23 خرداد
در دنياي داستان نويسي
زادروز دو بانوي انگليسي داستان نگار
Fanny Burney
امروز زادروز دو بانوي داستان نگار است.
- بانو فرانسيس برني (فانيFanny Burney) داستان نگار انگليسي در سال 1752 به دنيا آمد و معروفترين داستانهاي او «اوليناEvelina»، «سسيلياCecilia» و «آواره» هستند. او كه 88 سال عمر كرد، داستانهايش را به صورت خاطرات افراد (خيالي) مي نوشت.
- بانو دورتي سايرز داستان نگار ديگر كه او هم انگليسي بود در 1893 به دنيا آمد و 64 سال عمر كرد. وي كه روزنامه نگاري هم مي كرد در كتاب خاطراتش نوشته است: به زبان داستان هرچه آن چه را كه نمي شود به زبان خبر نوشت مي توان بيان كرد. هدف يكي است؛ آگاهي دادن و تاثير مثبت گذاشتن.
زادروز «توماس مان» داستان نگار، رساله نويس، مقاله نگار، مفسّر و منتقد فرهنگي ـ اجتماعي بنام آلماني ـ تعبير جرم به «فساد فرهنگي»
Thomas Mann(عکس از مجله لايف)
ششم ژوئن زادروز «توماس مانThomas Mann» داستان نگار، رساله نويس، مقاله نگار، مفسّر و منتقد فرهنگي ـ اجتماعي بنام آلماني است كه در 1875 در لوبک Lubeck به دنيا آمد و 80 سال عمر كرد و 12 آگوست سال 1955 در زوريخ درگذشت. «مان» کار نوشتن را از مجله نويسي آغازکرد. وي که پدرش بازرگان غلّه و زماني از نمايندگان شوراي شهر بود در رساله اي تحت عنوان «سه دهه» كه در 1947 انتشار يافت اعتراف كرد كه افكار نيچه و شوپنهاور در نوشتن داستانهاي او تاثيرگذار بودند.
مان اشخاص داستانهاي خودرا از ميان بورژواها (طبقه توانگر و مرفه) انتخاب كرده كه دچار برخورد عقيدتي و تضاد رواني با گذشته و حال و هنر و ادبيات بودند. «مان» كار داستان نگاري را با نوشتن داستانهاي كوتاه آغاز كرد و در آنها بود كه قدرت قلم و ابعاد تخيّل خود را آشگار ساخت. مان بر اين باور بود كه هنرمند بايد از جامعه و واقعيت هاي آن الهام بگيرد و واقعيات زندگي و احساس و عاطفه به هر صورت و در هر قالب كه عرضه و متجلي شوند هنر بشمار مي آيند. وي پس از دريافت جايزه نوبل سال 1929 در ادبيات مورد خشم هيتلر قرار گرفت و چند سال بعد که حزب ناسيونال سوسياليست (نازي) قدرت را تماما به دست گرفت از آلمان به سويس مهاجرت کرد و به نوشتن ادامه داد. [طبق برخي نوشته ها، وي در سويس بود که حزب نازي برنده انتخابات آلمان شد و پسر او که وي نيز نويسنده بود در نامه اي برايش نوشت که به مصلحت است فعلا به آلمان بازنگردد.].
داستان «بودنبروكسBuddenbrooks» او برنده جايزه نوبل شده بود كه هيتلر محتواي آن را نمي پسنديد. اين داستان در حقيقت شرح سه نسل از خانواده خود او بود. مان که در جواني سلطنت طلب و خواهان برتري آلمان و نيز از حاميان ورود آلمان به جنگ در سال 1914 به پشتيباني اتريش بود بعدا متمايل به سوسياليسم و کمونيسم شد و به همين دليل هيتلر نمي توانست با افکار او سازش داشته باشد.
مان «فساد فرهنگي» يک جامعه را (از بسط دروغ تا عادي شدن دزدي و چاپلوسي و جعل و تزوير) بدترين عوامل انحطاط و بدبختي و ناامني آن جامعه دانسته است که درمانش دشوار خواهد بود، مگر با يک انقلاب فرهنگي خشونت آميز. «مان» هرگونه تخلف، ارتکاب جرم و تعـ*رض به حقوق فرد و جامعه را نتيجه ضعف و نقص آموزش عمومي (مدارس و رسانه ها) و معتقدات ديني مجرم و متخلف مي دانسته و به همين دليل بر همه آنها نام «فساد فرهنگي» گذارده بود. وي جامعه اي را متمدن و پيشرفته مي داند که در آن کمتر جرم و تخلف ديده شود و توصيه کرده است که دولتها بکوشند تا سطح اخلاقيات اتباع خودرا بالاببرند، و با تاکيد گفته است که مجازات مجرم و متخلف کافي نيست و «علت» با تنبيه و مجازات «معلول» از ميان برداشته نمي شود.
مقالات (نظرات) توماس مان و نقدهاي اجتماعي ـ فرهنگي او اخيرا در کتابي در 58 فصل جداگانه جمع آوري و طبقه بندي شده است. وي در طول 58 سال عمر نويسندگي خود (از سال 1996 تا 1954) جمعا 59 کتاب تاليف کرد که به بيشتر زبانها ترجمه شده اند. وي مدتي از عمر خودرا هم در ايالات متحده بسر بُرد.
پشت جلد بيوگرافي توماس مان
در قلمرو رسانهها
روزنامه های آمریکا سِکشِن اخبار اقتصادی خودرا به یک صفحه کاهش دادند ـ نتیجه ای که شش دهه پیش یک خبرنگار تازه کار ایرانی به آن رسیده بود
در جریان کار تطبیق روزنامه های چاپی با عصر اینترنت و آنلاین ها و نیاز مخاطبان قرن 21، بیشتر روزنامه های آمریکا از ژوئن 2009 (جز در روزهایی که به حد کافی اعلان تجاری و یا خبر پولی داشته باشند) سِکشِن اخبار اقتصادی (لایی B) خودرا که معمولا در چهار و یا هشت صفحه منتشر می شد به یک صفحه که چهل تا شصت درصد آن را هم آگهی پُر می کند کاهش داده اند. [خبرهای پولی عبارتند از اطلاعیه های روابط عمومی سازمانهای دولتی و موسسات که هدف تبلیغ و زمینه سازی داشته باشند و حسابداری روزنامه برای موسسه خبردهنده قبض صادر می کند.].
نظر سنجی های وقت از مخاطبان آمریکایی روزنامه ها نشان داده بود که درصد مخاطبان سِکشِن (لایی) اقتصادی (بیزنس) از 38 درصد در دهه 1990 به کمتر از هفت درصد در یک سال گذشته (8/4 درصد در پنج ماه سال 2009) کاهش یافته بود. این مخاطبان در پاسخ به پرسش «تلفن سِنتر» های بنگاههای حرفه ای سنجش نظرات گفته بودند که مطالب و اخبار «بیزنس سکشن» عموما برپایه منافع اقتصادی منبع خبر و مصاحبه شونده بوده و باعث گمراهی آنان شده و تحت تاثیر همین اخبار و نظرات بود که پس انداز خودرا در خرید سهام و مستغلات و ... از دست داده و لذا چشم دیدن چنین مطالبی را ندارند.
طبق گزارش های منتشره، درصد بینندگان شبکه تلویزیونی سی ـ ان بی سی (ان بی سی اقتصادی) نیز به همین دلیل کاهش یافته است زیرا که در پی چند سقوط بورس ها و ... در آن سال، مخاطبان اعتماد خودرا به درستی و بی طرفانه بودن اخبار اقتصادی ازدست داده بودند که به جای رفتن خبرنگار به صحنه و تحقیق عینی، عمدتا اینترنتی و تلفنی تهیه می شدند!. رسانه های آمریکا که به دلیل یکنواخت بودن مطالب (اصطلاحا رونوشت برابر با اصل) مورد انتقاد مخاطبان قرارگرفته بودند؛ خبرنگاران را در اتاق خبر از کاپی کردن اخبار اینترنتی ـ ايميلي و دريافتي هاي فاکسي منع کرده و این کاررا در اختیار نویسندگان ستادی (نشسته) هر میز قرار داده و به خبرنگاران اخطارکرده اند که باید تنها در محل (حوزه کار خود) در جستجوی خبر باشند و تنظیم خبر باید کامل و همه جانبه باشد و برای مخاطب جای سئوال باقی نگذارد. بايد سابقه (بَک گراوند) نويسي شده باشد.
نتیجه ای را که بنگاههای سنجش افکار آمریکا در سال 2009 به دست آورده بودند؛ نگارنده این مطلب (نوشیروان کیهانی زاده) در سال 1957 (سال 1336 هجری خورشیدی) پس از یک سال خبرنگار اقتصادی روزنامه اطلاعات بودن به دست آورده بود و آن را در جلسه هفتگی شورای نویسنگان این روزنامه در امرداد 1336 مطرح ساخته و از این میز (ميز اقتصادي روزنامه) کنار رفته و پس از مدتی دستیار سردبیر بودن، خبرنگار ميز شهری (اصطلاحا؛ حوادث) آن روزنامه شده بود که در این سمت تماس او با مردم بود نه مقامات و اصحاب پول و سوداگران. اظهارات و یافت های وی در آن جلسه (امرداد 1356) که در دفتر شورا ضبط است درست همین حقایقی بود که آمریکاییان (پس از گذشت بيش از نیم قرن) به آن پی بـرده بودند. در آن زمان «حمید مشهور» منشی جلسات شورای نویسندگان روزنامه اطلاعات بود. «کیهانی زاده» در طول یک سال عضویت در میز اقتصادی روزنامه اطلاعات (که دبیر آن دکتر مهدی بهره مند ـ بعدا از مؤسسان روزنامه آیندگان بود) به چند ابتکار جالب دست زده بود از جمله مراجعه روزانه به اداره ثبت شرکتها (به مدیریت مهدی نراقی) و رونوشت کردن ثبت شرکتها و تغییرات آنها در آن روز و سپس تماس تلفنی با مدیرانشان و کسب جزئیات [که عموما اطلاعات نادرست می دادند و گزافه گویی می کردند] و سپس انتشار آنها. در آن زمان شهر تهران بمانند همه شهرهای دنیا دارای دفتر راهنمای تلفن بود که یک مرجع (رفرنس) است و در قفسه هر کتابخانه عمومی موجود. با مراجعه به 118 نمی توان این کاررا کرد زیرا که اصحاب شرکتها دارای تلفن های متعدد و در آدرس های مختلف هستند و در ایران، کارمند 118 [که گویا در دست یک مؤسسه بازرگانی و غیر دولتی است] بدون داشتن آدرس فرد، تلفن اورا نمی دهد (کاری برخلاف اطلاعات تلفن در کشورهای دیگر که همه تلفنهای فرد را که علنی باشند و به نام او درج شده باشند می دهند. اگر یک فرد نخواهد تلفنش را بدهند آن را غیر رجیستر = درج نشده اعلام می دارد). یک ابتکار دیگر کیهانی زاده در آن زمان، دنبال کردن مزایده و مناقصه های دولتی بود (که در روزنامه رسمی کشور اعلان می شدند) و دنبال کردن قضیه تا واقعی (نه صوری) انجام شوند و بدون ضرورت چیزی خریده و فروخته نشود و کشف سوء استفاده ها، و نیز تعقیب انتصابات دولتی و تحقیق درباره آنها که پارتی بازی صورت نگرفته و فردِ زیر استانداردِ شرایط انتخاب نشده باشد و .... روزنامه نگار چشم و گوش و نتیجتا زبان مردم، پاسدار قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور و نگهبان فرهنگ و اخلاقیات ملت است. اینها تکالیف او هستند و غیر قابل اِهمال و عبور از آنها و اگر نتواند به این تکالیف عمل کند باید از آن پیشه کنار برود
در دنياي داستان نويسي
زادروز دو بانوي انگليسي داستان نگار
Fanny Burney
امروز زادروز دو بانوي داستان نگار است.
- بانو فرانسيس برني (فانيFanny Burney) داستان نگار انگليسي در سال 1752 به دنيا آمد و معروفترين داستانهاي او «اوليناEvelina»، «سسيلياCecilia» و «آواره» هستند. او كه 88 سال عمر كرد، داستانهايش را به صورت خاطرات افراد (خيالي) مي نوشت.
- بانو دورتي سايرز داستان نگار ديگر كه او هم انگليسي بود در 1893 به دنيا آمد و 64 سال عمر كرد. وي كه روزنامه نگاري هم مي كرد در كتاب خاطراتش نوشته است: به زبان داستان هرچه آن چه را كه نمي شود به زبان خبر نوشت مي توان بيان كرد. هدف يكي است؛ آگاهي دادن و تاثير مثبت گذاشتن.
زادروز «توماس مان» داستان نگار، رساله نويس، مقاله نگار، مفسّر و منتقد فرهنگي ـ اجتماعي بنام آلماني ـ تعبير جرم به «فساد فرهنگي»
Thomas Mann(عکس از مجله لايف)
ششم ژوئن زادروز «توماس مانThomas Mann» داستان نگار، رساله نويس، مقاله نگار، مفسّر و منتقد فرهنگي ـ اجتماعي بنام آلماني است كه در 1875 در لوبک Lubeck به دنيا آمد و 80 سال عمر كرد و 12 آگوست سال 1955 در زوريخ درگذشت. «مان» کار نوشتن را از مجله نويسي آغازکرد. وي که پدرش بازرگان غلّه و زماني از نمايندگان شوراي شهر بود در رساله اي تحت عنوان «سه دهه» كه در 1947 انتشار يافت اعتراف كرد كه افكار نيچه و شوپنهاور در نوشتن داستانهاي او تاثيرگذار بودند.
مان اشخاص داستانهاي خودرا از ميان بورژواها (طبقه توانگر و مرفه) انتخاب كرده كه دچار برخورد عقيدتي و تضاد رواني با گذشته و حال و هنر و ادبيات بودند. «مان» كار داستان نگاري را با نوشتن داستانهاي كوتاه آغاز كرد و در آنها بود كه قدرت قلم و ابعاد تخيّل خود را آشگار ساخت. مان بر اين باور بود كه هنرمند بايد از جامعه و واقعيت هاي آن الهام بگيرد و واقعيات زندگي و احساس و عاطفه به هر صورت و در هر قالب كه عرضه و متجلي شوند هنر بشمار مي آيند. وي پس از دريافت جايزه نوبل سال 1929 در ادبيات مورد خشم هيتلر قرار گرفت و چند سال بعد که حزب ناسيونال سوسياليست (نازي) قدرت را تماما به دست گرفت از آلمان به سويس مهاجرت کرد و به نوشتن ادامه داد. [طبق برخي نوشته ها، وي در سويس بود که حزب نازي برنده انتخابات آلمان شد و پسر او که وي نيز نويسنده بود در نامه اي برايش نوشت که به مصلحت است فعلا به آلمان بازنگردد.].
داستان «بودنبروكسBuddenbrooks» او برنده جايزه نوبل شده بود كه هيتلر محتواي آن را نمي پسنديد. اين داستان در حقيقت شرح سه نسل از خانواده خود او بود. مان که در جواني سلطنت طلب و خواهان برتري آلمان و نيز از حاميان ورود آلمان به جنگ در سال 1914 به پشتيباني اتريش بود بعدا متمايل به سوسياليسم و کمونيسم شد و به همين دليل هيتلر نمي توانست با افکار او سازش داشته باشد.
مان «فساد فرهنگي» يک جامعه را (از بسط دروغ تا عادي شدن دزدي و چاپلوسي و جعل و تزوير) بدترين عوامل انحطاط و بدبختي و ناامني آن جامعه دانسته است که درمانش دشوار خواهد بود، مگر با يک انقلاب فرهنگي خشونت آميز. «مان» هرگونه تخلف، ارتکاب جرم و تعـ*رض به حقوق فرد و جامعه را نتيجه ضعف و نقص آموزش عمومي (مدارس و رسانه ها) و معتقدات ديني مجرم و متخلف مي دانسته و به همين دليل بر همه آنها نام «فساد فرهنگي» گذارده بود. وي جامعه اي را متمدن و پيشرفته مي داند که در آن کمتر جرم و تخلف ديده شود و توصيه کرده است که دولتها بکوشند تا سطح اخلاقيات اتباع خودرا بالاببرند، و با تاکيد گفته است که مجازات مجرم و متخلف کافي نيست و «علت» با تنبيه و مجازات «معلول» از ميان برداشته نمي شود.
مقالات (نظرات) توماس مان و نقدهاي اجتماعي ـ فرهنگي او اخيرا در کتابي در 58 فصل جداگانه جمع آوري و طبقه بندي شده است. وي در طول 58 سال عمر نويسندگي خود (از سال 1996 تا 1954) جمعا 59 کتاب تاليف کرد که به بيشتر زبانها ترجمه شده اند. وي مدتي از عمر خودرا هم در ايالات متحده بسر بُرد.
در قلمرو رسانهها
روزنامه های آمریکا سِکشِن اخبار اقتصادی خودرا به یک صفحه کاهش دادند ـ نتیجه ای که شش دهه پیش یک خبرنگار تازه کار ایرانی به آن رسیده بود
در جریان کار تطبیق روزنامه های چاپی با عصر اینترنت و آنلاین ها و نیاز مخاطبان قرن 21، بیشتر روزنامه های آمریکا از ژوئن 2009 (جز در روزهایی که به حد کافی اعلان تجاری و یا خبر پولی داشته باشند) سِکشِن اخبار اقتصادی (لایی B) خودرا که معمولا در چهار و یا هشت صفحه منتشر می شد به یک صفحه که چهل تا شصت درصد آن را هم آگهی پُر می کند کاهش داده اند. [خبرهای پولی عبارتند از اطلاعیه های روابط عمومی سازمانهای دولتی و موسسات که هدف تبلیغ و زمینه سازی داشته باشند و حسابداری روزنامه برای موسسه خبردهنده قبض صادر می کند.].
نظر سنجی های وقت از مخاطبان آمریکایی روزنامه ها نشان داده بود که درصد مخاطبان سِکشِن (لایی) اقتصادی (بیزنس) از 38 درصد در دهه 1990 به کمتر از هفت درصد در یک سال گذشته (8/4 درصد در پنج ماه سال 2009) کاهش یافته بود. این مخاطبان در پاسخ به پرسش «تلفن سِنتر» های بنگاههای حرفه ای سنجش نظرات گفته بودند که مطالب و اخبار «بیزنس سکشن» عموما برپایه منافع اقتصادی منبع خبر و مصاحبه شونده بوده و باعث گمراهی آنان شده و تحت تاثیر همین اخبار و نظرات بود که پس انداز خودرا در خرید سهام و مستغلات و ... از دست داده و لذا چشم دیدن چنین مطالبی را ندارند.
طبق گزارش های منتشره، درصد بینندگان شبکه تلویزیونی سی ـ ان بی سی (ان بی سی اقتصادی) نیز به همین دلیل کاهش یافته است زیرا که در پی چند سقوط بورس ها و ... در آن سال، مخاطبان اعتماد خودرا به درستی و بی طرفانه بودن اخبار اقتصادی ازدست داده بودند که به جای رفتن خبرنگار به صحنه و تحقیق عینی، عمدتا اینترنتی و تلفنی تهیه می شدند!. رسانه های آمریکا که به دلیل یکنواخت بودن مطالب (اصطلاحا رونوشت برابر با اصل) مورد انتقاد مخاطبان قرارگرفته بودند؛ خبرنگاران را در اتاق خبر از کاپی کردن اخبار اینترنتی ـ ايميلي و دريافتي هاي فاکسي منع کرده و این کاررا در اختیار نویسندگان ستادی (نشسته) هر میز قرار داده و به خبرنگاران اخطارکرده اند که باید تنها در محل (حوزه کار خود) در جستجوی خبر باشند و تنظیم خبر باید کامل و همه جانبه باشد و برای مخاطب جای سئوال باقی نگذارد. بايد سابقه (بَک گراوند) نويسي شده باشد.
نتیجه ای را که بنگاههای سنجش افکار آمریکا در سال 2009 به دست آورده بودند؛ نگارنده این مطلب (نوشیروان کیهانی زاده) در سال 1957 (سال 1336 هجری خورشیدی) پس از یک سال خبرنگار اقتصادی روزنامه اطلاعات بودن به دست آورده بود و آن را در جلسه هفتگی شورای نویسنگان این روزنامه در امرداد 1336 مطرح ساخته و از این میز (ميز اقتصادي روزنامه) کنار رفته و پس از مدتی دستیار سردبیر بودن، خبرنگار ميز شهری (اصطلاحا؛ حوادث) آن روزنامه شده بود که در این سمت تماس او با مردم بود نه مقامات و اصحاب پول و سوداگران. اظهارات و یافت های وی در آن جلسه (امرداد 1356) که در دفتر شورا ضبط است درست همین حقایقی بود که آمریکاییان (پس از گذشت بيش از نیم قرن) به آن پی بـرده بودند. در آن زمان «حمید مشهور» منشی جلسات شورای نویسندگان روزنامه اطلاعات بود. «کیهانی زاده» در طول یک سال عضویت در میز اقتصادی روزنامه اطلاعات (که دبیر آن دکتر مهدی بهره مند ـ بعدا از مؤسسان روزنامه آیندگان بود) به چند ابتکار جالب دست زده بود از جمله مراجعه روزانه به اداره ثبت شرکتها (به مدیریت مهدی نراقی) و رونوشت کردن ثبت شرکتها و تغییرات آنها در آن روز و سپس تماس تلفنی با مدیرانشان و کسب جزئیات [که عموما اطلاعات نادرست می دادند و گزافه گویی می کردند] و سپس انتشار آنها. در آن زمان شهر تهران بمانند همه شهرهای دنیا دارای دفتر راهنمای تلفن بود که یک مرجع (رفرنس) است و در قفسه هر کتابخانه عمومی موجود. با مراجعه به 118 نمی توان این کاررا کرد زیرا که اصحاب شرکتها دارای تلفن های متعدد و در آدرس های مختلف هستند و در ایران، کارمند 118 [که گویا در دست یک مؤسسه بازرگانی و غیر دولتی است] بدون داشتن آدرس فرد، تلفن اورا نمی دهد (کاری برخلاف اطلاعات تلفن در کشورهای دیگر که همه تلفنهای فرد را که علنی باشند و به نام او درج شده باشند می دهند. اگر یک فرد نخواهد تلفنش را بدهند آن را غیر رجیستر = درج نشده اعلام می دارد). یک ابتکار دیگر کیهانی زاده در آن زمان، دنبال کردن مزایده و مناقصه های دولتی بود (که در روزنامه رسمی کشور اعلان می شدند) و دنبال کردن قضیه تا واقعی (نه صوری) انجام شوند و بدون ضرورت چیزی خریده و فروخته نشود و کشف سوء استفاده ها، و نیز تعقیب انتصابات دولتی و تحقیق درباره آنها که پارتی بازی صورت نگرفته و فردِ زیر استانداردِ شرایط انتخاب نشده باشد و .... روزنامه نگار چشم و گوش و نتیجتا زبان مردم، پاسدار قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور و نگهبان فرهنگ و اخلاقیات ملت است. اینها تکالیف او هستند و غیر قابل اِهمال و عبور از آنها و اگر نتواند به این تکالیف عمل کند باید از آن پیشه کنار برود
دانلود رمان و کتاب های جدید