در شمال افريقا بارديگر به دست اروپائيان افتاد و شارل پنجم آن را متصرف شد.
تونس در عهد باستان از متصرفات امپراتوري روم بود. در جريان گسترش اسلام، تونس در قلمرو حکومت اسلامي قرار گرفت.






مُهر دولت آمریکا

مُهر دولت آمریکا که بر پای اسناد امضاء شده توسط رئیس جمهوری زده می شود و در پشت جلد گذرنامه های این کشور مشاهده می شود بیستم ژوئن 2017 دویست و 35 ساله شد (عکس زیر).
شکل، طراحی و اندازه این مُهر رسمی، بیستم ژوئن 1782 به تصویب دستگاه قانونگزاری آمریکا رسید. این مُهر بر اسکناس های یک دلاری آمریکا هم دیده می شود.

seal.jpg








روزی که رئیس جمهوری فرانسه به دست یک آنارشیست کشته شد

24 ژوئن 1894 کارنو (Marie Francios Sadi Carnot) رئیس جمهوری فرانسه (جمهوری سوم) در جریان یک مراسم به دست یک آنارشیست (آنارکیست) 21 ساله ایتالیایی به نام کازریو (Sante Geromino Caserio) کشته شد. کازریو از ایتالیا به سویس و از آنجا به فرانسه رفته بود. وی با دشنه به کارنو حمله کرده و ضربه زده بود. کارنو که چند ساعت بعد (سحرگاه 25 ژوئن) درگذشت 56 ساله بود و نزدیک به 7 سال رئیس جمهوری فرانسه. پدرش نام میانی او ـ «سعدی» را از اسم سعدی شیرازی ادیب بزرگ ایران گرفته بود.
کازریو که دستگیر و چند ماه بعد اعدام شد گفته بود که دولتمردان ازجمله کارنو برای حفظ مقام و منافع خود از سرمایه داران، بورژواها و استثمارگرانِ توده ها جانبداری می کنند، همه قوانین برای حفظ منافع همین طبقه و یا به خواست و اشاره آنان وضع می شود و تا مردم «دمکراسی دان» نشوند، این انتخابات را نمی توان دمکراتیک خواند. من یک نانوا هستم. هدف من از کشتن کارنو انتقام گیری شخصی نبود بلکه دادن یک هشدار بود.

Carnot.jpg
Carnot



Caserio.jpg
Caserio







قتل وزير امور خارجه يهودي آلمان که به روسيه امتياز داده بود و برضد ناسيوناليسم بود ـ نگاهي به قراردادهاي راپالو و برست ليتوفسک


Rathenau-walter-merged.jpg
Walter Rathenau در 4 دوره از زندگي

«والتر راتنائو Walter Rathenau» وزير امورخارجه آلمان پس از جنگ جهاني اول، كه از يهوديان اين كشور بود پس از انعقاد يك قرارداد با مسكو و اعلام اينكه آلمان بايد به تعهداتي كه طبق قرارداد هاي ورساي به گردن گرفته عمل كند 24 ژوئن 1922 به دست دو افسر ناسيوناليست آلماني ترور شد. وي در جمهوري اصطلاحا وايمار Weimar در سال 1921 وزير امور نوسازي و در سال 1922 وزير امور خارجه بود. [آلمان امپراتوري پس از شکست در جنگ جهاني يکم و کناره گيري و بيرون رفتن امپراتور از کشور، در سالهاي 1918 و 1919 دچار شورش و انقلاب و سرانجام جمهوري شده بود و به همان صورت سابق؛ فدراسيون. چون مجلس موسسان که قانون اساسي جمهوري آلمان را نوشت در شهر وايمار واقع در مرکز شرقي تشکيل جلسه داده بود، روزنامه نگاران اين دولت را دولت جمهوري وايمار نوشتند که به همين صورت وارد تاريخ شده است. جمهوري وايمار از 11 آگوست 1919 کار خودرا آغاز کرد. در آن زمان آلمان 61 ميليون جمعيت و 468 هزار کيلومتر مربع وسعت داشت که اين جمعيت در سال 1925 به 63 ميليون افزايش يافت. رايش = رايک به معناي امپراتوري و فدراسيون ايالت ها است].
راتنائو كه يک صنتعگر بود و بعدا سياستمدار و دولتمرد شد پس از درگذشت پدرش، رئيس كارخانه سازنده وسائل برقي AEG آلمان شده بود. وي در دوسال اول جنگ جهاني اول در «اداره اقتصاد جنگ» دولت آلمان كار مي كرد و نوشته اند كه با جنگ نامحدود زيردريايي موافقت نداشت. وي پس از جنگ و شكست آلمان كمك كرد تا حزب دمكرات آلمان تاسيس شود و با تاسيس اين حزب، در سال 1921 وزير نوسازي آلمان شده بود كه چندي بعد به سمت وزير امورخارجه آلمان منصوب شد.
به نوشته مورخان، راتنائو که يک سرمايه دار بود طبعا يک ضد سوسياليسم و در عين حال برضد هرگونه ناسيوناليسم افراطي ازجمله صهيونيسم بود.
امضاي قرارداد «راپالو Rapallo» با دولت مسكو، اورا ازچشم محافظه كاران آلمان انداخت و با جانبداري از انجام تعهداتي كه آلمان به موجب قراردادهاي ورساي پذيرفته بود دشمني ناسيوناليستها و به ويژه حزب ناسيونال سوسياليست آلمان (نازي) را هم كه از اصل با او خوب نبودند برانگيخت كه به از دست دادن جانش منجر شد. ناسيوناليستهاي آلمان و هيتلر قراردادهاي ورساي را بسيار سخت و خشن و نوعي تحقير ملت آلمان مي دانستند و با رعايت آنها موافقت نداشتند. با امضاي قرارداد راپالو، امتيازاتي را که دولت آلمان با امضاي قرارداد ترک مخاصمه با روسيه بلشويک در سوم مارس 1918 معروف به قرارداد برست ليتوفسک Brest Litovsk (در بلاروس) به دست آورده بود ازجمله در منطقه بالتيک از دست داده بود. بلشويک هاي روسيه در مارس 1918 به اين دليل به آلمان امتياز داده بودند که بتوانند از ناحيت اين دولت آسوده خاطر شوند و همه نيروي خودرا در جنگ داخلي بکار اندازند. آنان با همين سياست امتيازهايي را که دولت تهران به تزارها داده بود لغو کردند. با امضاي قرارداد برست ليتوفسک، روسيه از جنگ جهاني اول خارج شد.





اعلاميه دانشمندان برنده جايزه نوبل بر ضد جورج دبليو بوش

48 دانشمند آمريكايي برنده جايزه نوبل در اعلاميه اي كه در ژوئن 2004 به رسانه هاي اين كشور داده بودند تاكيد كرده بودند كه در انتخابات نوامبر (سال 2004) به جورج بوش راي نخواهند داد. آنان نوشته بودند كه بوش توجه كافي به دانش و دانشمند ندارد و تجديد انتخاب او به زيان دانش است كه نبايد از پيشرفت باز ايستد.
مرور زمان نشان داد که بوش برنده انتخابات نوامبر 2004 شد، ولي تداوم وخامت اوضاع عراق به تدريج از ميزان هواداري و تاييد او در جامعه آمريکا کاست بگونه اي که در ژوئن 2007 تنها 29 درصد آمريکاييان اورا تاييد مي کردند.

کاريکاتور سياسي که در شماره 22 ژوئن 2004 روزنامه هاي آمريکا چاپ شده بود

کاريکاتور سياسي زير در صفحه مقالات شماره 22 ژوئن 2004 برخي از روزنامه هاي آمريکا اتشار يافته بود که هدف از ترسيم آن نشان دادن وابستگي عميق جورج دبليو بوش به معاونش ديک چني و حرف شنوي از او بود. در ژوئن 2007 گزارش رسانه ها درباره اسناد محرمانه کاخ سفيد نشان مي داد که کنترل کاخ رياست جمهوري در پشت پرده در دست چني است. در کاريکاتور زير، بوش که همانند يک کودک در آغـ*ـوش چني نشسته است، او را «عمو ديک» خطاب مي کند و از دست سازمانهاي اطلاعاتي آمريکا نزد او مي نالد و چني در پاسخ مي گويد که پس از انتخابات (نوامبر 2004) همه را اخراج مي کنيم (نگران نباش).
625bc.jpg








نخستين فضا پيماي غير دولتي


623sp.jpg



اين کشتي فضايي 21 ژوئن 2004 توسط يک هواپيماي ويژه از صحراي موهاوي در ايالت کاليفرنيا (آمريکا) به ارتفاع 17 کيلومتري از سطح زمين بـرده شد و از اين ارتفاع با روشن کردن موشک از هواپيماي حامل جدا شد و مستقلا از جوّ زمين (هوي سايد) خارج شد و پس از رسيدن به ارتفاع صد کيلومتري در فضا به زمين باز گشت و به صورتي که در عکس ديده مي شود در نقطه معيّن در موهاوي بر زمين نشست. اين نخستين فضاپيماي غير دولتي جهان بشمار مي رود که سازنده آن گفته است که در نظر دارد پس از تکميل از آن به صورت هواپيماي فضايي براي انتقال مسافر از نقطه اي در سطح زمين به نقطه ديگر و يا گردش در فضا استفاده کند. با اين وسيله، پرواز از نيويورک تا توکيو به 30 دقيقه کاهش خواهد يافت.
خلبان اين هواپيماي فضايي مايکل ملويل بود که 62 سال داشت. ضمن اين پرواز چند نقص فني هم مشاهده شد.








تاريخ از نگاهي به تصوير


عكس هايي كه بحران انسانيت، تضعف وجدان و سقوط بشريت را منعكس مي كند ـ مسئول كيست؟


orphanagebuilding.jpg

ساختمان پرورشگاه!
بيستم ژوئن2007 شبكه هاي تلويزيوني آمريكا ضمن پخش عكسهايي كه تعدادي از آنها در زير به صورت يكپارچه آمده اند گزارش كردند كه نظاميان آمريكايي در جريان گشت و تجسس در بغداد، در محله الفجر واقع در شمال پايتخت عراق، به يك ساختمان به ظاهر سالم دولتي نزديك شدند كه تابلو پرورشگاه يتيمان بر آن نصب شده بود. اين نظاميان، طبق معمول از پنجره ساختمان به داخل آن نگاه انداختند و چون به آنچه را كه ديده بودند ظنين شدند از دوربين چشمي استفاده كردند و در يك اطاق شماري كودك برهنه را كه به تختخوابهاي بچگانه بسته شده و بركف اطاق افتاده بودند مشاهده كردند. در اطراف كودكان كه فقط پوست و استخوان بودند فضولات انساني مشاهده شد. اين نظاميان به تصوّر اين كه اين كودكان، اجساد مردگان هستند وارد ساختمان شدند و 24 كودك را در اطاقها به همان صورت يافتند كه همه آنها زنده بودند ولي گرسنه و بدون دلسوز.

orphanagefood.jpg
گوشه اي از انبارغذا

اين نظاميان در آشپزخانه پرورشگاه دو زن و يك مرد را كه سرگرم خوردن انواع غذا و پذيرايي از شكم خود بودند مشاهده كردند!. انبار پرورشگاه به حد كافي داراي مواد غذايي بود. مدير پرورشگاه اطاقي مجلل و لباس اداري شيك برتن داشت. كاركنان پرورشگاه نتوانستند بگويند كه با آن همه غذا، چرا كودكان، گرسنه رها شده بودند، از آنها مراقبت نمي شد، و نزديك به دو روز، به آنها آب آشاميدني داده نشده بود. نظاميان با برداشتن عكسهاي متعدد از وضعيت، و عمدتا با دوربين سلفونهاي خود، سپس جريان را به فرمانده واحد خود اطلاع دادند و ....
مخاطبان شبكه هاي تلويزيوني با مشاهده اين عكسها به ارسال «ايميل» به شبكه ها و اعلام نظر خود پرداختند كه در پايان هر بخش خبري پخش مي شد و حكايت از تضعيف انسانيت و ضعف وجدان بشري در عراق دارد. در اين ايميل ها آمده بود كه وضعيت مبهم اين كشور باعث شده كه در آنجا هركس «تنها به فكر خود باشد» كه ادامه اش به لحاظ انساني خطرناك است.
اين كودكان معمولا آنهايي بوده اند كه والدين خود را در انفجارها از دست داده و در اين دنيا بيكس شده اند و وزارت امور اجتماعي عراق وظيفه نگهداري از آنان را برعهده گرفته است.
چگونه سه كارمند پرورشگاه به خود جرات مي دانند كه با آرامش تمام از خويش پذيرايي كنند و كودكان يتيم در آن حال نزار باشند ـ غذايي كه آنان براي خود تهيه كرده بودند، درحقيقت براي آن كودكان خريداري شده بود و آن سه تن به خاطر نگهداري آن كودكان بكار گمارده شده بودند و نان نگهداري كودكان را مي خوردند. چرا نبايد مقامات بالاتر از اين پرورشگاه يتيمان منظما بازديد مي كردند؟، و هزاران چراي ديگر. اين عكسها حكايت از بحران انسانيت دارد.

baghdadorphanage.jpg
تعدادي از عکس هايي که نظاميان از وضعيت کودکان در لحظه ورود به پرورشگاه به عنوان سند تهيه کردند










برخي ديگر از رويدادهاي 24 ژوئن


  • 1314: اسكاتلندي ها در پي پيروزي برانگليسي ها در جنگ Bannock burn از اينگلند جدا شدند و اعلام استقلال كردند.


  • 1497: «جیووانی کابوتو Giovanni Caboto» دریانورد ایتالیایی که در استخدام انگلیسی ها بود به جزیره نیوفوندلاند (شمال شرقی کانادا) رسید و آن را که 111 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیتش اینک 450 هزار نفر است بر املاک دولت لندن اضافه کرد. انگلیسی ها جیووانی را «جان کابتJohn Cabot» می نویسند. برخی از مورخان، تصاحب نیوفوندلاند را سرآغاز امپریالیسم انگلوساکسون (انگلستان و بعد آمریکا) می دانند.


  • 1509: هنري هشتم که ازدواج هاي مکرّر او و به همین سبب درگیری اش با پاپ وقت و جداکردن کلیسای انگلستان از واتیکان معروف است پادشاه آن کشور شد.


  • 1571: فرماندار متصرفات اسپانیا در آسیای شرقی و منطقه اقیانوس آرام پایتخت فیلیپین ـ مستعمره این کشور ـ را از سِبو به مانیلا (مانیل) منتقل کرد که همچنان پایتخت فیلیپین است. اسپانیا در آن زمان قدرت برتر اروپا بود. فیلیپین به نام پادشاه اسپانیا، فیلیپ دوم است


  • 1597: نخستين گروه دريايي هلند به جزيره جاوه (دراندونزي امروز) رسيد. با اين سفر مقدمه استعمار جزاير اندونزي توسط هلندي ها آغاز شد كه تا دهه 1940 ادامه يافت. اين جزاير در زمان ورود هلندي ها از تمدن و فرهنگ كامل برخوردار و داراي حكومت و نظم و نظام بودند، تنها توپ و تفنگ نداشتند. بازرگانان عرب دسته اي از اين جزاير را جزاير ملوك مي خواندند. هلندي ها پس از استعمار، اين جزاير را «هند هلند!» ناميدند.


  • 1793: در پاريس اعلام شد قانون اساسي فرانسه كه نظام آن كشور را جمهوري اعلام داشته براي اجرا آماده است.


  • 1812: نبرد «کارابوبو Carabobo» میان استقلال طلبان ونزوئلایی به رهبری سیمون بولیوار با نیروهای استعمار اسپانیا بفرماندهی فیلد مارشال میگوئل دو لا توره روی داد که استقلال طلبان پیروز و ونزوئلا استقلال و حاکمیّت ملّی یافت. در این نبرد استقلال طلبان تنها 200 کشته داده بودند و تلفات اسپانیایی ها و متحدان داخلی شان بیش از سه هزار تن بود. نیروهای بولیوار تنها هشت هزار تن بودند.


  • 1812: ارتش ناپلئون در اين روز از رود نيمنNeman گذشت و حمله به روسيه را آغاز كرد. هيتلر نيز در ژوئن 1941 (همان ماه) همين اشتباه را مرتكب شد و به قلمرو دولت مسكو حمله نظامي برد. اين دو حمله آغاز پايان كار هر دو ـ ناپلئون و هيتلر ـ بود. اگر هيتلر فرصت خواندن تاريخ را كرده بود مرتكب اين اشتباه نمي شد و تاريخ جهان مسير ديگري را مي پيمود.


  • 1894: كميته بين المللي بازيهاي المپيك(I.O.C) تصميم گرفت كه اين مسابقات پهلواني جهاني هر چهار سال يكبار برگذار در يك كشور جهان (طبق راي اكثريت اعضاي كميته) برگذار شود.


  • 1916: در جريان جنگ جهاني اول، از چنين روزي نبرد خونين و خندقي «سم Somme» در خاك فرانسه (واقع در نیمه راه پاریس و مرز فرانسه با بلژیک و لوکزامبورگ) آغاز شد. در جريان همين نبرد بود كه براي نخستين بار در طول تاريخ، تانك به عنوان يك جنگ افزار بكار رفت. چند صحنه از این جنگ خندق و خاکریز:

    battle-of-somme-merged.jpg




  • 1926: از اين روز در سال 1305 هجري خورشيدي اعتراض نظاميان در دو پادگان مراوتپه و سلماس در خراسان و آذربايجان از عقب افتادن جيره و مواجبشان آغاز شد و مسئله ساز گرديد.


  • 1932: با انجام يک کودتاي نظامي بدون خونریزی در سيام (تايلند) سلطنت در اين کشور مشروطه و حکومت، دمکراتيک شد. ناآرامي هاي سيام که مورخان منطقه نام انقلاب بر آن نهاده اند انگيزه کودتا شده بود. برخی از اندیشمندان، کودتا را «انقلاب نظامیان» بیان کرده اند که ساختار کشور را تغییرِ گسترده نمی دهد و آسیب رسانی چشمگیر ندارد. سیام از 24 ژوئن 1939 به تایلند تغییر نام داده است.


  • 1948: به دستور استالین راههای زمینی برلین بسته شد تا رفت و آمد از آلمان فدرال به آنجا صورت نگیرد که مقدمه بحران تازه ای در روابط دو بلوک وقت بود. محاصره برلين غربي توسط نيروهاي شوروي و قطع راههاي زميني به اين شهر به تشديد جنگ سرد انجاميد. برلين غربي در آن زمان در کنترل متحدين غربي (آمريکا، انگلستان و فرانسه) بود و برلين شرقي در دست دولت مسکو که طبق آمار رسمي، تلفات آن در جنگ جهاني دوم 27 ميليون بود. تعـ*رض به قلمرو دولت مسکو به دستور مستقيم هيتلر از 23 ژوئن 1941 آغاز شده بود.


  • 1957: ديوان عالي آمريكا ضمن رسيدگي به يك پرونده قضايي، ادعاي شاكي آن را كه گفته بود تصوير مستهجن نشان دادن و كارهايي از اين دست (Obscenity) جزيي از آزادي بيان است رد كرد و راي داد كه اصلاحيه اول قانون اساسي آمريكا (بيل آو رايتز) آزادي اين كارها را تضمين نكرده است. اين راي از آن پس لازم الرعايه شده است.


  • 2004: مجازات اعدام در ایالت نیویورک لغو شد.


  • 1983: دولت سوريه ورود ياسر عرفات را به اين كشور ممنوع كرد.


  • 2005: حاخام «يديدا شوفط» روحاني ارشد يهوديان ايراني سراسر جهان در 97 سالگي درگذشت. وي در 14 نوامبر 1908 در شهر كاشان به دنيا آمده بود. روحانيت كليميان از 12 نسل پيش از آن در اين خانواده ايراني تداوم داشت.

    Hakham.jpg



  • 2007: در این روز بانك مركزي جمهوری اسلامی ايران نرخ تورّم پول در کشور را 16 و 6 دهم درصد اعلام كرد. قبلا اين نرخ 16 و 8 دهم درصد بود. در سال 2012 اين «درصد» به 21 رسيده بود.
 
  • پیشنهادات
  • ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    4 تیر

    ايران

    خشم خراساني ها از قتل ابومسلم


    abumoslem.jpg

    تصويري از ابومسلم
    20 روزطول كشيد تا خبر قتل ابومسلم خراساني از بغداد به توس (خراسان) برسد و خشم خراساني ها را باعث آيد [منظور خراسان بزرگتر است كه اينك بيشتر اراضي آن در افغانستان، تاجيکستان، ازبكستان و تركمنستان واقع شده اند]. ابومسلم خراساني 5 ژوئن سال 755 ميلادي در بين النهرين (عراق امروز) به تحريك منصور خليفه عباسي ترور شده بود.
    قيام هواداران ابومسلم گرچه سرانجام به استقلال ايران انجاميد، ولي در آن ايام به جايي نرسيد. ابومسلم متولد اصفهان كه ژنرالي در خراسان بود در سال 737 ميلادي، پس از تصرف شهر مرو، بر ضد حكومت بني اميه قيام كرد و طي چند نبرد به حکومت آنان پايان داد و خلافت را به عباسيان منتقل ساخت. طولي نکشيد که ابومسلم متوجه شد عباسيان هم در دنياپرستي دست كمي از امويان ندارند و لذا به انتقاد از آنان پرداخت و همين امر باعث شد كه منصور خليفه عباسي احساس خطر كند و او را از ميان بردارد.
    انگلستان به آبهاي ايران ناو جنگي فرستاد ـ اندرز آمريکا به انگلستان که وارد عمليات نظامي برضد ايران نشود تا بهانه به دست مسکو افتد

    دولت انگلستان چهارم تيرماه 1330 (ژوئن 1951) و چند روز پس از انجام خلع يد از آن دولت در صنايع نفت ايران، دستور انتقال اتباع و مهندسان خود را از آبادان به بصره صادر و ناو جنگي «موريشس = ماريشِس HMS Mauritius» از نوع رزمناو سبک را روانه آبهاي ايران كرد كه اين اقدام، احساسات ملي ايرانيان را چنان برانگيخت كه گروهي از خلبانان نيروي هوائي داوطلب حمله انتحاري (كاميكازي) به اين ناو شدند. در همين روز به شناورهاي نيروي دريايي فرمان آماده باش كامل داده شد، چند آتشبار ساحلي به خوزستان منتقل و براي تقويت روحيه مردم، واحدهاي ارتش در تهران و شهرهاي ديگر در خيابانها رژه رفتند و تجهيزات و آمادگي خودرا نشان دادند و قرار شد كه اگر تهديد جدّي شود، ثبت نام از داوطلبان براي جنگ آغاز و سربازان احتياط (منقضي خدمت) تا سه دوره به زير پرچم احضار شوند.
    همين آمادگي سبب شد كه دولت وقت آمريكا به لندن اندرز دهد كه در شرايط موجود به مصلحت نيست برضد «ايران بپاخاسته» دست به اقدام نظامي بزند. نگراني دولت آمريکا عمدتا قرارداد سال 1921 تهران ـ مسکو بود که دست روسيه را در شرايطي براي انتقال نيرو به ايران باز گذارده بود. دولت آمريکا بعدا با امضاي قرارداد دفاع و امنيت مشترک با ايران (قرارداد دسامبر 1958منعقده در آنکارا، و در ايران معروف به قرارداد 14 اسفند 1337 که ظرف يک هفته به تصويب دو مجلس پارلمان ايران رسيده بود) کوشيد تا حقي تقريبا مشابه قرارداد 1921 براي خود به دست آورد. در قرارداد 1958 تاکيد شده بود که مداخله نظامي آمريکا به حمايت از ايران بايد به درخواست قبلي دولت ايران صورت گيرد. ولي در قرارداد 1921، روسيه نيازي به دريافت اجازه از ايران نداشت. قرارداد 1921 در زمان حکومت دکتر مصدق کمک بزرگي به ايران بود تا فکر تجـ*ـاوز نظامي به ذهن دولتهاي ديگر و به ويژه انگلستان راه نيابد. دولت موقت مهدي بازرگان پس از آغاز کار، اين قرارداد را به صورت يکجانبه لغو کرد که اين اقدام مورد اعتراض مسکو قرار گرفت و ....
    hmsMauritius.jpg
    ناو انگليسي Mauritius که نام جزيره اي در اقيانوس هند بر آن گذارده شده است. اين ناو در سال 1941 کار خودرا آغاز و در 1965 بازنشسته شد. فرانسويان اين نام را «موريس» تلفظ مي کنند. در آگوست 1941 که ايران بر اثر خيانت چند افسر ارشد اشغال نظامي شد، ناوگان خودرا از دست داد. انگليسي ها که چشم ديدن اين ناوگان را نداشتند کشتي هايش را غرق و يا مصادره کردند و پس از جنگ به جاي آنها چند کشتي مين جمع کن چوبي تبديل شده به توپدار دادند که قدرت مقابله با آتش موريشس را نداشتند







    تشديد فشار دكتر مصدق به شاه که در امر حکومت مداخله نکند

    استقبال بي سابقه تهراني ها از دكتر مصدق نخست وزير وقت كه اوايل تيرماه 1331 (جون 1952) از سفر اروپا به وطن بازگشته بود وي را مصمم ساخت كه به اتكاي اين حمايت وسيع مردمي، در خارج ساختن امور از دست شاه و محدود كردن اختيارات او در حد يك رئيس تشريفاتي كشور (سلطنت - مشابه پادشاهان اروپايي) تسريع كند و از چهارم تيرماه (24 جون 1952) دست بكار شد كه مقاومت شاه را در پي داشت.
    اين كشمكش بود که در اواخر تيرماه، منجر به روي كار آمدن چند روزه قوام السلطنه و رويداد خونين سي ام تير (جولاي 1952) و شكست شاه و هوادارانش و تثبيت قدرت دكتر مصدق (مردم و دمکراسي) شد.






    احمدي نژاد رئيس جمهور شد و هاشمي رفسنجاني اعلام کرد كه به خداوند شكايت خواهد كرد


    0624ahmadi.jpg
    احمدي نژاد پس از اعلام پيروزي در انتخابات سال 1384

    چهارم تيرماه 1384 نتايج دور دوم انتخابات رياست جمهور ايران انتشار يافت و اعلام شد كه محمود احمدي نژاد شهردار تهران با 17 ميليون و 248 هزار و 282 راي (62 درصد كل آراء) برنده انتخابات شده است. كل آراء ريخته شده به صندوقها، 27 ميليون و 959 هزار اعلام شده بود. اين نخستين انتخابات رياست جمهوري در ايران بود كه به دور دوم راه يافته بود.

    0625hashemi.jpg
    هاشمي پاي صندوق آراء

    در دور نخست راي گيري ـ هاشمي رفسنجاني با شش ميليون و 159 هزار راي، اول و احمدي نژاد با پنج ميليون و 710 هزار راي ( 449 هزار راي كمتر) دوم شده بود كه در دور دوم، آراء او شش ميليون و 449 هزار راي بيش از آراء هاشمي (از سران انقلاب، رئيس مجلس و رئيس جمهور اسبق و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام) بود. در پي اعلام نتيجه انتخابات دور دوم، هاشمي رفسنجاني اعلاميه بسيار مهمي صادر كرد كه روز بعد به نقل از «ايسنا» در برخي از روزنامه هاي تهران انتشار يافت كه يك سند تاريخ است. قسمت هاي تاريخي پيام به نقل از «ايسنا» در زير مي آيد:

    *** هاشمى رفسنجانى به خداوند شكايت مي كند***

    hashemi-6-1985.jpg
    پس از اعلام نتايج دور دوم انتخابات

    اكبر هاشمى رفسنجانى در پيام خود كه خبرگزاري دانشجويان (ايسنا) آن را بيانيه وي در باره دور دوم انتخابات رياست جمهورى نوشته است، پس از ذكر مقدمه خطاب به مردم گفته بود: ... اميدوارم رئيس جمهور منتخب جناب دكتر احمدى نژاد به خوبى از عهده اين مسئوليت عظيم برآيد و بتواند به وعده ها عمل كند. بى شك همه بايد وي را در راه خدمت يارى دهند. همان گونه كه بارها گفته ام، اينجانب صرفاً براى انجام وظيفه و جلب رضايت خداوند و خدمت به انقلاب، اسلام، ايران و مردم وارد رقابت هاى انتخاباتى شدم و از اين به بعد نيز همچون گذشته در اين راه هر كارى كه بتوانم انجام خواهم داد. اينجانب با اميد به تحقق حداكثرى مشاركت مردم كه از اهداف مقام رهبري است و نيز براى بالا رفتن سطح آراى رئيس جمهورى منتخب و انسجام ملى در شرايط دشوار كنونى تلاش كردم. خوشبختانه تاكنون دو هدف اول و دوم محقق شده و اميدوارم در سايه هوشيارى شما، وظيفه شناسى مسئولان و جناح هاى سياسى ـ اجتماعى كشور، هدف سوم محقق گردد و دشمنان به اهداف اعلان شده: حداقل مشاركت، حداقل پشتوانه راى رئيس جمهور و حداكثر تشنج نرسند. بنا ندارم كه در مورد انتخابات، شكايت به داورانى كه نشان دادند نمى خواهند يا نمى توانند كارى بكنند ببرم و شكايت خود را فقط همانند مورد قبل در دادگاه عدل الهى مطرح مى كنم، خدايى كه با توكل بر او و براى جلب رضايتش به صحنه آمدم و با او معامله كردم و مى دانم در انتقام الهى اگر كسى معاقب شود قطعاً مردم، انقلاب اسلامى و ايران نخواهند بود و فقط مجرمان واقعى مجازات مى شوند. آنها كه براى تضعيف رقيب از راه تضعيف انقلاب وارد شدند چون مى دانستند او در هر حالت از انقلاب اسلامى دفاع مى كند و ابايى از به عهده گرفتن مسئوليت ها ندارد و آنها كه به گونه اى بى سابقه با هزينه هاى ده ها ميلياردى از بيت المال، اين جانب و بستگانم را ظالمانه تخريب كردند و آنها كه با استفاده زياد از امكانات نظام به صورت ساماندهى شده و نامشروع در انتخابات دخالت كردند، ترديدى ندارم كه جزاى چنين ظلمى به كشور و مردم و من، جز خسران دنيا و آخرت نخواهد بود.

    rafsanjani.jpg
    شکايت به خدا


    هاشمي رفسنجاني در پايان پيام خود از كسانى كه در انتخابات در حمايت از او متحمل زحماتى شدند و بيش از ده ميليون از مردمى كه به گفته او «به رغم تخريب هاى كوه شكن» با راى خود به وي ابراز اعتماد كردند تشكر كرده است.

    ***
    احمدي نژاد پس از انتشار نتايج آراء، اصول چهارگانه خود را به اين شرح اعلام داشت: عدالت گستري، مهرورزي، خدمت به بندگان خدا، و پيشرفت و تعالي معنوي و مادي كشور.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    4 تیر

    دنياي هنر

    سالگرد درگذشت مَهَستی


    mahasti1.jpg

    بانو مهستي
    بانو مهستي (خديجه دَده بالا) خواننده قديمي آواز و ترانه هاي ايراني 25 ژوئن 2007 درسانتارزا (كاليفرنيا) و در 61 سالگي از بيماري سرطان جهاز هاضمه درگذشت. هايده خواهر مهستي كه او نيز يك خواننده معروف آوازهاي ايراني بود بیستم ژانویه 1990 (سی ام دی ماه 1368) در كاليفرنيا (لس آنجلس) فوت شده بود. مهستی متولد 1325 هجری پیش از هایده وارد دنیای موسیقی شده بود. اين دو خواهر پس از انقلاب و ممنوع شدن خوانندگي بانوان ـ جز در محافل زنانه، وطن را ترك كرده بودند.








    در دنياي داستان نويسي


    داستان نگار قرن 19 آمریکا


    Sarah-o-Jewett.jpg

    Sarah O. Jewett
    سارا جوت Sarah O. Jewett داستان نگار آمریکایی که 19 داستان نوشت 24 ژوئن 1849 به دنیا آمد و 60 سال عمر کرد. وی که در سال 1909 درگذشت کار نویسندگی را از 19 سالگی و در مجله اتلانتیک آغاز کرده بود. معروف ترین داستان های او «دکترِ روستا»، «زندگانی بانو ننسی» و «کیف خالی» عنوان دارند. او ضمن داستانهای خود کوشیده است که واقعیت های زندگانی مردم آمریکا در نیمه دوم قرن 19 را بازتاب دهد.








    صنايع و فنون


    مايكروسافت


    microsoft-staff-1978.jpg


    كمپاني كامپيوتري مايكروسافت آمريكا كه نرم افزارهاي متعدد و معروف براي پيشبرد تكنولوژي كامپيوتر ساخته است 25 ژوئن سال 1981 در شهر «ردموند» Redmond ايالت واشنگتن مستقر شد. گردانندگان اين كمپاني معروف در آن روز همان هايي بودند كه عكس بالا در سال 1975 از آنان برداشته شده است.
    «بيل گيتز» رئيس اين كمپاني (که ميلياردر شماره يکم درجهان بشمار آمده است)، در اين عکس ـ آخرين نفر سمت چپ (در رديف پايين) است. مايکروسافت چهارم اپريل 1975 در شهر آلبوکرکي ايالت نيو مکزيکو تاسيس شده است. اين كمپاني در آغاز كار بسيار كوچك و فعاليت آن محدود بود كه در سال 2005 فروش آن به 43 ميليارد و در سال 2007 به 51 ميليارد دلار رسيده بود. در اين سال (2007) شمار كاركنان کمپاني مايكروسافت 89 هزار و پانصد تن بود و در 105 كشور شعبه داشت. کمپاني هاي فعال در امور ديجيتال و سلفون و تلويزيون در دهه هاي اخير درآمد سرشار داشته و به همين دليل شمار آنها روز افزون است.








    در قلمرو دانش


    «استرابو» و دانش جغرافيا _ ايرانيان باستان آلوده کردن محيط زيست را جرم می دانستند


    0627strabo.jpg

    استرابو
    استرابو Strabo دانشمند و اندیشمند يوناني متولد در اماسیه amasia واقع در آسياي صغير (آناتولي - ترکيه آسيا) در دهه آخر ماه ژوئن پنج سال پيش از ميلاد، كار نوشتن تاليف بزرگ و معروف خود را در 17 کتاب تحت عنوان geography به پايان رسانيد. اين زمان را خود او به دست داده است (زمانی که فاصله خورشید از شمال زمین به دورترین حد می رسد ـ آغاز فصل تابستان) که با تطبيق تقويم ها معلوم شده یکی از روزهای 20 تا 25 ژوئن سال پنجم پيش از ميلاد بوده است.
    استرابو «جغرافيا Geography» را يك علم خواند و آن را به جغرافياي انساني، طبيعي و اقتصادي تقسيم كرد. با اين كه پيش از او هم تلاشهايي براي تدوين جغرافيا به عمل آمده بود، روال بر اين است كه «استرابو» را پدر دانش «جغرافيا» بخوانند و اصلاحاتي را كه به كار بـرده به همان گونه به كاربرند.
    استرابو که در سال 64 پيش از ميلاد متولد و در سال 24 ميلادي فوت شد پس از تحصيلات مقدماتي در زادگاه خود و نيز در آتن به رُم رفت و بعد از انجام مطالعاتي در آنجا به مدت پنج سال هم در اسکندريه مصر به بررسي اوضاع جهان پرداخت.
    استرابو براي نوشتن کتاب جغرافيای خود از ارمنستان تا اتيوپي و همه مناطق اطراف درياي سياه و مديترانه را زير پا گذارد، اسناد را خواند و با مسافران، نظاميان و بازرگانان مصاحبه کرد.
    تأليف او اطلاعات جامعي را درباره مردم و سرزمين هايي که در آن زمان براي روميان و يونانيان شناخته شده بود به دست مي دهد.
    استرابو بعدا با توجه به اطلاعات تازه اي که به دست آورده بود در سال 18 ميلادي در تاليف خود يک تجديد نظر کامل به عمل آورد. وي درباره امپراتوري ايران و ايرانيان مطالب فراوان به دست داده از جمله نوشته است که کثيف کردن آب و زمين (آلودگي محيط زيست) در ايرانزمين (امپراتوري باستاني ايرانيان) جرم است و مجازات دارد.
    نوشته هاي استرابو در عصر حاضر هم بارها مورد استناد قرار گرفته است و آخرين بار آن در دهه 1990 بود که مقدوني ها به آن استناد کردند و ادعاي يونانيان را که ملت جداگانه اي نيستند رد کردند، زيرا استرابو در تاليف خود نوشته است که مقدوني ها و مردم سرزمين هاي شمال تساليا «غير يوناني» هستند.

    0627strabomap.jpg
    نقشه جهان از ديدگاه استرابو







    دانشمند فيزيك اتمي آلمان


    0627jensen.jpg


    25 ژوئن زادروز پروفسور هانس جنسن Hans D. Jensen فيزيكدان معروف آلماني است كه در سال 1907 در هامبورگ به دنيا آمد و در سال 1963 برنده جايزه نوبل شد.
    كارها و پژوهشهاي او عمدتا در فيزيك اتمي است و در اين رشته فرضيه هاي متعدد دارد كه به خاطر يكي از آنها برنده جايزه نوبل شد. او در جريان جنگ جهاني دوم در دانشگاههاي آلمان فيزيك اتمي تدريس مي كرد.








    در قلمرو رسانه‌ها

    جنبش جهانی روزنامه نگاران اینوستیگیتیو ـ هدف: پاکسازی جوامع از فساد دولتی و اصحاب منافع با کشف فساد و افشاء آن



    پاسخ به پرسش یک مخاطب ـ دریافت شده در بیستم ژوئن 2016


    پرسش: آیا روزنامه نگاران اینوستیگیتیو که کمر بسته اند تا جهان را ـ بدون چشمداشت ـ از فساد پاکسازی و توده مردم را از تباهی ها آگاه و روشن کنند، همبستگی با هم دارند تا یار و یاور یکدیگر باشند و در تحقیقات فرامرزی، به شکل گروه و شبکه عمل کنند؟.
    پاسخ: بله. چارلز لویس Charles Lewis اینک یک ژورنالیست 63 ساله که قبلا از ازدست اندرکاران مجله تلویزیونی «سیکستی مینیتز» بود و پیش از آن در شبکه تلویزیونی ای بی سی، با تجربه ای که از کار اینوستیگیتیوِ برنامه «سیکستی مینیتز» به دست آورده بود تصمیم به ایجاد یک انجمن ناوابستهِ غیر انتفاعیِ فراگیر مرکّب از روزنامه نگاران اینوستیگیتیو، با هدف خدمت به جوامع و پاکسازی جهان از طریق کشف و افشاء ژورنالیستی فساد دولتی و اصحاب نفوذ و منافع ازجمله کمپانی های بزرگ، سوء استفاده از قدرت و لابی بازی ها (کارچاق کنی) و وادارکردن مقامات دولتی و کمپانی ها و اصحاب نفوذ به راستکردار و راستگفتار شدن و احساس مسئولیت و پاسخگویی در قبال مردم کردن و زیر نفوذ قرار نگرفتن، تصمیم به ایجاد یک انجمن به نامCenter for Public Integrity گرفت یعنی مرکزی برای درستکرداری، درست گفتاری و درست اندیشی شدن مقامات و سخنگویان اصحاب منافع. وی این جنبش خودرا در مارس 1989 تأسیس کرد:
    چارلز لویس به موازات این فعالیت، سرگرم تدریس «روزنامه نگاری و رسانه های همگانی» در اَمِریکَن یونیورسیتی (واقع در شهر واشنگتن) است و قبلا در پرینستون و هاروارد.
    Charles-lewis-j.jpg
    Charles Lewis


    در چارچوب این جنبش، Gerard Ryle روزنامه نگار ایرلندی مقیم استرالیا در سال 1997 سازمان جهانیThe International Consortium of Investigative Journalists (ICIJ) را در اجرایی کردن حرفه ایِ همان هدف (کشف و افشاء فساد، سوء استفاده از قدرت و مقام و منزلت و شانه خالی کردن از مسئولیت در قبال مردم و پاسخگویی و ...) تأسیس کرد که اینک (ژوئن 2016) دارای 165 عضو است و در 65 کشور فعالیت دارد. شرایط عضویت؛ داشتن تجربه موفقیت آمیز در روزنامه نگاری اینوستیگیتیو است. این قبیل ژورنالیست ها در جهان 7 میلیاردی در ردیف موجودات کمیاب تلقّی می شوند. این اتحادِ روزنامه نگاران اینوستیگیتیو، بررسی این دو موضوع را هم در دستور کار خود دارد: 1ـ میزان بی اعتمادی اتباع به دولت و مقامات دولتی مربوط و یافتن علت و یا علل و اعلام آن با هدف اصلاح. 2 ـ میزان مسئولیت دولت در اعلام تصمیمات و اقدامات خود بدون پنهان کردن ناکامی ها که اتباع تکلیف خودرا بدانند.
    Gerard-ryle.jpg
    Gerard Ryle


    این سازمان با کمک اعضای خود در همان سه سال اول تأسیس، در 39 کشور 75 مورد بررسی و تحقیق ژورنالیستی انجام داد و برنده چند جایزه شد زیرا که در پی هر افشاگری، اصلاحات صورت گرفت و اتباع دولت مربوط خوشنود و راضی شدند. باید دانست که روزنامه نگاری در خاندان جرالد موروثی و پدربزرگ او یک ژورنالیست نامدار بوده است.
    این اتحاد تا کنون موفق به کشف سازش پنهانی کمپانی های سیگارسازی باهم با هدف افزایش فروش ـ درآمد (در حقیقت اعتیاد مردم به دودکردن)، کارخانه های داروسازی، شرکت های چند ملیّتی در گرفتن امتیاز و ... در گران کردن کالا و تبلیغات نادرست جهت ترغیب به خرید و ... و نیز فساد دولتی و خاصه بازی ها در چندین کشور ازجمله روسیه و همچنین اغفال افکار عمومی در بهبود وضعیت محیط زیست و آلودگی هوا شده است.
    کارهای بسیار چشمگیر این اتحاد که دارد فعالیت خودرا هرچه بیشتر گسترش می دهد کشف معاملات مالی معروف به «آف شور» یعنی بانک های مستقر در جزایر کوچک دریای کارائیب و آنتیل است با هدف فرار از پرداخت مالیات دولت متبوع و روشن نشدن منبع سرمایه و درآمد. همچنین افشاء چند مورد پُر سر و صدای لابی ها (کارچاق کن ها). کشف و افشاء فساد دولتی ـ اقتصادی در عراق و افغانستان از کارهای چشمگیر این اتحاد است. این اتحاد کشف کرده است که چگونه در قراردادهای تسلیحاتی و نظامی مربوط به عراق، فساد و کلاهبرداری صورت گرفته است. تعقیب انتشار یک گزارش در یک نشریه آلمانی در مورد فساد مالی جهانی موسوم به Panama Papers. جزئیات، کشف حقایق و افشاء این یک مورد در اپریل 2016 هفته ها خبر اول رسانه ها بود و همچنان دنبال می شود. اسناد این ماجرا که 215 هزار مورد (فرد، جمع و شرکت) را در بر می گیرد از فعالیت مالی Offshore مقامات تراز اول چندین کشور ازجمله کرملینی ها پرده بر می دارد و جهانیان را روشن می کند که زمام امور دنیا و بـ*ـازی ها در دست چگونه افرادی است. این اسناد در یک مؤسسه حقوقی ـ خدماتی مستقر در کشور پاناما که دارای شعبه در 48 کشور جهان بوده نگهداری می شده است. این موسسه در سال 1977 توسط یک وکیل قضایی آلمانی به نام «جورگِن موساک» تأسیس و سپس «رامون فونسِکا» وکیل پانامایی با او شریک می شود و مؤسسه، نام Mossack-Fonseca به خود می گیرد. اسناد از همان زمان (اواخر دهه 1970) تشکیل شده است و ضعف وطندوستی مقامات و کمپانی های مربوط را نشان می دهد که برای فرار از دادن مالیات، به انجام امور مالی خود در «آف شور» دست زده بودند و نیز فرار از آگاهی هموطنان که چقدر پول دارند تا تحقیق شود که از کجا آورده اند و ....
    «جورگن موساک» قبل از تأسیس آن موسسه، ضمن فعالیت حقوقی در آلمان و سویس در جریان پس انداز کردن چنین پول هایی در بانک های سویس قرارداشت.
    اتحادِ ICIJ هچنین روزنامه نگاران دیکته نویس و آن دسته که به جای انجام تکلیف (تهیه مطلب و خبرنویسی طبق اصول و تعاریف)، تنها حرف مقامات و اصحاب منافع را دهان به دهان می کنند افشاء می سازد مثلا چرا «واشنگتن پست» یک گروه 12 نفری روزنامه نگار را مامور بررسی جزئیات وضعیت خصوصی و عمومی د. ترامپ (نامزد احتمالی جمهوریخواهان آمریکا در انتخابات نوامبر 2016) کرده ولی برای بانو کلینتون؛ هیچ. این عمل «واشنگتن پست» یعنی میدیاکراسی (دولت ساز شدن رسانه ها). به عبارت دیگر؛ این روزنامه می خواهد که بانو کلینتون رئیس جمهوری شود. در فدراسیون آمریکای شمالی ـ USA، از زمان فروپاشی شوروی، دارد رئیس کشورشدن پسر پس از پدر و زن پس از شوهر روال کار می شود که قبلا چنین نبود.
    بسیاری از اصحاب نظر امیدواری بسیار به فعالیت این جنبش و اتحاد وابسته به آن برای ساخت جهانی بهتر دارند. تاریخ مطبوعات ایران جز در یک مورد (ر. اعتمادی) روزنامه نگار اینوستیگیتیو به مفهوم واقعی کلمه نداشته است. من (نوشیروان کیهانی زاده مؤلف اين تاريخ آنلاين براي ايرانيان) در دو دهه اول 60 سال کار روزنامه نگاری خود سه بار تلاش کردم تا کار اینوستیگیتیو کنم (روزنامه نگار در نقش کارآگاه) که هر سه بار آسیب دیدم. بار اول در نیمه اول سال 1336 بود که گران شدن ناگهانی بهای نمک طعام در تهران را کشف و یک معدن دار را افشاء کردم که به سایر معدن داران پول داده بود تا کار استخراج نمک را متوقف کنند و او قیمت را چند برابر کند. در پی این افشاگری، نقشهِ افکندن من به دست چاقوکشان حرفه ای طرح شده بود که برای فرار از دام اینان خودرا از طبقه دوم ساختمان مربوط به پایین انداختم. دفعه بعد و در آذرماه 1339 یک افسر پلیسِ راه را افشاء کردم که دختر یک آشنای خودرا به خانه فساد داده بود. انتشار این خبر با عکس دختر در روزنامه اطلاعات باعث شلاق خوردن و سرتراشیده شدن من به دستور سپهبد نعمت الله نصیری شد. بار سوم و در مهرماه 1347 ماجرای زهردادن سگ امیراسدالله علم وزیر وقت دربار را افشاء کردم که 3 ماه تمام «ممنوع القلم» شدم.اینک و از چند ماه پیش، به نظر می رسد که خبرگزاری فارس دست بکار روزنامه نگاری اینوستیگیتیو زده است. انتشار بدون کم و زیاد کردن کشفیات دیگران از اشتباهات و ضعف ها هم که در نطق و نوشته ها می آید نوعی کار اینوستیگیتیو یک رسانه است (انعکاس دادن کار اینوستیگیتیو دیگران). این خبرگزاری، چنین نظرات و حقیقت یابی دیگران و اصحاب نظر را منتشر می کند. دکتر احمد توکّلی اقتصاددان و وزیر پیشین و نماینده سابق مجلس هم بنیادی غیر دولتی تقریبا با همین هدف ایجاد کرده و دستاوردهایش را منتشر می سازد.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    4 تیر

    ساير ملل

    براي نخستين بار يك «پاپ» بركنار شد

    25 ژوئن سال 1080 كاردينالها با برگذار كردن نشستي در رم، پاپ گريگوري را از اين سمت بركنار كردند و روحاني مسيحي ديگري را برجايش نشاندند كه پاپ كلمنت سوم خوانده شد. عمل كاردينالها دمكراتيك و با توجه به آراء اكثريت صورت گرفته بود و جاي اعتراض باقي نمي گذاشت.
    اين نخستين بار بود كه يك پاپ از اين مقام بركنار مي شد.






    روزي كه واحد هفتم سوار آمريكا به دست سرخپوستان نابود شد

    25 ژوئن سال 1876 واحد هفتم سوار آمريكا به فرماندهي ژنرال جورج آرمسترانگ كاستر G. A. Custer كه در جنگ هاي داخلي اين كشور از خود دلاوري نشان داده بود در كنار رودخانه «ليتل بيگهورن Little Bighorn» در داكوتاي جنوبي توسط بوميان اين کشور (عمدتا نيروهاي دو قبيله سرخپوست «سو» و شيان) محاصره و نابود شد. طبق برخي نوشته ها، از اين واحد، تنها يك سرباز زنده ماند. فرمانده اين ستون و افراد آن همگي كشته شدند. در اين جنگ «سيتينگ بول (Sitting Bull (Tatanka Ivotanka» فرماندهي بوميان را برعهده داشت.
    اين بزرگترين پيروزي سرخپوستان بر مهاجران اروپايي در آمريكاي شمالي در قرن 19 ذکر شده است.
    ژنرال كاستر براي راندن سرخپوستان قبيله «سو» به رزرويش ها (اراضي محصور) ماموريت رفتن به داكوتا را يافته بود. «داكوتا» به زبان سرخپوستان به مفهوم «اتحاد» است. بوميان آمريکا (اصطلاحا سرخپوستان و از تبار منچوريايي ـ سيبريايي) هزاران سال پيش از مهاجران اروپايي ساکن قاره آمريکا شده اند. نخستين دسته اروپاييان (اسپانيايي ها) در سال 1492 پاي به قاره غربي گذاردند و انگليسي ها در سال 1607 نخستين مهاجرنشين دائمي خودرا در اين قاره (ويرجينيا) به وجود آوردند.
    کاستر در پنجم دسامبر 1839 به دنيا آمده بود، در ميشيگان و اهايو بزرگ شده بود و هنگام فوت 36 ساله بود. سيتينگ بول که در 1831 متولد شده بود در 1890 درگذشت.
    custer-sittingbull.jpg
    کاستر و سيتينگ بول [عکس از سازمان کاليفرنيايي آموزش بوميان]







    آغاز جنگ پرتلفات كره كه مسئله را هم باقي گذارد

    جنگ شبه جزيره كره 25 ژوئن سال 1950 با عبور واحدهاي چند لشكر كره شمالي (جمهوري دمكراتيك خلق كره) از مدار 38 آغاز شد كه تا 27 ژوئيه سال 1953 ادامه داشت. شبه جزيره كره در سال 1945 كه ژاپن تسليم شد و جنگ جهاني دوم پايان يافت، در مدار 38 عرض جغرافيايي موقتا به دو قسمت جنوبي و شمالي تقسيم شده كه بعدا با انجام انتخابات به صورت يك كشور درآيند. ولي بعدا در جنوب شبه جزيره كه تحت حمايت آمريكا بود «دولت» تشكيل شد. شمالي ها هم در منطقه خود به عامليت حزب كمونيست يك دولت ديگر تشكيل دادند. با اين وضعيت چون ديگر سخن از انتخابات و تامين وحدت به اين طريق (روش دمكراتيك) نبود، شمالي ها تصميم گرفتند كه براي حل مسئله، راه نظامي در پيش گيرند.
    پس از آغاز جنگ، دولت آمريكا به شوراي امنيت متوسل و چون نماينده شوروي (دولت داراي اختيار وتو) به حالت قهر (!) جلسه شوراي امنيت را ترك كرد، شورا به منشور ملل استناد كرد، راي به مداخله نظامي ملل متحد داد و در اندك مدتي 17 كشور تحت رياست عملي آمريكا به كمك كره جنوبي شتافتند. رژيم پکن كه خارج از سازمان ملل بود براي اينکه خودي نشان دهد و توجه مردم را از مسائل داخلي ـ ولو موقتا ـ برگيرد به ياري كره شمالي رفت و شوروي به كمك تسليحاتي و ارسال هواپيما و خلبان دست زد و جنگ وسعت يافت.
    طبق آمار، در اوج نبرد شمار نيروهاي جنگنده در جنوب يك ميليون و يكصد و سي و نه هزار و نظاميان شمالي يك ميليون و 66 هزار تن بود. جمع كل تلفات 3 ميليون و هفتصد هزار تا پنج ميليون و پانصد هزار تن برآورد شده است كه در اين ميان، رقم امريكاييان مقتول 54 هزار و 246 تن بوده است. در پايان جنگ، بازهم مدار 38 مرز دو كره قرار گرفت. بنابراين، مسئله حل نشد.
    عكس، دو كودك آواره را در كنار يك تانك جنوبي ها در جريان جنگ نشان مي دهد.
    0625koreanwar.jpg








    ادعاي ژنرال قاسم و ادامه مسئله کويت

    25 ژوئن سال 1961، و چند روز پس از اين كه انگلستان به كويت استقلال داد، دولت عراق رسما و با صدور اعلاميه مدعي مالكيت آن شد و اعلام داشت كه كويت پيش از اين كه انگلستان آن را تحت الحمايه خود كند گوشه از عراق بوده است. در پي اين ادعا، ژنرال عبدالكريم قاسم رئيس دولت وقت عراق تصميم گرفت كه كويت را با فرستادن نيروي نظامي تصرف كند و واحدهاي نظامي اين كشور را براي اين كار آماده ساخت كه انگلستان اعلام داشت كه از استقلال كويت حمايت مي كند و نيرو به اين كشور فرستاد و به هدفي که داشت رسيد. اين اقدام انگلستان باعث نشد كه عراق از داعيه خود دست بردارد. در سال 1990 صدام حسين بر همين پايه به كويت نيرو فرستاد و آنجا را متصرف و يك ايالت عراق خواند. [استناد ژنرال قاسم که مادرش کُرد لرستاني بود نقشه جغرافيايي امپراتوري ايران بود که عراق کنوني در منطقه بين النهرين برجاي آن نشسته است. طبق نقشه جغرافيايي امپراتوري ايران در طول 1100 سال، کويت امروز و مناطق غربي خليج فارس بخشي از ساتراپي ايراک ـ ايران جنوبي ـ بودند.].
    اين بار حكومت عراق بر كويت بيش از شش ماه طول نكشيد كه آمريكا با کمک چند دولت ديگر عراقي ها را از كويت بيرون راند و دولت عراق تحريم شد و اين ماجرا تا سال 2003 به درازا كشيد و بالاخره آمريكا و انگلستان در مارس اين سال عراق را بدون داشتن مجوز ار سازمان ملل تصرف كردند و ....







    راه تازه نشان دادن مخالفت سياسي

    23 و 24 ژوئن 2004 مقابل سينماها و كتابفروشي هاي آمريكا دو صف طولاني به چشم مي خورد؛ يكي براي خريد كتاب بيل كلينتون رئيس جمهور پيشين و سنتريست بود و ديگري تماشاي فيلم «فارنهايت ناين ـ ايلون Fahrenheit 9/11» كار «مايكل مورMichael Moore».

    626moo.jpg
    Michael Moore

    روزنامه ها كه عكس اين دو صف را چاپ كرده بودند نوشته بودند كه مردم با اين صفوف خواسته بودند كه عدم رضايت خودرا از طرز کار دولت جورج دبليو بوش نشان دهند. در اين زمينه، استدلال مقاله نگاران برخي از روزنامه ها اين بود كه مردم در مصاحبه ها و گزارشهاي رسانه ها از محتواي كتاب كلينتون آگاه شده بودند و لزومي به تشكيل صف نبود و سر فرصت هم مي توانستند اين كتاب را تهيه كنند و يا اينکه در کتابخانه هاي عمومي بخوانند. آنان مي خواستند با تشكيل اين صفوف به اين طريق عدم رضايت خودرا از روش کار دولت و وضعيت موجود (وقت) نشان دهند و بگويند كه يك رئيس جمهور با رفتاري ملايم مي خواهند. همين بيان غير مستقيم خواست خود، سبب شد كه «جان كري» نامزد وقت حزب دمكرات موضع خودرا به «سنتريست ها» نزديک کند و نشان دهد كه اگر انتخاب شود راه كلينتون را خواهد رفت، نه راه جان اف. كندي چپگرا و جورج بوش راستگرا را.
    صف ديگر هم كه به رغم انتقاد شديد جمهوريخواهان از «مايكل مور» سازنده فيلم سينمايي «فارنهايت ناين ـ ايلون» مقابل سينماها تشكيل شده بود به نشانه عدم رضايت تعبير گرديده بود. جمهوريخواهان تلاش بسيار كردند كه برخي صاحبان سينماها از نمايش اين فيلم خودداري كنند كه موفق نشدند، زيرا چند سينمايي كه 23 ژوئن به صورت آزمايشي آن را درشهر نيويورك نمايش داده بودند چنان با استقبال مردم رو به رو شدند كه هر كدام سيصد هزار دلار فروش داشتند و با اين استقبال، هيچ مدير سينمايي زير بار رد اين فيلم كه برضد حكومت بوش تهيه شده بود نرفت. نمايش عمومي فيلم از 25 ژوئن آغاز شد.
    626clin.jpg
    صفت براي خريد کتاب بيل کلينتون (زندگي من)







    عروسي 60 ميليون دلاري


    626ind.jpg


    عكس و گزارش عروسي 60 ميليون دلاري دختر يك ثروتمند هندي در روزنامه ها در تاريخ 24 ژوئن 2004 صداي انتقاد همه را بلند كرده بود.
    لاكشمي ميتال ثروتمند هندي براي شركت در عروسي دختر 23 ساله اش 1500 تن را به فرانسه دعوت كرده بود تا از آنان به مدت شش روز در ورساي و قصور مجلل پذيرايي كند. وي با اين عمل، ولخرجي لوئي شانزدهم را كه منجر به انقلاب فرانسه شد زنده كرد. حا ل آنكه از آغاز تاريخ تاکنون، هزينه عروسي هيچ شاهزاده اي از 35 ميليون دلار بيشتر نشده است. اين پول را ثروتمند كشوري هزينه كرده است كه طبق يک آمار جهاني بيش از هفتصد ميليون فقير دارد.
    به نظر يک مورخ فرانسوي، ممکن است كه اين گزارش رسانه ها بار ديگر آتش مبارزه فقير با غني را روشن سازد و اين بحث قديمي را كه چرا و به چه دليل برخي ثروتمند مي شوند زنده كند. مي دانيم كه انتشار خبر پرداخت مهريه 20 ميليون توماني همسر يك ثروتمند ايراني در 1357 باعث خشم مردم و تشديد انقلاب شد. عکس مقابل، اين عروس و داماد هندي را نشان مي دهد..



    ... و پس از عراق

    23 ژوئن 2005 دو مجلس كنگره آمريكا با توجه به گسترش كشتار در عراق و افزايش تلفات آمريكاييان، افزايش هزينه جنگ و از سرگيري ناآرامي هاي افغانستان، رامسفلد وزير دفاع وقت، ژنرال پيس رئيس ستاد مشترك نيروهاي مسلح و ژنرال ابي زيد فرمانده وقت نيروهاي آمريكا در خاور ميانه را احضار كرده بودند تا از آنان توضيح بخواهند.
    در جلسه سنا پس از اين كه «چني» معاون رئيس جمهوري و رامسفلد متهم به گفتن دروغ در قبال مسئله عراق شدند، سناتور ادوارد كندي خطاب به رامسفلد گفت: با اين وضعيت بهتر است كه استعفا بدهي. چني و رامسفلد قبلا گفته بودند كه مقاومت در عراق رو به پايان است و آخرين روزهاي خود را مي گذراند.
    در جلسه 23 ژوئن، كه گزارش گسترش مقاومت و افزايش تلفات و هزينه در عراق مطرح بود، ژنرال ابي زيد تاييد كرد كه مقاومت با ورود افراد خارجي مخالف آمريكا به عراق افزايش يافته و پايان آن قابل پيش بيني نيست و در پي بيان اين مطلب بود كه از رامسفلد خواسته شد كه كناره گيري كند.
    در آن زمان رسانه هاي آمريكا هشدار داده بودند كه اگر اوضاع عراق آرام نشود پس از عراق، اين وضعيت ممکن است به كشور سعودي، كويت، امارات و قطر منتقل شود.






    «انرژي - ديپلماسي» رژيم پکن و صف آرايي آمريكاييان در برابر آن رژيم

    گزارش 23 ژوئن 2005 رسانه ها كه رژيم پکن براي خريدن شركت بزرگ نفتي آمريكايي «يونوكال» پيشنهاد داده و حاضر شده بود براي خريد اين شركت 20 ميليارد دلار بپردازد كه سه ميليارد بيش از مبلغ پيشنهادي ديگران بود، كنگره آمريكا را بر ضد جاه طلبي آن رژيم که پيش بيني شده بود دنباله خواهد داشت به صف آرايي برانگيخته و بارديگر موضوع وضع عوارض گمركي 5/27 در صدي بر كالاي ساخت چين را به ميان آورده بود. در برابر اين صف آرايي، گرين سپن رئيس وقت شوراي پول آمريكا [از جامعه يهودياناين کشور] مخالفت مي کرد.
    مفسران رسانه ها با توجه به اين صف آرايي كنگره پيش بيني معارضات بيشتري را در آينده ميان دو دولت کرده بودند زيراکه نياز چينيان به نفت و مواد خام روزافزون است و گفته بودند که پکن از هم اکنون به يك «انرژي ديپلماسي» دست زده و همزمان به تقويت نيروي دريايي خود كه محافظ مسير حمل نفت باشد پرداخته است و مي کوشد هرچه را كه آمريكا در نقاط ديگر جهان از دست بدهد آنهارا به چنگ آورد و بنابراين معارضه جهاني تازه اي آغاز شده است که وسعت خواهد يافت. اين مفسران نظر داده بودند که در اين شرايط بايد آمريکا متوجه هند شود که جاه طلبي زياد ندارد و نسبت به چين با سوء ظن مي نگرد. واشنگتن بايد از افتادن اعراب صاحب نفت و ثروت به دام پکني هاي جلوگيري کند. بايد خطر چين با آن جمعيت زياد به روس ها با نفوس کم و وسعت زياد گوشزد شود و ....






    ميليونها خارجي مقيم كشور سعودي اجازه حمل سلاح يافتند

    دولت سعودي 25 ژوئن 2004 اجازه داد كه خارجيان مقيم آن كشور اگر بخواهند مي توانند براي دفاع شخصي سلاح حمل كنند؛ كاري كه به گفته اصحاب نظر، نتيجه معكوس خواهد داد و احتمالا باعث گسترش خونريزي خواهد شد. دولت سعودي در پي گردن زده شدن يك تكنيسين آمريكايي (به دست ربايندگانش) چنين تصميمي را گرفت تا خارجيان ساكن آن كشور بتوانند در لحظه احساس خطر، از خود دفاع كنند. در آن زمان (ژوئن 2004) در كشور سعودي هشت ميليون و هشتصد هزار خارجي بسر مي بردند و عده خارجيان درست نصف جمعيت سعودي ها است كه 17 ميليون برآورد شده اند.






    رزمناو «وينسنس» در آستانه هفدهمين سالگشت حادثه خليج فارس بازنشسته و از رده خارج شد

    25 ژوئن 2005 و يك هفته مانده به هفدهمين سالگشت ساقط شدن يك ارباس شركت هواپيمايي ملي ايران در آسمان خليج فارس توسط رزمناو آمريكايي «وينسنسVincennes» كه در سوم ژوئيه 1988 در جريان جنگ عراق و ايران اتفاق افتاد، نيروي دريايي آمريكا اين ناو 20 ساله را از رده خارج و بازنشسته كرد. بر اثر ساقط شدن ارباس ايران (پرواز 655) كه عازم امارات بود 290 تن جان باختند. بعدا دولت آمريكا پذيرفت كه خونبها بدهد ولي به مراتب كمتر از مبلغ استاندارد.
    «وينسنس» كه در سال 1985 كار خود را شروع كرده بود وابسته به ناوگان آمريكا در اقيانوس آرام بود كه در دوران جنگ ايران و عراق و حركت نفتكش هاي كويت با پرچم آمريكا، از مسير آنها در خليج فارس محافظت مي كرد. اين ناو در سن دياگو (كاليفرنيا) بازنشسته و با يدك كش به ايالت واشنگتن و محل نگهداري ناوهاي از رده خارج شده و اوراقي منتقل شده است.
    ussvincennes2.jpg
    USS Vincennes







    مبارز حفظ درخت: رسانيدن پيام حق، ارزش زندان رفتن را دارد ـ روشي تازه براي مقاومت


    0613hannah4.jpg

    Daryl Hannah
    بانو «درل حنا Daryl Hannah» بازيگر ميانسال فيلمهاي سينمايي هاليوود با دست زدن به مبارزه به خاطر حفظ درخت شهرت خود را چند برابر كرده است. در ژوئن 2006 وي با 39 نفر ديگر دو هفته از درختان يك فضاي باز در جنوب مركزي شهر لس آنجلس پايين نيامدند تا آن درختان را قطع نكنند. مالك درختزار زمينش را كه سالها مردم در آنجا «پيك نيك» برگزار مي كردند به صاحب يك فروشگاه زنجيره اي فروخته بود تا آنجا را تبديل به انبار كنند. «درل حنا» پس از اطلاع از زماني كه قرار بود براي قطع درختان ازجمله گردوهاي تنومند و کهنسال مراجعه كنند تا كار ساختن انبار آغاز شود، با ساير مبارزان حفظ درخت و فضاي سبز به آنجا رفت و با بالا رفتن از درخت و ماندن در آنجا به مدت دو هفته مانع از اين كار شد.
    خريدار درختزار ـ كه چهار هكتار وسعت دارد ـ به دادگاه متوسل شد و سيزدهم ژوئن، 120 پليس قضايي (شِريف و معاونانش) مامور اجراي حكم دادگاه شدند و با كمك نيروي آتش نشاني محل، «درل» و مبارزان ديگر از جمله «جوان بائز» و «ويلي نيلسون» دو خواننده معروف را پايين آوردند كه به اتهام ايجاد سد در برابر حكم قاضي به زندان تسليم شدند.

    0613hannah3.jpg
    افراد پليس قضايي و کارکنان آتشنشاني با جراثقال از درخت بالا رفتند و در حال اجراي حکم دادگاه و پايين آوردن حنا از روي درخت هستند


    «درل» به خبرنگاراني كه تلفني در سلول زندان با او مصاحبه كرده بودند گفته بود از اين كه موفق شد صداي خود را به گوش جهانيان برساند خوشحال است و رسانيدن پيام حق، ارزش زندان رفتن را دارد. او گفته بود مردم و مقامات بايد از قضيه آگاه مي شدند كه مالك درختزار كه روزگاري كم ارزش بود وقتي كه بهايش از بركت توسعه شهر به 16 ميليون دلار رسيد آن را فروخت و اين شتري است كه در برابر خانه هركس ممكن است زانو بزند. بايد راه حل تازه به دست آيد. بايد فضاي سبز شهرها به موازارات توسعه آنها حفظ شود تا تعادل بهداشتي شهر قرباني سودپرستي و آزمندي نشود. به هر حال بايد كساني خود را براي اعتراض كردن آماده كنند و هميشه آماده و در اختيار باشند؛ اعتراض به کار نادرست و زيان آور حق و تکليف انسان است. اعتراض ما مسالمت آميز بود.
    0613hannah.jpg
    چند منظره از مبارزه حنا و همفکرانش از روي درختان که در آنجا 14 روز مانده بودند و توجه جهانيان را به اينگونه مقاومت جلب کرده بودند







    تاريخ از نگاهي به تصوير

    تمرين براي نمايش


    chinacircus0622.jpg


    اين عكس که بيست و پنجم ژوئن (سال 2006) در چند روزنامه چاپ شده بود، دو دختر ظاهرا چيني را در حال تمرين قرار گرفتن روي سر يكديگر نشان مي دهد كه منظره اي جالب را به وجود آورده است.








    برخي ديگر از رويدادهاي 25 ژوئن


    • 1798: كنگره آمريكا با تصويب يك قانون به رئيس جمهوري اين كشور اختيار داد كه خارجيان ساكن آمريكا را كه خطرناك تشخيص داده مي شوند اخراج كند.


    • 1941: روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا طي بخشنامه شماره 8802 تبعيض را منع كرد.


    • 1948: در پي بسته شدن راههاي زميني برلين غربي به دستور استالين و قطع رفت و آمد از آلمان غربي به آن شهر قسمت شده، متحدين غربي که آلمان غربي را در اشغال نظامي داشتند از اين روز به ايجاد يک پل هوايي Airlift دست زدند. اين وضعيت که به بحران برلين معروف شده است نزديک بود به جنگ جهاني سوم منجرشود. شوروي هنوز بمب اتمي نداشت.


    • 1951: شبكه تلويزيوني سي . بي . اس. براي نخستين بار برنامه رنگي از نيويورك پخش كرد.


    • 1950: در اين روز به وقت خاور دور با ورود نيروهاي كره شمالي به كره جنوبي ، جنگ كره آغاز شد ( تفصيل آن در 26 ژوئن آمده است ).


    • 1975: موزامبيك كه از سال 1505 مستعمره پرتغال در آفريقاي جنوب شرقي بود درپي يك رشته مبارزات خونين كه سالها طول كشيد استقلال خود را به دست آورد. وسکود دا گاما ـ دريانورد پرتغالي نخستين اروپايي بود که پاي بر خاک موزامبيک گذارده بود. پرتغالي ها نام يک تاجر عرب را که در محل با او آشنا شده بودند (با تلفظ خودشان) بر اين سرزمين گذاردند که باقي مانده است. تاجر عرب «موسي البيک» نام داشت که پرتغالي ها «موزامبيک» تلفظ کردند. پس از استقلال، موزامبيک گرفتار اختلاف مبارزان استقلال با يکديگر شد و سالها صحنه کشمکش هاي بود. از آنجا که چپگرايان (کمونيست ها) قدرت را به دست گرفته و نام کشور را جمهوري دمکراتيک خلق موزامبيک گذارده بودند دولتها بزرگ غربي ميانه روها را تحريک به مخالفت و زد و خورد کردند و .... موزامبيک 800 هزار کيلومتر مربع وسعت و 23 ميليون جمعيت دارد و همسايه فدراسيون آفريقاي جنوبي است.


    • 1981: ديوان عالي آمريكا راي داد كه تنها پسران اين كشور مشمول مقررات سربازگيري هستند و زنان تنها اگر مايل به استخدام در نيروهاي مسلح باشند مي توانند داوطلب شوند و اجبار در كار نيست . در آمريكا نظام وظيفه اجباري وجود ندارد ، ولي در ايام جنگ و نياز اين كشور ، گروهي از جوانان براي اين منظور احضار مي شوند.


    • 1991: در جريان فروپاشي کنفدراسيون يوگوسلاوي به تحريک «ناتو»، در اين روز و همزمان دو بخش از اين کنفدراسيون ـ کرواسي Croatia و اسلوونياSlovenia اعلام استقلال کردند.


    • 1996: يک ساختمان هشت طبقه از مجتمع مسکوني «خبر» Khobar در شرق کشور سعودي که ساکنانش عمدتا افراد نيروي هوايي آمريکا بودند بر اثر انفجار يک کاميون حامل سوخت ويران شد که در اين رويداد 19 امريکايي و يک تبعه سعودي کشته و 372 تن مجروح شدند.


    • 2003: ديوان عالي آمريكا راي داد كه مي شود در كتابخانه هاي عمومي روي دستگاهاي رايانه فيلتر گذاشت تا بعضي سايت ها (منظور مستهجن) مشاهده نشوند.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    5 تیر

    ايران

    امپراتور روم که طمع ایران کرده بود در جنگ به دست يك سرباز ايراني كشته شد و رومیان با نوشتن دیکته های ایران تحقیر شدند


    0626julian.jpg

    Flavius Claudius Julianus
    26 ژوئن سال 363 ميلادي (روزي چون امروز) و در جريان جنگ دو امپراتوري روم و ايران، ژوليانFlavius Claudius Julianus (فلاويوس كلاوديوس ژوليانوس) امپراتور روم از دودمان كنستانتينيان كه در حال فرار از برابر ارتش توانمند ايران بود در منطقه سامرا (شمال عراق امروز) هدف زوبين يك سرباز ايراني قرار گرفت، شديدا زخمي شد و چند ساعت بعد (27 ژوئن) درگذشت. وي آخرين امپراتور غير مسيحي روم بود و مسيحيان او را به لحاظ سختگيري نسبت به پيروان اين دين، «خدانشناس» مي خواندند. ژوليان كه در تاريخ به ژوليان دوم معروف است [دوم، براي اشتباه نشدن با ديديوس ژوليانوس] در عين حال، خود از فلاسفهِ «نيوپليتونيسمNeoplatonism ـ نو افلاتونی» بود و در «نوشتن» به ویژه داستان نگاري داراي مهارت و استعداد چشمگیر.
    ژوليانوس مي خواست كه از فرصت دور بودن شاپور دوم ـ شاه وقت ايران، از پايتخت استفاده كند و اراضي را كه كنستانتينوس دوم به ايران باخته بود پس بگيرد و براي خود تاريخ بسازد كه جان خويش را هم بر سر اين كار گذارد. ژوليان از اقامت شاپور دوم (ذوالاكتاف) شاه وقت در آسياي ميانه كه سرگرم فراري دادن «هون» ها به سمت اروپا بود سوء استفاده كرده و وارد قلمرو ايران شده بود. هون های فراری در اروپا ماندنی شدند و کشور هونگری (هنگری = مجارستان) به نام آنان است.
    مورخ ارتش روم نوشته است: ژوليانوس در رسانيدن خود به پايتخت ايران (شهر تيسفون Ctesiphon ـ 20 مایلی جنوب بغداد امروز) به قدري شتاب داشت كه منتظر 30 هزار نظامی كمكي خود نشد. او با شصت هزار تَن لژيونر در مسير حركت و به فاصله اي نسبتا كم از تيسفون، با نيروهاي يك ژنرال ايراني (اسپهبد) به همين شمار وارد جنگ شد و متوقف گرديد. در اینجا، امپراتور هنگامي كه شنيد شاپور دوم (ذوالاكتاف) در راه بازگشت به تيسفون است با عجله عقب گرد كرد تا در منطقه كوهستانی (كوههاي كُردستان عراق امروز) منتظر نيروي كمكي شود كه یگانهای ايران او را دنبال كردند و پيش از رسيدن به كوهستان، از دو سوي مورد حمله قرار دادند كه زوبين خورد و تلاش اوريباسيوس Oribasius جرّاح ارتش براي نجاتش به جايي نرسيد و سپيده دم درگذشت.
    در پي كشته شدن ژوليان، ژنرالهاي رومي في المجلس «ژوويان» را به سمت امپراتور موقت انتخاب كردند كه وي چون توان و استعداد جنگيدن در نيروهاي رومي نديد به شاپور دوم پيشنهاد ترك مخاصمه و صلح داد كه به شرط پذيرفتن همه شرايط ايران قبول شد. ژوويان در قرارداد صلح، تعهدات بسيار سنگين بر عهده گرفت، يعني هرچه را كه فاتح (ايران) ديكته كرد نوشت و امضاء كرد و مابقي ارتش روم را نجات داد. طبق قرارداد صلح، ژوويان از پنج منطقه بزرگ در شرق مديترانه و هرگونه ادعاي روم در ارمنستان صرف نظر كرد و متعهد شد كه شخصا به مناطق پنجگانه مراجعه كند و به دست خود پرچم ايران را در آنجا برافرازد كه چنين كرد و اين عمل در تاريخ امپراتوري روم، قبول يك تحقير خوانده شده است.
    شاپور دوم بنا بر منش ايرانيان (رعايت احترام متوفي و وصيت او)، اجازه داد كه جسد ژوليانوس را بدون كوچكترين بي احترامي از قلمرو ايران خارج سازند.
    سه داستان جالب از ژوليانوس دوم بجا مانده است كه «ويلمر كيو رايتWilmer Cave Wright» آنها را به انگليسي ترجمه و در سه جلد تحت عنوان كارهاي قلمی امپراتور ژوليان در سال 1923 در لندن به چاپ رسانده و به توزيع داده است كه تا كنون چند بار تجديد چاپ شده اند. ژوليان براي اينکه بتواند افكار انديشمندان يونان قديم را از دست اول (نه ترجمه آنها) مطالعه كند، زبان يوناني فرا گرفته بود.





    نخستين ورود روس ها به باكو ـ روس ها با شنیدن کارهای قهرمانی نادرشاه از باكو (بَغ کوی) فرار كردند ـ نگاهی تاریخی به منطقه باکو

    عناصر دو هنگ ارتش روسيه 26 ژوئن سال 1723 شهر باكو [پایتخت جمهوری آذربایجانِ کنونی] را تصرف كردند. تصرف باكو با استفاده از فرصتي كه جنگ داخلي ايرانيان و محاصره اصفهان توسط اميرمحمود قندهاري به دست داده بود صورت گرفت. روس ها هفت سال بعد، از ترس نادرشاه، بدون جنگ باكو را تَرك و سپس طبق قرارداد گَنجه (منعقد در دهم مارس 1735) از همه قفقازـ قفقازِ ایران خارج شدند. روس ها تا دوران جنگ اولِ ايران و روسيه (سالهاي 1808 ـ 1813) به مدت هفتاد و چند سال قدم به قفقاز ايران (از داغستان تا ارس) نگذاشتند.
    باكو در عهد باستان بَغ كوی (کوی و برزن خدا) نام داشت كه به تدريج به باكو تبديل شد (مشابه نام «بَغ داد = هدیه خدا» ـ بغداد امروز). برخي هم در قرون وسطی (وُسطا) آن را «بادكوب ـ شهر پُرباد» مي خواندند. نخستين آتشكده زرتشتیان باكو قدمتي برابر با آغاز ترويج آيين زرتشت در شمال غربي ايران دارد (شش تا هشت قرن پيش از ميلاد مسيح). كاخ شروانشاه (شيروان شاهان و از بازماندگان زمامداران ایرانی عصر ساسانیان ـ منصوب خسروانوشیروان) از بناهاي تاريخي آن شهر نفت است كه این شهر نزديك به سه ميليون نفر را در خود جاي داده است. به باور بیشتر مورخان، انسان در ساحل باکو با نفت خام که از کَفِ دریای مازندران بالا می آمد آشنا شد. مسلمانِ شیعه شدن مردم باکو مربوط به دوران پادشاهان صفوی (قرن شانزدهم) است که شیعه اثنی عشری را مذهب رسمی ایرانیان اعلام کردند، بمانند اردشیر ساسانی که آیین زرتشت را دین رسمی ایرانیان اعلام کرده بود.
    استالین نام مناطق جنوبی قفقاز را آذربایجان گذارد تا آذربایجان ایران را به بلعد که در زمان پهلوی یکم از رضاشاه بیم داشت که ارتشی توانمند و منضبط ایجاد کرده بود و در دوران پهلوی دوم، ایران از متحدان نظامی غرب بود. روس ها با همان هدف، از قرن نوزدهم تلاش کردند که دریای کَسپیَن (قزوین) دریای خزر (خزرهای مهاجران موقّت به شمال قفقاز که بعدا هم در اروپا پراکنده شدند) گفته شود. دریای کَسپیَن نامی است که یونانیان باستان و جغرافیون آنان بر این دریا گذارده بودند زیرا در جنوب آن طایفه کَسپیَن (قزوینی ـ گیلانی) زندگی می کردند. پارت ها (خراسانیان) و مردم محل آن را دریای گرگان (هیرکانستان ـ تپورستان، تبرستان = مازندران) می خواندند که این نام (دریای مازندران) رایج است. باکو که دارای آثار تاریخی متعدد است از سطح پایین تر است. بیشتر مردم قفقاز از ایرانیانی بوده اند که به آنان «تات» گفته می شد ـ از طایفه ایرانی تات Tat.
    0626shervanshah.jpg
    کاخ شروانشاهان در باکو مربوط به قرون وسطا







    با وجود کناره گیری وثوق الدوله، نفوذ لندن در تهران ادامه یافت!


    0626wosugh.jpg

    وثوق الدوله
    وثوق الدوله (ميرزا حسن خان) كه با امضاي قرار داد نهم آگوست 1919 (اَمُرداد 1298) با سرپرستي كامل انگلستان بر ايران موافقت كرده بود 26 ژوئن 1920 (تير 1299) استعفاي خود را از رئيس الوزرايي تسليم داشت. اگر قرارداد آگوست 1919 به اجرا درآمده بود، ایران یکی از سرزمین های تحت الحمایه انگلستان بمانند کویت و قَطَر وقت می شد.
    اين كناره گيري به معناي پايان كار او نبود بلكه بعدا هم به مقام و منزلت رسيد و حتي از تهران نماينده مجلس شد!. همين انتخاب وثوق الدوله مثالي شده است كه در سطح جهان و اصحاب نظر در گفتار و نوشتار خود به اجراي دقيق دمكراسي در مناطقي كه مردم آن با جزئيات دمكراسي آشنا نباشند و ارزش و قدر آن را ندانند ابراز ترديد كنند و آموزش و توجيه دمكراسي را مقدّم بر اجراي آن بدانند و توصيه کنند که هزينه تبليغات در کمپين هاي انتخاباتي محدود باشد و نه بمانند آمريکا سر به ميليارد دلار و بيش از اين مبلغ بزند.
    مورخان، مقامات بعدي وثوق الدوله از جمله رئیس فرهنگستان ایران! شدنش را دليلي بر ادامه نفوذ انگلستان در ايران دانسته اند که رضاشاه کوشيد پس از قدرت گرفتن هيتلر در آلمان، با کمک او، ايران را از نفوذ انگلستان برهاند که ....





    برکناري دکتر احمد متين دفتري ناسیونالیست از نخست وزيري و بازداشت او ـ نگاهی کوتاه به نظرات و خواست های او

    24 ساعت پس از بركناري دكتر احمد متين دفتري ـ ناسیونالیست ـ از نخست وزيري ايران و بازداشت او، 26 ژوئن 1940 (پنجم تيرماه 1319) به دستور رضاشاه، دكتر محمد مصدق پدر زن او نيز بازداشت و بعدا به زندان بيرجند انتقال يافت. در آن زمان اتهامي براي دكتر مصدق جز اين كه پدر زن نخست وزيرِ بركنار شده بود عنوان نشده بود.

    matinDaftari-ahmad.jpg
    Ahmad Matin Daftari

    دكتر متين دفتري كه از سال 1318 (1939 و سال آغاز جنگ جهانی دوم) نخست وزير بود متهم به بي خبر گذاشتن رضاشاه از واقعيت تحولات جهان شده بود. پس از اشغال نظامي ايران از سوي متفقين، دكتر متين دفتري بارديگر زنداني شد و اين بار به اتهام هواداري از ناسيوناليسم آلماني. دکتر متین دفتری متولّد 1896 در تهران در مدرسه آلمانی ها تحصیل کرده و سپس برای ادامه تحصیلات تا دکترا به فرانسه رفته بود و بر زبانهای آلمانی و فرانسه مسلّط.
    وي كه استاد دانشگاه بود بعدا سناتور شد و پنجم تير 1350 (26 ژوئن 1971) ـ درست 31 سال پس از روز بركناري اش از نخست وزيري ـ در 76 سالگی درگذشت. دکتر متین دفتری از پشتیبانان برگزاری مراسم دوهزار و پانصدمین سالگشت ایجاد دولت واحد ایران و اعلامیه کوروش بزرگ درباره لزوم ایجاد یک دولت جهانی مرکب از کشورهای مشترک المنافع بود و در یک میز گرد روزنامه اطلاعات گفته بود که آشناشدن ایرانیان با گذشته این کشور که در قرون قدیم ابرقدرت نظامی ـ سیـاس*ـی و در قرون وسطی ابرقدرت دانش، اندیشه و ادبیات بود آنان را به خود خواهد آورد، بر خود خواهند بالید و احساس و رفتار بزرگی و بزرگواری بر آنان مستولی خواهد شد و پیشرفت خواهند کرد.
    آخرين تلاش هاي او ايجاد جمعيتي به منظور مبارزه با آلودگي هواي تهران بود. وی بارها نگرانی خودرا از افزایش سریع جمعیت تهران که در دامنه کوه قرار گرفته ابراز داشته بود که در تصمیم دولت وقت به ایجاد محدوده 25 ساله مؤثر واقع شده بود. وی گفته بود که توجه به شهرها باعث مهاجرت از روستاها و بخش ها و تبدیل کشور از تولیدی به خدماتی خواهد شد و پدیدآمدن مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و در نتیجه سیـاس*ـی.
    اُبستراکسيون دکتر مصدق ـ اظهارات او برضد تورّم پول و انتشار اسکناس های درشت

    دكتر مصدق نماينده تهران در مجلس در جلسه پنجم تيرماه 1324 با نخست وزير شدن صدر الاشراف (محسن صدر) مخالفت كرد و وي را در شرايطي كه كشور در آن قرار داشت و با تورّم پول، حضور نيروهاي بيگانه و ناامني در نقاط دوردست رو به رو بود شايسته اين مقام ندانست. مصدق گفته بود که دولت نباید تسلیم نظر اشغالگران به انتشار اسکناس اضافی و اسکناس های پنجاه و صدتومانی می شد. دولت به استناد اینکه ایران به استاندارد طلا [چاپ اسکناس ـ پول کاغذی ـ نه بیشتر از ذخیره طلای خود] وفادار است نباید زیر فشار اشغالگران می رفت. آنان این پول اضافی را برای خرید غلاّت ایران و انتقال به شوروی می خواستند به بهای گرسنه ماندن ایرانیان. مصدق این اظهارات را چند هفته پس از پایان جنگ جهانی دوم در جبهه های اروپا بیان داشت که متفقین قول داده بودند که در پایان جنگ، نیروهای خودرا بدون چون و چرا از ایران خارج سازند. مصدق شش سال بعد پس از اینکه نخست وزیر شد اسکناس های پنجاه و صدتومانی چاپ شده در دوران اشغال نظامی را برچید و بزرگترین اسکناس ایران شد بیست تومانی.
    در جلسه پنجم تیرماه 1324، دکتر مصدق هنگام اعلام اخذ راي براي تأييد سمت محسن صدر، به حالت اعتراض جلسه را تَرك كرد كه سي تَن ديگر از نمايندگان در پي او از جلسه خارج شدند (اصطلاحا اُبستراکسيون کردند ).
    mosaddegh-1952.jpg
    مصدق







    روزي که در تیرماه 1384 محمود احمدي نژاد به ریاست جمهور انتخاب شد و از راديو اعلام داشت که دست مافياي قدرت را از نفت ايران قطع مي کند


    0625ahmadinejad.jpg
    احمدي نژاد

    سيزده ساعت پس از پايان راي گيري، چهارم تيرماه 1384 نتيجه انتخابات دور دوم رياست جمهور ايران به اين شرح اعلام شده بود:
    محمود احمدي نژاد 17 ميليون و 348 هزار و 783 راي ( 95/61 درصد ) و اكبر هاشمي بهرماني (رفسنجاني) ده ميليون و 46 هزار و 701 راي(نزديك به 36 درصد).
    طبق اعلاميه رسمي، 663 هزار و 770 راي نيز باطله تشخيص داده شد. در اين اعلاميه افزوده شده بود که محمود احمدي نژاد (شهردار وقت تهران) كه در دور دوم راي گيري براي مدت چهار سال به رياست جمهور ايران (قوه مجریه) انتخاب شده است پس از تنفيذ مقام از سوی رهبری و ادای سوگند در مجلس، از 12 مرداد 1384 (سوم آگوست 2005) كار خود را آغاز خواهد كرد.
    خبرگزاري هاي داخلي ايران در اين روز ضمن انتشار شرح حال، تحصيلات و تجربه هاي رئيس جمور منتخب، گزارش کرده بودند: احمدي نژاد در سال 1335 خورشيدي در خانواده يك آهنگر در شهرستان گرمسار به دنيا آمده، تنگدستي را با تمام وجود خود لمس كرده، در مدرسه دولتي درس خوانده، در دوران نظام سابق وارد دانشگاه علم و صنعت تهران شده و تحصيلات خود را تا دكتراي مهندسي عمران شهري ادامه داده و استاد همين دانشگاه است. طبق اين گزارش ها، وي از انقلابيون سال 1357 بوده و بارها تعهد خود را به اصول و شعارهاي انقلاب مورد تاكيد قرارداده و يك مؤمن اسلامي است. اين گزارش ها چنين ادامه يافته بود: دكتر احمدي نژاد بيش از اين كه در سال 2003 از سوي شوراي شهر به سمت شهردار تهران انتخاب شود استاندار اردبيل بود. وي در جنگ 8 ساله عراق و ايران به عنوان يك داوطلب شركت كرد. او دو سال نيز به مناسبت مقام خود در شهرداری تهران، مديريت روزنامه همشهري متعلق به این شهرداري را عهده دار بود.
    احمدي نژاد ضمن نطق هاي انتخاباتي كوشيده بود تا خود را قهرمان تنگدستان معرفي كند و بگويد كه مردم عادي بايد درآمد نفت را در تامين معيشت خود حس كنند و كاركنان و مقامات دولتي، خود را خدمتگزار مردم بدانند نه آقاي آنان. احمدي نژاد در نطق هايش خود را نوكر مردم خوانده بود كه بر دلشان نشست.
    احمدي نژاد پس از اعلام نتايج انتخابات دور دوم در نطقي كه از راديو ايران پخش شد گفت: توليد و صادرات نفت بايد روشن شود. نفت سرمايه ملّي بزرگ ما است ولي جوّ حاكم بر معاملات آن ـ از توليد تا صادرات روشن نيست. ما بايد آن را روشن سازيم. من دست مافياهاي قدرت را از نفتمان قطع مي كنم، حتي به بهاي از دست دادن جانم. مردم بايد تاثير سهم خود از نفت را در حيات روزمره حس كنند.
    در همين روز (پنجم تير ماه 1384) برخي گفته بودندكه خصوصي سازي به سبكي كه در ايران صورت مي گرفت و مصوبات اخير مجمع مصلحت نظام در زمينه سياست هاي مربوط به «اصل 44 قانون اساسي» كه در آستانه انتخابات صورت گرفت! مورد قبول اكثريت ايرانيان كه دهها سال عادت به دولتي بودن كرده اند نبوده است، همچنين پولي شدن مدارس و بيمارستانهاي دولتي.
    در پي اعلام نتايج دور دوم انتخابات، دولت آمريكا بار ديگر اعلام كرد كه نظرش را درباره تمرين دمكراسي در ايران تغيير نداده و رد كردن بيش از هزار نامزد از سوي شوراي نگهبان، امري پذيرفتني نيست و انتخابات ايران را مطابق استاندارد بين المللي نمي توان دانست.
    در اين روز همچنين گفته شده بود که با انتخاب احمدي نژاد، هر سه قوه حكومتي ايران بمانند سالهاي 1981 تا 1988 از يك جناح شده اند و ميان آنها تعارض وجود نخواهد داشت.
    احمدي نژاد دومین رئيس جمهور غير روحاني ايران بوده است. وی که دو دوره متوالی رئیس جمهور بود، در اردیبهشت 1396 باردیگر داوطلب نامزدی این مقام شد، ولی شورای نگهبان نامزدشدن اورا برای انتخابات دوره دوازدم ریاست جمهور تایید نکرد.
    ايرنا، خبرگزاري رسمي دولت نوشته بود: اكبر هاشمي رفسنجاني، نامزد انتخابات رياست جمهوري كه موفق به كسب آراء لازم نشد، 25 ژوئن 2005 (چهارم تير ماه) در پيامي خطاب به مردم ايران نوشت كه در مورد انتخابات، شكايت خود را در دادگاه عدل الهي مطرح مي كنم.
    متن اين پيام قبلا از سوي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مخابره شده بود که قسمت هاي اصلي آن در اين تاریخ آنلاین (چهارم تيرماه) درج شده است که يک سند تاريخي است.
    ابراز چند نظر اندرزگونه در پی انتخابات خرداد 1392: رفتار، کردار و پندار باید «اسلامی» شود ـ نفت، دروغ، ریا و تملّق آفت های ایران

    اَهمّ نظرات ابراز شده در 19 و 20 ژوئن 2013 (29 و 30 خرداد 1392 هجری) در پی انتخاب و اظهارات حجت الاسلام حسن روحانی:

    اسلامی نشدن رفتار و کردار
    ـ ... و پایه مسائل در اینجاست که در جمهوری اسلامی ایران رفتار، کردار و پندار هنوز اسلامی نشده است و گفتار و «اسلام ـ اسلام» گفتن، زیر پرچم جمهوری اسلامی بر کرسی نشستن و روی کاغذهای با سربرگ جمهوری اسلامی نوشتن کافی نیست. مسائل ایران از همین تفاوت گفتار و کردار است، نه از تحریم اقتصادی و کاهش صدور نفت. ایرانیان نیاز به اخلاقی شدن ریشه ای دارند.
    من یک دبیر بازنشسته دبیرستان هستم که تا 22 سالگی عمامه بر سر داشتم و 28 سال در دبیرستان های تهران فقه و شرعیات (قرآن و تعلیمات دینی) تدریس کردم. مشاهده کردم به همان اندازه که درآمد ایران از نفت بیشتر می شد، ایرانیان طبقه اول و دوم از رفتار، کردار و پندار اسلامی دور می شدند و دروغ، ریا و حق و قانون شکنی و نیّات بد جای خصلت های اسلامی را می گرفت. با این تجربه، بر حجت الاسلام حسن روحانی واجب است که بازگرداندن اتباع جمهوری اسلامی به تعالیم اسلامی و اخلاقیات را سرلوحه برنامه های خود قرار دهد تا راضی کردن غرب و صدور نفت و ورود کالای بُنجل و غیر ضروری، خروج ارز به اشکال مختلف توسط مهاجرین، خدماتی شدن کشور، تخلیه روستاها و چشم به دست دولت داشتن اتباع. امروزه شادی سازترین اخبار شده است کشف یک منبع گاز دیگر ـ بدون دادن توضیح که از کشف تا استخراج و فروش راهی طولانی است. زیر اقیانوس ها پُر از ذخایر نفت و گاز است. چرا باید به متاع مُفت دل خوش کرد. عامل دلخوشی باید کار و کوشش باشد.
    من در شهرستان قم و در یک خانواده عمیقا مذهبی به دنیا آمده ام. در جوانی درس حوزوی (الهیات) خواندم و عمامه برسر داشتم. با شرکت در امتحانات متفرقه، در 19 سالگی دیپلم متوسطه گرفتم و در کنکور سال 1344 دانشکده حقوق قبول شدم و به موازات دانشجو بودن، آموزگار ناحیه هشت تهران شدم و دو سال بعد (دو سال پیش از اتمام تحصیل حقوق) به دبیرستان منتقل و دبیر شرعیات شدم و به این کار تا سال 1374 و بازنشستگی ادامه دادم. 11 سال بعد را در یک شرکت اسما وابسته به یک موسسه خیریه کارکردم و پس از اینکه زوجه ام فوت شد و دخترم به تابعیت آمریکا درآمد به این کشور مهاجرت کردم. کوچکترین دخترم در سال 1371 با یک ایرانی ـ آمریکایی از بستگان دور ازدواج کرده است.
    در سال سوم معلم شدن، چون احساس کردم که شرایط روحانی بودن را که به دور از مادی گری و دنیوی بودن، دروغ، خوشامد گویی و نقض حق الناس باید باشد ندارم، از آن کِسوَت خارج شدم. به تجربه منِ معلم، مردم ایران تا اواخر دهه 1340 که درآمد نفت اندک بود اسلامی تر بودند. اسلام تنها نماز خواندن و روزه گرفتن نیست، رفتار و کردار و نیّات اسلامی داشتن و خداترس بودن است. خداترس بودن یعنی ترسیدن از کیفر آخرت، که گفته اند: می ترسم از کسی که نمی ترسد از خدا (کسی که معاد را قلبا و با تمام وجود باور نداشته باشد ـ کسی که از مجازات بترسد جرم نمی کند). بنا به مشاهدات این حقیر، از دهه 1350 که درآمد ایران از نفت دفعتا چندین برابر شد؛ تضعیف رفتار و کردار اسلامی هموطنان آغاز شد و ادامه آن که گسترش فاصله طبقاتی و رواج دروغ، تقلّب، غیبت و پشت هم اندازی کردن، اسراف و تجمُّل بود انقلاب، خروش و انفجار ملی را به وجود آورد. آیت الله خمینی که درد کشور را درک کرده بود بارها گفت که مردم برای اسلام و اسلامی کردن کشور قیام کردند (بازگشت به اخلاق اسلامی، عدالت و حق، طرد آزمندی ها از ذهن و روان و حق خواه و دادخواه بودن) و نه به خاطر اقتصاد و سیاست. به عبارت دیگر؛ مردم خواهان بازگشت به اخلاق و تعالیم اسلامی هستند؛ از رفتار، کردار، پندار و گفتار اسلامی گرفته تا برابری اجتماعی (نبود اشراف و خواص در جامعه) و محدود بودن ثروت (با دریافت مالیات دقیق و واقعی از درآمدها)، نبود ظلم و ستم، اختلاس و دزدی، گرانفروشی، غصب اموال دیگران و .... وی در اعلامیه تغییر نظام وعده طرد غارتگران، مفتخواران و نفتخواران را داد. تا پایان جنگ 8 ساله و وفات آیت الله خمینی، جامعه داشت اسلامی می شد که از آن پس عقب نشینی از تعالیم اسلامی ـ جز در گفتار و ظاهر ـ آغاز شده و عامل شماره یک آن افزایش درآمد نفت بوده است. به نظر من؛ نفت همانند یک لاشه گوشت است و لاشه گوشت اگر نگهبان و ناظر نداشته باشد و یا بی حسابی در کار باشد، ورود کرکس ها را به دنبال خواهد داشت. تشدید تحریم های مالی از سال 2011 شانس بزرگی بود و فرصتی که ملت با کار و تلاش امرار معاش کند. صنعت، کشاورزی و صنایع پتروشیمی را توسعه دهد و تدابیری برای بازگردانیدن مردم به روستاها و شهرهای کوچکتر اتخاذ شود، تکنولوژی عقب مانده کشورهای دیگر و کالای غیر ضروری وارد نشود و انجام خدمات به خارجی واگذار نگردد، قانون از کجا آورده ای احیاء و مهاجرت ایرانیان به خارج محدود و مشروط شود.
    نتیجه گیری کنم: برای بازگرداندن امور در جمهوری اسلامی به هدف های انقلاب و اجرای دقیق تعالیم اسلامی (با عمل) یک انقلاب تکمیلی لازم است. دشوار است که از راههای متعارف بشود به آن هدف ها رسید.

    درآمد مُفت نفت عامل تضعیف مذهب
    تملّق، دروغ، تظاهر، خودخواهی و نفت آفت های ایران بوده اند. نفت از قرن بیستم، تملق از قرن یازدهم (با ورود مهاجمان شمال شرقی)، تظاهر از قرن شانزدهم (با روی کار آمدن صفویه)، خودخواهی و دروغ از دوران قاجارها. به همانگونه که سران کشورها به هنگام بی نظمی، فساد، ناهنجاری و ... حکومت را به نظامیان می دهند، راه حل مسائل ایران که 20 سال روی هم انباشته شده ـ به باور منِ روانشناس مقیم کانادا ـ توسل به طرُق نظامی است. با لبخند و نرمش نمی توان مسائل جامعه ایران را حل کرد. نباید به فشار آزمندان داخلی برای حل و فصل مسائل تحریم اقتصادی تسلیم شد. کجا رفتند درآمدهای نفتی 24 سال گذشته (از پایان جنگ 8 ساله تا یک سال پیش)؟. اگر تحریم ها نیز پایان یابد که فوری و بدون تحمیل شرایط و طرح شرایط تازه نخواهد بود، درآمدهاي نفتي بار دیگر روانه همان چاههای ویل خواهند شد که در 24 سال گذشته شده بودند. نتیجه ای را که از مطالعات به دست آورده ام این است که درآمد نفت در خاور میانه بویژه در ایران از عوامل تضعیف مذهب بوده است. افغان ها و پاکستانی ها که نفت ندارند مسلمان تر و بیش از نفتدارها پایبند شعائر اسلامی هستند. «نفت» مفتخواری، اسراف، خوشگذرانی، فساد دولتی و انواع عادات زیان آور، حرص و هـ*ـوس به وجود آورده که همه اینها مغایر آموزش های مذهبی و خلاف انسانیت است. کار، و درآمد ناشی از آن است که پیشرفت، سعادت و اعتلای انسانیت و تقویت حس مذهبی بودن ایجاد می کند. شهرت حجت الاسلام حسن روحانی ـ به آنگونه که در وبسایت های تهران خوانده ام در امور دیپلماتیک بوده و حتی بیاد دارم که چند سال پیش یک روزنامه چاپ تهران اورا «شیخ دیپلمات» نوشته بود!. این، راه مسائل ایران نیست، بسیج ایرانیان برای کارکردن و امساک اقتصادی؛ راه حل است ـ پول مفت اعتیادآور است و زاینده هزاران مسئله اجتماعی دیگر.
    از شنیدن خبر برنده شدن حسن روحانی در انتخابات متعجب شدم، برای اینکه برخلاف نتایج نظر سنجی ها و تفسیرها بود. قبلا درباره مهندسی شدن انتخابات مطالبی خوانده بودم و برای رفع شبهه به چند فامیل و آشنا که هنوز در ایران مانده اند تلفن کردم، همه آنها گفتند که به حسن روحانی رای دادند زیراکه شنیده بودند می تواند مسئله تحریم را حل کند (و دوباره راه بر انتقال پول و مهاجرت باز شود که در دو سال اخیر بسته شده بود!). با این چند تلفن که بنا به گزارش های اخیر، بعضی دولت ها آنهارا ضبط و به طریق برنامه نویسی کامپیوتری انتخاب و گوش می کنند، نتیجه انتخابات درست بود، ولی هدف نیمی از رای دهندگان رسیدن به پول نفت. از زمان درگیری روزنامه نگاران با راکفلر و کمپانی او ـ استاندارد اویل در یک قرن پیش، گفته اند که نفت بدبختی ساز و گرفتار کننده است. به نوشته بعضی از مورخان، رضاشاه با چراغ سبز لندن به خوزستان رفت و آن را از دست شیخ خزعل خارج کرد، اگر درآمد نفت نبود، ایرانی با این استعداد شگفت انگیز، ایران را آلمان خاورمیانه کرده بود.

    دو حکایت تأمل برانگیز
    48 ساله ام و 12 سال است که در کالیفرنیا زندگی می کنم و از دو سال پیش که پروانه معاملات مستغلات گرفته ام، شده ام دلال خرید و فروش مسکن و اجاره. دو تجربه از تجربيات و مشاهدات خودم را برایتان بگویم تا بدانید که ریشه خرابی کار در وجود ایرانی است نه ایران و از شما (مولف این تاریخ آنلاین) بخواهم که از بزرگ کردن ایرانی تا از این حد دست بردارید که قدردانی نخواهید دید و آخر سر پشیمان خواهید شد. همین قدرنشناسی است که در طول تاریخ ایران، هر مُصلح را خودخواه کرده و یا به دست تیغ سپرده و یا اینکه به حضیض ذِلّت کشانیده است و قتل نادرشاه، اعدام امیر کبیر، تبعید رضاشاه پهلوی، فراری شدن پسرش و ... از آن جمله اند. دو تجربه پندآموزِ من از این قرار اند:
    ـ در ایران در شرکتی کار می کردم که معاون شرکت دارای چند شغل و ظاهرا اهل نماز و عبادت بود و من هفته ای یکی ـ دو بار کارهای شرکت را که منشی در کیفی قرار می داد و قفل می کرد در سر راه منزل به خانه او می رساندم. خانم او، برای اینکه خودرا مذهبی تمام عیار نشان دهد دستش را ـ آن هم از زیر چادر و از لای در خارج می کرد و کیف را می گرفت تا چشم نامحرم به صورت او نیافتد. من این خانم را دو بار ـ یک بار در مطب دکتر با شوهرش و بار دیگر در یک فروشگاه و بازهم با شوهرش دیده بودم. این خانواده 5 سال است که به کالیفرنیا آمده است 9 دستگاه «تاون هاوس» به 3 میلیون دلار خریداری کرده که هشت تای آن را اجاره می دهد. هرشب پدر خانوده را در رستوران و بار می بینم و خانمش را هر روز در استخر سرپوشیده مختلط (زن و مرد باهم) و با مایو. در هر ساعت حدود 25 نفر ـ نیمی مرد و نیمی زن ـ در این استخر هستند، نه لزوما برای شنا بلکه برای آرامش و تسکین اعصاب. یک بار تعجب خودرا از این دو رنگی با خانم درمیان گذاشتم، تبسم کرد و گفت: باید همرنگ جماعت شد.
    من از هر ده مقام و کارمند ارشد که در ایران می شناختم شش نفرشان از ایران مهاجرت کرده اند و بیشتر این عده در هفت سال گذشته و با پول قابل ملاحظه.
    ـ در دویست قدمی خانهِ من مردی ایرانی و شاید از بیست و چند سال پیش با زن و یک فرزند زندگی می کرد، کارمند بانک بود، ساکت و کم حرف و قبلا ابراز ناخرسندی هم نمی کرد. در زمان شاه، پدرش از سهامداران یک بانک و مدیر شعبه ای از همین بانک بود که پس از انقلاب آن را ملی کردند و وی را اخراج، که به قول پسرش از همین غصه دق کرد و فوت شد. یکی ـ دو سال بود که هر وقت که این مردرا در خوار و بار فروشی ایرانی محل می دیدم برخلاف طبیعت خود ناله سر می داد و می گفت که پدرش هرچه داشت فروخت و سهام آن بانک را خرید که دوباره بانک ها را در ایران غیر دولتی کرده اند و پول خانوده پدری بر باد رفته است. او انتظار داشت که روزگاری حق به حقدار برسد که با این خصوصی سازی کار به قیامت افتاده است. او می گفت که پس از ملی کردن بانک ها حتی یک قران بابت سهام به پدرش ندادند و سوابق کارش را بازخرید نکردند.
    سه هفته پیش، این مرد از طریق بنگاه ما خانه اش را که یک تاون هاوس سه اطاقه بود به 320 هزار دلار فروخت و در همان نزدیکی یک آپارتمان (کُندُو) 251 هزار دلاری خرید و گفت که 60 هزار دلار از مابه التفاوت پول را می خواهد به شورای ملی تازه تاسیس ایرانیان بدهد تا رادیو ـ تلویزیون درست کنند و ....
    این دو تجربه را گفتم تا مقامات جمهوری اسلامی، نخست در صدد معنوی و اخلاقی کردن ایرانیان برآیند و پس از آن به فکر مادیات و اقتصاد و برای اینکه بدانند که صدها میلیارد دلار پول نفت چه شده به هر طریق که بتوانند با دلال های معاملات مستغلات در اروپا، آمریکا و آسیای جنوب شرقی و دلال هاي انتقال پول تماس بگیرند، آمارها را به دست آورند و اشخاص را بشناسند. از دو سال پیش که در تهران موضوع اختلاس از بانک و بیمه و ... علنی شد، چند گروه از ناراضیان (خارج نشین) سرگرم این کار شده و چند بار با بنگاه ما تماس گرفته و می خواهند در فرصت مناسب لیست منتشر کنند، و مخصوصا روی نام مقام های سابق و کارمندان جمهوری اسلامی انگشت بگذارند. بنابراین، حجت الاسلام حسن روحانی باید با آغاز مبارزه با هرگونه سوء استفاده خواص در کشور، راه خودرا جداسازد و بداند که بعضی ها در ایران آمادگی دارند که از هرگونه نرمش و سازش و لیبرال بازی سوء استفاده کنند. تحمل مردم از سوء استفاده گران از قدرت و خرابی ها حد و مرز دارد.






    ... و اظهارنظرهای دیگر درباره انتخابات خردادماه 1392


    نظرات مفسر یک تلویزیون آمریکا درباره انتخابات خرداد 1392 ایران

    مفسر تلویزیون دبلیو. تی. ک. آر گفت که در خبرها آمده بود که انتخابات اخیر جمهوری اسلامی [انتخابات 24 خرداد 1392] شاکی و معترض نداشت، ولی این خبرها اشاره به 678 داوطلب مردود نامزدی این انتخابات نمی کنند که آنان چه می گویند، آیا از ردّ صلاحیت خود راضی هستند و یا معترض و اگر معترض، به کدام مرجع و دادگاه دادخواست داده اند. آیا قانون این مرجع را تعیین کرده است و ....
    من ترجمه انگلیسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را خوانده ام. این قانون به شورای نگهبان که 12 عضو دارد اختیارات وسیع داده است ازجمله تایید صلاحیت داوطلبان نامزدی انتخابات و بررسی مصوبات مجلس. چنین شورایی در کشورهای دیگر وجود ندارد و بنابراین جمهوری اسلامی ایران دمکراسی خاص خودرا دارد که متفاوت از کشورهای دیگر است و باید در هر خبر مربوط به انتخابات ایران به آن اشاره شود تا مخاطب بداند و قیاس او کشور خودش نباشد. همچنین این پرسش در ذهن من ایجاد شده است که چگونه این شورای 12 نفره در ده روز توانست صلاحیت 686 نفر را بررسی و از میان ایشان 8 تن را تایید کند. فرض کنیم که شورا که اعضای آن جوان هم نیستند برای رسیدگی به صلاحیت داوطلبان هر روز ده ساعت تشکیل جلسه داده باشد. این بار، ده روز رسیدگی کرده که می شود جمعا 100 ساعت. با یک محاسبه فوری [سرانگشتی]، بررسی پیشینه هفت داوطلب در یک ساعت!. به علاوه، تشخیص توان مدیریت خوب و درست اندیشیدن در تصمیم گیری های یک فرد (سابقه تدبیر او در امور) کار آسانی نیست و دشوارتر از اینها، تشخیص درستی [امانت داری] و پرهیزگاری [تقوا] یک داوطلب نامزدی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می گوید که رئیس جمهور از مردان سیـاس*ـی ـ مذهبی باید باشد. در خبرها آمده بود که برای این دوره چند زن داوطلب نامزدی شده بودند و از آنان ثبت نام! به عمل آمده بود. ثبت نام چرا؟. آیا از کسی که تحصیلات متوسطه را تمام نکرده برای دانشگاه ثبت نام می کنند؟، زیراکه شرط ورود به دانشگاه داشتن دیپلم متوسطه است. ثبت نام این زنان مرا دچار این توهّم کرد که شاید برای نمایش و تبلیغ بوده است. چند مقام مذهبی در میان داوطلبان نامزدی بودند که جز یکی از آنان، بقیه مردود [رد صلاحیّت] شدند و همین یکی هم انتخاب شد زیراکه گفته شده بود که میانه رو است و معتدل. در ترجمه ای که از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خوانده ام؛ ریاست کشور جمهوری اسلامی ایران با رهبر است و قدرت و تعیین سیاست ها در دست اوست. رئیس جمهور تنها مجری قوانین و مسئول امور اداری است و نمی دانم که چرا عنوانش را رئیس دولت و یا نخست وزیر نگذاشته اند و انتخابش را در دست پارلمان قرار نداده اند. با این توضیحات نتیجه می گیریم که رئیس جمهور تازه که سوم آگِوست [آگوست سال 2013] کار خودرا آغاز خواهد کرد بدون موافقت و تایید رهبری نخواهد توانست با گروه 1 + 5 به توافق کامل برسد. بسیاری نیز هستند که می گویند توافق بر سر مسئله هسته ای کافی نیست و برای رفع تحریم ها که سه دهه قدمت دارند باید وعده تامین حقوق بشر در ایران داده شود.


    ... بی بی سی فارسی و احساس من!

    یک ادعا که به خواندنش می ارزد:
    در سال 1357 هجری (سال انقلاب) کارمند وزارت امور خارجه ایران بودم و از سال بعد یک پناهنده مقیم آمریکا. در شهریور آن سال بالاخره نفوذ انگلیسی ها در شاه موثر افتاد و جعفر شریف امامی را نخست وزیر کرد و جمشید آموزگار کنار رفت. رسانه های خارج را که در این باره مقاله نوشته و تفسیر گفته بودند ترجمه می کردیم و برای شاه می فرستادیم. با انتصاب شریف امامی، بیشتر این رسانه ها نوشته بودند که انگلستان بر آمریکا پیروز و شکست شریف امامی فراماسونر و آنگلوفیل در بهار سال 1340 و روی کار آمدن علی امینی هوادار آمریکا جبران شد.
    من وبسایت بی بی سی فارسی را می خوانم و احساس می کنم که نظر مثبت نسبت به حسن روحانی داشته و گاهی اورا خبر اول می کند و این را که نوشتم نظر خودم بود و چیزی که به ذهن من رسید. احساس من می گوید که بی بی سی نسبت به هاشمی رفسنجانی هم نظر مساعد داشته است.


    کاش که یکی از دو سردار رئیس جمهور شده بود!


    نامه واصله:
    "انعکاس نظرات به همه ـ موافق و مخالف ـ کمک خواهد کرد تا از باور، نظر و پیشنهاد دیگران آگاه شوند و خوب است که این نظرات در «تاریخ» بماند.
    من تا همین چند سال پیش در جمهوری اسلامی، کارمند دولت بودم و اینک در کانادا زندگی می کنم. مشکل ایران «بوروکراسی» است. نمی دانم که ازچه زمانی پدید آمده است. همین مشکل از انگیزه های انقلاب سال 1357 بود. مردم از ادارات دولتی، کُندی کار و تصمیمات مسئله ساز آنها خسته شده بودند. انقلاب این مسئله را نه تنها حل نکرد بلکه با انتصاب افراد بی تجربه بر وخامت کار افزود. به نظر من که راه حل، اداره امور به طریق نظامی و فُرس ماژور است و خیلی بد شد که یکی از دو سردار (ژنرال) نامزد انتخابات، برنده نشدند. من هر دو را می شناسم. تا آخرین روز که خبرها از پیشتازی سردار قالیباف حکایت داشت خوشحال بودم. حال باید دید که وزیران و همکاران حجت الاسلام حسن روحانی چه کسانی خواهند بود تا آینده را بتوان پیش بینی کرد. کار دولت، گروهی است، وزیران و مدیران نقش اساسی دارند. رئیس جمهور که نمی آید ببیند فلان اداره چه می کند. باید مراقبت کند که کسی را به او تحمیل نکنند. مردمی که اورا انتخاب کرده اند انتظار انتصاب افراد تازه را دارند ـ نیرو و روش تازه. قبلی ها را تجربه کرده اند و مایوس می شوند. عادت ایرانی است که برای گرفتن مقام تملق گویی کند و .... رئیس جمهور تازه نباید تسلیم توصیه شود و فریب تظاهر، تملق و چاپلوسی را بخورد. ملایمت و اعتدال در تعامل با خارجی خوب است ولی نه در امور اداری داخلی، قطع فساد، رفع تبعیض و تامین برابری نسبی و حذف رانت و رعایت احوال خواص.".


    تبلیغ بی بی سی

    در یک ایمیل که 24 ژوئن 2013 (دوشنبه) دریافت شد و نام فرستنده آن جمشید تبریزی تایپ شده بود از بوی تبلیغ دادن مطالب بی بی سی فارسی در مورد یک نامزد انتخابات در جریان کمپین یاد شده است.
    در این ایمیل نوشته شده است که دکتر سورن هم قبلا همین نظررا ابراز داشته و حتی پیش بینی کرده بود که کدام نامزد در انتخابات برنده خواهد بود.
    فرستنده ایمیل برای اثبات استناد خود نشانی وبسایتی را که حاوی مقاله سورن بود ارسال کرده است.


    میکرب تملق و ریا

    ک. ی. در یک ایمیل اشاره به آغاز تملق گویی از حجت الاسلام حسن روحانی رئیس جمهور منتخب کرده ازجمله در برخی از روزنامه ها، که به زعم فرستنده ایمیل، احتمالا برای برخورداری از مساعدت است. وی نوشته است که حتی برخی و احتمالا از باب تملق گويي؛ «حجت الاسلام حسن روحانی» را «آیت الله حسن روحانی» نوشته اند و تاریخ آنلاین ایرانیان هم به همین صورت نقل کرده است.
    +++
    ــ در همین روز (24 ژوئن) یک ایمیل بدون امضای مشخّص دریافت شد که در آن ضمن اشاره به تاریخچه تملق گویی و ریا در ایران و زیانهای اداری ناشی از آن در طول زمان و به صورت یک عادت درآمدن آن، چنین آمده است: رئیس جمهور منتخب [حسن روحانی] باید خودرا از هرچه که تملق و خوشامدگویی است دور نگهدارد و از آن فاصله بگیرد و این، نخستین گام در راه اصلاح روش مدیریت کشور باید باشد. تملق یک میکرب است و کشور باید از این بابت هم میکرب زدایی و واکسینه شود. انتصابات اداری حسن روحانی در امُردادماه 1392 میزان «مدیر و مدبّر» بودن اورا نشان خواهد داد، نه تماس با غرب که کاری است نه چندان سخت. گمان نمی کنم که غرب که برای خاورمیانه برنامه دارد به آسانی راضی شود مخصوصا که خرس قطبی [روسیه] از خواب بیست و چند ساله بیدار شده است و اگر دیر بجنبد بخش هایی از سرزمین وسیع و کم جمعیت خودرا از دست خواهد داد. چین یک میلیارد و سیصد میلیونی با این تراکم جمعیت دیوار به دیوار روسیه است و غرب تلاش دارد سوریه ـ تنها پایگاه روسیه در منطقه مدیترانه را از دستش بیرون می آورد و نقشه جغرافیایی محل را تغییر دهد.


    نادیده گرفتن کارهای خوب احمدی نژاد بی انصافی است

    ترجمه متن ایمیلی به زبان انگلیسی که در زیر آن نام «امید کمالیان» آمده است از این قرار است:
    "نادیده گرفتن کارهای جهانی که احمدی نژاد برای اعتلای نام ایران و دوستیابی برای آن کرد و پشت کردن به او در این آخرین هفته های اقتدار، یک بی انصافی و خلاف منش ایرانی است. او بود که نفوذ ایران را در آمریکا لاتین گسترش داد و خود من که یک ایرانی ـ آمریکایی مقیم فلوریدا هستم در سفر سال گذشته به چهار کشور آمریکای لاتین آن را حس کردم. با گذرنامه ایرانی ام و بدون ویزا به این کشورها سفر کردم و همه جا مورد احترام بودم. سه سال پیش به اصرار پدرم نوروز را در تاجیکستان گذرانیدیم. در آنجا همچون برادر با ما رفتار شد، همه تصاویر احمدی نژاد با لباس تاجیکی و یا در کنار امامعلی رحمان دیده می شد. برای گرفتن ویزا به سفارت تاجیکستان در واشنگتن تلفن کردم. گفتند که هزینه اش 39 دلار است ولی اگر گذرنامه ایرانی ام را بفرستم رایگان خواهند کرد. پدرم گذرنامه ایرانی دارد و تبعه آمریکا نشده است. احمدی نژاد روابط ایران با کشورهای غیر متعهد و همسایگان را تقویت و «منطقه نوروز» را که همان ایرانزمین است دوباره زنده کرد. او درک کرده بود که ایران باید روابطی بیش از یک دوست با تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، ارمنستان و جمهوری آذربایجان داشته باشد ـ ما برادران همخون و هم فرهنگ هستیم. وی تلاش بسیار کرد که ایران را وارد سازمان شانگهای کند. البته در دوران او سوء مدیریت اداری و اقتصادی هم وجود داشت و بعضی انتصابات برپایه تجربه و شایستگی نبود که درسی برای دولت بعدی باید باشد. افشاگری اخیر او هم باید سرمشق قرارگیرد و هشدار باشد تا دولت بعدی در پایان چهارسال عمر خود با چنین افشاگری که ارتباط با اعمال نفوذ خواص و صاحبان منافع دارد رو به رو نشود و ... که در دنیای چهار سال بعد چیزی محرمانه نخواهد ماند و تمامی 7 بیلیون (میلیارد) جمعیت دنیا افشاگر خواهند بود. لازم است که دولت بعدی حل مسائل داخلی را در اولویت قرار دهد که بنا به تجربه تاریخ؛ انفجارها از درون ریشه می گیرند.".


    تلقین های مجله تایم

    ایمیل دیگر:
    "امروز ـ دوشنبه 24 ژوئن 2013 ـ مجله تایم شماره یکم جولای که مشترک آن هستم از طریق پُست به دستم رسید. علاوه بر مقدمه صفحه 8، یک مطلب شش صفحه ای با عکس های متعدد درباره انتخابات ایران داشت. مطلب از دو نویسنده این مجله بود که درجریان انتخابات به ایران رفته بودند. نوشتهِ نسبتا خوبی بود ولی به نظر من پُر از تلقین و گذاشتن هندوانه زیر بغـ*ـل حسن روحانی و کشاندن توجه او به جای مشکلات داخلی به مسائل خارجی و درگیری برسر فعالیت های هسته ای و سازش. ورود به مسائل خارجی آسان است ولی رشته ای است که سر دراز خواهد داشت و غافل شدن از حل مسائل داخلی که خارجی ها همین را می خواهند ـ گرفتار و سردرگم یک موضوع شدن. از آنجا که سیاست های کلی در دست رهبری است و او رئیس کشور ایران، فرمانده کل قوا و در صدر همه ارکان کشور است لازم است که یک ناظر بر امور قوه مجریه بگمارد تا مسائل از داخل حل شود و سوء مدیریت دیگری به میان نیاید.".
    نیو یورک: م. ج.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    5 تیر

    در قلمرو انديشه

    «مجمع ملل و دمكراسي كانت» - راه نيكبختي بشر


    0626kant.jpg

    Immanuel Kant
    26 ژوئن سال 1795 ميلادي، «كانت» فيلسوف آلماني اثر خود «صلح پايدار» را منتشر كرد.
    امانئول كانت Immanuel Kant فيلسوف آلماني (1804- 1724) در عصر خود بزرگترين حامي دمكراسي بود. وي در زماني از ضرورت دمكراسي براي تأمين حقوق اساسي مردم و پيشرفت كشورها و استفاده از همه مغزها براي خدمت به جامعه سخن به ميان آورد كه کشورهاي اروپايي ازجمله آلمان (پروس) نظام فئودالي داشتند.
    با مطالعه کتاب «صلح پايدار» بر عقايد و فرضيه هاي کانت مي توان وقوف يافت. نظر كانت در وهله اول بر توجه به دمكراسي داخلي [سياست داخلي] يک كشور بود. وي عقيده داشت كه لازمه دمكراسي، «سياست باز Openness» است نه تصميم گيري و تصميم به انجام كارهاي عمومي و تعيين افراد براي اجراي امور در خفا. وي مي گفت كه اگر دمكراسي در يک جامعه تحقق يابد خالق افرادي خواهد بود كه در نهايت دقت، و رعايت منطق به تصميم گيري خواهند پرداخت و بنابراين، تصميمات آنها در جهت تأمين کامل منافع جامعه و سعادت واقعي اكثريت مردم خواهد بود. به علاوه، اين تصميمات - معارض و مخالفت كمتري خواهند داشت.
    كانت مي گويد: پنهان كاري دولت كه مغاير دمكراسي است باعث نزاع و جنگ بر سر قدرت مي شود و به دليل دامن زده شدن آن توسط قدرتهاي خارجي ممكن است به جنگ خارجي بيانجامد كه جنگ- داخلي يا خارجي- در جهت منافع مردم نيست.
    «كانت» در عين حال همانند كوروش بزرگ بنيادگذار امپراتوري ايران كه دو هزار و سيصد سال پيش از او مي زيست عقيده داشت كه براي پايان يافتن برخورد ملل با هم و قطع توطئه بر ضد يكديگر و استفاده بهينه ملل از امكانات اقتصادي كره زمين بايد كشورها با حفظ حاكميت ملي و آزادي عمل، يك اتحاديه (نوعي حکومت جهاني) به وجود آورند كه در اين صورت دمكراسي در هريك از اعضاي اتحاديه كه ديگر نگران سياست خارجي، منازعه، داد و ستد تجاري نيست به كمال خواهد رسيد و نيكبختي بشر تأمين خواهد شد. «كانت» در مسائل اجتماعي تأكيد بر آزادي «انتخاب» داشت، و تفاوت فرهنگها را مي پذيرفت.
    «كانت» مي گفت: آن زمان كه (با اجراي فرضيه او در مورد ايجاد يك اتحاديه از همه كشورهاي جهان و دست كم به صورت مجمع ملل)خوبها در كنار هم قرار گيرند بدها خود به خود از ميان خواهند رفت. بعدا لنين از اين عقيده «كانت» استفاده كرد و گفت كه اگر همه ملل، «سوسياليسم» را به عنوان نظام خود بپذيرند؛ جنگ، فقر، نابرابري، استثمار و جنايات از سراسر گيتي رخت برخواهد بست. لنين معتقد بود كه ميان دو كشور سوسياليست كه معتقد به يك عقيده و مجري آن هستند جنگ روي نخواهد داد.
    پيروان كانت از عقايد او نتيجه گرفته اند كه نظامات و ترتيبات داخلي هر كشور مي تواند به نتايج مطلوب بين المللي و حذف جنگ بيانجاميد، و دمكراسي بهترين ترتيبات داخلي يك كشور را به وجود مي آورد. اين گروه و صاحبنظران ديگر، كانت را پدر فكر تأسيس جامعه ملل و سازمان ملل مي دانند و مي گويند كه «وودرو ويلسون» رئيس جمهوري دهه دوم قرن 20 آمريكا بر اساس همين عقايد كانت، طرح ايجاد جامعه ملل براي جلوگيري از جنگ و تجـ*ـاوز عمومي ديگري را مطرح كرد .«وودرو ويلسون» در عين حال يك فلسفه دان آمريكايي و قبلا استاد دانشگاه بود.
    عقايد کانت در اواخر قرن 20 به تاسيس اتحاديه اروپا که مي رود کشورهاي متحده اروپا شود کمک بسيار کرده است.
    پيروان كانت تفسير مي كنند كه هدف او از «ترتيبات خوب داخلي يا Good Demostic Arrangement» تعيين ترتيبات اجتماعي جامعه يعني توزيع عادلانه ثروت و درآمد، تأمين فرصت هاي مساوي براي همه، رعايت حقوق شهروندان و عدم تبعيض و حفظ انحصار بوده است.








    در قلمرو ادبيات


    نخستين بانوي امريکايي برنده جايزه نوبل در ادبيات


    0626buck.jpg

    پرل باک
    26 ژوئن زادروز بانو «پرل باك pearl buck» نخستين زن آمريكايي است كه برنده جايزه نوبل در ادبيات شد. «پرل» كه بسال 1892 در ايالت ويرجينياي غربي (آمريکا) به دنيا آمد و ششم مارس 1973 در گذشت طفل بود كه با خانواده اش به چين رفت و 39 سال در آنجا زندگي كرد و داستانهاي او عمدتا در زمينه تجربه اش از همين دوران است. پرل ضمن اقامت در چين، براي ادامه تحصيل در دانشگاه به آمريکا مي آمد و هر بار چند سال در اينجا مي ماند. وي در چين در دانشگاه، زبان و ادبيات انگليسي تدريس مي کرد. پدر پرل يک مبلغ مسيحيت در چين بود.
    نخستين داستان او كه شرح زندگاني يك دهقان چيني است ، «زمين خوب(منظور کره زمين است)» عنوان دارد. داستان معروف ديگر او «باد شرق» است. وي داستان «فرشته جنگي» را درباره فعاليت هاي مذهبي والدينش نوشت. پرل كه بيش از يكصد كتاب نوشته در تاليف كتب غير داستاني هم مهارت كامل از خود نشان داده است. او در شناختن چينيان و تاريخ و فرهنگ چين به آمريکاييان تلاش بسيار کرد. کتاب هاي او، چينيان را در نظر آمريکاييان به صورت مردماني آرام، مودب، پرکار، قانع و صلح طلب درآورده اند که به سختي مي توانند کينه آنان را به دل راه دهند.








    صنايع و فنون


    ثبت اختراع دوچرخه و نگاهي كوتاه به تاريخچه آن

    26 ژوئن 1819 اختراع دوچرخه به ثبت رسيد. به درستي معلوم نيست كه در چه تاريخ و به دست چه فردي، نخستين دوچرخه ساخته شده است. طبق تحقيق برخي از مورخان، نخستين دوچرخه در سال 1790 در فرانسه ساخته شده بود. اسناد دقيق، از ساخت دوچرخه كاملتر و بازرگاني شدن اين صنعت (توليد انبوه) در سال 1817 در آلمان و توسط «كارل دريس Karl Drais» حكايت مي كند.
    دوچرخه هاي اوليه داراي زنجير و خودرو نبودند. زنجير دوچرخه (انتقال نيروي ركاب زن به چرخ) در سال 1885 ساخته شد و حركت با دوچرخه را آسان و بدون زحمت ساخت.
    پيش از عمومي شدن استفاده از اتومبيل، دوچرخه به صورت سه و يا چهار چرخه،
    دو نفره و سه نفره هم ساخته مي شد كه دوچرخه سوار مي توانست همسرش را همانند نشستن در اتومبيل (نه روي زين و ترك بند) با خود ببرد و سواري دهد.
    طبق برآورد رسمي، درسال 2005، جهان داراي بيش از يك ميليارد دوچرخه بوده است. پيش بيني شده است كه با گران شدن بهاي بنزين و نيز به خاطر حفظ تندرستي (لزوم ورزش روزانه)، استفاده از دوچرخه بارديگر افزايش يابد.
    طبق يك ميثاق بين المللي، از سال 1968 دوچرخه در عداد وسائط نقليه كه در رديف «خودرو» هستند در آمده و راكب دوچرخه عنوان «راننده» يافته و لذا بايد همه مقررات راهنمايي و رانندگي را رعايت كند. به علاوه، اتومبيلرانان بايد به حق دوچرخه سوار در معابر احترام بگذارند و ضمن حركت، حق تقدم و فاصله قانوني را با دوچرخه رعايت كنند.
    عكس زير يك دوچرخه چند چرخه دو نفره را در سال 1886 نشان مي دهد:

    0626bicycles.jpg











    ساير ملل


    انقلاب سال 1920 عراقي ها برضد سلطه انگلستان به فتوای آیت الله میرزای شیرازی

    انگلستان پس از خارج ساختن عراق از دست عثماني در جریان جنگ جهاني اول، نقشه ديگري براي آن داشت كه در زمان عثماني شامل 3 ايالت بود. تا زمان نادرشاه، عراق عمدتاً توسط ايران اداره مي شد و بصره تا پایان دوران زندیه و سلیمانیه تا اواسط دوران قاجارها.
    شيعيان عراق كه اكثريت مردم اين كشور را تشكيل مي دهند با نقشه و کارهای انگلستان ازجمله دریافت پول از دفن مردگان در نجف و فروش اراضی مردم (مال غیر) مخالف بودند.
    مخالفت شيعيان عراق در اواخر ژوئن سال 1920 به انقلاب آنان انجاميد. در آن ماه نيروهاي انگليسي فرزند آيت الله میرزای شيرازي را كه پس از وفات آيت الله يزدي در سال 1919 رهبري شيعيان عراق را به دست داشت و مرجع تقليد آنان بود دستگير كردند كه آيت الله برضد انگلستان و نقشه استعماري آن دولت فتوا صادر كرد و رواداشت كه انقلاب به صورت مسلحانه در آيد.
    کُردها از همان آغاز افتادن عراق به دست انگلیسی ها وارد جنگ با آنان (عمدتا نظامیان هندی) شده بودند و در این مبارزه محمود بَرزَنجانی رهبری کُردها را که خواهان استقلال و هویت ملّی بودند برعهده داشت.
    دستگيري عده اي در كربلا و نجف آتش انقلاب را به سراسر عراق گسترش داد و صدها نظامی انگليسي ـ هندی كشته شدند. انگلستان در پايان ژوئيه 1920 كه شكست خود را حتمي ديد، با دادن استقلال تدريجي (مرحله به مرحله) به عراق موافقت كرد که در 1932 تکمیل شد.
    barzanjani-mahmood.jpg
    محمودبرزنجانی







    ژوئن ـ ماه برخی از تغییرات و تحولات در قَطَر، از کودتای 1995 تا تفویض اختیارات سال 2013 و بحران تازه در روابط


    hamad-al-thani-2.jpg

    حَمَد بِن خليفه آل ثانی
    26 ژوئن 1995 پرنس حَمَد بن خليفه آل ثاني نخست وزير و فرمانده ارتش قَطَر برضد پدر خود «خليفه بن حَمَد آل ثاني» كودتا كرد و از روز بعد برجاي او نشست. اين كودتا بدون خونريزي و تلفات بود.
    «حَمَد» که در نخستین روز ژانویه 1952 به دنیا آمده و از آكادمي نظامي انگلستان ـ ساندهِرست ـ فارغ التحصیل شده است در زمان سلطنت پدر، در عين حال يك ژنرال با درجه سرلشکری بود.
    «حمد» که هفتمین سلطان از خاندان آل ثاني بود 25 ژوئن 2013 سلطنت قطر را به چهارمین پسرش، تَمیم بن حَمَد بن خلیفه آل ثانی متولّد سوم ژوئن 1980 واگذار کرد. شیخ تمیم دوره دبیرستان را در انگلستان طی کرده و بمانند پدر از آکادمی نظامی ساندهرست فارغ التحصیل شده که پس از بازگشت به قطر مقامات امنیتی و نظامی داشت. تمیم «حمد بن جاسم بن جابر آل ثانی» از بستگان خودرا سمت نخست وزیر قطر داد. خاندان آل ثانی از طایفه بنی تَمیم از 1825 بر قطر ریاست می کنند. شهرِ یک میلیون و 353 هزار نفری دوحه پایتخت قطر نیز در همین سال تاسیس شده است.

    tamim.jpg
    تَميم بِن حَمَد آل ثانی

    جمعیت قطر در قرن نوزدهم که یک شبه جزیره ماهیگیر و صیّادِ مروارید در خلیج فارس بود به ده هزار تَن هم نمی رسید. نخستین سرشماری که در 1904 صورت گرفت جمعیت قطر را 11 هزار و 581 تن نشان می داد که این جمعیت در روز گرفتن استقلال از تحت الحمایگی انگلستان (سوم سپتامبر 1971) 111 هزار نفر شده بود. قَطَر تا سال 1916 (سومین سال جنگ جهانی اول) بمانند سایر مناطق عربی، از مستملکات عثمانی (دولت استانبول) بود که به دست دولت لندن افتاد. قطر بمانند تمامی مناطق جنوب و غرب خلیج فارس در دوران حکومت 427 ساله ساسانیان در قلمرو ایران بود و یک ساتراپی ایران را تشکیل می دادند و همچنین در دوران هخامنشیان. در دوران ساسانیان، قطر یکی از مراکز ارتباط تجاری ایران با چین و جنوب هند از طریق دریا بود. بیشتر مروارید و رنگ بنفش (ارغوانی) مورد نیاز ایران از قطر به دست می آمد. نام «قطر» با جزئی تفاوت در تلفظ، از 25 قرن به این سوی دست نخورده باقی مانده است. پرتغالی ها نیز پس از ورود به خلیج فارس برای مدتی بر قطر کنترل داشتند. «دوحه» حکومت نشین قطر در 1821 به تصمیم کمپانی هند شرقی (انگلستان) با چند کشتی توپدار مورد حمله قرار گرفت و گلوله باران شد.
    قطر چند درگیری مسلحانه نیز با بحرین و دولت سعودی داشت.
    نفت که در 1940 در این شبه جزیره 11 هزار و 581 کیلومتری کشف شد به تدریج آن را ثروتمند و جلب مهاجر کرده است. بگونه ای که در طول 9 سال (از 2004 تا 2013) جمعیت آن بیش از دو برابر شده بود و در سال 2016 به دو میلیون و 676 هزار تَن رسید که بیش از نیمی از آنان در شهر دوحه زندگی می کنند. از جمعیت دو میلیون و 676 هزار نفری قطر تنها 313 هزار تَن (حدود 12 درصد) قطری هستند و مابقی خارجی، و تنها یک سوم این جمعیت را بانوان (اناث) تشکیل می دهند و مابقی مرد (ذکور) هستند.
    در سال 2016، از این مهاجران، 650 هزار نفرشان (25 درصد) هندی، 350 هزار نپالی، 280 هزار بنگلادشی، 260 هزار فیلیپینی، 200 هزار مصری، 145 هزار سریلانکایی و 125 هزار پاکستانی بودند و .... درآمد سرانه (سالانه افراد) در قطر بیش از 140 هزار دلار است. این درآمد سرانه اتباع قطر در سال 2013 حدود یکصد هزار دلار آمریکا بود. این ثروت، در عين حال قطر را به یک فعّال سیـاس*ـی در جهان عرب و اسلام تبدیل کرده است. این فعالیت از زمان اعزام نیرو برای اخراج عراقی ها از کویت صورت تازه ای به خود گرفته و گزارش های چند سال اخیر حکایت از مداخله آن در حوادث تونس، لیبی، مالی و ... و اینک سوریه دارد. سوریه وضعیتی دیگر دارد. در اینجا، روسیه فدراتیو، جمهوری اسلامی ایران و گروهها شیعه در کنار دولت سوریه قرار گرفته اند. شیعیان در عراق، بحرین و مناطقی در شرق کشور سعودی در اکثریت هستند. آمریکا در قطر از تسهیلات نظامی ویژه برخوردار است و همچنین همپیمانان آن ازجمله ترکیه.
    شبکه رسانه ای الجزیره که یکم نوامبر 1996 با کمک مالی دولت قطر دایر شده است شهرت این کشور را چند برابر و جهانی کرده است. این شبکه از سال بعد، فعالیت خود را دو برابر و از 1999 بیست و چهار ساعته کرده و به بسیاری از زبانها، سپس به راه اندازی شعب خود در آمریکا، بالکان، ترکیه و ... دست زده است. بحران افغانستان و اشغال نظامی عراق، مخاطبان این بنگاه رسانه ای را دهها میلیونی کرد. این بنیاد در سراسر جهان دارای 80 دفتر و صدها ژورنالیست است و مایه حسد برخی از بنیادهای مشابه و حتی پاره ای از دولت ها. شرکت هواپیمایی قطر نیز عامل دیگر شهرت این کشور است. شبکه رسانه ای به بسط نفوذ و تبلیغ سیاست های دولت قطر (خاندان آل ثانی) کمک بسیار کرده است.
    اختلافات ارضی قطر و بحرین و دولت سعودی که هر سه از اعضای اتحادیه عرب و شورای خلیج فارس هستند هنوز پایان قطعی نیافته است. در پی دیدار دانالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا از کشور سعودی در ژوئن 2017، دولت های سعودی، مصر، امارات متحده، لیبی، یمن و بحرین اتهاماتی به قطر وارد و روابط خودرا با این کشور قطع کردند، همچنین بستن آسمان خود به روی هواپیماهای قطری و سپس یک خواستِ «اولتیماتوم شکل» 13 ماده ای به این دولت دادند ازجمله تعطیل کردن شبکه رسانه ای الجزیره، کاهش سطح روابط با ایران، اخراج نظامیان ترکیه و محدود کردن کمک مالی به گروههای معیّن که این خواست های 13 گانه از سوی دولت قطر ردّ شده است. اصحاب نظر این خواست های 13 گانه را در طول تاریخ بی سابقه توصیف کرده و گفته اند که التیماتوم سال 1914 امپراتوری اتریش وقت به صربستان که به مراتب ضعیف تر از این خواست های 13 گانه بود جنگ جهانی اول را به راه انداخت. این خواست های بی سابقه ـ علل و نتایج آن ـ وارد تاریخ خواهد شد و فصل نوینی را باز خواهد کرد.
    trump-salman.jpg
    ترامپ رئیس جمهوری آمریکا و سلمان پادشاه کشور سعودی در دیدار ژوئن 2017 در ریاض



    تاريخ از نگاهي به تصوير


    براي فرار از قانون!


    0626chinesewoman.jpg



    در چين سالهاست که داشتن بيش از يک فرزند، عملي خلاف قانون است زيرا که نمي خواهند جمعيت اين کشور [اينک يک ميليارد و سيصد و پنجاه ميليوني] با شتاب سابق افزايش يابد. برخي از چينيان که متوجه اهميت کنترل نفوس نيستند براي گريز از اين قانون به راههايي متوسل مي شوند که در عين حال قانونشکني به حساب نمي آيد، مثلا مصرف قرص هايي که باعث مي شود که چند قلو حامله شوند.
    بانو «شيتو» (عکس بالا) در اواخر سال 2005 از همين قرص ها استفاده کرده بود تا دو قلو حامله شود، ولي پس از حامله شدن، پزشکان تشخيص داده بودند که پنج قلو حامله است. با اين خبر، وي از عمل خود [مصرف قرص ها] پشيمان شد ولي اين پشيماني ديگر خيلي دير شده بود و بايد پنج فرزند را با هم نگهداري و بزرگ کند.



    برخي ديگر از رويدادهاي 26 ژوئن


    • 1787: در آستانه انقلاب فرانسه، يك بـرده سياهپوست به نام اتوبا كوگوآنو كه به همراه اربـاب انگليسي خود از قاره آمريكا به لندن منتقل شده و در اينجا از بردگي به نوكري تغيير وضعيت داده بود كتابي درباره زشتي تجارت بـرده و خشونت و بي رحمي نسبت به آنان منتشر ساخت كه اروپا را به لرزه درآورد و اشك بسياري را جاري ساخت.


    • 1898: ويلي مسراشميت Messerschmidt طراح آلماني هواپيما در اين روز به دنيا آمد. وي كه سازنده جنگنده هاي مسراشميت بود در سال 1978 درگذشت.


    • 1907: (25 ژوئن) پروفسور «هانس جنسن» فيزيكدان اتمي آلمان در هامبورگ به دنيا آمد و در سال 1963 برنده جايزه نوبل در اين رشته شد.


    • 1934: پروفسور آلماني «هنريك فوكه» هواپيماي عمود پروازي را كه ساخته بود به نام اف. دبليو ـ 61 در برلن به پرواز درآورد. اين وسيله پرواز تركيبي از هواپيما و هلي كوپتر بود كه بوسيله بال گرد، عمودي بلند مي شد و فرود مي آمد و با ملخ هواپيما افقي پرواز مي كرد (درست شبيه هواپيمايي كه اخيرا آمريكا براي سپاه تفنگداران خود ساخته است).


    • 1940: دولت مسكو از دولت روماني خواست كه دو منطقه بسارابياBessarabia و Bukovina بوكووينا را به آن دولت پس بدهد. اين دو منطقه را امپراتوري روسيه نزديك به دو قرن پيش از عثماني گرفته بود. پيمان عدم تجـ*ـاوز ميان برلين و مسكو (معروف به قرارداد مولوتف ـ فن ريبنتروپ) اجازه بازگرداندن اين دو سرزمين را به دولت مسكو داده بود. اين دو سرزمين كه بعدا ضميمه شوروي شدند، پس از فروپاشي اين اتحاديه (به اظهار بسياري از اصحاب نظر، براثر خيانت داخلي) اينك در جمهوريهاي مولدوا و اوكراين واقع شده اند.


    • 1945: منشور ملل متحد كه بر پايه آن سازمان ملل تاسيس شده است در نشست سانفرانسيسكو امضاء شد. مبتكر اين منشور و سازمان فاتحان آلمان بودند كه مي خواستند از اين طريق هم كنترل جهاني داشته باشند و اين كنترل با وجود هفت دهه اعتراض و انتقاد ادامه دارد. اين سازمان كمكي به بشريت و تامين حقوق و آزادي هاي انسان نكرده، و نتوانسته است كه از جنگ و كودتا و ... جلوگيري كند.


    • 1960: انگلستان به «سومالي لند» واقع در قسمت شمالي سومالي بزرگتر كه قبلا همانند گوسفند قرباني ميان ايتاليا، فرانسه و انگلستان قسمت شده بود استقلال داد ولي اين استقلال تنها پنج روز دوام داشت.
      سرزمين سومالي (شاخ آفريقا) به علت برخوردار بودن از يك موقع استراتژيك ممتاز سالهاست كه دچار تفرقه و بي نظمي و بي حكومتي است.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    6 تیر

    ايران

    ايرانيان دوباره بر سراسر میهن حاكم شدند و پس از تصرف بغداد، خلیفه عباسی را وادار به سـ*ـینه زدن در ماتم امام حسين ابن علي (ع) کردند

    ايالت كرمان 27 ژوئن سال 967 ميلادي (ششم تيرماه) به متصرفات فناخسرو ديلمي پيوست. در آن زمان ايالت كرمان كه جنوب آن را خليج فارس و درياي عُمان تشكيل مي داد به مراتب وسيعتر از امروز بود که امروزه هم بزرگترین استان ایران به لحاظ وسعت است.
    با پيوستن كرمان به قلمرو عضدالدوله، سراسر ايران داراي حكومت هاي ايراني شد كه سامانيان و آل بويه سهم بيشتري داشتند. قلمرو عضدالدوله پس از پيوستن كرمان، شامل سراسر جنوب و مركز ايران بود.
    فناخسرو معروف به عضدالدوله پسر ركن الدوله در اصفهان به دنيا آمده بود. پدر و دو عموي او از ديلمان (شمال ايران) برخاسته بودند كه به همراه «ماكان كاكي» و مردآويز پای بر جای پای یعقوب لیث نهاده، پرچم استقلال ايران و جدا ساختن آن را از قلمرو خلفاي عباسي برافراشته بودند و موفق به اين كار مهم شدند. بغداد به تصرف علي بويه (عماد الدوله) درآمد و از آن زمان، خلفاي عباسي تحت نفوذ و اقتدار ايرانيان قرار داشتند.
    از زمان ديلميان بود كه مذهب شيعه (اثني عشري) به صورت ستون اصلي ناسيوناليسم ايراني درآمد. به عبارت ديگر، ناسيوناليسم ايراني باعث تقويت و گسترش مذهب شيعهِ اثنی عشری شد. هدف بوئيان ديلمي اين بود که ايران را کاملا از عرب دور سازند و ايرانيان راضي به جنگ با عرب شوند که عمدتا غير شيعه بودند، زيرا که جنگ مسلمان با مسلمان نهي شده است. بوئيان خود را از فرزندان بهرام گور و ساسانيان مي دانستند كه در زمان ساسانيان نيز آيين زرتشت ستون اصلي ناسيوناليسم ايراني بود و امپراتوري ايران 8 قرن به صورت يكي از دو ابرقدرت جهان و پیش از آن ـ قرنها تنها ابرقدرت عمل مي كرد. علي بويه پس از تصرف بغداد، خليفه وقت عباسي را وادار کرده بود که روز عاشورا با پاي برهنه در خيابانهاي بغداد راه برود و در ماتم امام حسين ابن علي (ع) سينه بزند.






    مسأله فرارود (ماوراء النهر) پس از فروپاشي امپراتوري ايران ـ افتادن بخارا، سمرقند و تاشکند به دست چينيان

    پس از سقوط ساسانيان و فروپاشي امپراتوري ايران، منطقه فرارود (خراسان بزرگتر) بيش از مناطق ديگر ايرانزمين دچار خلاء قدرت شده بود. «فرارود» آخرين منطقه اي بود که يزدگرد سوم (آخرين شاه ساساني) جهت ايستادگي در برابر عرب به آنجا رفته بود. پس از ترور او در مرو، پادگانهاي ايرانی در مرزهاي شمال شرقي ميهن هم (که در منطقه فرارود به «مرزبان» موسوم بودند و بزرگترين پاسگاه آنها در «خجند» استقرارداشت) منحل شدند.
    با انحلال پاسگاههای مرزبانی ایران در مسیر سیردریا، در ژوئن سال 752 ميلادي چند واحد نظامی چین از سیردریا (رود سیحون) گذشتند و بدون برخورد با مقاومت وارد منطقه فرارود شدند. نیروهای چین که از دره رود "تاريم" به منطقه فرارود وارد شده بودند تا بخارا، سمرقند، تاشكند و بخارا پيش آمده و بر آن سه شهر مستولي شده بودند. این نیروها که با مقاومت پراکنده مردم محل رو به رو بودند پس از اطلاع از نزدیک شدن یک سپاه عرب به فرارود، منطقه را بدون جنگ ترک کردند.
    اقوام تورکيک (غزها و ...) که به صورت مسالمت آميز (به نام چرانيدن گوسفندانشان) به «فرارود» مهاجرت کرده بودند باقی ماندند که غزنويان و سلجوقيان از آن جمله اند. پس از عقب نشيني چينيان از فرارود، ديري نپاييد كه قرقيزها سرزمين ايغورها را كه اينك در قلمرو چين است تصرف كردند و سالهاي سال بر آن مسلط بودند.
    در دوران هخامنشيان و تا پايان عصر ساسانيان، به ندرت ديده شده بود که عناصر چيني پاي فراتر از دره رود "تاريم" گذارده بودند. اين سلسله ها در آلوده نشدن فرهنگ و تمدن ايرانی تعصب شديد می ورزيدند. (شرح ايستادگی آخرين شاه ساساني ايران در فرارود و کشته شدن او در مرو و مرگ فرزندش پيروز در بدخشان در جاي خود در اين سايت آمده است)






    روزي که ميلسپو «درد مزمن» ايران را اعلام داشت: گريز ايرانيان از پرداخت ماليات


    Millspaugh-ed.jpg

    Dr. Millspaugh
    دكتر ميلسپو Arthur Chester Millspaugh مستشار آمريكايي ماليه ايران 27 ژوئن 1943 (شصت و شش سال پیش در ششم تیرماه) در مصاحبه اي گفته بود که نمي داند چرا ايرانيان ثروتمند از دادن ماليات كه حق جامعه از درآمد آنان است تا اين حد گريزان هستند و نمي خواهند امور مالياتي وطنشان كه به سود همه و عامل تقويت بنيه و پيشرفت كشور، ضامن تداوم درآمد و تامین امنیت آنان است تنظيم و رو به راه شود . همين بي نظمي مالياتي عامل ایجاد مسائل متعدد، بي پولي دولت و روشن نبودن وضع اقتصاد ایران بوده است و مطبوعات که به طبقه مورد اعتماد دولت و سیاسیون تعلق دارند نمی کوشند که به حل مسائل وطنشان کمک و از ایجاد مسائل تازه پیشگیری شود و تا اعمال نفوذ و مسئله مالیات برطرف و مطبوعات اصلاح نشوند نجات ایران و افتادن در راه پیشرفت امکانپذیر نخواهد بود.
    میلسپو اضافه كرده بود: نمي دانم كه چرا دولت کنونی (تابستان 1322) و دولتهاي گذشته ايران درصدد گرفتن ماليات واقعي برنيامده اند. از چه مي ترسند؟. در جلسات مختلف با مقامات ايران، صدبار برايشان گفتم كه ماليات مردم، آمريكا را به يك قدرت جهاني مبدل كرده است كه به خرجشان نمي رود. تا در جلسه (مذاکره با مقامات) هستيم نظر مرا تاييد مي كنند و «بله درست است» مي گويند ولي پس از خروج از جلسه همان راه همیشگی خودرا ادامه می دهند. من اين معمّا را نمي فهمم و نمي توانم آن را هضم بكنم. به آنها گفتم كه بنجامين فرانكلين از پدران موسس آمريكا گفته است كه از دو چيز نمي توان گريخت: يكي دادن ماليات و عوارض و ديگري مرگ. مقامات ايراني گوش مي كنند ولي اعتنا نمي كنند. ندادن ماليات در ايران شده است يك بيماري مزمن و تا اين بيماري درمان نشود، نمي توان مسائل ديگر را حل كرد. هزينه هاي دولت بايد تماما از ماليات و هزينه هاي شهري از عوارض تامين شود و تا اين مسئله باقي باشد، مشكلات ايران كه پس از نادرشاه بروز كرده بر طرف شدني نخواهد بود. من تاريخ ايران را با دقت تمام خوانده ام. از روزي كه كريم خان زند به دليل رئوفت مالياتها را موقتا بخشيد، ماليات ندادن در ايران يك عادت و رسم عمومي شده است كه بايد به اين اعتياد پايان داده شود. دولت بايد بداند كه هر تبعه كشور هر سال چقدر درآمد دارد و مالياتش را بگيرد و .... مقامات ارشد ایران به من گفته اند که می دانند فساد اداری و اعمال نفوذ قدرتمندان در امور و بوروکراسی ناشی از «من درآوردی بودن» سازمانهای اداری خوره وجود (جذام) کشور است ولی معمّا در این است که چرا برای حل آن کاری نمی کنند و تعجب من از همین است و نسبت به آنان (میهندوستی و دلسوز بودشان) دچار تردید شده ام.
    مسئله اي را که اين کارشناس آمريکايي در سال 1322 بيان داشت و در طول اقامت در ايران هم موفق به حل آن نشد درد بزرگي است که در ايران تا به امروز درمان نشده و مادر و زاينده بسياري از بيماري هاي ديگر است و به همين مناسبت، در سالروز انتشارش، قسمتي از آن را در بالا يادآور شديم. ميلسپو نخستين كارشناس خارجي نبود كه اين مسئله را اعلام داشت. پيش از او مورگان شوستر آمريكايي و سر جان ملكم انگليسي هم همين واقعيت تلخ را در خاطراتشان از ايران ذكر كرده اند و اين خاطرات به صورت كتاب انتشار يافته و موجود است.





    متفقين دبيرستانهاي نظام ايران را هم بستند

    به خواست متفقين كه ايران را اشغال نظامي كرده بودند و نمي خواستند كه وطن ما بعدا هم يك نيرويي دفاعي چشمگير داشته باشد 27 ژوئن 1942 (ششم تير ماه 1321) دستور داده شد كه دبيرستانهاي نظام كه براي دانشكده افسري ارتش ايران دانشجو آماده مي ساختند منحل شوند. دانش آموزان اين دبيرستانها از آغاز سال تحصيلي بعد به دبيرستان هاي معمولي انتقال يافتند. از طريق دبيرستانهاي نظام جوانان مستعد حرفه هاي سپاهيگري جذب ارتش مي شدند. به علاوه، از طريق اين دبيرستانها يک فرد از سالهاي نوجواني با رفتار و زندگي نظامي آشنا مي شد و به آن خوي مي گرفت.
    خيانت باعث شد که ايران در شهريور 1320 بدون جنگ تسليم متفقين شود. دستهايي! پيش از آن که ارتش ايران فرصت دفاع از وطن را که به خاطر آن ايجاد شده بود به دست آورد آن را مرخص کرده بودند.






    اعتراض شديد دکتر مصدق در مجلس نسبت به نخست وزيري رزم آرا

    در اين روز در سال 1329 (ژوئن 1950) هنگامي كه سپهبد رزم آرا گام به تالار مجلس در بهارستان گذاشت تا وزيرانش را معرفي كند دكتر مصدق نماينده تهران فرياد برآورد كه اين آدم چرا به مجلس آمده، ما كه در حالت جنگ با كسي نيستيم كه نخست وزير نظامي داشته باشيم، ديكتاتوري بس است، شرم كنيد، ما او را نمي خواهيم و ... و در اين حال از فرط ناراحتي غش كرد و بر زمين افتاد. اکثريت مجلس با وجود اعتراض دکتر مصدق به نخست وزير شدن رزم آرا راي موافق داد و نخست وزير شدن او تصويب شد.
    اين خبر كه به گوش تهراني ها رسيد با نگراني از سراسر شهر در ميدان بهارستان جمع شدند و .... اين اجتماع پس از تاييد نخست وزيري رزم آرا تشکيل شد و مجلسيان که متوجه حرکت هواداران مصدق به سوي بهارستان شده بودند، پايان جلسه آن روز را اعلام داشته و سريعا متفرق شده بودند.
    در پي كناره گيري علي منصور، شاه رزم آرا رئيس ستاد ارتش را مامور تشكيل كابينه كرده بود. هدف اين بود که فرد نيرومندتري نخست وزير شود تا در برابر تلاش ميليون به خارج ساختن انحصار نفت از دست انگلستان (ابرقدرت وقت) بهتر بايستد.






    سوء قصد به جان آيت الله خامنه اي در مسجد ابوذر


    khamenei-ali.jpg


    ششم تير ماه سال 1360 (سال 1981 ميلادي و در اين سال مصادف با 27 ژوئن) آيت الله سيدعلي حسيني خامنه اي (در آن زمان 42 ساله، حجت الاسلام، امام جمعه تهران و نماينده ولي فقيه در شوراي عالي دفاع) در مسجد ابوذر، نه چندان دور از ميدان راه آهن تهران بر اثر انفجار بمبي كه در يك دستگاه ضبط صوت قرار داده شده بود مجروح شد و به بيمارستان انتقال يافت. آسيب ديدگي دست او از همان انفجار است. وي پس از ختم نماز مشغول دادن پاسخ به پرسشها بود كه ضبط صوت منفجر شد. رسم بود كه علاقه مندان ضبط صوت بگذارند و اظهارات خطباء را براي تكثير ضبط كنند و بازرسي قبلي انجام نمي گرفت.
    روز بعد، مقامات روحاني و دولتي كشور ضمن محكوم كردن اين سوء قصد، عوامل آمريكا را متهم به حمله به شخصيتهاي جمهوري اسلامي كرده بودند كه عينا در صفحات اول روزنامه هاي تهران چاپ شده بود. آيت الله خامنه اي بعدا به رياست جمهوري و سپس رهبري جمهوري اسلامي ايران انتخاب و اينك ولي فقيه، رهبر انقلاب اسلامي و رئيس كشور است.
    شب بعد (هفتم تير 1360) انفجار بمبي که در يک کيف دستي قرارداده شده بود مقر دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي در تهران (نزديك چهار راه سرچشمه) را ويران ساخت كه ضمن آن 72 تن از برجستگان نظام اسلامي جان باختند. يکي از مقتولين آيت الله بهشتي بود. هاشمي رفسنجاني در اين انفجار آسيب نديد.





    انگليسي هاي متجاوز خيلي زود آزاد شدند!

    آزاد شدن و خروج دو عضو نيروي دريايي و شش تفنگدار انگليسي از ايران در تاريخ 24 ژوئن 2004 تعجب برانگيز بود. گمان نمي رفت اين نظاميان که چهار روز پيش از آن به اتهام تجـ*ـاوز به آبهاي ايران در اروند رود دستگير شده و به تهران منتقل گرديده بودند به اين آساني و سرعت آزاد شوند زيرا كه جهانيان عكسهاي آنان را با چشم بسته و در حال اعتراف در تلويزيون تهران ديده بودند و خبر آزاد شدنشان با اين سرعت ،باعث تعجب شده بود. اين انگليسي ها که بخشي از نيروهاي اشغالگر انگليسي جنوب عراق بودند با سه قايق گشتي به آبهاي ايران تجـ*ـاوز کرده بودند و سلاحهاي متعدد از آنان به دست آمده بود. حرکت دادن اين عده پس از دستگيري باچشم بسته، ماجراي گروگانهاي آمريکايي در سال 1979 را در اذهان تداعي مي کرد و گمان نمي رفت در مدتي کوتاه آزاد شوند. معمولا متجاوزان به قلمرو يک کشور را مدتي در بازداشت نگهميدارند تا سرمشقي براي ديگران شود که مسئله را تکرار نکنند و وارد قلمرو يک کشور مستقل نشوند.

    627b.jpg
    نظاميان انگليسي پس از دستگير شدن به اين صورت حرکت داده مي شدند







    در ايران هرگونه اصلاحات بايد از مطبوعات آغاز شود

    انتشار گزارش حادثه مرگبار پنجم تيرماه 1383 برخورد تانكر در راه زاهدان با چند اتوبوس در يكي از روزنامه هاي پايتخت، بارديگر ضعف خبر گيري و خبرنويسي ما را آشگار ساخت.
    اين روزنامه در«ليد» خبر (پاراگراف اول) ننوشته بود كه حادثه در كجا اتفاق افتاده كه هر خواننده مايل به ديدن فوري آن عبارت است، و سپس شرح ماجرا را از قول يك مقام انتظامي زاهدان نوشته بود كه استنباط شد حادثه در آنجا اتفاق افتاده بود. شروع گزارش رويدادي كه مشهود است و محرمانه نيست از زبان يك مقام، کاري است که در «خبرنويسي حرفه اي» تاييد نمي شود. چنين اظهاراتي بايد پس از شرح عناصر اصلي خبر (عناصر ششگانه: چه وقت، کجا، چي و کي؟، چرا و چگونه) آورده شود.
    دهها سال است که اصحاب نظر اين جمله واحد را مي گويند و تکرار مي کنند: "در ايران بايد هرگونه اصلاحات، از رسانه هاي همگاني آغاز شود. ".






    «شوراي نگهبان» دادگاه قانون اساسي نيست ـ ايران نياز مبرم به يک دادگاه قانون اساسي دارد

    در روزنامه غيرسياسي همشهري، چاپ تهران در تيرماه 1383 از قول وزير دادگستري وقت نوشته شده بود كه چون ما داراي «شوراي نگهبان» هستيم، ديگر نيازي به ايجاد دادگاه قانون اساسي احساس نمي شود.
    بايد گفت كه اصول 91 ، 93 ، 94 ، 96 ، 98 و 99 قانون اساسي وظايف شوراي نگهبان را كه عمدتا يك بال قوه مقننه است روشن ساخته است. پاسداري از قانون اساسي كه بر عهده رئيس جمهور هم گذارده شده به مفهوم مرجع رسيدگي به تظلمات مربوط و ناشي از نقض قانون اساسي نيست. اصل 159، مرجع رسمي تظلمات و شكايات را دادگستري (قوه قضائيه) معيّن كرده كه مي تواند حكم لازم الاجرا صادر كند. اگر شوراي نگهبان بخواهد به اين شكايات رسيدگي و حُكم بدهد تشكيلاتي دهها برابر سازمان امروز، و آيين دادرسي لازم دارد، ضمانت اجرايي حکم و دستگاه اجراي آن.
    آيت الله يزدي در زمان رياست خود بر قوه قضايي وعده ايجاد يک دادگاه قانون اساسي را داده بود. چنين دادگاهي رسيدگي ماهوي به دادخواست هاي مربوط به نقض قانون اساسي را خواهد کرد. بسياري از مسائل ناشي از ناديده گرفته شدن حقوق مصرح در قانون اساسي است. دادگاه مرجعي است که هرکس براي تظلم مي تواند به آن رجوع کند و متوسل شود و پاسخ رسمي را به صورت حُکم دريافت دارد.
    در بسياري از کشورها، هر مامور پليس و هر معلم مدرسه هر سال يک بار و هر حقوق بگير ديگر از صندوق دولت و شهرداري ها هر سه سال يک بار بايد قانون اساسي کشور خود را امتحان دهد تا پيمان نامه استخدامي او تجديد شود. همچنين هرکس مي تواند نقض قانون اساسي را به صورت اعلام جرم به دادستان اطلاع دهد. چون نقض قانون اساسي يک جرم در جنبه عمومي است (غير قابل گذشت)، تعقيب قضايي قطي خواهد بود و مشمول قاعده مرور زمان نخواهد شد.






    اظهار نظر درباره نخستین مصاحبه حسن روحانی در سمت رئیس جمهور منتخب: احیاء انجمن صنفی روزنامه نگاران به شکل سابق، نه!

    چهارم تیرماه 1392 (ژوئن 2013)، از طریق این تاریخ آنلاین، دو روزنامه نگار برون مرز درباره یک مورد از اظهارات حجت الاسلام حسن روحانی در نخستین مصاحبه او در سمت رئیس جمهور منتخب اظهار نظر کرده بودند که خلاصه این اظهار نظرها از این قرار است:
    ـ انجمن صنفی روزنامه نگاران به آن صورتی که در دوران حکومت محمد خاتمی بود بهتر است که احیاء نشود. انجمن صنفی طبق استاندارد بین المللی، بله. طبق تعريف؛ انجمن صنفی از روزنامه نگاران حرفه ای ـ روزنامه نگارانی که پیشه ای دیگر جز تدریس و نوشتن نداشته، دست کم پنج سال سابقه خبر و نظر (مقاله) نویسی موفقت آمیز داشته با تحصیلات مربوط و بدون آلودگی قبلي سیـاس*ـی و دولتی تاسيس مي شود. هیات رئیسه صنف بمانند سندیکای غیر فعال 51 ساله روزنامه نگاران ایران انتخابی بايد باشد و با رای مخفی در اجتماع اعضاء. قبل از انتخابات هیات رئیسه، انجمن رئیس سِنّی بايد داشته باشد و نه تحمیلی و .... طبق تعاریف و اصول روزنامه نگاری، ناشر و صاحب یک رسانه؛ روزنامه نگار محسوب نمی شود و کارفرما است. یک مثال: مدیر کمپانی جنرال الکتریک آمریکا که صاحب شبکه «ان بی سی» است نمی تواند روزنامه نگار به حساب آید. گردانندگان انجمن صنفی سابق سیاسیون بودند و هدف سیـاس*ـی داشتند. ناشران، صاحبان و مدیران رسانه ها می توانند بروند و انجمن خودرا تشکیل دهند به نام انجمن ناشران مطبوعات. معمولا کارفرما در طبقه دیگری قرار دارد و کننده کار نیست.
    ـ رسیدگی فوری به صدها تقاضای مجوز نشریه و عمدتا ماهنامه و فصلنامه که سالهاست ـ و برخی از آنها تعمدی ـ در نوبت مانده اند که باعث ایجاد خشم و ناخرسندی در پاره ای از متقاضیان شده و دست به جمع آوری مدرک علیه مجوزهای خارج از نوبت زده اند تا به موقع آنهارا کتاب کنند و بگویند که حق الناس و عدالت رعايت نشده است که تبعیض از موارد ظلم است. صدور مجوز به معنای انتشار نیست زیرا که در شرایط امروز ـ گرانی کاغذ و مرکب چاپ ـ انتشار نشریه تازه بعید به نظر می رسد. [این مشکل برطرف شده و به نظر می رسد که علی جنتی وزیر ارشاد کابینه حسن روحانی و حسین انتظامی معاون مطبوعاتی این وزارت که یک روزنامه نگار با تجربه است ترتیب تسریع کار رسیدگی به درخواست های صدور مجوز نشریات را داده اند.].
    ـ لازم است که وزارت ارشاد کاملا نوسازی شود. در همان دهه 1340 هم به مجلسین پیشنهاد شده بود که نام آن را به جای وزارت اطلاعات و جهانگردی، وزارت ارشاد و رسانه های همگانی بگذارند. در تعریف؛ هرگونه نشریه، وبسایت، کتاب، فیلم (ازجمله فیلم سینمایی)، عکس، نمایش، رادیو ـ تلویزیون و از این قبیل ـ رسانه همگانی (مَس میدیا) خوانده می شوند که وسیله آموزش عمومی و خبر و نظر زساني هستند و کار فرهنگی می کنند و چاپخانه، فرستنده های الکترومانیتیک و اینک اینترنت ابزار کار نها.
    ـ بررسی پرداخت غرامت به روزنامه نگاران اخراجیِ دو سال پس از انقلاب، پیش از اینکه خیلی دیر شود و ... و رسیدگی به مسئله شرکت تعاونی مسکن مطبوعات (تاسیس در سال 1371) که موسس و مدیر بعدی آن از کشور فرارکرده و پناهنده آمریکا و نروژ شده اند و پول چندین روزنامه نگار برباد رفته و دولت احمدی نژاد با آن برنامه خانه سازی پُر سر و صدای خود (مسکن مِهر) ناله های آنان را نشنیده گرفته بود.
    ـ رسانه هاي عمومي (نه اختصاصي ـ حزبي، وابسته به جناح هاي سياسي و اصحاب منافع و نفوذ) باید ارشاد شوند که طبق قواعد روزنامه نگاري (ژورناليسم) به وظیفه خود عمل کنند. نشريات موسسات عمومي (دولت، شهرداري ها و ...) نيز بايد در چارچوب کار خود و وظايف موسس عمل کنند.









    اشاره ها و سرنخهاي روز براي بررسي پژوهشگران

    تأیید اعتبارنامه نماینده منتخب شهر ... در مجلس شورای اسلامی که قبلا به سرقت چک و نيز ادعای داشتن مدرک دکترا محکوم شده بود!

    روزنامه آنلاین «بازتاب امروز» و به نقل از آن چند رسانه دیگر ازجمله صداي آلمان (دویچه وله) گزارش از تصویب اعتبارنامه یک نماینده منتخب مجلس شوراي اسلامي داده بودند که قبلا محکوم به 3 ماه و یک روز زندان به جرم سرقت چک و متهم به ادعاي داشتن مدارک علمی متعدد ازجمله داشتن مدرک دکترا شده بود.
    از این گزارش ها چنین بر می آمد که مجلس شورای اسلامی (دوره نهم) در جلسه ششم تیرماه 1391 (26 ژوئن 2012) خود به ریاست ابوترابی و به رغم اعتراض به اعتبارنامه آقاي ... نماینده منتخب شهر ...، با 150 رای موافق این اعتبارنامه را تایید کرده بود!.
    طبق آن گزارش ها، الیاس نادران و احمد توکلی در آن نشست مجلس، دلایل خودرا برای اعتراض به صلاحیت آقاي ... مطرح کرده بودند. نادران گفته بود که نماینده‌ی منتخب شهر ... در کَمپین انتخاباتی، خودرا دارای دکترای پیراپزشکی، کارشناسی ارشد علوم سیـاس*ـی، کارشناسی حقوق و مهندسی شهرسازی معرفی کرده بود درصورتی که مطابق بررسی‌های دادگاه هیچیک از این مدرک‌ها را ندارد. [گويا رقیبان انتخاباتی آقاي ... قبلا از او به اتهام ادعاي نادرست داشتن مدارک علمی به دادگاه شکایت کرده بودند و دادگاه بدوي پس از استعلام از دانشگاه‌هایی که این شخص مدعی تحصیل در آنها بود، اورا مجرم شناخته و به ۶ ماه حبس محکوم کرده بود که این حُکم در دادگاه تجدیدنظر به جریمه‌ی نقدی تبدیل شده بود و ....].
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    6 تیر

    در دنياي داستان نويسي


    زادروز داستان نگار برزيلي و ماجراي شنيدني فوت او


    rosa-novelist.jpg
    Joao Guimar Rosa

    بيست و هفتم ژوئن 1908 Joao Guimar Rosa داستان نگار بزرگ برزیل به دنیا آمد و 59 سال عمر کرد. او که کار نویسندگی را از 21 سالگی آغاز کرده بود بیش از 12 داستان و صدها مقاله و نقد ادبی نوشت. این داستان نگار علاوه بر زبان مادری (پرتغالی) می توانست به زبانهای انگلیسی، آلمانی، روسی، فرانسه، عربی و ایتالیایی بخواند، بنویسد و مکالمه کند. او تا حدودی زبان سانسکریت هم می دانست. ماجرای فوت او شنیدنی است. 19 نوامبر 1967 برای بزرگداشت وی نشستی برپا شده بود. در پی سخنرانی چند ادیب در وصف او، چون نوبت سپاسگزاری از آن همه قدردانی و دریافت تقدیرنامه به او رسید، تکانی نخورد. نگاه حاضران متوجه او شد که روی یک صندلی ردیف اول نشسته بود شد و معلوم شد که فوت کرده است.
    Joao Guimar Rosa در عین حال یک دیپلمات کشور خود بود.








    در قلمرو رسانه‌ها


    نخستين مجله بانوان درجهان

    27 ژوئن سالروز انتشار نخستين مجله بانوان جهان در سال 1693در لندن است. مدير آن مردي به نام «جان دانتون» بود. اين مجله بعدا يك صفحه هم تحت عنوان «صفحه مسائل» داير کرد كه در آن به پرسش هاي عمومي مربوط به مسائل خانوادگي و زناشويي خوانندگان پاسخ داده مي شد.
    نام اين مجلهLadies’ Mercury بود.
    370 سال پس از انتشار اين مجله، ايران داراي يک مجله بانوان شد که ابتدا در مشهد (خراسان) انتشار مي يافت. دختر ناشر اين مجله در دهه 1960 وزير آموزش و پرورش ايران شد. مجله هاي اختصاصي فعلي بانوان در ايران، کار خود را از دهه 1340 آغاز کرده اند.






    فرق روزنامه حزبي و حرفه اي - جهتگيري سياسي کار روزنامه حزبی است


    625r.jpg
    کرکپاتريک

    «كليتون كرك پاتريك» سردبير سابق شيكاگو تريبيون و از روزنامه نگاران بنام قرن بيستم آمريکا در ژوئن 2004 در 89 سالگي فوت شد. وي که از سال 1937 وارد حرفه روزنامه نگاري شده بود در سال 1969 به سردبيري شيكاگو تريبيون ارتقاء يافته بود.
    کرک پاتريک بلافاصله پس از به دست گرفتن سردبيري شيکاگو تريبيون روش اين روزنامه را كه دهها سال راستگرا بود تغيير داد و بي طرف كرد؛ زيرا كه طبق اصول روزنامه نگاري حرفه اي، تنها روزنامه هاي حزبي حق دارند «جهتگيري سياسي» داشته باشند، نه روزنامه هاي عمومي (حرفه اي) كه با پول آحاد مردم (تكفروشي و اعلان) به حياتشان ادامه مي دهند. برپايه اصول ژورناليسم حرفه اي كه كرك پاتريك آن را دقيقا در شيكاگوتريبيون به اجرا درآورد، دفاع از وطن و منافع هموطنان از وظايف و تكاليف يک روزنامه عمومي و حرفه اي است، ولي اگر چنين روزنامه اي «جهت سياسي خاصي» را درپيش گيرد و آن را در انتخاب مطالب و در لابلاي گزارش هاي معمولي خود (كه ذاتا بايد مطلق باشند) بكار برد، از كسوت يك رسانه عمومي (قاعدتا بي طرف) خارج مي شود. به نظر كرك پاتريك، يك روزنامه حزبي مي تواند مطلب غیر سیـاس*ـی بنویسد ولي روزنامه حرفه اي حق ندارد به تلقين سياستها و نظرات يك جناح دست بزند. با اين روش بود، كه تيراژ تريبيون در اندك مدتي سه برابر شد.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    6 تیر

    ساير ملل

    ورود آمريکا به جنگ جهاني اول و خروج از انزوا، قدرت شدن و ابرقدرت شدن


    wilson2.jpg
    Woodrow Wilson

    بيست و هفتم ژوئن 1917 (ششم تیرماه 1296 هجري خورشيدي) و در جریان جنگ جهاني اول (معروف به جنگ اروپائيان ـ جنگ بزرگ) نخستين يکان نظامي آمريكا اعزامي به اروپا براي شركت در این جنگ و نبرد بر ضد آلمان، وارد فرانسه شد. [نخستين گلوله اين جنگ در تابستان 1914 شليك شده بود.]. با ورود اين يگان نظامي به فرانسه، انزواي طولاني آمريكا (ايالات متحده) نيز پايان يافت و طولي نکشيد که وارد ميدان بازي جهان شد كه پس از ورود به جنگ جهاني دوم، از ميان ويرانه هاي اين جنگ به صورت ابرقدرت سربرآورد و از 1991 پس از خروج رقيب (اتحاد جماهیر شوروي) از صحنه و سپس فروپاشی معماگونه، ميداندار بازي قدرت شده است. ورود ايالات متحده در هر دو جنگ بزرگ جهاني قرن بيستم، با محاسبه دقيق و از اواسط هر دو جنگ آغاز شده بود. مورخان، «جنگ» را عامل پيدايش قدرت آمريكا نوشته اند.
    در آغاز جنگ جهانی اول، دولت واشنگتن برغم پیروزی 15 سال پیش از آن در جنگ با اسپانیا و گسترش قدرت خود به مشرق زمین تا گوام و فیلیپین همچنان به سیاست Isolationism ادامه می داد. وودرو ویلسون رئیس جمهور وقت برغم اعلام بی طرفی آمریکا در قبال جنگ قدرت های اروپایی که نتیجه رقابت های استعماری و سهم خواهی از استثمار ملل دوردست بود، به صادرات انواع کالا و سرمایه به انگلستان ادامه می داد. هفتم ماه می 1915 (سال دوم جنگ) شلیک یک زیردریایی آلمانی به کشتی مسافربر لوسیتانیا Lucitania در اقیانوس اطلس و غرق شدن آن که در میان مسافرانش 128 آمریکایی هم بودند و انتشار این خبر در روزنامه های آمریکا نظر ویلسون را تا حدی تغییر داد ولی اقدامی نکرد و حتی خبر کشف یک تلگراف رمز توسط سرویس جاسوسی انگلستان را که دولت لندن متن آن را برایش فرستاده بود افشاء نکرد. این تلگراف را آرتور زیمرمن Arthur Zimmermann وزیر امورخارجه وقت آلمان امپراتوری (رایش) برای سفیر این کشور در مکزیک مخابره کرده بود و در آن خواسته بود که به دولک مکزیک قول دهد که اگر به اتحاد آلمان ـ اتریش و عثمانی بپیوندد، پس از جنگ کمک خواهد کرد که هشت ایالت از دست رفته خود در جنگ با دولت واشنگتن ازجمله کالیفرنیا، آریزونا و ... را پس بگیرد. این تلگرام اواخر سال 1916 «دی کُد» شده بود. ویلسون برای ورود به جنگ اروپاییان که تئودور روزولت (رئیس جمهور پیشین) اصرار به آن داشت دلایل و توجیه و نیز فرصت بیشتری می خواست که دولت آلمان در ژانویه 1917 با صدور یک اعلامیه که کشتی های حامل خواربار و اسلحه به مقصد انگلستان را ـ صرف نظر از پرچم کشتی ـ غرق خواهد کرد این فرصت (بهانه) را داد. ویلسون 2 اپریل از کنگره مجوز دادن اعلان جنگ به آلمان و متحدانش را درخواست کرد که تصویب شد. [در سنای آمریکا تنها شش سناتور و در مجلس نمایندگان فقط 50 نماینده رای مخالف داده بودند]. ویلسون ششم اپریل 1917، نخست به آلمان امپراتوری و چندی بعد به اتریش اعلان جنگ داد ولی در فرستادن نیروی زمینی به اروپا شتاب نکرد. [ناوگان آمریکا تقریبا بلافاصله پس از صدور اعلان جنگ، وارد عملیات شده بود.]. کنگره آمریکا (قوه مقننه) برای تامین نیروی مسلح کافی، ضابطه Selective Service Act را تصویب کرد که نوعی سربازگیری (در زمان جنگ) است و با اجرای این قانون، شمار نیروهای مسلح آمریکا از 250 هزار به 4 میلیون افزایش یافت. . ژنرال جان پرشینگ Gen. John Preshing نیز به فرماندهی نیروهای اعزامی آمریکا به جنگ جهانی اول منصوب شد. نخستین نیروهای اعزامی که از سپاه تفنگداران (مورین کُر) بودند 27 ژوئن وارد فرانسه شدند عمده نیروهای آمریکایی در جنگ جهانی یکم در تابستان سال 1918 پای به اروپا گذاردند که با ورود آنان، موازنه قوا برهم خورد و آلمان و متحدینش شکست یافتند. در این جنگ، شمار تلفات آمریکا از این قرار بود: 116 هزار و 708 کشته، 204 هزار و دو مجروح.
    پس از جنگ، تلاش ویلسون برای پیشگیری از جنگی مشابه، با دادن پیشنهاد که به اصول ویلسون معروف شده اند به جایی نرسید و زیاده خواهی فاتحین اروپایی جنگ و اِعمال تحمیلات سنگین به ملت آلمان زمینه ظهور هیتلر و آغاز جنگ جهانی دوم را فراهم ساخت. تحولی که ورود آمریکا به جنگ جهانی اول به وجود آورد خارج ساختن این کشور از انزوا و ورود به صحنه سیاست گیتی و قدرت شدن و ابرقدرت شدن بود.
    مورخان تاریخ معاصر هنگام بحث از تلاش دولت واشنگتن برای حفظ این قدرت نوشته اند که دولت ایالات متحده از نیمه دهه 1970 و در جریان جنگ سرد دو ابرقدرت وقت یادگرفت که با ایجاد اندیشکده ها (انستیتوهای متعدد مطالعات استراتژیک و بنیادهای پژوهش های سیـاس*ـی ـ اقتصادی ـ اجتماعی ازجمله بررسی مسائل جهانی و منطقه ای، تلاش های ایدئولوژیک و رویدادهای روزانه) راههای جلب اصحاب نظر و اطلاع را بیابد، آنان از سراسر جهان بیاورد و بکارگیرد و از طریق تحلیل های این افراد، از هر رویداد در هرگوشه از جهان برای پیشبرد سیاست های خود استفاده کند. [انگلیسی ها به این هدف از طریق برخورداری از دانش، مهارت و استعداد فارغ التحصلان انگلیسی «کالج ایتون» رسیده اند که این کالج از سال 1441 برای آن دولت؛ مرد آگاه و محیط بر امور، سیاستمدار، دولتمرد و اندیشمند پرورش داده است بگونه ای که 18 تن از نخست وزیران انگلستان از این کالج واقع در برکشایر بیرون آمده بودند. هنری ششم پادشاه انگلستان در سال 1440 تصمیم به ایجاد چنین آموزشکده ای گرفت که سال بعد در ماه ژوئن آغاز بکار کرد و تا به امروز بکار خود ادامه می دهد.].
    از 13 ژوئن 2009 و آغاز رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ایران، جهانیان متوجه حجم اصحاب نظر و مطالعه گران اوضاع کشورها در بنیادهای مطالعه گر آمریکا شدند که در جوار و حواشی دولت این کشور با برخورداربودن از همه امکانات به فعالیت خود ادامه می دهند و در حقیقت مغز دولت بشمار می آیند. رویدادهای ایران در ژوئن 2009 و ظاهرشدن اعضای این بنیادها در شبکه های تلویزیونی به عنوان صاحبنظر و آگاه، دفعتا نشان داد که شماری چشمگیر و متجاوز از دهها تن از آنان هم ایرانی تبارها و ایرانیان هستند که گردانندگان کاخ سفید واشنگتن را سریعا در جریان تحلیل و نظر خود از هرگونه تحول در ایران قرار و احیانا خط می دهند. حضور اعضای بنیادهای مورد بحث به عنوان صاحبنظر در رسانه ها و بیان مطالب همچنین وجود همکاری تنگاتنگ میان این انستیتوها و شبکه های تلویزیونی و منابع اطلاع رسانی دیگر آمریکارا در عصر اینترنت و ماهواره های مخابراتی ثابت کرد که این ابزارها، امروزه عامل قدرت هستند زیرا که سلاح اتمی مانع از وقوع جنگهایی نظیر دو جنگ جهانی قرن بیستم است. مقامات حزب کمونیست شوروی (که کمونیست واقعی هم نبودند) و همه چیز را برای خود می خواستند مانع از ایجاد چنین مراکز مطالعه و تفکّر درجوار کرملین شدند و وقتی نوبت به گورباچف با آن مغز علیل رسید همه چیز فروپاشید. دنیای دهه دوم قرن 21 دنیای جنگ سایبری و بکارگرفتن جنگ افزاری به نام تحریم است که طبق نوشته مفسران رسانه ها از سال 2012 با جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است.
    www-1-usa.jpg
    نظاميان آمريکايي در خاک فرانسه، در حال رفتن به جبهه جنگ (تابستان 1917)



    www-1-usa2.jpg
    نظاميان آمريکايي در حال نبرد در خاک فرانسه و در کنار يک برکه آب با آلماني ها (تابستان 1918)



    627a.jpg
    پياده شدن نخستين يکان نظامي آمريکا در خاک فرانسه در 27 ژوئن 1917


    روزي که منشور ملل امضا شد - سازماني که تاکنون حاصلي براي بشريت نداشته است

    27 ژوئن سال 1945، منشور ملل متحد در نشست سانفرانسيسكو به امضاي نمايندگان 50 كشور از جمله ايران رسيد، ولي به سبب وجود نقص هايي در اين منشور از جمله ندادن اختيارات به «مجمع عمومي» و قرار دادن اختيارات اجرايي در دست «شوراي امنيت» با عضويت 15 دولت که در آن دولتهاي پنجگانه فاتح جنگ جهاني دوم حق ردّ (وتو Veto) قطعنامه هاي پيشنهادي را دارند؛ اين سازمان همانند «جامعه ملل پيش از آن» در پيشگيري از جنگ و خونريزي، حفظ صلح جهاني و حراست از حاكميت و تماميت اعضاي خود و رعايت حقوق بشر در کشورهاي عضو موثر واقع نشده و با اين منشور و اين اركان نخواهد شد. نبايد فراموش کرد که فکر ايجاد اين سازمان از فاتحان اصلي آلمان نازي (آلمان ناسیونال سوسیالیست) است. اين فاتحان با هدف حفظ برتري خود بر جهانيان، انديشه تاسيس سازمان ملل را به ميان آوردند و چون کشورهاي موسس آن متحد يکديگر در جنگ با آلمان و يارانش ازجمله ژاپن بودند نامش را «سازمان ملل متحد» گذاردند.
    در طول عمر سازمان ملل تلاش پيگيري هم براي اصلاح منشور آن بعمل نيامده است، زيرا که دولتهاي فاتح جنگ جهاني دوم مايل به چنين اصلاحاتي نبوده و مي خواهند که ملل ديگر همچنان ديکته هايشان را بنويسند. ادامه طغيان هاي مردم ـ گروهي و انفرادي ـ عمدتا نتيجه همين بي اعتنايي سازمان ملل نسبت به رعايت کامل حقوق انسان ها در کشورهاي عضو است. اگر بعضي اوقات از سوي يک مقام سازمان ملل واکنشي نسبت به نقض حقوق بشر در يک نقطه از جهان بعمل آمده بايد ديد که کدام قدرت پشت سر آن قرار داشته و ابراز اين واکنش را خواسته است.
    ديرزماني است که بسيار از انديشمندان، سازمان جهاني فعلي در نيويورک را سازمان دولت ها (نه، سازمان ملل) مي دانند و بسياري از روزنامه نگاران در اخبار مربوط، واژه «متحد» را از عنوان اين سازمان حذف کرده اند و کتابي نيز تحت عنوان «سازمان ملل نامتحد» انتشار يافته است. انديشمندان پيشنهاد کرده اند کشوري که در آنجا دولتش حقوق بشر را در مورد شهروندان رعايت نکند نبايد عضو سازمان ملل باشد و عضويت آن پس از ثبوت نقض حقوق شهروندي بايد به حالت تعليق درآيد تا مسئله را حل کند. بنابراين اصلاحات منشور ملل مي تواند به انجام اصلاحات متعدد در کشورهاي عضو منجر شود.






    براندازي در گواتمالا به روش 28 امُرداد تهران

    27 ژوئن 1954 طبق نقشه و با كمك سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (CIA) دولت انتخابي گواتمالا برانداخته شد.
    پس از رويداد 28 امُرداد تهران (آگوست 1953 ميلادي)، براندازي گواتمالا دومين رويداد از اين دست بود.






    آغاز کار نخستین نیروگاه هسته ای جهان

    نخستین نیروگاه اتمی برای تولید برق در جهان 27 ژوئن 1954 (56 سال پیش در ششم تیرماه) در شهر 105 هزار نفری اوبنینسک واقع در صد کیلومتری جنوب غربی مسکو آغاز بکار کرد. در حال حاضر چهارده درصد نیروی برق جهان از چنین نیروگاههایی به دست می آید. در این مراکز نیروی اتم آب را بجوش می آورد و نیروی بخار حاصله ژنراتورهارا بکار می اندازد و برق تولید می شود. شهر اوبنینسک محل استقرار 12 انستیتوی علمی روسیه است که در زمینه های مختلف استفاده از نیروی اتم پژوهش می کنند و به همین لحاظ این شهر به شهر علوم معروف است. در همین شهر بود که به خدمه نخستین زیردریایی اتمی شوروی آموزش حفاظتی داده شد. مصارف صنعتی و پزشگی نیروی اتم به مراتب بیش از استفاده نظامی از آن است. بیش از 150 وسیله بحریه اینک با نیروی اتم کار می کنند.

    تظاهرات ژوئن 2004 ايرلندي ها بر ضد جنگ ـ کريستف: ايران برنده جنگهاي بوش بود

    25 ژوئن 2004 پيش از ورود جورج دبليو بوش رئيس جمهور وقت آمريکا به ايرلند يك سوم نيروي انتظامي اين كشور كوچك اروپايي، مركب از شش هزار تن، براي محافظت از جان او و كنترل تظاهرات ضد جنگ فراخوانده شده بودند. با وجود اين، بيش از ده هزار ايرلندي در خيابانهاي دوبلين تظاهرات كردند و متجاوز از ششصد ايرلندي پس از اينكه شنيدند كه بوش به جاي فرودگاه دوبلين از طريق فرودگاه «شنون» وارد آن كشور مي شود با شتاب زياد خود را به آنجا رسانيدند و برضد او شعار دادند.
    همزمان با ورود جورج بوش به ايرلند، «پت كاكس» رئيس پارلمان اروپا از دادگاه عالي اروپايي خواست كه موافقت اتحاديه مبني بر انتقال اطلاعات مسافران هوايي را به امريكا غير قانوني اعلام دارد و پرس و جو از مسافران در فرودگاههاي اروپا را موقوف سازد.
    ايرلند كه در زمان ديدار جورج بوش رياست نوبتي اتحاديه اروپا را برعهده داشت در عين حال ميزبان سران اين اتحاديه بود و بوش با هدف جلب حمايت اروپاييان از سياست هاي خود بويژه در قبال عراق و افغانستان به ايرلند رفته بود.
    مفسران اروپايي ضمن بررسي سياست هاي بوش در قبال عراق نوشته بودند كه عراق نفتدار و استراتژيک مي تواند يک منبع سرشار درآمد و قدرت براي آمريكا شود.
    ++++
    نيکلاس کريستف روزنامه نگار آمريکايي که نوشته هاي او در نيويورک تايمز منتشر مي شود در چهارمين گزارش خود که در ژوئن 2012 و در جريان ديدار ژورناليستي اش از ايران نوشته بود نظر ديگري مطرح کرده بود. وي نوشته است:
    "... ایران کشور پیچیده‌ای است و ما در مورد آن مکررا به خطا رفته‌ایم. برای شروع، به این فکر کنید که در دهه گذشته [دهه يکم قرن 21] کدام دولت [عملا ـ خواسته و يا نخواسته] ـ بیشتر به ایران مساعدت رسانده است. نه روسیه، نه چین و نه هند، بلکه ایالات متحده آمریکا در زمان ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش. او ابتدا، طالبان را در افغانستان سرنگون کرد، دشمن مذهبي ايران در شرق اين کشور و سپس دولت صدام حسین در عراق را از ميان برداشت، همسايه غربي ايران را که تهدیدی مرگبارتر علیه اين کشور بود. به روابط امروز ایران و عراق نگاه کنید؛ دولت بوش تن به جنگی پُر هزينه و تلفات در عراق داد اما به نظر می رسد که ایران برنده آن بود.
    625p.jpg
    گروهي از معترضين ايرلندي







    هـ*ـوس نابجا کرد و آتيه سياسي اش خراب شد


    625j.jpg
    جري

    در پي يك افشا گري خلاف اخلاق حسنه، جك ريان نامزد حزب جمهوريخواه امريكا براي احراز سناتوري ايلي نوي كه احتمال پيروزي او زياد بود 26 ژوئن 2004 انصراف خود را اعلام كرد.
    اين افشاگري بر اين پايه بود كه جك چندي پيش كه با همسرش «جري» به نيويورك رفته بود او را با خود به يك كلوب اصطلاحا «سكس آزاد» بـرده بود و در آنجا هـ*ـوس كرده بود كه مقابل چشم ديگران با همسرش نزديكي كند كه «جري» بعدا به همين سبب طلاق گرفته بود.
    625y.jpg
    جک ريان







    کمونيست ها و آنارشيسم

    اظهارات 24 ژوئن 2004 فرماندار استانبول تازگي دارد و اگر تاييد شود رشته اي است که سر دراز خواهد داشت. فرماندار استانبول انفجارهاي مرگبار اين شهر را كه بر ضد نشست سران ناتو در آنجا انجام گرفت به پاي كمونيست ها نوشت. با بيان اين موضوع، پاي كمونيست ها را هم به تروريسم (آنارشيسم) کشاند. سالها بود كه تنها برخي از مسلمانان را عامل هر ضديت مسلحانه و خرابكاري معرفي مي كردند و از متهم كردن ديگران خبري نبود. اگر اتهام وارده از سوي فرماندار استانبول درست باشد؛ كمونيست ها اصول قديمي خودرا كه ردّ ترور بود رها ساخته و به راه آنارشيستهاي قرن 19 و اوايل قرن 20 قدم گذارده اند كه پديده تازه اي خواهد بود.

    625k.jpg
    صحنه اي از تظاهرات استانبول










    برخي ديگر از رويدادهاي 27 ژوئن


    • 1905: در جریان انقلاب سال 1905 روسیه، ملوانان کشتی جنگی روسیه ـ Potemkin ـ وابسته به ناوگان دریای سیاه به انقلابیون پیوستند که برضد ظلم حکومت و فساد دولتی بپاخاسته بودند و دست به نافرمانی زدند.


    • 1924: نيروهاي نظامي آمريکا پس از هشت سال به اشغال جمهوري دومينيکن پايان دادند.


    • 1941: فنلاند بر ضد شوروي وارد جنگ شد.


    • 1941: افراد مسلح دولت رومانی که متحد هیتلر شده بود در شهر یاشی Iashi (اینک 260 هزار نفری) به جان یهودیان رومانیایی افتادند و بیش از 13 هزار تن از آنان را کشتند.


    • 1950: دو روز پس از آغاز جنگ کره که با حمله ارتش کره شمالی آغاز شده و شهر سئول در آستانه سقوط کردن قرارگرفته بود، دولت آمریکا با توجه به اخطار شوراي امنيت سازمان ملل به کره شمالي که نيروهاي خودرا خارج سازد تصمیم به دفاع از کره جنوبی گرفت و هري ترومن رئيس جمهور وقت آمريکا 30 ژوئن اعلام کرد که مصوبه شوراي امنيت مبني بر دفاع مسلحانه از کره جنوبي را مي پذيرد و نيرو مي فرستد.


    • 1957: در لندن، شورای پژوهش های پزشکی اعلام کرد که دود سیگار عامل عمده سرطان حنجره و ریه است. از آن پس بررسی درباره زیان های دود دخانیات گسترش یافت تا اینکه سازمان جهانی بهداشت سیگار را بزرگترین قاتل بشر اعلام و پیش بینی کرد که اگر دودکردن سیگار در همین وضعیت ادامه یابد تا پایان سال 2020 (دهه جاری) تلفات سالانه آن از ده میلیون تن بالاتر خواهد رفت.


    • 1960: سومالي و ماداگاسکار استقلال يافتند.


    • 1977: جیبوتی مستعمره فرانسه در منطقه شاخ آفریقا استقلال یافت. در جریان تقسیم سومالی و مناطق آفریقایی ساحل غربی دریای سرخ ، جیبوتی سهم فرانسه شده بود.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    7 تیر

    ايران


    پناهنده شدن امپراتور شكست خورده هند به ايران


    0628tahmasb-EDIT.jpg

    شاه طهماسب يکم
    بيست و هشتم ژوئن سال 1540 ميلادي به دربار قزوين- پايتخت آن زمان ايران- خبر رسيد كه همايون شاه امپراتور هند قصد پناهنده شدن به ايران (دربار شاه طهماسب صفوي) را دارد. همايون شاه در جنگ هفدهم ماه مي آن سال، از يك خان پشتون (افغان) شكست خورده بود و چون در دهلي هم معارضان و مخالفان فراوان داشت ترجيح داده بود كه به ايران بيايد و پناهنده شود. در آن روز شاه طهماسب قصد ديدار از زنجان را داشت که اين خبر را دريافت کرد.
    شاه طهماسب يكم پس از ورود همايون شاه به قزوين و ديدار و مذاکره، سپاهي در اختيار او قرار داد و همايون شاه با كمك اين سپاه، تاج و تخت خود را بازيافت و اين امر به بسط نفوذ فرهنگي ايران در هند انجاميد كه بيش از دو قرن (تا سلطه انگليسي ها بر هند) ادامه داشت. تا زمان سلطه انگلیسی ها بر هندوستان (نیمه قرن نوزدهم)، فارسی زبان رسمی دربار امپراتوران هند و زبان مکاتبات رسمی این کشور بود که بعدا زبان انگلیسی جایش را گرفت.
    homayunshah.jpg
    تصويري از شاه طهماسب درجريان پذيرايي از همايون شاه


    روزي كه قائم مقام در باغ نگارستان اعدام شد!

    در اين روز در سال 1835 ميلادي به دستور محمد شاه قاجار، ميرزا ابوالقاسم قائم مقام صدر اعظم وقت ايران را كه خود او بارها گفته بود كه سلطنتش را مديون كارداني وي مي داند تنها به اين سبب كه در صدد تغيير فرمانده گارد سلطنتي برآمده بود در باغ نگارستان (محل فعلي ساختمان وزارت فرهنگ و ارشاد - ديوار به ديوار بهارستان) خفه كردند، زيرا شاه سوگند خورده بود كه خونش را نريزد!.
    محمد شاه در آن روز از ترس بيماري وبا كه شيوع يافته بود و گرماي بي سابقه تهران، قصد رفتن به لواسان را داشت. ولي پيش از اين نقل مكان، به دليل بدگماني و ترس از نافرماني قائم مقام (احتمال كودتا) دستور بي جان ساختن وي را داده و سپس معلم سابق خود، عباس ايرواني معروف به حاجي ميرزا آقاسي را جانشينش كرده بود، كه برخي مورخان او را «بي مايه براي صدارت عظما» توصيف كرده اند.
    آن روز قائم مقام را كه به اوضاع كشور سر و سامان داده بود و در كتب تاريخ «مردي لايق» توصيف شده است از خانه اش در باغ لاله زار (خيابان لاله زار تهران) به باغ نگارستان بـرده بودند تا اعدام شود.
    همين قدرنشناسي ها، رواج سعايت و بدگماني مقامات نسبت به يكديگر، از عوامل عقب ماندگي ايران و رواج تملق و باعث سلطه قدرتهاي اروپايي بر سياستهاي دولت تهران در دوران قاجارها بشمار آورده شده است.






    پيام ترومن و نهرو به مصدق ـ اخطار دکتر مصدق به سازمان ملل ـ حمايت نظاميان از برنامه هاي مصدق ـ نگراني واشنگتن از تحرک مسکو

    هفتم تيرماه سال 1330، تهران كانون خبر بود؛ وزير امور خارجه وقت آمريكا اعلام كرده بود كه ترومن رئيس جمهوري اين كشور پيام ارسالي دكتر مصدق را خوانده و آمريكا در مسئله نفت مداخله نخواهد كرد. تنها انتظار دارد به همان گونه كه دكتر مصدق نوشته است، ايران برسر قول خود كه فروش نفت به مشتريان ادامه خواهد يافت استوار باشد. پانديت نهرو نخست وزير هند هم در اين روز به دكتر مصدق پيام فرستاده بود كه دولت هند تنها نگران وضعيت مصرف كنندگان جهاني نفت است.
    در همين روز در پي جا به جايي نيروهاي انگليسي در منطقه و نزديك شدن يك ناو جنگي انگليسي به آبادان، سرلشكر حسن ارفع و گروهي ديگر با دادن آگهي به روزنامه ها حمايت خود را از نخست وزير و برنامه هاي او اعلام كرده بودند.
    مهندس مهدي بازرگان نيز در اين روز در خوزستان بر صندلي «دريك» رئيس شركت نفت انگلستان (بي پي) كه از او خلع يد شده بود نشست و به اداره امور مربوط به نفت پرداخت. اواخر وقت اين روز دكتر مصدق در پيامي به سازمان ملل و اعضاي آن اخطار كرد كه فراموش نكنند ضعف جامعه ملل باعث جنگ جهاني دوم شد و اين درسي است كه بايد نگذارند حقوق ملي كشور ها نقض شود.
    در همين شب گزارش رسيد كه دولت شوروي با توجه به استقرار نيروهاي انگليسي در عراق ـ در نزديكي مرز ايران و ورود يك ناو انگليسي به شط العرب به چند واحد هوايي خود دستور جا به جايي داده است. اين گزارش دولت آمريكا را نگران ساخت و همين نگراني باعث شد كه بعدا از انگلستان بخواهد كه از فكر تعـ*رض نظامي به ايران منصرف شود و كاري نكند كه دولت مسكو بهانه براي مداخله در خاور ميانه به دست آورد. در آن زمان آمريكا درگير جنگ كره بود.






    راهپیمایی و تظاهرات مسالمت آمیز نوعی پیام گروهی و انتقال خواست، انتقاد، شکایت و ابراز نارضایتی است


    MG.jpg

    دکتر منوچهر گنجي
    28 ژوئن 1978 (هفتم تیرماه 1357 و سال انقلاب) به دعوت وزیر وقت آموزش و پرورش 27 روزنامه نگار و اندیشمند در تالار این وزارتخانه گردآمدند تا درباره مسئله روز [راهپیمایی ها و تظاهرات که تا آن زمان، متناوب و عمدتا مسالمت آمیز بود] بحث و اعلام نظر شود. ماحصل این مذاکرات 4 ساعته این بود که «راهپیمایی، اجتماعات و تظاهرات مسالمت آمیز و بی زیان» حکایت از مسائلی دارد و نوعی پیام گروهی و انتقال خواست، انتقاد، شکایت و ابراز نارضایتی است و اگر به پیام، خواست و انتظار آن گروه توجه فوری نشود، تظاهرات تدریجا به شورش و ... تبدیل و ممکن است که کل جامعه آسیب بیند. هنوز دیر نشده و ضروری است که شاه شخصا با نمایندگان ناراضیان ملاقات، مسائل و کاستی ها مطرح و خواستهای منطقی پذیرفته و زمان اجرای اصلاحات به صورت جدول زمانبندی صریحا اعلام شود. رادیو ـ تلویزیون دولتی باید به صورت شورایی اداره شود نه به مدیریت یک فرد و پخش اعلان های تجاری بايد حذف شود. تلویزیون دولتی با هدف تکامل مدنیّت باید مردم را آموزش دهد. در دنیای امروز، «میدیا» نقش اساسی در ایجاد ناآرامي و آشوب و نیز رفع آن و آماده کردن زمینه اجرای برنامه ها و سیاست ها دارد. تلویزیون دولتی تنها برای پخش فیلمهای هالیوودی نیست. در کشورهایی که نشر مطبوعات و تاسیس حزب نیاز به گرفتن پروانه از دولت دارد و هزاران مکافات و عبور از هفت خوان رستم، تظاهرات خیابانی مکرّر، و وسعت بیشتری دارد.
    مرور زمان نشان داد که به این توصیه هاي اساسی توجه نشد. همین وزیر [دکتر منوچهر گنجی موسس کمیته ایرانی حقوق بشر در سال 1967، رئیس پیشین دانشکده حقوق و وزیر در کابینه های هویدا، آموزگار و شریف امامی و اینک مقیم آمریکا] دو ماه و دو هفته بعد [در شهریورماه 1357] و پس از اعلام حکومت نظامی در تهران و رویداد خونین میدان ژاله، همان اندیشمندان و روزنامه نگاران را به جلسه دیگری در دفتر خود فراخواند که آنان در این اجتماع متفقا گفتند که به نظر می رسد دیگر دیر شده باشد. بیماری صعب العلاج (سرطان) حواس شاه را به خود مشغول داشته، اطرافیان واقعیت هارا آنگونه که هست اطلاع نمی دهند، نظر واشنگتن [که نگران کمونیست شدن دولت افغانستان است و رنجش از شاه به خاطر برسمیت شناختن فوری رژیم تازه کابل] این است که شاه بماند و ملی ـ مذهبی ها [بازرگان، سحابی ها، ملکی، صباغیان و ... ـ وابستگان به نهضت آزادی و جبهه ملی] دولت را به دست گیرند، انگلستان تمایل به روحانیون دارد و نمی خواهد که پان ایرانیست ها [فروهر و ...] که نظر به بحرین و ... دارند قدرت یابند و فرانسه می کوشد وضعیتی پیش آید که بدهی خود به ایران را پس ندهد و اصطلاحا بخورد. در این میان روسیه هم دل به حزب توده بسته که از نمد ناآرامی های ایران برای خود کلاهی بردوزد. شاه که می ترسد درصورت تکرار رویداد میدان ژاله، ایران تحریم و ذخایر ارزی 12 میلیارد دلاری آن در کشورهای دیگر بلوکه شود دستور خودداری از تیراندازی ـ جز در موارد سِلف دیفِنس به اویسی [فرماندار نظامی وقت] داده است. هیچکدام توجه به روانشناسی خاص ایرانیان ندارند. بنابراین، آینده ایران مبهم و غیر قابل پیش بینی است و نمی توان گفت که در این جوّ، سال تحصیلی پیش رو لغو و یا آغاز شود.
    سالروز کشته شدن 72 تن از برجستگان جمهوری اسلامی ايران ـ نظر فیلسوف آمریکایی


    beheshti2.jpg

    آيت الله بهشتي
    هفتم تير 1360 (28 ژوئن 1981) انفجار بمبي که در يک کيف دستي قرارداده شده بود مقر دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي در تهران (نزديك چهار راه سرچشمه ـ ساختمان پيشين دبستان دولتي سعدی) را ويران ساخت كه ضمن آن 72 تن از برجستگان نظام اسلامي جان باختند. این بمب در درجريان نشست مقامات حزب منفجر شده بود. آيت الله محمد حسینی بهشتي رئیس قوه قضایی و دبیر کل حزب، چهار عضو کابینه و 27 نماینده وقت مجلس ازجمله مقتولان این توطئه بودند. هاشمي رفسنجاني در اين انفجار آسيب نديد زیراکه اندکی پیش از انفجار برای انجام یک مکالمه تلفنی از اطاق مذاکرات خارج شده و در اطاق دیگر بود. روز پیش از این رویداد (ششم تیرماه) آيت الله سيدعلي حسيني خامنه اي (در آن زمان 42 ساله، حجت الاسلام، امام جمعه تهران و نماينده ولي فقيه در شوراي عالي دفاع) در مسجد ابوذر، نه چندان دور از ميدان راه آهن تهران بر اثر انفجار بمبي كه در يك دستگاه ضبط صوت قرار داده شده بود مجروح شده بود. دو ماه پس از رویداد هفتم تیرماه، سی ام آگست 1981 (هشتم شهریور) انفجاری دیگر در جلسه شورای امنیت کشور رویداد که ضمن آن محمدعلی رجایی رئیس جمهور و جواد باهنر نخست وزیر وقت جان سپردند. در رابـ ـطه با هر سه رویداد، مقامات جمهوری اسلامی ایران انگشت اتهام را به سوی سازمان مجاهدین خلق گرفتند. با توجه به انحلال حزب جمهوری اسلامی (متعاقب انفجار هفتم تیر) و تغییرات دیگر، شایعه ای هم به گوش خورد که اختلاف نظرهایی در میان مقامات ارشد وقت وجود داشت.
    دونالد دیویدسون (1917 ـ 2003) فیلسوف آمریکایی و استاد وقت دانشگاه کالیفرنیا (شاخه برکلی) همان زمان، وقوع این رویدادهای تهران را آغاز دوره ای نوین در نظام اسلامی ایران خوانده و گفته بود که با این رویدادها، گروههای سیـاس*ـی فعّال در انقلاب 1978 ـ 1979 ایران (سال 1357 هجری) و عمدا چپگراها حذف می شوند که طرد آنها از نوامبر 1979 (زمان تصرّف سفارت آمریکا) و با کناررفتن مهدی بازرگان آغاز شده است. وی پیش بینی کرده بود که انقلاب ایران در همان چارچوب حکومت فائقه ولی فقیه مراحل دیگری را طی خواهد کرد از جمله انتقال تدریجی اختیارات اجرایی، نخست به روحانیون شیعه، سپس به برجستگان سپاه پاسدار انقلاب (سپاه و بسیج) و آنگاه به یک و یا چند ژنرال انقلاب پیرو ولایت فقیه و مورد تایید این مرجع شیعه؛ درست به همانصورت که در انقلاب فرانسه مشاهده شد. وی همچنین پیش بینی کرده بود که نظام جمهوری اسلامی پس از درگذشت آیت الله خمینی و در طول زمان دچار برخي تضادهاي داخلی خواهد شد.





    انتقاد تند آیت الله خامنه ای در تیرماه 1394 از کسانی که با بزک رسانه ای می کوشند دشمنی و چهره خشن آمریکا را بپوشانند

    به گزارش خبرگزاری فارس، آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی ششم تیرماه 1394 در دیدار خانواده های شهداء حادثه هفتم تیر گفت: امروز کشور نیازمند عزم راسخ و شناخت دشمن و آمادگی برای مواجهه با دشمن در عرصه جنگ نرم اعم از عرصه های فرهنگ، سیاست و زندگی اجتماعی است و کسانی که تلاش دارند چهره هیولایی دشمن را با بزک کردن رسانه ای بپوشانند، مخالف مصالح ملت هستند. شناخت دشمن یکی از نیازهای اساسی امروز کشور است.
    به نوشته خبرگزاری فارس، رهبر انقلاب با هشدار درباره برخی تلاشها در بزک کردن تبلیغاتی و رسانه ای چهره دشمن به نمونه هایی از اقدامات تروریستی علیه ملت ایران، تنها در چند سال و در تیرماه اشاره کرد به این شرح:
    «حادثه 7 تیر 1360»، «بمباران شیمیایی سردشت در 7 تیر 1366»، «ترور آیت الله صدوقی در 11 تیر 1361» و «ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران در 12 تیر 1367».
    وی گفت که اینها نمونه هایی از اقدامات تروریستی آمریکا و یا عوامل آن بود و برخی معتقدند که باید این ایام تیرماه به عنوان «هفته حقوق بشر آمریکایی» نام گذاری شود.
    به گزارش فارس، آیت الله خامنه ای با تأکید مجدد بر ضرورت شناخت دشمن گفت: ملت باید با شناختِ عمق دشمنیِ دشمن برای مواجهه و مقابله در میادین جنگ نرم، از جمله عرصه های فرهنگی، سیـاس*ـی و اجتماعی آماده باشد.
    رهبر جمهوری اسلامی ایران با انتقاد از افرادی که سعی دارند چهره خشن آمریکا را توجیه کنند گفت: کسانی که می خواهند دشمنی خباثت آلود آمریکا و برخی دنباله روهای آن را با بزک تبلیغاتی و رسانه ای بپوشانند در واقع به ملت و کشور خــ ـیانـت می کنند.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا