11 تیر
در دنياي داستان نويسي
روزي که «همينگوي» خودکشي کرد
Ernest Hemingvay
دوم ژوئيه سال 1961 ارنست همينگوي Ernest Hemingvay داستان نگار بلند آوازه آمريکايي در خانه اش در منطقه كوهستاني كچوم واقع در ايالت «آيداهو» آن کشور با گلوله تفنگ شکاري خودکشي کرد. وي هنگام مرگ 62 ساله بود. همينگوي كه در 21 ژوئيه سال 1899 به دنيا آمده بود، در سال 1955 برنده جايزه نوبل درادبيات شده بود و به خاطر داستان «پير مرد و دريا» جايزه پوليتزر به دست آورده بود. همينگوي نويسنده داستانهاي «نيروي عاطفه»، «خورشيد هميشه مي درخشد»، «پير مرد و دريا»، «زنگها براي كه به صدا در مي آيند؟» و ... ظاهرا از فرارسيدن پيري، روزهاي سخت سالخوردگي و از كارافتادگي که در آستانه اش قرار گرفته بود نگران بود كه تحت تاثير همين ترس، سرانجام دست به خودكشي زد. پدر او هم در آغاز سالخوردگي خودكشي كرده بود. همينگوي مردي شجاع بود و در جريان جنگ جهاني اول كه در جبهه هاي اروپا خبرنگار نظامي بود خطرات متعدد از سر گذرانيده بود و از دو سانحه هوائي جان سالم به در بـرده بود. وي سالهاي سال در كوبا زندگي مي كرد و به اين كشور علاقه عاطفي خاص داشت. خانه همينگوي در كوبا به صورت موزه درآمده است.
در قلمرو رسانهها
روزنامه «هم ميهن» بارديگر توقيف موقت شد!: نامه دادستان وقت تهران ـ مطالب وکيل روزنامه ـ اظهارات رئيس دادگاه و ...
سعيد مرتضوي دادستان وقت
12 تيرماه 1386 (سوم جولای 2007) روزنامه هاي تهران، اسوشيتدپرس (خبرگزاري غير انتفاعي روزنامه هاي آمريكا)، شبكه تلويزيوني سي بي اس، سرويس هاي خبري بي.بي.سي، لس آنجلس تايمز و چند رسانه ديگر به طور غيرمنتظره خبر از توقيف مجدد روزنامه «هم ميهن» چاپ تهران دادند. اين روزنامه كه ناشر آن غلامحسين كرباسچي، سردبير كل آن محمد عطريانفر و سردبير اجرايي اش محمد قوچاني بود در دور تازه انتشار خود تنها 43 شماره منتشره كرده بود. اين روزنامه در سال 2000 (سال 1379 هجري) نيز توقيف موقت شده بود. پرونده توقيف موقّت سال 1379 چهارماه پيش از توقيف مجدد به صدور حكم رفع توقيف انجاميده بود و اين روزنامه دو ماه پيش از توقيف دوباره با تحريريه اي تازه كار خودرا آغاز كرده بود. كرباسچي شهردار اسبق تهران قبلا روزنامه همشهري را براي شهرداري پايتخت تاسيس كرده بود كه اينك از نظر تيراژ و آگهي، روزنامه رديف اول ايران است.
«هم ميهن» در عُمر كوتاه خود موفق شده بود كه مخاطبان فراوان جلب كند و خودرا به صدر روزنامه هاي غيردولتي و حرفه اي تهران برساند. [اصحاب نظر کرباسچي را مديري لايق توصيف کرده اند که راه امير کبير را دنبال مي کرده و ....].
مطالبي كه در زير مي آيد از شماره هاي 12 و 13 تيرماه 1386 روزنامه غير دولتي اعتماد چاپ تهران، و عكس ها از اسوشيتدپرس و بي بي سي نقل مي شود:
روزنامه اعتماد چنین گزارش کرده بود: "روزنامه «هم ميهن» به مديرمسوولي غلامحسين کرباسچي توقيف موقت شد. دادسراي تهران با ارسال نامه يي به کرباسچي اعلام کرد اين روزنامه ديگر اجازه انتشار ندارد. روزنامه هم ميهن در دوره جديد فعاليت خود 43 شماره منتشر کرده بود. سعيد مرتضوي دادستان تهران [دادستان وقت تهران] در نامه يي به صفّار هرندي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي [وزیر وقت که خود يک روزنامه نگار بنام است]، توقيف روزنامه «هم ميهن» و دلايل توقيف آن را اعلام کرده است [کرده بود]. متن نامه دادستان وقت تهران به اين شرح است (بود): احتراماً به استحضار مي رساند شعبه 1083 دادگاه عمومي جزايي تهران در تاريخ 29/11/1385 مبادرت به برگزاري جلسه محاکمه مدير مسوول روزنامه «هم ميهن» كرد. متعاقب آن، طي دادنامه شماره 261 مورخ 20/12/1385 نسبت به محکوميت مدير مسوول آن روزنامه اقدام و راي صادره در تاريخ 16/2/1386 مورد اعتراض وکيل متهم قرار گرفت. در تاريخ 11/4/1386 پرونده به اين دادسرا (دادسراي تهران) ارسال، که با ملاحظه صورتجلسه محاکمه علني و مجموع اوراق پرونده موارد زير به عنوان ايراد بين قانوني مشهود است:
1- از آقاي غلامحسين کرباسچي قبل از برگزاري جلسه علني محاکمه، هيچ گونه تأميني اخذ نشده و قرار تامين کيفري در رابـ ـطه با وکيل متهم صادر گرديده و وكيل متهم آن را امضا کرده است که اساساً صدور قرار تأمين کيفري براي وکيل مدافع به جاي متهم، خلاف قانون و موازين آيين دادرسي کيفري است.
2- مطابق اصل 168 قانون اساسي، جلسه محاکمه مطبوعاتي مي بايست در حضور اعضاي محترم هيات منصفه و به صورت علني باشد و مديرمسوول مطابق مسووليتي که در تبصره 4 و 7 ماده 9 قانون مطبوعات بر عهده شخص وي قرار گرفته، در حضور اعضاي هيات منصفه محاکمه گردد. در مانحن في اساساً مدير مسوول در جلسه محاکمه، حاضر نشده و عذر موجهي نيز اعلام نکرده و به رغم اين موضوع، دادگاه به جاي مديرمسوول که متهم پرونده است، وکيل وي را محاکمه و از وي بدون حضور متهم، آخرين دفاع نيز اخذ و پس از اعلام نيز هيات محترم منصفه مبادرت به محکوميت متهم به جزاي نقدي كرده است که مراتب محاکمه، و صدور راي به نحوي که در اعتراضيه اين دادستاني خطاب به دادگاه محترم تجديدنظر استان تهران آمده، خلاف موازين آمره قانون آيين دادرسي کيفري اقدام گرديده است لذا محاکمه به نحو مذکور فاقد رسميت قانوني و راي صادره نيز نافذ نيست. علي هذا با توجه به اصرار مدير مسوول روزنامه «هم ميهن» پس از رفع توقيف طي دادنامه مخدوش و غيرقطعي فوق، به ارتکاب جرايم مذکور در ماده 6 قانون مطبوعات به شرح پرونده هاي متشکله در دادسراي کارکنان دولت و رسانه ها، قرار توقيف موقت اين روزنامه تا زمان رسيدگي مجدد به پرونده هاي مذکور صادر و اعلام گرديد. بنا به مراتب فوق، مقرر است از ادامه انتشار اين روزنامه جلوگيري به عمل آيد.".
غلامحسين کرباسچي ناشر
روزنامه اعتماد پس از چاپ متن نامه دادستان وقت، چنين افزوده بود: "غلامحسين کرباسچي، مديرمسوول و صاحب امتياز روزنامه هم ميهن درباره توقيف روزنامه گفت دادسرا طي يک ابلاغيه کتبي به ما گفته که ديگر روزنامه منتشر نشود. گفته اند که مراحل دادرسي اشکال داشته است بنابراين روزنامه نبايد منتشر شود.".
كرباسچي [دبیرکل حزب کارگزاران] درباره اينکه آيا موارد جديدي به عنوان شکايت مطرح شده است، گفت: "شکايتي به ما ابلاغ نشده است، البته در حکم اشاره شده که بعد از توقيف هم مواردي به عنوان تخلّف وجود دارد که پرونده يي در اين باره تشکيل شده است.".
اعتماد نوشته بود:
"محمود عليزاده طباطبايي وکيل روزنامه «هم ميهن» پس از توقيف اين روزنامه درباره دلايل دادستاني تهران براي توقيف هم ميهن گفت؛ در خصوص قرار تامين طبق ماده 132 قانون آيين دادرسي کيفري، دادگاه به منظور دسترسي به متهم و حضور به موقع وي در موارد لزوم قرار صادر مي کند. در مورد اين پرونده دادگاه ضرورتي به صدور قرار [گرفتن وثیقه، التزام و ...] نديده است (با توجه به شخصيت اجتماعي كرباسچي كه احتمال فرار و تباني او نمي رفته).".
عليزاده طباطبايي با اشاره به صدور قرار التزام با شرط شرف براي مدير مسوول «هم ميهن» از سوي دادگاه اظهار داشت: "دادگاه تکليفي ندارد که حتماً قرار تامين صادر کند و دادگاه در مورد متهمي که احتمال تباني يا فرار وي وجود داشته باشد، قرار صادر مي کند.".
وکيل روزنامه «هم ميهن» در رابـ ـطه با ايراد دوم دادستاني تهران مبني بر عدم حضور مدير مسوول اين روزنامه در جلسه دادگاه اظهار داشت: "طبق ماده 181 قانون آيين دادرسي کيفري، هر گاه متهم بدون عذر در دادگاه حاضر نشود و وکيل او نيز حضور نيابد «دادگاه» مي تواند حکم جلب متهم را صادر کند.".
وي در ادامه با اشاره به روند رسيدگي به پرونده «هم ميهن» اظهار داشت که تشخيص لزوم يا عدم لزوم حضور متهم در جلسه، به صراحت قانون بر عهده «دادگاه» است (نه، دادسرا).
عليزاده طباطبايي همچنين با بيان اين که با صدور راي دادگاهِ رسيدگي کننده به پرونده روزنامه «هم ميهن»، توقيف اين روزنامه منتفي شد، نامه دادستاني تهران و موارد ذکر شده در اين نامه را داراي مبناي قانوني ندانست و اظهار داشت: "از قوانين موجود چنين استنباط نمي کنم که دادستاني (دادسرا) بتواند جلوي راي (حكم دادگاه) را بگيرد.".
«قوچاني» اشكش را پاك مي كند
عليزاده طباطبايي درباره بخشي از اين نامه که به پرونده هاي متشکّله در دادسراي کارکنان دولت اشاره داشت، گفت که تاکنون هيچ اخطاري براي وکيل و روزنامه نيامده است و ما از تشکيل پرونده و يا پرونده هاي تازه در دادسراي کارکنان دولت خبر نداريم و به فرض که پرونده يي هم وجود داشته باشد بايد سير رسيدگي آن طي شود. وي با بيان اينکه تا وقتي شکايت به ما اعلام نشده و ما از خود دفاع نکرده ايم و مرجع صالح قضايي در اين زمينه تصميم گيري نکرده، نمي تواند موضوع مستندي براي توقيف روزنامه باشد افزود که قانون مطبوعات موارد توقيف را اعلام کرده اما هيچ يک از آنها در اين مورد ديده نمي شود.
وي با اشاره به صدور حکم جزاي نقدي براي مدير مسوول روزنامه «هم ميهن» از سوي دادگاه، گفت: "ما نسبت به اين راي تجديد نظرخواهي کرديم و تا جايي که ما اطلاع داشتيم دادستاني اعتراض نکرده بود؛ البته من زمان ابلاغ راي به آنها را نمي دانم.".
روزنامه اعتماد ادامه داده بود: سيد حسين حسينيان رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران (قاضي محاكمه كننده مدير هم ميهن) درباره توقيف دوباره روزنامه هم ميهن از سوي دادسرا، گفت: "روند دادرسي و دادگاه هيچ اشکالي نداشته و پاسخ ايرادات به مراجع مافوق و دادگاه تجديدنظر اعلام مي شود.".
رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي با بيان اينکه روند دادرسي و دادگاه هيچ اشکالي نداشته افزود كه پاسخ ايرادات طي 15 بند تبظيم شده كه به مراجع مافوق و دادگاه تجديدنظر اعلام مي شود. وي گفت: ما منتظر رسيدگي دادگاه تجديدنظر مي مانيم.
بي.بي. سي. در گزارش خود توقيف «هم ميهن» را بي ارتباط با دو سه مطلب اخير اين روزنامه ندانسته بود، گرچه در نامه دادستاني به چنين مواردي اشاره نشده بود. به ظنّ «بي بي سي»، يكي از اين موارد تيتر و عكس «هم ميهن» درباره غلامحسين الهام است كه داراي مقام (مسئوليت) پنجم هم شده بود و مورد ديگر، درباره اشاره آيت الله جنتي به خواب يك راننده تاكسي بوده كه مادرش در خواب به او گفته كه برود و به احمدي نژاد راي بدهد. «بي بي سي» عكس هاي چاپ شده از اين دو مطلب را در سرويس هاي خود نقل كرده بود.
محمد قوچاني سردبير محمد قوچاني سردبير اجرايي «هم ميهن» و مهران كرمي معاونش غرق در اندوه (اسوشيتد پرس)
مريم شباني و مسيح علي نژاد دو نويسنده «هم ميهن» اشک ريزان
دو عکس و مطلبي که به ظن «بي بي سي» ممکن است بي ارتباط با توقيف موقت نباشند
ترور يازدهمين روزنامه نگار روس!
واريسوف
بيست و هشتم ژوئن 2005 «واريسوفVarisov» روزنامه نگار روس كه شهرت داشت كارشناس امور قفقاز است در داغستان هدف گلوله قرارگرفت و كشته شد و قتل او صداي اعتراض روزنامه نگاران را در گوشه و كنار جهان بلند كرد و انجمن هاي مختلف از جمله «كميته محافظت از روزنامه نگاران» قتل وارسيوف را محكوم كرده و درخواست اعلام انگيزه قتل و دستگري و مجازات عاملان آن شده است كه گفته اند كار باند تبهكاران سازمان يافته بوده است.
وي يازدهمين روزنامه نگار روس است كه از سال 2000 ، به همين صورت كشته شده اند. واريسوف اخيرا مقاله اي به قلم خود برضد تبه كاري، تبه كاران سازمان يافته و تروريسم نوشته بود و گفته بود كه تا تبه كاران سازمان يافته كه در پي فروپاشي شوروي از زمين سبز شده اند از ميان برداشته نشوند نمي توان به برقراري حكومت قانون و نظم در روسيه اميدوار بود.
وي در داخل اتومبيلش هدف گلوله هاي يك تفنگ خودكار قرار گرفته بود. واريسوف در نشريه «نووويه دلو» داراي يك صفحه تحليل سياسي بود كه خبرگزاري ها برخي اوقات مطالب آن را نقل و رسانه هاي ساير كشورها در صورت تمايل منتشر مي كردند.
کشته شدن دو فتو ژورنالیست در جریان تهیه عکس خبری ـ عشق به ثبت واقعیات (به روزنامه نگاری)
یازدهم ماه می 2014 بانو کامی لوپاژ Camille Lepage فتوژورنالیست فرانسوی (روزنامه نگاری که وضعیت و صحنه های رویدادهارا با دوربین می نویسد) در آفریقای مرکزی که از جریان جنگ داخلی این سرزمین عکس تهیه می کرد هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. وی که 28 ژانویه 1988 به دنیا آمده بود 26 ساله بود. روزنامه نگاری که این چنین جرأت بخود دهد و جان برکف بگذارد تا جهانیان صحنه های خشونت و نقص ها و ضعف هارا ببینند یک فدایی انسان و عاشق بشر است.
وی تحصیل در رشته فتوژورنالیسم (عکس خبری) را در دانشکده های فرانسه، انگلستان و هلند به پایان رسانده بود و عکس های او در روزنامه های معروفی همچون نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز، گاردین، لوموند، تایمز، سندی تایمز و روزنامه های آلمان و ... درج می شد. او قبلا از درگیری های جنوب سودان و چند منطقه دیگر عکس گرفته بود. شجاعت و علاقه مندی او تحسین بسیاری از انجمن های جهانی مطبوعات و یونسکو را برانگیخته بود.
طرز کار کامی (کامیلا) مشابه Chris Hondros فتوژورنالیست آمریکایی بود که 20 اپریل 2011 در جریان زد و خوردهای داخلی لیبی و در 41 سالگی کشته شد. لوپاژ بارها گفته بود که روش کار خود از «کریس» یاد گرفته و همه کتاب ها و بیشتر عکس های اورا نزد خود دارد و تا زنده بود باهم تلفنی و با ای ـ میل تماس داشتند.
کریس ِ یونانی تبار علاوه بر حضور در صحنه ها، در یک دانشگاه آمریکا فتوژورنالیسم تدریس می کرد. عکس های خبری او از زد و خوردهای تلعفر در عراق در سال 2005 معروف هستند. [تلعفر در شمال غربی عراق، یک شهر ترکمان نشین است. ترکمان نه ترکمن. ترکمانان تلعفر از اعقاب آق قیونلوها، قره قیونلوها و سلجوقیان هستند و با ترکمن های مغول تبار فرق دارند.].
کریس در سال 2003 از جنگ داخلی لیبریا، و درگیری های دهه گذشته کشمیر، توفان کاترینا، وضعیت افغانستان و ... عکس خبری گرفته بود که وارد کتاب های تاریخ هم شده اند. او نیز عاشق بیان حقایق با تصویر بود.
کامی (کامیلا) و چند عکس از عکس های او از کشتار انسان به دست انسان در آفریقا که نتیجه تقسیمات جغرافیایی این قاره توسط استعمارگران اروپایی بدون توجه به واقعیت های قومی است
کریس و دو عکسی که از یک کودک خون آلود در تلعفر (عراق) و جسد یک کشمیری قربانی زد و خوردهای این سرزمینِ زمانی بخشی از امپراتوری ایرانیان گرفته بود. زد و خوردهای کشمیرِ تقسیم شده بیش از 60 سال است که ادامه دارد
در دنياي داستان نويسي
روزي که «همينگوي» خودکشي کرد
دوم ژوئيه سال 1961 ارنست همينگوي Ernest Hemingvay داستان نگار بلند آوازه آمريکايي در خانه اش در منطقه كوهستاني كچوم واقع در ايالت «آيداهو» آن کشور با گلوله تفنگ شکاري خودکشي کرد. وي هنگام مرگ 62 ساله بود. همينگوي كه در 21 ژوئيه سال 1899 به دنيا آمده بود، در سال 1955 برنده جايزه نوبل درادبيات شده بود و به خاطر داستان «پير مرد و دريا» جايزه پوليتزر به دست آورده بود. همينگوي نويسنده داستانهاي «نيروي عاطفه»، «خورشيد هميشه مي درخشد»، «پير مرد و دريا»، «زنگها براي كه به صدا در مي آيند؟» و ... ظاهرا از فرارسيدن پيري، روزهاي سخت سالخوردگي و از كارافتادگي که در آستانه اش قرار گرفته بود نگران بود كه تحت تاثير همين ترس، سرانجام دست به خودكشي زد. پدر او هم در آغاز سالخوردگي خودكشي كرده بود. همينگوي مردي شجاع بود و در جريان جنگ جهاني اول كه در جبهه هاي اروپا خبرنگار نظامي بود خطرات متعدد از سر گذرانيده بود و از دو سانحه هوائي جان سالم به در بـرده بود. وي سالهاي سال در كوبا زندگي مي كرد و به اين كشور علاقه عاطفي خاص داشت. خانه همينگوي در كوبا به صورت موزه درآمده است.
در قلمرو رسانهها
روزنامه «هم ميهن» بارديگر توقيف موقت شد!: نامه دادستان وقت تهران ـ مطالب وکيل روزنامه ـ اظهارات رئيس دادگاه و ...
سعيد مرتضوي دادستان وقت
12 تيرماه 1386 (سوم جولای 2007) روزنامه هاي تهران، اسوشيتدپرس (خبرگزاري غير انتفاعي روزنامه هاي آمريكا)، شبكه تلويزيوني سي بي اس، سرويس هاي خبري بي.بي.سي، لس آنجلس تايمز و چند رسانه ديگر به طور غيرمنتظره خبر از توقيف مجدد روزنامه «هم ميهن» چاپ تهران دادند. اين روزنامه كه ناشر آن غلامحسين كرباسچي، سردبير كل آن محمد عطريانفر و سردبير اجرايي اش محمد قوچاني بود در دور تازه انتشار خود تنها 43 شماره منتشره كرده بود. اين روزنامه در سال 2000 (سال 1379 هجري) نيز توقيف موقت شده بود. پرونده توقيف موقّت سال 1379 چهارماه پيش از توقيف مجدد به صدور حكم رفع توقيف انجاميده بود و اين روزنامه دو ماه پيش از توقيف دوباره با تحريريه اي تازه كار خودرا آغاز كرده بود. كرباسچي شهردار اسبق تهران قبلا روزنامه همشهري را براي شهرداري پايتخت تاسيس كرده بود كه اينك از نظر تيراژ و آگهي، روزنامه رديف اول ايران است.
«هم ميهن» در عُمر كوتاه خود موفق شده بود كه مخاطبان فراوان جلب كند و خودرا به صدر روزنامه هاي غيردولتي و حرفه اي تهران برساند. [اصحاب نظر کرباسچي را مديري لايق توصيف کرده اند که راه امير کبير را دنبال مي کرده و ....].
مطالبي كه در زير مي آيد از شماره هاي 12 و 13 تيرماه 1386 روزنامه غير دولتي اعتماد چاپ تهران، و عكس ها از اسوشيتدپرس و بي بي سي نقل مي شود:
روزنامه اعتماد چنین گزارش کرده بود: "روزنامه «هم ميهن» به مديرمسوولي غلامحسين کرباسچي توقيف موقت شد. دادسراي تهران با ارسال نامه يي به کرباسچي اعلام کرد اين روزنامه ديگر اجازه انتشار ندارد. روزنامه هم ميهن در دوره جديد فعاليت خود 43 شماره منتشر کرده بود. سعيد مرتضوي دادستان تهران [دادستان وقت تهران] در نامه يي به صفّار هرندي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي [وزیر وقت که خود يک روزنامه نگار بنام است]، توقيف روزنامه «هم ميهن» و دلايل توقيف آن را اعلام کرده است [کرده بود]. متن نامه دادستان وقت تهران به اين شرح است (بود): احتراماً به استحضار مي رساند شعبه 1083 دادگاه عمومي جزايي تهران در تاريخ 29/11/1385 مبادرت به برگزاري جلسه محاکمه مدير مسوول روزنامه «هم ميهن» كرد. متعاقب آن، طي دادنامه شماره 261 مورخ 20/12/1385 نسبت به محکوميت مدير مسوول آن روزنامه اقدام و راي صادره در تاريخ 16/2/1386 مورد اعتراض وکيل متهم قرار گرفت. در تاريخ 11/4/1386 پرونده به اين دادسرا (دادسراي تهران) ارسال، که با ملاحظه صورتجلسه محاکمه علني و مجموع اوراق پرونده موارد زير به عنوان ايراد بين قانوني مشهود است:
1- از آقاي غلامحسين کرباسچي قبل از برگزاري جلسه علني محاکمه، هيچ گونه تأميني اخذ نشده و قرار تامين کيفري در رابـ ـطه با وکيل متهم صادر گرديده و وكيل متهم آن را امضا کرده است که اساساً صدور قرار تأمين کيفري براي وکيل مدافع به جاي متهم، خلاف قانون و موازين آيين دادرسي کيفري است.
2- مطابق اصل 168 قانون اساسي، جلسه محاکمه مطبوعاتي مي بايست در حضور اعضاي محترم هيات منصفه و به صورت علني باشد و مديرمسوول مطابق مسووليتي که در تبصره 4 و 7 ماده 9 قانون مطبوعات بر عهده شخص وي قرار گرفته، در حضور اعضاي هيات منصفه محاکمه گردد. در مانحن في اساساً مدير مسوول در جلسه محاکمه، حاضر نشده و عذر موجهي نيز اعلام نکرده و به رغم اين موضوع، دادگاه به جاي مديرمسوول که متهم پرونده است، وکيل وي را محاکمه و از وي بدون حضور متهم، آخرين دفاع نيز اخذ و پس از اعلام نيز هيات محترم منصفه مبادرت به محکوميت متهم به جزاي نقدي كرده است که مراتب محاکمه، و صدور راي به نحوي که در اعتراضيه اين دادستاني خطاب به دادگاه محترم تجديدنظر استان تهران آمده، خلاف موازين آمره قانون آيين دادرسي کيفري اقدام گرديده است لذا محاکمه به نحو مذکور فاقد رسميت قانوني و راي صادره نيز نافذ نيست. علي هذا با توجه به اصرار مدير مسوول روزنامه «هم ميهن» پس از رفع توقيف طي دادنامه مخدوش و غيرقطعي فوق، به ارتکاب جرايم مذکور در ماده 6 قانون مطبوعات به شرح پرونده هاي متشکله در دادسراي کارکنان دولت و رسانه ها، قرار توقيف موقت اين روزنامه تا زمان رسيدگي مجدد به پرونده هاي مذکور صادر و اعلام گرديد. بنا به مراتب فوق، مقرر است از ادامه انتشار اين روزنامه جلوگيري به عمل آيد.".
روزنامه اعتماد پس از چاپ متن نامه دادستان وقت، چنين افزوده بود: "غلامحسين کرباسچي، مديرمسوول و صاحب امتياز روزنامه هم ميهن درباره توقيف روزنامه گفت دادسرا طي يک ابلاغيه کتبي به ما گفته که ديگر روزنامه منتشر نشود. گفته اند که مراحل دادرسي اشکال داشته است بنابراين روزنامه نبايد منتشر شود.".
كرباسچي [دبیرکل حزب کارگزاران] درباره اينکه آيا موارد جديدي به عنوان شکايت مطرح شده است، گفت: "شکايتي به ما ابلاغ نشده است، البته در حکم اشاره شده که بعد از توقيف هم مواردي به عنوان تخلّف وجود دارد که پرونده يي در اين باره تشکيل شده است.".
اعتماد نوشته بود:
"محمود عليزاده طباطبايي وکيل روزنامه «هم ميهن» پس از توقيف اين روزنامه درباره دلايل دادستاني تهران براي توقيف هم ميهن گفت؛ در خصوص قرار تامين طبق ماده 132 قانون آيين دادرسي کيفري، دادگاه به منظور دسترسي به متهم و حضور به موقع وي در موارد لزوم قرار صادر مي کند. در مورد اين پرونده دادگاه ضرورتي به صدور قرار [گرفتن وثیقه، التزام و ...] نديده است (با توجه به شخصيت اجتماعي كرباسچي كه احتمال فرار و تباني او نمي رفته).".
عليزاده طباطبايي با اشاره به صدور قرار التزام با شرط شرف براي مدير مسوول «هم ميهن» از سوي دادگاه اظهار داشت: "دادگاه تکليفي ندارد که حتماً قرار تامين صادر کند و دادگاه در مورد متهمي که احتمال تباني يا فرار وي وجود داشته باشد، قرار صادر مي کند.".
وکيل روزنامه «هم ميهن» در رابـ ـطه با ايراد دوم دادستاني تهران مبني بر عدم حضور مدير مسوول اين روزنامه در جلسه دادگاه اظهار داشت: "طبق ماده 181 قانون آيين دادرسي کيفري، هر گاه متهم بدون عذر در دادگاه حاضر نشود و وکيل او نيز حضور نيابد «دادگاه» مي تواند حکم جلب متهم را صادر کند.".
وي در ادامه با اشاره به روند رسيدگي به پرونده «هم ميهن» اظهار داشت که تشخيص لزوم يا عدم لزوم حضور متهم در جلسه، به صراحت قانون بر عهده «دادگاه» است (نه، دادسرا).
عليزاده طباطبايي همچنين با بيان اين که با صدور راي دادگاهِ رسيدگي کننده به پرونده روزنامه «هم ميهن»، توقيف اين روزنامه منتفي شد، نامه دادستاني تهران و موارد ذکر شده در اين نامه را داراي مبناي قانوني ندانست و اظهار داشت: "از قوانين موجود چنين استنباط نمي کنم که دادستاني (دادسرا) بتواند جلوي راي (حكم دادگاه) را بگيرد.".
عليزاده طباطبايي درباره بخشي از اين نامه که به پرونده هاي متشکّله در دادسراي کارکنان دولت اشاره داشت، گفت که تاکنون هيچ اخطاري براي وکيل و روزنامه نيامده است و ما از تشکيل پرونده و يا پرونده هاي تازه در دادسراي کارکنان دولت خبر نداريم و به فرض که پرونده يي هم وجود داشته باشد بايد سير رسيدگي آن طي شود. وي با بيان اينکه تا وقتي شکايت به ما اعلام نشده و ما از خود دفاع نکرده ايم و مرجع صالح قضايي در اين زمينه تصميم گيري نکرده، نمي تواند موضوع مستندي براي توقيف روزنامه باشد افزود که قانون مطبوعات موارد توقيف را اعلام کرده اما هيچ يک از آنها در اين مورد ديده نمي شود.
وي با اشاره به صدور حکم جزاي نقدي براي مدير مسوول روزنامه «هم ميهن» از سوي دادگاه، گفت: "ما نسبت به اين راي تجديد نظرخواهي کرديم و تا جايي که ما اطلاع داشتيم دادستاني اعتراض نکرده بود؛ البته من زمان ابلاغ راي به آنها را نمي دانم.".
روزنامه اعتماد ادامه داده بود: سيد حسين حسينيان رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي تهران (قاضي محاكمه كننده مدير هم ميهن) درباره توقيف دوباره روزنامه هم ميهن از سوي دادسرا، گفت: "روند دادرسي و دادگاه هيچ اشکالي نداشته و پاسخ ايرادات به مراجع مافوق و دادگاه تجديدنظر اعلام مي شود.".
رئيس شعبه 1083 دادگاه عمومي با بيان اينکه روند دادرسي و دادگاه هيچ اشکالي نداشته افزود كه پاسخ ايرادات طي 15 بند تبظيم شده كه به مراجع مافوق و دادگاه تجديدنظر اعلام مي شود. وي گفت: ما منتظر رسيدگي دادگاه تجديدنظر مي مانيم.
بي.بي. سي. در گزارش خود توقيف «هم ميهن» را بي ارتباط با دو سه مطلب اخير اين روزنامه ندانسته بود، گرچه در نامه دادستاني به چنين مواردي اشاره نشده بود. به ظنّ «بي بي سي»، يكي از اين موارد تيتر و عكس «هم ميهن» درباره غلامحسين الهام است كه داراي مقام (مسئوليت) پنجم هم شده بود و مورد ديگر، درباره اشاره آيت الله جنتي به خواب يك راننده تاكسي بوده كه مادرش در خواب به او گفته كه برود و به احمدي نژاد راي بدهد. «بي بي سي» عكس هاي چاپ شده از اين دو مطلب را در سرويس هاي خود نقل كرده بود.
ترور يازدهمين روزنامه نگار روس!
بيست و هشتم ژوئن 2005 «واريسوفVarisov» روزنامه نگار روس كه شهرت داشت كارشناس امور قفقاز است در داغستان هدف گلوله قرارگرفت و كشته شد و قتل او صداي اعتراض روزنامه نگاران را در گوشه و كنار جهان بلند كرد و انجمن هاي مختلف از جمله «كميته محافظت از روزنامه نگاران» قتل وارسيوف را محكوم كرده و درخواست اعلام انگيزه قتل و دستگري و مجازات عاملان آن شده است كه گفته اند كار باند تبهكاران سازمان يافته بوده است.
وي يازدهمين روزنامه نگار روس است كه از سال 2000 ، به همين صورت كشته شده اند. واريسوف اخيرا مقاله اي به قلم خود برضد تبه كاري، تبه كاران سازمان يافته و تروريسم نوشته بود و گفته بود كه تا تبه كاران سازمان يافته كه در پي فروپاشي شوروي از زمين سبز شده اند از ميان برداشته نشوند نمي توان به برقراري حكومت قانون و نظم در روسيه اميدوار بود.
وي در داخل اتومبيلش هدف گلوله هاي يك تفنگ خودكار قرار گرفته بود. واريسوف در نشريه «نووويه دلو» داراي يك صفحه تحليل سياسي بود كه خبرگزاري ها برخي اوقات مطالب آن را نقل و رسانه هاي ساير كشورها در صورت تمايل منتشر مي كردند.
کشته شدن دو فتو ژورنالیست در جریان تهیه عکس خبری ـ عشق به ثبت واقعیات (به روزنامه نگاری)
یازدهم ماه می 2014 بانو کامی لوپاژ Camille Lepage فتوژورنالیست فرانسوی (روزنامه نگاری که وضعیت و صحنه های رویدادهارا با دوربین می نویسد) در آفریقای مرکزی که از جریان جنگ داخلی این سرزمین عکس تهیه می کرد هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. وی که 28 ژانویه 1988 به دنیا آمده بود 26 ساله بود. روزنامه نگاری که این چنین جرأت بخود دهد و جان برکف بگذارد تا جهانیان صحنه های خشونت و نقص ها و ضعف هارا ببینند یک فدایی انسان و عاشق بشر است.
وی تحصیل در رشته فتوژورنالیسم (عکس خبری) را در دانشکده های فرانسه، انگلستان و هلند به پایان رسانده بود و عکس های او در روزنامه های معروفی همچون نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز، گاردین، لوموند، تایمز، سندی تایمز و روزنامه های آلمان و ... درج می شد. او قبلا از درگیری های جنوب سودان و چند منطقه دیگر عکس گرفته بود. شجاعت و علاقه مندی او تحسین بسیاری از انجمن های جهانی مطبوعات و یونسکو را برانگیخته بود.
طرز کار کامی (کامیلا) مشابه Chris Hondros فتوژورنالیست آمریکایی بود که 20 اپریل 2011 در جریان زد و خوردهای داخلی لیبی و در 41 سالگی کشته شد. لوپاژ بارها گفته بود که روش کار خود از «کریس» یاد گرفته و همه کتاب ها و بیشتر عکس های اورا نزد خود دارد و تا زنده بود باهم تلفنی و با ای ـ میل تماس داشتند.
کریس ِ یونانی تبار علاوه بر حضور در صحنه ها، در یک دانشگاه آمریکا فتوژورنالیسم تدریس می کرد. عکس های خبری او از زد و خوردهای تلعفر در عراق در سال 2005 معروف هستند. [تلعفر در شمال غربی عراق، یک شهر ترکمان نشین است. ترکمان نه ترکمن. ترکمانان تلعفر از اعقاب آق قیونلوها، قره قیونلوها و سلجوقیان هستند و با ترکمن های مغول تبار فرق دارند.].
کریس در سال 2003 از جنگ داخلی لیبریا، و درگیری های دهه گذشته کشمیر، توفان کاترینا، وضعیت افغانستان و ... عکس خبری گرفته بود که وارد کتاب های تاریخ هم شده اند. او نیز عاشق بیان حقایق با تصویر بود.
دانلود رمان های عاشقانه
دانلود رمان و کتاب های جدید