•○●|تقویم تاریخی|●○•

وضعیت
موضوع بسته شده است.

...zαнrα...*

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/16
ارسالی ها
3,488
امتیاز واکنش
30,283
امتیاز
913
محل سکونت
تبــــ❤️ـــریز
23 خرداد

در دنياي داستان نويسي


زادروز دو بانوي انگليسي داستان نگار


0613fanny.jpg

Fanny Burney
امروز زادروز دو بانوي داستان نگار است.
- بانو فرانسيس برني (فانيFanny Burney) داستان نگار انگليسي در سال 1752 به دنيا آمد و معروفترين داستانهاي او «اوليناEvelina»، «سسيلياCecilia» و «آواره» هستند. او كه 88 سال عمر كرد، داستانهايش را به صورت خاطرات افراد (خيالي) مي نوشت.
- بانو دورتي سايرز داستان نگار ديگر كه او هم انگليسي بود در 1893 به دنيا آمد و 64 سال عمر كرد. وي كه روزنامه نگاري هم مي كرد در كتاب خاطراتش نوشته است: به زبان داستان هرچه آن چه را كه نمي شود به زبان خبر نوشت مي توان بيان كرد. هدف يكي است؛ آگاهي دادن و تاثير مثبت گذاشتن.
زادروز «توماس مان» داستان نگار، رساله نويس، مقاله نگار، مفسّر و منتقد فرهنگي ـ اجتماعي بنام آلماني ـ تعبير جرم به «فساد فرهنگي»


thomas-man-life.jpg

Thomas Mann(عکس از مجله لايف)
ششم ژوئن زادروز «توماس مانThomas Mann» داستان نگار، رساله نويس، مقاله نگار، مفسّر و منتقد فرهنگي ـ اجتماعي بنام آلماني است كه در 1875 در لوبک Lubeck به دنيا آمد و 80 سال عمر كرد و 12 آگوست سال 1955 در زوريخ درگذشت. «مان» کار نوشتن را از مجله نويسي آغازکرد. وي که پدرش بازرگان غلّه و زماني از نمايندگان شوراي شهر بود در رساله اي تحت عنوان «سه دهه» كه در 1947 انتشار يافت اعتراف كرد كه افكار نيچه و شوپنهاور در نوشتن داستانهاي او تاثيرگذار بودند.
مان اشخاص داستانهاي خودرا از ميان بورژواها (طبقه توانگر و مرفه) انتخاب كرده كه دچار برخورد عقيدتي و تضاد رواني با گذشته و حال و هنر و ادبيات بودند. «مان» كار داستان نگاري را با نوشتن داستانهاي كوتاه آغاز كرد و در آنها بود كه قدرت قلم و ابعاد تخيّل خود را آشگار ساخت. مان بر اين باور بود كه هنرمند بايد از جامعه و واقعيت هاي آن الهام بگيرد و واقعيات زندگي و احساس و عاطفه به هر صورت و در هر قالب كه عرضه و متجلي شوند هنر بشمار مي آيند. وي پس از دريافت جايزه نوبل سال 1929 در ادبيات مورد خشم هيتلر قرار گرفت و چند سال بعد که حزب ناسيونال سوسياليست (نازي) قدرت را تماما به دست گرفت از آلمان به سويس مهاجرت کرد و به نوشتن ادامه داد. [طبق برخي نوشته ها، وي در سويس بود که حزب نازي برنده انتخابات آلمان شد و پسر او که وي نيز نويسنده بود در نامه اي برايش نوشت که به مصلحت است فعلا به آلمان بازنگردد.].
داستان «بودنبروكسBuddenbrooks» او برنده جايزه نوبل شده بود كه هيتلر محتواي آن را نمي پسنديد. اين داستان در حقيقت شرح سه نسل از خانواده خود او بود. مان که در جواني سلطنت طلب و خواهان برتري آلمان و نيز از حاميان ورود آلمان به جنگ در سال 1914 به پشتيباني اتريش بود بعدا متمايل به سوسياليسم و کمونيسم شد و به همين دليل هيتلر نمي توانست با افکار او سازش داشته باشد.
مان «فساد فرهنگي» يک جامعه را (از بسط دروغ تا عادي شدن دزدي و چاپلوسي و جعل و تزوير) بدترين عوامل انحطاط و بدبختي و ناامني آن جامعه دانسته است که درمانش دشوار خواهد بود، مگر با يک انقلاب فرهنگي خشونت آميز. «مان» هرگونه تخلف، ارتکاب جرم و تعـ*رض به حقوق فرد و جامعه را نتيجه ضعف و نقص آموزش عمومي (مدارس و رسانه ها) و معتقدات ديني مجرم و متخلف مي دانسته و به همين دليل بر همه آنها نام «فساد فرهنگي» گذارده بود. وي جامعه اي را متمدن و پيشرفته مي داند که در آن کمتر جرم و تخلف ديده شود و توصيه کرده است که دولتها بکوشند تا سطح اخلاقيات اتباع خودرا بالاببرند، و با تاکيد گفته است که مجازات مجرم و متخلف کافي نيست و «علت» با تنبيه و مجازات «معلول» از ميان برداشته نمي شود.
مقالات (نظرات) توماس مان و نقدهاي اجتماعي ـ فرهنگي او اخيرا در کتابي در 58 فصل جداگانه جمع آوري و طبقه بندي شده است. وي در طول 58 سال عمر نويسندگي خود (از سال 1996 تا 1954) جمعا 59 کتاب تاليف کرد که به بيشتر زبانها ترجمه شده اند. وي مدتي از عمر خودرا هم در ايالات متحده بسر بُرد.
thomas-mannbio.jpg
پشت جلد بيوگرافي توماس مان










در قلمرو رسانه‌ها



روزنامه های آمریکا سِکشِن اخبار اقتصادی خودرا به یک صفحه کاهش دادند ـ نتیجه ای که شش دهه پیش یک خبرنگار تازه کار ایرانی به آن رسیده بود


nushi-1957-ed.jpg


در جریان کار تطبیق روزنامه های چاپی با عصر اینترنت و آنلاین ها و نیاز مخاطبان قرن 21، بیشتر روزنامه های آمریکا از ژوئن 2009 (جز در روزهایی که به حد کافی اعلان تجاری و یا خبر پولی داشته باشند) سِکشِن اخبار اقتصادی (لایی B) خودرا که معمولا در چهار و یا هشت صفحه منتشر می شد به یک صفحه که چهل تا شصت درصد آن را هم آگهی پُر می کند کاهش داده اند. [خبرهای پولی عبارتند از اطلاعیه های روابط عمومی سازمانهای دولتی و موسسات که هدف تبلیغ و زمینه سازی داشته باشند و حسابداری روزنامه برای موسسه خبردهنده قبض صادر می کند.].
نظر سنجی های وقت از مخاطبان آمریکایی روزنامه ها نشان داده بود که درصد مخاطبان سِکشِن (لایی) اقتصادی (بیزنس) از 38 درصد در دهه 1990 به کمتر از هفت درصد در یک سال گذشته (8/4 درصد در پنج ماه سال 2009) کاهش یافته بود. این مخاطبان در پاسخ به پرسش «تلفن سِنتر» های بنگاههای حرفه ای سنجش نظرات گفته بودند که مطالب و اخبار «بیزنس سکشن» عموما برپایه منافع اقتصادی منبع خبر و مصاحبه شونده بوده و باعث گمراهی آنان شده و تحت تاثیر همین اخبار و نظرات بود که پس انداز خودرا در خرید سهام و مستغلات و ... از دست داده و لذا چشم دیدن چنین مطالبی را ندارند.
طبق گزارش های منتشره، درصد بینندگان شبکه تلویزیونی سی ـ ان بی سی (ان بی سی اقتصادی) نیز به همین دلیل کاهش یافته است زیرا که در پی چند سقوط بورس ها و ... در آن سال، مخاطبان اعتماد خودرا به درستی و بی طرفانه بودن اخبار اقتصادی ازدست داده بودند که به جای رفتن خبرنگار به صحنه و تحقیق عینی، عمدتا اینترنتی و تلفنی تهیه می شدند!. رسانه های آمریکا که به دلیل یکنواخت بودن مطالب (اصطلاحا رونوشت برابر با اصل) مورد انتقاد مخاطبان قرارگرفته بودند؛ خبرنگاران را در اتاق خبر از کاپی کردن اخبار اینترنتی ـ ايميلي و دريافتي هاي فاکسي منع کرده و این کاررا در اختیار نویسندگان ستادی (نشسته) هر میز قرار داده و به خبرنگاران اخطارکرده اند که باید تنها در محل (حوزه کار خود) در جستجوی خبر باشند و تنظیم خبر باید کامل و همه جانبه باشد و برای مخاطب جای سئوال باقی نگذارد. بايد سابقه (بَک گراوند) نويسي شده باشد.
نتیجه ای را که بنگاههای سنجش افکار آمریکا در سال 2009 به دست آورده بودند؛ نگارنده این مطلب (نوشیروان کیهانی زاده) در سال 1957 (سال 1336 هجری خورشیدی) پس از یک سال خبرنگار اقتصادی روزنامه اطلاعات بودن به دست آورده بود و آن را در جلسه هفتگی شورای نویسنگان این روزنامه در امرداد 1336 مطرح ساخته و از این میز (ميز اقتصادي روزنامه) کنار رفته و پس از مدتی دستیار سردبیر بودن، خبرنگار ميز شهری (اصطلاحا؛ حوادث) آن روزنامه شده بود که در این سمت تماس او با مردم بود نه مقامات و اصحاب پول و سوداگران. اظهارات و یافت های وی در آن جلسه (امرداد 1356) که در دفتر شورا ضبط است درست همین حقایقی بود که آمریکاییان (پس از گذشت بيش از نیم قرن) به آن پی بـرده بودند. در آن زمان «حمید مشهور» منشی جلسات شورای نویسندگان روزنامه اطلاعات بود. «کیهانی زاده» در طول یک سال عضویت در میز اقتصادی روزنامه اطلاعات (که دبیر آن دکتر مهدی بهره مند ـ بعدا از مؤسسان روزنامه آیندگان بود) به چند ابتکار جالب دست زده بود از جمله مراجعه روزانه به اداره ثبت شرکتها (به مدیریت مهدی نراقی) و رونوشت کردن ثبت شرکتها و تغییرات آنها در آن روز و سپس تماس تلفنی با مدیرانشان و کسب جزئیات [که عموما اطلاعات نادرست می دادند و گزافه گویی می کردند] و سپس انتشار آنها. در آن زمان شهر تهران بمانند همه شهرهای دنیا دارای دفتر راهنمای تلفن بود که یک مرجع (رفرنس) است و در قفسه هر کتابخانه عمومی موجود. با مراجعه به 118 نمی توان این کاررا کرد زیرا که اصحاب شرکتها دارای تلفن های متعدد و در آدرس های مختلف هستند و در ایران، کارمند 118 [که گویا در دست یک مؤسسه بازرگانی و غیر دولتی است] بدون داشتن آدرس فرد، تلفن اورا نمی دهد (کاری برخلاف اطلاعات تلفن در کشورهای دیگر که همه تلفنهای فرد را که علنی باشند و به نام او درج شده باشند می دهند. اگر یک فرد نخواهد تلفنش را بدهند آن را غیر رجیستر = درج نشده اعلام می دارد). یک ابتکار دیگر کیهانی زاده در آن زمان، دنبال کردن مزایده و مناقصه های دولتی بود (که در روزنامه رسمی کشور اعلان می شدند) و دنبال کردن قضیه تا واقعی (نه صوری) انجام شوند و بدون ضرورت چیزی خریده و فروخته نشود و کشف سوء استفاده ها، و نیز تعقیب انتصابات دولتی و تحقیق درباره آنها که پارتی بازی صورت نگرفته و فردِ زیر استانداردِ شرایط انتخاب نشده باشد و .... روزنامه نگار چشم و گوش و نتیجتا زبان مردم، پاسدار قانون اساسی و قوانین موضوعه کشور و نگهبان فرهنگ و اخلاقیات ملت است. اینها تکالیف او هستند و غیر قابل اِهمال و عبور از آنها و اگر نتواند به این تکالیف عمل کند باید از آن پیشه کنار برود
 
  • پیشنهادات
  • ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    23 خرداد

    ساير ملل

    يكي شدن دستگاههاي تبليغات دولتي آمريكا - صداي آمريکا

    13 ژوئن سال 1942 دولت آمريكا همه دفاتر تبليغاتي خود از جمله اداره آمار و حقايق، اداره اخبار، و دفتر گزارشهاي دولتي را در هم ادغام و سازمان اطلاعات و تبليغات جنگ (O.W.I) را به وجود آورد. اين سازمان از سال 1945 به وزارت امور خارجه آمريكا منتقل و امور تبليغات خارجي آمريكا از جمله امور صداي آمريكا را به دست گرفت (و عملا بازوي روابط عمومي اين كشور شد).
    «صداي آمريكا» اختيار پخش برنامه در داخل اين كشوررا ندارد و امواج آن برون مرزي است.

    يک افشا گري نيويورك تايمز در باره جنگ عراق و واکنش ديده بان جهاني حقوق بشر

    «نيويورك تايمز» در سالگرد انتشار اسناد وزارت دفاع آمريكا درباره جنگ ويتنام كه در ژوئن 1971 صورت گرفته بود، به قلم اريك اشميت و داگلاس جل به افشاگري تازه اي دست زد و 12 ژوئن 2004 نوشت كه به سبب اطلاعات ضعيف و نادرست، در نخستين روزهاي جنگ با عراق كه 19 مارس 2003 آغاز شد هواپيماهاي امريكايي با موشك كروز و بمب هوشمند پريسيژن براي كشتن صدام، عزت ابراهيم (مرد شماره 2 عراق) و ژنرال عبداللطيف (رئيس سازمان امنيت عراق ) دست به پنجاه حمله زده بودند كه ضمن اين حملات جمعي غير نظامي كشته شدند و اين سه تن (در آن زمان) زنده ماندند.
    نيويورك تايمز كه اين اطلاعات را از منابع وزارت دفاع آمريكا به دست آورده نوشته بود كه در يك مورد، مترجم سازمان اطلاعاتي «سيا» مستقر در شمال عراق (منطقه كُرد نشين) واژه «منزل» به معناي خانه و محل سكونت را «بانكر» به معناي پناهگاه زير زميني ترجمه كرده بود و در نتيجه «يک هدف عوضي» مورد حمله قرار گرفت.
    اين روزنامه در گزارش بسيار مفصل خود اضافه كرده بود اينك (ژوئن 2004) و 15 ماه پس از آغاز جنگ عراق، معلوم شده است اطلاعاتي را كه عراقي ها ـ به ويژه عراقي هاي فراري و پناهنده مي دادند يا از پايه نادرست و دروغين بود و يا دقّت زياد نداشت. همين اطلاعات نادرست در مورد خوابگاه صدام سبب شد كه جورج بوش آغاز حمله را جلو اندازد و از بمب هايي استفاده كند كه تا اعماق پناهگاههاي زير زميني فرو مي روند و آنها را منفجر مي سازند.
    «ديده بان جهاني حقوق بشر» كه با اين افشاگري و نيز از طريق منابع ديگر، متوجه تلفات سنگين غير نظاميان عراقي از آن 50 حمله هوايي بي ثمر شده بود در اين زمينه از دولت آمريكا توضيح خواسته بود.






    جرّاح بي سواد در قرن 21!


    0613mamit.jpg
    Mamitu Gashe

    نيكلاس كريستف روزنامه نگار آمريكايي كه براي يافتن مطلب به كشورهاي ديگر سفر مي كند در مقاله اي كه در شماره 12 ژوئن 2005 نيويورك تايمز انتشار يافته نوشته بود: در شهر آديس آبابا با زني 55 ساله به نام «ماميتو گاشه» آشنا شدم و با او مصاحبه كردم كه سواد خواندن و نوشتن نداشت ولي ماهر ترين جرّاح بيمارستان شهر بشمار مي رفت و تخصص او عمدتا در عمل فيستولا بوده است.
    كريستف نوشته بود: شهرت جهاني «گاشه» در عمل جراحي به قدري زياد است كه از سراسر جهان جرّاحان مربوط براي ملاقات با او و اطلاع از طرز كارش به آديس آبابا مي شتابند.
    بانو «گاشه» به كريستف گفته بود كه در يك روستاي دور افتاده كشور اتيوپي به دنيا آمده، رنگ مدرسه را نديده، در 16 سالگي حامله شده، هنگام زاييمان به فيستولا مبتلا شده، بعدا براي درمان به آديس آبابا آمده و پس از درمان در همان بيمارستان استخدام شده ، در اطاق عمل كار كرده و جراح شده است!.








    برخي ديگر از رويدادهاي 13 ژوئن




    • 1777: لافايت، شاهزاده فرانسوي وارد آمريكا (بندر چارلستون در كاروليناي جنوبي) شد تا استقلال طلبان مهاجر نشين ها را آموزش نظامي دهد و براي ادامه جنگ با انگلستان آماده سازد. استقلال طلبان مهاجر نشينان با كمكهاي نظامي فرانسه بود كه بر انگلستان فائق آمدند. فرانسه با انگلستان دشمني ديرين و رقابت مستعمراتي داشت.


    • 1871: يك توفان دريايي اقيانوس اطلس (هوريكين) 300 نفر را در منطقه «لابرادور» كانادا كشت. لابرادور كه امروزه 28 هزار تن جمعيت دارد در آن زمان نفوس كمي داشت. توفانهاي دريايي اقيانوس اطلس از ماه ژوئن (ماه جاري) فعال مي شوند و هم اكنون يكي از آنها كه در كارائيب فعال شده به سوي فلوريداي آمريكا پيش مي آيد.


    • 1934: در «ونيز» نخستين ملاقات هيتلر با موسوليني صورت گرفت كه بعدا به اتحاد دو كشور ناسيونال سوسياليست انجاميد.


    • 1944: نخستين موشك «V-1» آلمان معروف به بمب پرنده بر انگلستان فرود آمد.


    • 1952: يك جت ميگ ـ 15 شوروي يك هواپيماي اكتشافي ارتش سوئد را كه به خواست آمريكا به آبهاي استونيا نزديك شده بود سرنگون ساخت و هواپيماي ديگر را كه براي يافتن هواپيماي اول به پرواز درآمده بود در آسمان منهدم ساخت. پس از فروپاشي شوروي، استوني به عضويت ناتو درآمده است!.


    • 1982: خالد پادشاه كشور سعودي در 70 سالگي درگذشت و فهد برجايش نشست كه او نيز در اوت 2005 درگذشت و عيدالله جايش را گرفت.


    • 1995: ژاك شيراك رئيس جمهوري فرانسه (رئيس جمهوري وقت) اعلام داشت كه بدون توجه به قراردادهاي موجود، آزمايشهاي هسته اي را از سر خواهد گرفت تا بتوان سلاحهاي اتمي فرانسه را نوسازي كرد. وي گفت كه مصالح ملي فرانسه تجديد اين آزمايشها را كه تنها در پلينزي فرانسه (واقع در اقيانوس آرام) انجام مي شود ايجاب مي كند زيرا كه دنيا هنوز محيطي امن نيست.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    24 خرداد


    ايران

    رسميت يافتن ترويج آيين مانوي در چين

    امپراتور وقت چين از دودمان «تانگ» 14 ژوئن سال 732 ميلادي طي صدور فرماني ترويج آيين مانوي را كه ايران زادگاه و گهواره آن بوده در قلمرو چين بلامانع اعلام داشت. پيروان اين آيين در سال 705 چنين درخواستي را داده بودند كه به سبب وقوع كودتا در چين و بركناري ملكه اين كشور، كار رسيدگي آن به تعويق افتاده بود.
    «ماني» انديشمند بزرگ در نيمه قرن سوم ميلادي آموزش و اندرزهاي خود را در ايرانزمين مطرح ساخت كه از ايران تا اروپا گسترش يافت و بعدا آيين رسمي قوم اويغور هم قرار گرفت و از اين طريق تا چين و خاور دور بسط يافت.






    زماني که ژنرال رضاخان پهلوي وزير جنگ بود دكتر مصدق وزير امورخارجه شد

    مشيرالدوله رئيس الوزراء وقت 24 خرداد 1302 دكتر محمد مصدق را به عنوان وزير امورخارجه ايران به مجلس معرفي كرد. در اين كابينه ژنرال رضاخان پهلوي كه دو سال بعد شاه شد وزير جنگ و سردارِ سپه بود.
    دكتر مصدق بيش از چهار ماه در اين سمت باقي نماند. وي ذاتا نمايندگي مردم درمجلس را بر وزارت و سمت اجرايي ترجيح مي داد.
    reza-khan-gen.jpg
    پهلوي يکم زماني که سرتيپ و وزير جنگ بود


    آغاز بکار نخستين دوره آموزش روزنامه نگاري در ايران ـ چگونگی امتحان مسابقه و آموزش

    نخستين دوره آموزش روزنامه نگاري در ايران 14 ژوئن 1956 (24خرداد 1335) با استفاده از استادان داخلي و خارجي در ساختمان مؤسسه مطبوعاتي اطلاعات (تهران - ابتداي خيابان خيام) آغاز به كار كرد. مدیریت وقت موسسه اطلاعات برگزاری امتحان انتخاب دانشجو براي اين دوره آموزشي را به دانشکده حقوق و علوم سیـاس*ـی دانشگاه تهران سپرده بود. مواد امتحان كتبي عبارت بود از معلومات عمومی، هوش و نيز سنجش استعداد (تِست آمریکایی که تا آن زمان در ایران سابقه نداشت). امتحان شفاهی (مصاحبه) برای تشخیص داشتن قيافه جذّاب و برخورد اجتماعي متناسب بود. شرایط داوطلبان باید مطابق استاندارد بین المللی دانشجويان رشته روزنامه نگاری می بود. در کشورهای صنعتی (اصطلاحا؛ پیشرفته) تنها رشته تحصیلی که اصطلاحا کنکور ورودی دارد «رورنامه نگاری» است؛ نه برای انتخاب شماری کم از میان انبوه داوطلب بلکه برای برگزیدن افراد مستعد این حرفه. پذيرفته شدن در امتحان استعداد و هوش، پيش شرط ورود به رشته هاي روزنامه نگاري در دانشگاههای این ممالک است، زیرا که روزنامه نگاري يک ديسيپلين صد درصد آکادميک نيست، و براي توليد يک روزنامه نگار موفق؛ استعداد، معلومات عمومي، هوش سرشار، بنيه جسمانی و علاقه مندي فراوان به این پیشه لازم حتمی است. «روزنامه نگاری» حرفه ای تجربی است و بنابراین، بدون داشتن استعداد لازم و تنها با شرکت در کلاس درس نمی توان روزنامه نگار شد به همانگونه که نمی توان از کلاس درس شاعر، سوارکار و چترباز بیرون آمد. در آن سال از میان صدها داوطلب، تنها سیزده نفرشان شایسته ورود به دوره آموزشی تشخیص داده شده بودند که پس از گذشت 58 سال هنوز چهارنفر از آنان به کار قلم سرگرم اند. روش کار نخستین دوره آموزش روزنامه نگاری ایران بسيار مدرن بود؛ به اين ترتيب که دانشجويان در ساعات صبح در تحريريه روزنامه کارآموزی مي کردند و با خبرنگاران به دنبال خبر می رفتند و عصرها و شبها در کلاس به درس مدرّسان گوش فرا مي دادند.
    غلامحسين صالحيار (متوفي)، ر. اعتمادي، نوشيروان كيهاني زاده (ناشر روزنامک و مؤلف تاریخ آنلاین ایرانیان)، هوشنگ پورشريعتي (متوفي)، محسن ميرزايي، همايون فروزان، يوسف خوشرو، محمدعلي مقدس زاده، دكتر مستوفي، منوچهر صمصامي و ... از جمله فارغ التحصيلان اين دوره بودند.
    class-journalism-5.jpg
    عكسي از دانشجويان نخستين دوره آموزش روزنامه نگاري ايران كه در تيرماه 1335 برداشته شده است


    Journalism-ettelaat-exam1956.jpg
    اين تصوير بخشي از شرکت کنندگان در مسابقه ورودي نخستين دوره آموزش روزنامه نگاري ايران را در 12 خرداد 1335نشان مي دهد


    اهمیت حیاتی روزنامه نگار حرفه ای ـ دلایل شهرت جهانی آمریکا از زبان نخستین دبیر سندیکای روزنامه نگاران ایران

    24 خرداد 1345 هجري خورشيدي (14 ژوئن 1966) و در مراسمی به مناسبت دهمین سالروز آغاز بکار نخستین دوره آموزش روزنامه نگاری در ایران، مسعود برزین نخستین دبیر انتخابی سندیکای روزنامه نگاران ایران ضمن تشریح اهمیت حیاتی روزنامه نگار حرفه ای به معنای واقعی کلمه برای جامعه ملی و جامعه جهانی (بشریت)، از تجربه خود مثالی آورد و گفت: "در بهار سال 1332 (1953 میلادی) مستقیما از دکتر مصدق که با او دیدار داشتم، و دو سال بعد از آن شخصا از نهرو [رهبر وقت هند] که باهم گفت و شنود داشتیم شنیدم که گفتند برتری یافتن ایالات متحده بر سایر کشورها در قرن 20، نتیجه داشتن روزنامه نگار خوب، سینماگر قابل [هالیوود] و دیپلمات آگاه، باتجربه و دلسوز بوده است. به علاوه، وسعت دادن به قلمرو دلار [جهانی کردن آن] که این هم نتیجه وجود اقتصاددانان شایسته است که سود کشور را بر منافع شخصی ترجیح می دهند. همچنین عادت [روش] مقامات دولتی و دیپلماتیک آمریکایی که پس از کناره گیری و یا از دست دادن کار نمی روند تجربه و دانش خودرا حبس کنند بلکه آن را بدون چشمداشت برای «دادن نظر [و اندرز]» بکار می برند.".
    انتشار همین بیان در تهران و رسیدن آن به گوش شاه سبب ایجاد دوره لیسانس روزنامه نگاری در دانشگاه تهران شد و به اضافه، دوره های شبانه «آموزش ضمن کار» برای روزنامه نگاران شاغل زیر نظر مسعود برزین. برزین که در آگست 2010 در 91 سالگی درگذشت در عین حال آخرین مدیرعامل سازمان رادیوتلویزیون دولتی ایران در نظام پیشین [زمان نخست وزیری بختیار] بود که طرحی برای شورایی کردن مدیریت برنامه های آن تهیه کرده بود که بعدا به دست صادق قطب زاده افتاد که آن را ظاهرا به دور افکند.
    نهرو نظر خودرا به اجرا گذارد؛ «بالیوود» در برابر هالیوود به وجود آمد و روزنامه نگاران و اقتصاددانان هندی اینک در سراسر جهان و حتی در ایالات متحده سرگرم بکار و مصدر امور هستند ولی کشورهای دیگر هنوز نتوانسته اند به حد آمریکا، انستیتوی بررسی های استراتژی ـ پالیسی (تینک تانک = اندیشکده) داشته باشند که اعضای آنها عمدتا مقامات و دیپلمات های پیشین هستند. جهانیان از اوایل قرن 20 با آمریکا از طریق فیلمهای تولید شده در هالیوود و نقل و ترجمه مقالات رسانه های این کشور ازجمله کتابها و نیز کامل و ساده نویس بودن اخبار اسوسییتدپرس آشنا شدند و همچنین خودروهای ساده ساخت و ارزان ایالات متحده.
    آموزش 4 ساله روزنامه نگاری دانشگاه تهران (لیسانس) که در دهه 1340 دایر شده بود تنها یک دوره عمر کرد زیرا نشریه کافی برای جذب فارغ التحصیلان آن وجود نداشت!. این دوره تحصیلی سالها بعد در این دانشگاه از سر گرفته شد. در این فاصله، دکتر مصباح زاده ناشر روزنامه کیهان یک مدرسه عالی آموزش روزنامه نگاری تاسیس کرده بود. باید دانست که آموختن قواعد روزنامه نگاری برای روزنامه نگار شدن کافی نیست باید استعداد این کار، هوش سرشار و علاقه مندی به انسان داشت و به دور از مادیگری بود. ضعف جهان امروز ـ از دهه دوم قرن 20 به این سوی، کمبود روزنامه نگار و تاریخنگار خوب است و این کمبود از آغاز قرن 21 بیش از گذشته احساس می شود.
    barzin-nehru.jpg
    عکسي از يک ديدار برزين با نهرو در دهه 1330
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    24 خرداد

    در دنياي داستان نويسي


    ماكسيم گوركي نویسنده توده ها که استالین و مولوتُف شخصا تابوت اورا به گورستان حمل کردند


    MaximGorki.jpg
    Maxim Gorki

    چهاردهم ژوئن 1936 ماكسيم گوركي (الکسي پشيکوف Aleksey M. Peshkov ) نويسنده بزرگ روس كه دردهاي مردم و دشواري هاي جوامع را در قالب داستان بازتاب مي داد تا برايشان راه حل پيدا شود در مسكو درگذشت. استالین و مولوتف دو تن از مقامات ارشد شوروی بودند که تابوت ماکسیم را در جریان تشییع جنازه حمل می کردند.
    ماکسیم که در ده سالگی یتیم شده بود مارس 1867 به دنیا آمده بود. او پیش از انقلاب و از سال 1906 تا 1913 و پس از انقلاب از سال 1921 تا 1929 در خارج از روسیه بسربُرد و در این مدت در چندین کشور اقامت داشت و پیرامون زندگی مردم و رفتارها مطالعه کرد. ماکسیم از نقاط مختلف امپراتوری روسیه هم دیدن کرده و درد دل توده ها را شنیده بود. روش رئالیسم سیالیست Socialist Realism از او است.
    تاریخ عمومی ادبیات از ماکسيم گورکي به عنوان نويسنده حامي ستمديدگان و استثمارشدگان یادکرده است که نوشته های او در تصمیم گیری های سران کرملین تاثیر گذار بود.
    گورکی از ایالات متحده آمریکا نیز دیدن کرده بود. وی مخالف کافه نشستن نویسنده و نوشتن بود و عقیده داشت که نویسنده باید سیر و سفرکند، با مردم آمیـ*ـزش داشته و دردهای آنان را لمس کند تا بتواند بازتاب دهد. ماکسیم جمعا 36 کتاب نوشت ازجمله کتابهای «لنین»، «تولستوی، چخوف و ...»، «این مخلوق هم زمانی انسان بودند»، «فرزندان خورشید»، «اعتراف»، «مادر»، «دراین دنیا»، «26 مرد و زن»، «ترانه شاهین» و ....
    برخی از کرونیکلرها سالروز درگذشت ماکسیم را 18 ژوئن نوشته اند. روسها تقویم قدیمی ژولیان را دیرتر از ملل دیگر کنار گذاشته اند.



    در قلمرو دموکراسي


    نظر هِگِل درباره رئيس كشور ـ هِگِل: رئيس كشور بايد حامي و نگهبان حقوق اتباع باشد


    hegel-edited.jpg

    Georg W. F. Hegel
    14 ژوئن سالروز انتشار «فلسفه حق» تأليف هِگِل است که در سال 1821 در شهر برلین به توزیع داده شد. هگل (Georg Wilheln Friedrich Hegel) فيلسوف ـ مورّخ آلماني نيمه اول قرن نوزدهم از پايه گذاران «فلسفه تاريخ» است (تكرار رويداد ها و معتقد بودن به قانون و يا قوانين و اصول معيّن كه رويدادها را شكل مي دهد) که ماركس را در اعتقاد به فلسفه تاريخ، يكي از پيروان او مي دانند. «هگل» که تحصيلات خودرا در رشته الهيات آغاز كرده بود نخستين رساله اش را درباره «حق طبيعي»، «قانون مؤثر» و Phenomenology of Mind نوشت که كار بزرگي بود. او سپس كتاب «فلسفه حق» را تاليف کرد. هگل همچنين علم منطق را جان تازه داد.
    اين نكته كه چه كسي، و چگونه رئيس كشور شود براي «هِگل» اهميت ندارد، حتي اگر رئيس كشور يك «پادشاه» باشد كه موروثي و غير دموكراتيك است، ولي با اين شرط كه اين فرد [رئيس كشور] حامي و نگهبان حقوق اتباع باشد و بكوشد كه قواي سه گانه حكومتي منفك از هم عمل كنند. هگل تاكيد دارد كه هرگونه اصلاحات در يك جامعه بايد از دادگستري (دستگاه قضايي) آغاز شود و مي گويد که بدون داشتن يك سازمان قضايي بي عيب و نقص، تحول و پيشرفت در يك جامعه تحقق نخواهد يافت و خيال اتباع از فساد و قانون شكني آسوده نخواهد شد و احساس حفظ حق امنيت، و دفع تعدي و اجحاف نخواهند كرد.
    پاره اي از پيروان «هگل» که به تفسير عقايد وي پرداخته اند دمكراسي را پروسه اي چندين مرحله اي خوانده اند كه اگر دفعتاً در كشوري پياده شود؛ بيشتر از سود، به آن جامعه زيان خواهد زد. برای مثال؛ اگر در جریان تمرین دمکراسی ناکامل، كشور گرفتار تضاد داخلی و یا داراي دشمن خارجي باشد احياناً به ناآرامی و تشنج و احتمالا تجزيه منجر خواهد شد. كارل ماركس و تني چند از فلاسفه تأكيد بر اجراي عقايد هِگِل از راه انقلاب داشته اند که سریع الوصول تر از طریق تحوّل است به این شرط که این انقلاب بدون تخریب و یا با کمترین تخریب باشد.



    در قلمرو ادبيات


    سالگرد درگذشت مترجم انگليسي رباعيات خيّام


    fitzgerald.jpg
    Edward FitzGerald

    چهاردهم ژوئن سال 1883 ادوارد فيتزجرالد Edward FitzGerald مترجم و مفسر رباعيات عمر خيّام به زبان انگليسي در 74 سالگي درگذشت. فيتزجرالد 31 مارس 1809 به دنيا آمده بود.
    رباعيات خيّام نیشابوری ـ رياضي دان، فضا شناس، فيلسوف و اديب ايراني و متولد هجدم ماه مي سال 1048 ميلادي و متوفی در چهارم دسامبر1131 ـ به زبان انگليسي با حاشيه نويسي فيتزجرالد هر سال در سراسر جهان تجديد چاپ مي شود. انگليسي زبانها از همين طريق با مضامين رباعيات خيّام آشنا شده اند و از آنها در گفتارها مثال مي آورند. آثار ديگر خيام از جمله «نوروزنامه» و «رساله در وجود» معروف هستند. پاره اي از مورخان خيام را در عين حال يك ناسيوناليست ايراني خوانده اند كه برخي ويژگي هاي ايرانيان از جمله مهربان بودن و مهرباني كردن و نیز فلسفه جشن مهرگان را به بهترين صورت توصيف كرده است.
    تقويم هجري خورشيدي كه مورد استفاده ايرانيان است، ششم مارس 1079 ميلادي توسط حكيم عمر خيام تكميل شد. عمر خيام علاقه اي عجيب به زادگاهش، نيشابور، داشت كه يادگار دوران ساسانيان (شاپور يكم) است و يک بار هم براي مدتي كوتاه پايتخت ايران شده بود.
    زادروز مولف «كلبه عمو تام»
    harriet-B-stowe.jpg

    Harriet
    14 ژوئن زادروز بانو «هاريت بيچر ستو Harriet Beecher Stowe» نويسنده قرن 19 آمريكاست كه در سال 1811 به دنيا آمد و بر ضد بردگي سياهان داستان نوشت. معروفترين داستان او كه يك شاهكار ادبي است «كُلبه عمو تام» عنوان دارد. از وي كه نخست يك آموزگار بود، ده داستان باقي مانده است. هاريت كه 85 سال عمر كرد و در 1896 درگذشت از مردم شمال شرق ايالات متحده (نيو اينگلند) بود. وي مخصوصا صحنه دلخراش جدا كردن كودكان بردگان سياهپوست را از مادرانشان براي فروش در شهري دور دست و نامعلوم كه براي هميشه امكان ديدن يكديگر را نداشتند چنان منعكس كرده است كه با خواندن آن، ايالات شمالشرقي و شمالي آمريكا از بـرده داري متنفر شدند.
    +++
    ××× در همين روز در سال 1899 «ياسوناري كاواباتا» داستان نگار ژاپني و برنده جايزه نوبل در ادبيات نيز به دنيا آمد.
     
    آخرین ویرایش:

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    24 خرداد

    در قلمرو دانش


    زادروز دو پژوهشگر پزشكي بزرگ : آلزايمر و لاندستاينر ـ درباره عارضه فراموشی و راه کُند کردن پیشرفت این عارضه


    Alzheimer.jpg

    دكتر آلزايمر
    پروفسور الويس آلزايمر Alois Alzheimer و پروفسور كارل لاندستاينر ــ دو پژوهشگر پزشكي معروف ــ 14 ژوئن به فاصله 4 سال از يكديگر در دوكشور ژرمن ـ آلمان و اتريش ـ به دنيا آمدند.

    *دکتر آلزایمر 14 ژوئن 1864 (24 خرداد) در آلمان به دنيا آمد. وی يك پزشك اعصاب و آسيب شناس بود كه ضمن بررسي روي بيماري هاي مغز و سلسله اعصاب به ويژه انواع بيماري هاي مربوط به نقصان حافظه متوجه شد كه شديدترين نوع اين بيماري بر اثر از ميان رفتن سلولهاي مغز در بخشي كه مربوط به حافظه است روي مي دهد كه يك بيماري مزمن ِ در حال پيشرفت است و از آنجا كه سلول هاي مرده مغز نمي توانند جانشين به دست آورند تنها راه اين است كه مرگ آنها را كُند كرد و به تأخير انداخت. از آن زمان اين بيماري (نسيان ـ فراموشي) به نام او به «آلزايمر» معروف شده است.
    دکتر آلزایمر متوجه شده بود که بیماری فراموشی عمدتا سالخوردگان پس از گذشت از مرز 60 سالگی را گرفتار می کند و همزمان با کاهش حافظه که تدریجی است، شخصیت و رفتار فرد نیز تغییر می کند و غالبا دچار اضطراب، خشم، بی خوابی و بی نظمی در کار و امورات زندگی است و علل آن وراثت، محیط زیست، تغذیه و طرز زندگانی فرد است. این بیماری از کوچک شدن (مُردن سلول ها) در بخشی از مغز و یا تورّم این قسمت آغاز می شود.
    پس از دکتر آلزایمر، پژوهشگران دیگر دنباله کار اورا گرفتند ولی هنوز به نتیجه کامل نرسیده اند. این پژوهشگران نخست به این نتیجه رسیدند که این بیماریِ دوران پیری علاوه بر ژنتیک (ارثی) بودن، بیشتر در کسانی دیده شده است که سابقه بیماری های قلبی، سکته مغزی و قند داشته بودند. بازنشستگی و دست کشیدن از تفکّر و مطالعه و نیز ورزش (فعالیت بدنی) به ابتلاء و یا تسریع بیماری فراموشی کمک می کند. پژوهشگران توصیه کرده اند که افراد سالخورده وقتی که احساس کنند که واژه ها، اسامی افراد، آدرس ها و ... را فراموش کرده اند و همزمان، و بدون علت عبوس و خشمگین و بدرفتار شده اند به پزشک اعصاب جهت امتحان (پرسش و پاسخ)،CT و MRI از مغز و دریافت داروی کُند کننده پیشرفت بیماری مراجعه کنند.
    در حال حاضر یکی از این داروها (داروی فقط کُند کننده پیشرفت بیماری) که مصرف بیشتری دارد Ariceptا ست و جنریک آن
    Donepezil. هنوز علت اصلی ابتلاء یک فرد به آلزایمر تا پس از مرگ او و آزمایش مغزش در لابراتوار (آتوپسی) امکان پذیر نیست.
    بیماری فراموشی انواع مختلف دارد که آلزایمر یکی از آنها و سخت ترین شان است. نگهداری از یک بیمار آلزایمری مخصوصا در سال های آخر، بسیار دشوار و پُرهزینه است و ....


    0614landstayner.jpg
    دكتر لاندستاينر


    *دكتر كارل لاندستاينر در 1868 در اطريش به دنيا آمد و پدرش روزنامه نگار بود. او در دانشگاه وين پزشكي خواند و استاد «ايميونولوژي» شد. اولين تاليفش درباره خون بود كه ثابت كرد مواد موجود در خون به تغديه فرد مربوط است و اگر خون جاندار ديگر و حتي خون انساني كه از گروه ديگر باشد (جز گروه «O») به يك فرد تزريق شود دچار شوك و بعدا يرقان و ... خواهد شد و تنها خون همگروه (و گروه O) قابل انتقال است.
    وي در زمينه آنتي ژنها و آنتي بادي ها و طبيعت آنها و مكانيسم دفاع طبيعي بدن و راههاي تقويت آن تحقيقات متعدد بعمل آورد و به خاطر اين تلاش خود برنده جايزه نوبل در پزشكي شد.








    در قلمرو رسانه‌ها


    زادروز «پير سالينجر» روزنامه نگار آمريكايي


    salinger-pierre3.jpg

    Pierre Salinger
    14 ژوئن زادروز «پير سالينجرPierre Salinger» روزنامه نگار معروف آمريكايي است كه به اظهار بسياري از اصحاب اين حرفه، اصول ژورناليسم را فداي سياست و يا اميال خود نکرد. وي كه در سال 1925 به دنيا آمده بود از مدافعان روزنامه نگاري حرفه اي و بي طرف بودن و حب و بغض نداشتن روزنامه نگار بود.
    سالينجر که در فرانسه فوت شد مدتي نيز مشاور مطبوعاتي جان اف. كندي رئيس جمهوري آغاز دهه 1960 آمريكا بود. سالينجر بارها گفته بود كه به خاطر دوستي اش با كندي و كمك به اجراي برنامه هاي او كه جنبه نوآوري داشت موقتا اين سمت را پذيرفته بود. وي براي مدتي کوتاه نيز سناتور کاليفرنيا بود. سالينجر سالها از فرانسه مطالب خود را براي رسانه هاي آمريكا مي فرستاد.





    اطلاعيه كم سابقه روزنامه اطلاعات در پي بازداشت نورالدين نوري نويسنده قديمي اين روزنامه


    noori3.jpg

    نورالدين نوري
    در پي بازداشت نورالدين نوري نويسنده قديمي روزنامه اطلاعات كه بيش از چهار دهه در اين روزنامه قلم زده بود، 24 خرداد 1359 هيات پاكسازي اين موسسه مطبوعاتي در اطلاعيه اي كه در صفحه دوم شماره 24 خرداد 1359 روزنامه اطلاعات انتشار يافت از كاركنان نمايندگي هاي اين موسسه در سراسر كشور خواست كه اگر شكايتي از او دارند به آن هيات اعلام دارند ؛ كه چنين اقدامي از سوي يك رسانه همگاني برضد يك همكار قديمي خود كه تا همان ماه در آنجا كار كرده بود كم سابقه بوده است. نوري بيستم خرداد از سوي دادستان انقلاب بازداشت شده بود و روزنامه اطلاعات كه از شهريور ماه سال 1358 مصادره شده بود در شماره 22 خرداد سال 1359 خود در صفحه اول خبر بازداشت نوري را چاپ كرده و نوشته بود كه نوري از مهره هاي رژيم سابق در روزنامه اطلاعات بود كه دهم اين ماه از سوي هيات پاكسازي اخراج شده بود و عكسي را كه هنگام ديدار شاه در اواخر دهه 1340 از موسسه اطلاعات برداشته شده بود و با نوري دست داده بود به عنوان سند به چاپ رسانده بود كه در آن بازديد ، شاه باهمه نويسندگان موسسه اطلاعات ، بلا استثناء ، دست داده بود و از اين تشريفات عكس گرفته شده است. نوري كه قبلا خبرنگار پارلماني روزنامه اطلاعات بود سالها نيز مسئوليت اخبار و نمايندگي هاي اين روزنامه در سراسر كشور را برعهده داشت و در اين سمت مردي سختگير و دقيق بود كه لازمه مسئوليت خبر و كار ضرب الاجل است ، و به همين جهت برخي از زيردستانش با او ميانه خوبي نداشتند و پس از مصادره موسسه اطلاعات اين فرصت را به دست آورده بودند كه از او شكايت كنند و ....
    نوري با داشتن بيماري مزمن قند سالها در زندان بود. نوری اخیرا فوت شد.








    ساير ملل


    آموزش و پرورش اجباري و رايگان در آمريکا

    مهاجر نشين انگليسي ماساچوست 14 ژوئن 1642 مقررات آموزش وپرورش اجباري و رايگان را به اجرا گذارد كه بعدا گسترش يافت و تا به امروز درسراسر آمريكا ادامه دارد. درایالات متحده آمریکا امور آموزش و پرورش برعهده شهرهاست و از محل عوارض مستغلات (سالانه یک درصد بهای زمین و ساختمان) هزینه آموزش و پرورش رایگان و اجباری و انتقال دانش آموزان از هر نقطه شهر و حومه را با اتوبوس به مدارس تامین می کنند. اگر خانه دانش آموز فاصله زیاد به مدرسه داشته باشد و مسائل دیگر، معلم برای تدریس او به خانه اش می فرستند. والدینی که فرزند خودرا از رفتن به مدرسه بازدارند مجازات می شوند و احیانا فرزند آنان به فاستر هاوس فرستاده می شود.






    «جنبش مشتزنان در چین» برضد دولتهای سلطه گر ـ آغاز حمله به تاسيسات خارجيان در پكن

    بپاخيزي چينيان برضد سلطه خارجيان بر وطنشان و نيز فعاليت ميسيونهاي مسيحي معروف به جنبش «مشت زنان» از 14 ژوئن سال 1900 (به افق پكن 13 ژوئن) آغاز شد و جهان آن روز را به لرزه در آورد. از همين روز حمله به تاسيسات خارجيان در پكن شروع شده بود.
    افراد جنبش كه از مداخله خودسرانه قدرتهاي وقت در امور وطنشان و قطعه ــ قطعه كردن چين به ستوه آمده بودند از اين روز در پكن حمله به سفارتخانه هاي اين دولتها و مراكز مبلغان مسيحي و تاسيسات خارجيان را آغاز كردند.
    نطفه اين جنبش پس از شكست نظامي چين از ژاپن در سال 1898 بسته شده بود. مشت زنان تا رسيدن نيروهاي اعزامي كشورهاي قدرتمند وقت (انگلستان، فرانسه، آلمان، ايالات متحده آمريكا و ژاپن)، به مدت دو ماه شهر پكن را در كنترل داشتند.







    «چه» قهرمان انقلابگران ـ اندیشه و کارهای چه گوارا


    che-book.jpg

    پشت جلد يکي از دهها کتاب
    امروز زادروز دكتر ارنستو (چه) گوارا پزشك آرژانتيني و از انقلابگران بزرگ قرن 20 است كه 14 ژوئن سال 1928 پا به عرصه وجود گذارد. وي ـ يك سوسياليست ـ در جريان انقلاب كوبا دستيار فيدل كاسترو بود. «چه» در سال 1967 در جريان كمك به انقلاب كشاورزان بوليوي (كه 38 سال بعد در سال 2005 به ثمر رسيد و مورالس از پیروان خط او رئیس این جمهوری شده است) كشته شد. تا سال 2010 درباره اندیشه و كارهاي چه گوارا و چگونگی مرگ او سه هزار و 119 کتاب انتشار یافته بود.
    در ميان اسناد محرمانه دولت انگلستان كه در آگوست 2004 از طبقه بندي خارج و در دسترس روزنامه نگار و مورخ قرار گرفته است، سندي درباره شخصيت «چه گوارا» ديده مي شود كه حاوي نظر ماموران اطلاعاتي انگلستان است. در این سند از چه گوارا به عنوان فردي دلچسب و بافرهنگ يادشده كه به هدفي كه در پيش گرفته بود ايمان مطلق داشت. در اين سند آمده است: چه گوارا از شغل پزشكي و زندگاني مرفه در ميان فاميل (طبقه متوسط آرژانتين) گذشت تا با تمام وجود در خدمت انقلاب سوسياليستي جهانی قرار گيرد. او مردي توانا و دانابود كه نمي شد وي را از راهي كه مي رفت بازگردانيد (خريداري كرد). او جز نيكبختي همه مردم به چيزي ديگر نمي انديشد.
    چه گوارا که از تبار ايرلندي ـ اسپانيايي بود پس از پيروزي انقلاب كوبا، به منظور كمك به انقلابيون لاتين و آفريقايي به چند كشور قاره آفريقا و آمريكاي لاتين سفر كرده بود و در جريان همين تلاش در بوليوي دستگير و بدون محاكمه، و طبق برخي گزارشها به اشاره «سيا» اعدام شد. سالها بعد استخوانهاي وي به كوبا حمل و طي مراسمي در اين سرزمين مدفون شده اند.
    «چه» که پس از پيروزي انقلاب کوبا، وزير صنايع این کشور شده بود هشتم اكتبر سال 1967 در زد و خورد با ژاندارمهاي كشور بوليوي دستگير و همان روز و يا روز بعد در اسارت كشته شد و دهم اكتبر عكس جسد اورا به روزنامه ها دادند تا مرگ وي را ثابت كنند. قتل فوري او براي اين بود كه اگر زنده بودنش ثابت مي شد، به علت كثرت هوادارانش در سراسر جهان، و مداخله دولتهاي كمونيست از جمله شوروي، ديگر كشتن او امكانپذير نبود. بعدا برخي از افسران ارشد بوليوي اعتراف كردند كه به خواست «سيا» چه گوارا به قتل رسيد. «چه» هنگام کشته شدن 39 ساله بود. «چه» دو سال پيش از مرگ، كوبا را ترك كرده بود تا مردم ساير كشورها را با انقلاب مسلحانه آشنا سازد، زيرا عقيده داشت كه در جهان نيروهايي هستند كه با همه امكانات خود مانع انجام هرگونه تحوّل از راههاي مسالمت آميز مي شوند.
    che-younger.jpg
    che در 23 سالگي


    آن گونه كه در شرح حال «چه» آمده است، وی پس از مطالعه جزييات براندازي 28 اَمُرداد تهران (آگوست 1953) به عنصري ضد غرب تبديل شده بود و دشمني دولتهاي استعماري و امپرياليستي را به دل گرفته بود و با اين احساس، در سال 1954 با يك گروه پزشكي جوان جهت مطالعه بيماري هاي منطقه حاره به گواتمالا رفت و در آنجا شاهد كودتاي «سيا» بر ضد دولت قانوني گواتمالا ـ مشابه آنچه كه در تهران اتفاق افتاده بود شد و احساسات انقلابي وي به غليان درآمد؛ به گونه اي كه از ادامه كار پزشكي دست كشيد و مبارزه ضد امپرياليستي و ضد كاپيتاليستي را بر پزشكي كردن ترجيح داد و در سال 1955 به مكزيك رفت و به جمع ياران فيدل كاسترو پيوست و .... «چه» با اين كه طرّاح نزديك شدن كوبا به شوروي بود، از منتقدين رديف اول بوروكراسي مسكو و هرگونه بوروكراسي، فرصت طلبی و سوء استفاده از موقعیت ديگر بود که در شوروی وقت بیش کشورهای دیگر به چشم می خورد.
    «چه» عقيده داشت كه بوروكراسي بد منجر به فساد و دزدي مي شود و يك دزد اداري و فاسد، جامعه يي را فاسد و توده مردم را ناخرسند و خشمگین مي كند و به شكست کشور منتهي مي سازد. او در اصلاح شدن كامل يك فاسد ترديد داشت.
    سقوط پاریس و سازش فرانسه با هیتلر ـ ارتش هیتلر وارد پاریس شد


    nazi.jpg
    يک منظره از ورود نظاميان به پاريس در ژوئن 1940

    چهاردهم ژوئن 1940 (24 خرداد 1319) واحدهای ارتش آلمان ناسیونال سوسیالیست وارد پاریس شدند و پس از عبور از خیابانهای این شهر در آنجا استقرار یافتند. هیتلر قبلا اعلام کرده بود که اگر پاریس مقاومت نکند به آن آسیب وارد نخواهد ساخت و ژنرال هرینگ فرماندار نظامی پایتخت فرانسه این قول را پذیرفته و نظامیان را از شهر بیرون بـرده بود و بنابراین پاریس در جنگ جهانی دوم آسیب چندان ندید. هیتلر پس از اینکه انگلستان و فرانسه بر سر لهستان به او اعلان جنگ دادند از دهم ماه مه 1340 تعـ*رض به غرب را آغاز و پس از تصرف بلژیک و هلند نیروهای مشترک انگلستان و فرانسه را درهم کوبید و 340 هزار تن باقیمانده آنان را در دونکرک محاصره کرد که با دادن 64 هزار کشته و اسیر با بی نظمی بی سابقه ای تخلیه شدند. پس از پیروزی در دونکرک، واحدهای آلمان که قبلا خط دفاعی ماژینو را شکسته بودند به سوی پاریس به حرکت درآمدند تا این شهر و ورسای را بگیرند و با تصرف ورسای قرارداد تسلیم آلمان در آنجا در پایان جنگ جهانی اول جبران شود. هیتلر تا زمان ورود نیروهای مسلح آمریکا به صحنه های جنگ در اروپا و شمال آفریقا با روزولت و دولت واشنگتن مناسبات خوب داشت و باور نمی کرد که آمریکا علیه آلمان وارد جنگ شود. دولت واشنگتن با محاسبات دقیق از نیمه جنگ وارد آن شد تا ابرقدرت شود. این دولت همین کاررا در دوران جنگ جهانی اول کرده بود.
    سه روز پس از سقوط پاریس، با اینکه «پل ریمون» نخست وزیر وقت فرانسه سازمانهای اداری را به بوردو (بردو) منتقل کرده بود جای خودرا به مارشال پتن قهرمان فرانسه در جنگ جهانی اول داد و پتن که 17 ژوئن زمام امور را به دست گرفته بود با آلمان وارد مذاکره شد. مذاکرات 22 ژوئن خاتمه یافت و بیست و پنجم ژوئن دو دولت ترک مخاصمه اعلام کردند. ریمون که تنها سه ماه نخست وزیر فرانسه بود، پس از شکسته شدن خط دفاعی ماژینو به توصیه پتن که با هیتلر وارد مذاکره شود گوش نکرده بود. در پی سقوط پاریس و فرار باقیمانده نظامیان فرانسه به انگلستان، ریمون به چنگ هیتلر افتاد و تا پایان جنگ زندانی بود. وی که در 88 سالگی و در سال 1966 درگذشت بعدا به دنیای سیاست بازگشته و مقام دولتی و انتخابی به دست آورده بود. پتن که به خواست و اصرار فرانسویان در لحظات بحرانی ریاست دولت را پذیرفته بود پس از جنگ جهانی دوم به اتهام خــ ـیانـت محاکمه شد. وی در جلسه دادگاه گفته بود که اگر با آلمان به توافق نمی رسید فرانسه نابود می شد.
    بمباران لندن با بمب بدون خلبان


    0614v1.jpg
    (Vergltungswaffe –1 (V – 1


    13 ژوئن 1944نيروي هوايي آلمان بمباران شهر لندن با بمب هاي هدايت شونده «( Vergltungswaffe –1 (V – 1» را آغاز كرد كه تا 29 مارس 1945 (يك ماه پيش از تصرف برلين به دست شوروي و خودكشي هيتلر) ادامه داشت. واژه آلماني كه براي ناميدن اين بمب ها از آن استفاده شد به معناي «اسلحه انتقامي» بود. از اين بمب ها كه قبلا روي نقطه ديگري در انگلستان آزمايش شده بود منحصرا در كوبيدن لندن و مواضع متفقين در بلژيك و به ويژه بندر آنتورپ Antwerp استفاده مي شد. نيروي هوايي آلمان «13ژوئن» را از اين لحاظ براي بمباران لندن با وي ـ 1 انتخاب كرده بود كه در اين روز در سال 1917 (دوران جنگ جهاني اول) بمباران هوايي آن شهر را آغاز كرده بود. استفاده از هواپيما در جنگ، از دوران جنگ جهاني اول آغاز شده بود. «وي ـ 1» ها از پايگاههايي شبيه سكوي اسكي درفرانسه و هلند كه در اشغال نظامي آلمان بودند پرتاب و برخي از آنها هم با هواپيما و از آسمان به سوي هدف رها مي شدند. نيروي هوايي آلمان، پس از ساخت وي ـ 1، ساخت موشك هاي «وي ـ 2» را كه فرق زيادي با موشك هاي كروز فعلي نداشتند آغاز كرد و بكار برد. بكار گيري اين بمب و موشك هم ثابت كرد كه تنها با حملات هوايي نمي توان يك جنگ را برد. هيتلر منتظر ساخت بمب اتمي بود كه دانشمندان آلمان ذر توليد آن به پيشرفت هاي زياد نائل شده و به مراحل تقريبا نهايي رسيده بودند، اما پيش از تكميل آن، شهر برلين به تصرف روس ها درآمد و عمر رايش سوم پايان يافت و دانشمندات اتمي ـ موشكي آلمان به روسيه و عمدتا به آمريكا منتقل شدند و ....





    جاسوسه يهودي هيتلر!


    0614stephanie.jpg

    Stephanie
    بانو «استفاني فون هوهنلوههStephanie von Hohenlohe» كه در يك خانواده از يهوديان اتريش به دنيا آمده بود و پس از ازدواج با يك شاهزاده اتريشي، پرنسس خطاب مي شد 13 ژوئن 1972 در 81 سالگي درگذشت. وي پس از جدايي از شوهرش، در فرانسه و انگلستان فعاليت شديد و با خانواده هاي بزرگان و دولتمردان و سياستمداران غرب رفت و آمد داشت كه سازمان اينتليجنس (MI- 6
    ) انگلستان در سال 1938 هشدار داده بود كه وي جاسوسه هيتلر است. از سال 1936 اتريش به آلمان پيوسته و يك كشور را تشكيل داده بودند. درباره فعاليت هاي جاسوسي «استفاني» براي آلمان نازي چند كتاب تاليف شده است. در يكي از اين كتاب ها نوشته شده است كه هيتلر استفاني را «پرنسس عزيز» خطاب مي كرد. طبق مندرجات همين كتاب، استفاني با ريبنتروپ وزير امورخارجه آلمان نازي، هرمان گورينگ مقام دوم اين دولت و هيملر رئيس اس اس ها دوستي و رفت و آمد داشت.








    برخي ديگر از رويدادهاي 14 ژوئن



    • 1775: ارتش آمريكا (در آمريكا منظور، نيروي زميني است ) تاسيس شد.


    • 1834: كاغذ سمباده اختراع شد.


    • 1846: مهاجران اروپايي انگليسي زبان در سونومايSonoma كاليفرنيا برضد دولت مكزيك كه كاليفرنيا يك ايالت آن بود بپاخاستند و براي خود اعلام جمهوري كردند. همين قيام يكي از علل تصرف نظامي كاليفرنيا و تبديل آن به يك ايالت آمريكا شد.


    • 1900: جمهوري هاوايي يك سرزمين وابسته به ايالات متحده اعلام گرديد.


    • 1905: افراد كشتي جنگي «پوتمكينPotemkin» وابسته به ناوگان روسيه بر ضد آتوكراسي(حكومت خودسرانه و بدون رعايت قوانين كشور و حقوق مردم) و اريستوكراسي (حكومت طبقه ممتاز از قبيل اشراف و ...) دست به شورش زدند كه مقدمه بپاخيزي هاي ديگر و ازجمله انقلاب 1917 روسيه شد.


    • 1951: براي نخستين بار كامپيوتر (سيستم UNIVACI) در كارهاي عمومي ( اداره سرشماري آمريكا ) بكار گرفته شد.


    • 1982: جنگ 74 روزه آرژانتين و انگلستان بر سر مالكيت جزاير فالكلند پايان يافت. ولي مسئله همچنان لاينحل باقي مانده است زيرا که آرژانتيني ها همچنان اين جزاير را از آن خود مي دانند و دولت لندن را استعمارگر. وضعيت سياسي آمريکاي لاتين در دهه يکم قرن 21 نسبت به سال 1982 فرق بسيار کرده و دولتهاي اين منطقه باهم متحد و چپگرا شده اند.
     
    آخرین ویرایش:

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    25 خرداد

    ايران
    دستور احياء صنعت فرش ايران با اصالت باستاني اش


    0615[1].jpg

    احياي تصوير حيوانات روي فرش ايران در دوران صفويه
    شاه اسماعيل صفوي كه در مارس 1502 ميلادي شيعه اثني عشري را مذهب رسمي ايرانيان اعلام كرد سه ماه بعد ، 15 ژوئن همين سال، دستوري براي احياي صنعت فرش ايران به همان گونه كه در عهد ساسانيان بود صادر كرد كه در آن تأكيد بر بازگشت به اصالت قديم فرش ايران و استفاده از نقش و تصوير گياهان و حيوانات شده بود. در دوران سلطه ايلخانيان و پس از ورود ايلات ترك ماوراء النهر به ايران، بافت فرش در ايران تغيير يافته و فرشهاي كوچك با اشكال هندسي ويژه مفروش كردن چادر و خيمه باب شده بود. شاه اسماعيل كه يك حكومت مركزي نيرومند در ايران به وجود آورده بود در سال 1508 بغداد را تصرف كرد و در سال 1510 ميلادي ازبكها به رياست محمدخان شيباني را در هم شكست و حكومت سمرقند را به «بابر» از اميران تيموري سپرد، ولي در اوت 1514، نيروهاي او به علت نداشتن اسلحه آتشين- توپ و تفنگ- از ارتش عثماني در دشت چالدران شكست خوردند و اين شكست مقدمه صدها سال جنگ ميان ايران و عثماني (تركيه) شد.
    قاليچه پارسي 4 ميليون دلاري

    فروش يك قاليچه پارسي 390 ساله در حرّاج سوم ژوئن 2008 اشياء تاريخي و هنري در نيويورك به مبلغ چهار ميليون و 450 هزار دلار توجه مخاطبان رسانه ها را براي مدتي از گزارشهاي سياسي برگرفت و به هنر ايراني معطوف ساخت. ساير اخبار آن بخش خبري رسانه هاي صوت و تصويري، مربوط به ديدار نخست وزير عراق در تهران با رهبر ايران و دريافت اين اخطار از او بود كه با آمريكا موافقتنامه اي مبني برماندن نيروهاي آن كشور بعد از سال جاري 2008 در عراق امضاء نكند؛ همچنين درخواست تكراري بوش از سران كشورهاي مورد بازديد در اروپا كه بر تحريم ايران بيفزايند و ....
    قاليچه پارسي كه بفروش رفت بافت اصفهان (پايتخت وقت) در دوران پادشاهي شاه عباس يكم بود كه در بافت آن نخ ابريشم و هفده رنگ مختلف بكار رفته است. اين قاليچه متعلق به بانو «دورس ديوك» بود كه در 1993 فوت شده است. پروفسور آرتر پوپ ايرانشناس بنام در تاليف خود «مروري بر هنرهاي ايراني» به چگونگي اين قاليچه اشاره كرده است.






    لغو امتياز نفتي دو کمپانی آمريكايي در ايران

    25 خرداد سال 1317 (15 ژوئن 1938) و پنج سال پس از تصويب تمديد قرارداد امتياز نفت انگلستان به مدت 60 سال در مجلس!، دولت وقت امتياز نفت شمال را كه قبلا به دو شركت آمريكايي داده شده بود لغو و كان لم يكن اعلام داشت. در سال 1312 كه مذاكره براي تمديد قرارداد نفت انگلستان در جريان بود، نظر به ملاحظات روابط با مسکو، نفت شمال ايران (اصطلاحا، ازحوزه قرارداد) مستثني شده بود. در آن زمان دولت مسکو با آمریکا معارضه نداشت و به باور تاریخنگاران، لغو قرارداد کمپانی های آمریکایی خواست دولت لندن بود زیراکه نمی خواست در ایران حتی رقیب انگلوساکسون داشته باشد.






    دوران کوتاه نافرمانی های مسلحانه در ایران


    0616tonkaboni.jpg

    سروان ساعد تنکابني
    برکناری سیّد ضیاء طباطبایی یزدی از نخست وزیری و دادن مقام او به قوام السلطنه و عیان شدن مداخلات خارجی در ایران (برغم کنار رفتن دولت مسکو از استعمارگری) سبب وقوع چند نافرمانی مسلحانه در ایران وقت شده بود. درحالی که سرهنگ محمدتقی خان پسیان در خراسان و میرزا کوچگ خان در گیلان با ضعف های حاکمیّت در تهران به مخالفت برخاسته بودند، 25 خرداد 1300 ساعد تنکابنی ـ افسر ارتش و پسر سپهسالار ـ تنکابن را تصرف و اعلام کرده بود که به تهران نیرو خواهد فرستاد تا وطن را نجات دهد. پنج روز بعد احسان الله مازندرانی با همین هدف چالوس و کلاردشت را تصرف کرد و در نقطه ای دیگر از مازندران، امیر مویّد سوادکوهی دست به نافرمانی مسلحانه زده بود. دولت تهران برای حل مسئله از امیر مویّد آغاز کرد و سرتیپ امیر احمدی (بعدا سپهبد) را با یک واحد قزاق به مازندران فرستاد و وی با خشونت تمام امیر موید را شکست داد و اردوگاه اورا به آتش کشید.





    آموزش اجباری بزرگسالان در ایران ـ اقدام دولت درسال 1936

    وزارت فرهنگ ایران (آموزش و پروش، فرهنگ و علوم، ارشاد و هنر) 25 خرداد 1315 (15 ژوئن 1936) در سراسر کشور اقدام به ایجاد کلاس درس برای آموزش بزرگسالان کرد و شرکت در این کلاسهارا (درمناطقی که کلاس دایر می شد) برای اتباع 18 تا 40 ساله که خارج از مدارس بودند اجباری اعلام داشت. این کلاسها به مدارس اکابر (بزرگسالان) شهرت یافته بود. کار مدارس بزرگسالان که در آنها روزنامه رایگان هم توزیع می شد با یک وقفه کوتاه در اوایل اشغال نظامی ایران و بویژه به سبب شیوع بیماری تیفوس از سر گرفته شد و مطلقا رایگان بود. شمار دانش آموزان دبیرستانهای شبانه دولتی (بزرگسالان) در دهه 1350 (دهه 1970 میلادی) رقم چشمگیری را تشکیل می داد. در سال 1358 (1979 ميلادي) مجلس تدوین کننده قانون اساسی جمهوری اسلامی رایگان بودن آموزش و پرورش در ایران را به صورت یک اصل ـ اصل سی ام ـ وارد این قانون کرده است. رایگان، یکنواخت و اجباری بودن تعلیمات عمومی در ایران قبلا در قانون موضوعه (پارلمانی) سال 1321 (1942 ميلادي) و سپس آیین نامه های سال 1353 (1974 ميلادي) آورده شده بود و اجرا می شد. باوجود رایگان بودن آموزش و پرورش در همه سطوح در ایران پیش از انقلاب و تاکید اصل 30 قانون اساسی جمهوري اسلامي بر این موضوع، از دهه 1990 (1370 هجری) تاسيس مدارس پولی در ايران ازسر گرفته شده است!.






    مهندس علوي قربانی اثبات حمایت ایران از غرب

    بامداد 25 خرداد سال 1338 مهندس محمد علوي از اعضاي كميته مركزي حزب كمونيست توده اعدام شد. وي در یک محكمه نظامي تهران به اعدام محكوم شده بود. حزب توده از بهمن ماه 1327 كه در دانشگاه تهران به سوي شاه تيراندازي شد غير قانوني اعلام شده بود، اما در دوران حكومت دكتر مصدق عملا فعاليت آزاد داشت که از سال 1333 پس از كشف سازمان نظامي گسترده آن و اعدام بسياري از افسرانی که از اعضاي اين سازمان بودند، زير زميني شده بود. «تاریخ» از مهندس علوی به عنوان یکی از قربانیان جنگ سرد دو ابرقدرت وقت، سیاست ضدکمونیستی دولت واشنگتن و متابعت دولت وقت تهران از سیاست های آمریکا خوانده و نشان داده است که دولت تهران (دولت وقت) گمان می برد که در صورت قطع حمایت غرب، ساقط شود و بنابراین مرعوب و حرف شنو بود. مهندس علوي جز کمونيست بودن و پافشاری برعقيده خود جرمي مرتکب نشده بود. دولت وقت ایران با کودتای انگلیسی ـ آمریکایی آگوست 1953 (28 امرداد) برسر کار آمده بود و مشروعیّت خودرا ناشی از حمایت ایرانیان نمی دانست و چشم به واشنگتن و لندن داشت. با مرگ ناگهانی استالین، در آسیای غربی یک خلأ کوتاه مدت بوجود آمده بود زیرا که جانشینان وی نه تجربه لازم را داشتند و نه معلومات و تعصب انقلابی. همین خلأ وضعیت را در آسیای غربی تغییر داد و منطقه چهره دیگری به خود گرفت.






    همكاري ايراني تبارهاي هند (پارسيان) به توسعه ميهن نياكان

    «تاتا ستيل گروپ» 13 ژوئن 2005 در بمبئي اعلام كرد كه دو طرح پولادسازي بزرگ را در بندر عباس پياده خواهد كرد؛ يكي با مشاركت يك كمپاني ايراني وابسته به دولت و ديگري مستقلا، و جمع سرمايه گذاري از يك ميليارد و دويست ميليون دلار بيشتر خواهد بود. تاريخي بودن و اهميت اين خبر از آن جهت است كه آغازخوبي براي مشاركت پارسيان هند در توسعه ميهن نياكان است. گروه صنعتي تاتا يك قرن پيش توسط «جمشيدجي» پارسي معروف هند بنيادگذاري شد. جمشيدجي (تاتا) به پدر صنايع هند معروف و از پيشروان پولادسازي در جهان است. تاسيسات پولادسازي جمشيدجي در دهكده «ساكچي» هند بنا نهاده شد كه به جمشيد پور ( شهر جمشيد) تجديد نام شده است.
    اين گروه همچنين به وجود آورنده تاسيسات متعدد در هند است از جمله شركت هواپيمايي هند (اراينديا)، انستيتوي علوم هند (در بنگالور)، بنگاه هيدرو الكتريك هند، هتلهاي زنجيره اي تاج و .... همين خانواده تاسيسات فرهنگي متعدد به ايران اهداء كرد از جمله دبيرستان انوشيروان دادگر را در تهران. قرار بود اين گروه باني تاسيسات صنعتي در ايران دهه 1930 شود و شركت هواپيمايي تاسيس كند كه رضا شاه (با نيت طرد نفوذ انگليسي ها از ايران) به آلمان نزديك شد و وطن ما به تحريك انگلستان به اشغال نظامي متفقين درآمد و پيشرفتهاي 16 ساله متوقف ماند.
    با توجه به اين كه بسياري از مديران و موسسان كمپاني هاي الكترونيك پيشرفته در بنگالور هند (پايتخت صنايع كامپيوتري) پارسيان هند هستند، مشاركت جاري فصل تازه اي را خواهد گشود كه ايراني تبارها از سراسر گيتي به كمك يكديگر بشتابند و ميهن باستاني را تا سطحي كه سزاوار آن است بالا ببرند.
    همكاري هاي ايرانيان و هنديان تازگي ندارد و كاري چند هزار ساله است. تا آغاز دهه 1340 نزديك به ربع بازرگانان تهران را هنديان تشكيل مي دادند كه به تدريج فعاليت خود را از تهران به آمريكا و كانادا منتقل كردند. موضوع معامله بزرگ نفت و گاز از جمله داد و ستد هاي تازه ايران و هند است كه در محافل غرب به دقت مطالعه و دنبال مي شود.






    روزی که دکتر وردی نژاد درصدد احیاء روزنامه ایران برآمد ـ هدف او از این کار، ولي بعدا ...


    65fr.jpg

    دکتر وردي نژاد
    15 ژوئن 1994 (25 خرداد سال 1373)، دکتر فریدون وردی نژاد که 11 روز پیش از آن درصدد احیاء روزنامه قدیمی ایران برآمده بود که از توقّف انتشار آن 5 دهه و اندی گذشته بود، با استفاده از تجربه روزنامه همشهری ـ نشریه شهرداری تهران، از آن دسته از روزنامه نگاران اخراجی سال های 1358 و 1359 که در ایران مانده بودند و جذب همشهری هم نشده بودند دعوت به همکاری کرد و خواست که به روزنامه نگاران ایرانی برون مرز هم اطلاع داده شود که چنانچه مایل باشند می توانند به صورت «فری لَنس» برای روزنامه در شرف تاسیس (احیاء) مطلب بفرستند. روزنامه ایران در آغاز کار (دوران قاجارها) و تا دهها سال، یک مؤسسه دولتی بود.
    کار دعوت از روزنامه نگاران قدیمی برعهده حسین الهامی همکار پيشين آنان نهاده شده که نامزد سردبیری اجرایی روزنامهِ در شرف احیاءِ «ایران» بود. [الهامی اخیرا فوت شده است]. مجید رضائیان نخستین سردبیر کل روزنامه ایران و الهامی سردبیر اجرایی آن بود.
    وردی نژاد مدیرعامل وقت خبرگزاری ملّی (ایرنا) در دو ملاقات عمومی با دعوت شدگان گفت که روزنامه ایران یک روزنامه ملّی خواهد بود و نه تنها به آموزش عمومی ایرانیان (با نشر اخبار علمی، بهداشتی، نقد کتاب، تاریخ ژورنالیستی و ...) کمک خواهد کرد که وظیفه هر رسانه همگانی است بلکه کارهای سه قوه حکومتی را بدون جهت گیری و تبعیض منتشر و درباره اقدامات و اظهارات، نظرسنجی خواهد کرد. یک صفحه آن هم اختصاص به «نامه به سردبیر» خواهد داشت ـ بدون سانسور، و مقالات روزنامه نگاران و اصحاب نظر با درج تیترِ مقاله و تصویر نویسنده در بالای صفحه اول.
    روزنامه نگاران قدیمی قول حرفه ای بودن این روزنامه و نبودن سانسور را خواسته بودند که دکتر وردی نژاد در دو ملاقات عمومی با آنان چنین وعده ای را داد و گفت که اگر تردید دارند اظهارات اورا روی نوار ضبط کنند و به عنوان سند نزد خود نگهدارند.
    در یکی از این جلسات، یکی از پرسش کنندگان، همان سئوالی را که دو سال پیش از آن از کرباسچی (بنیادگذار روزنامه همشهری) شده بود مطرح ساخت از این قرار: " این روزنامه یک موسسه دولتی ـ متعلق به هر سه قوه تشکیل دهنده دولت ـ است، اگر چند سال دیگر شما ـ دکتر وردی نژاد ـ را ارتقاء مقام دهند و بروید، آیا مدیر بعدی به این قول و وعده شما وفادار خواهد بود؟." دکتر وردی نژاد پاسخ داد که امیدوار است، گمان نمی کند که تا چند سال دیگر تغییر کند، ولی نمی تواند از جانب مدیر بعدی تعهد بسپارد، لکن اگر از ماهیّت ملّی و حرفه ای بودن خارج شود، هرکس و بویژه روزنامه نگاران و حتی مقامات می توانند انتقاد و اعتراض کنند.
    روزنامه ایران چند ماه بعد و پس از آماده شدن مقدمات، در یک ساختمان مصادره ای در خیابان خرمشهر (آپادانای پیشین) آغاز بکار کرد. دبیران میزهای تحریریه آن همان دبیران پیشین تحریریه های کیهان و اطلاعات و رادیو ـ تلویزیون ملّی بودند که از 14 سال پیش از آن خانه نشین شده بودند. یک ستون امروز در تاریخ، نخست تحت عنوان «دانایی ـ توانایی» و بعد زیرِ لگو «دانش و زندگی» در این روزنامه دایر شد.
    به گفته نویسنده این ستون، در آغاز کار هربار که اسم کوروش و داریوش و واژه «شاه» در مطلب تاریخ بکار می رفت تلفن های اعتراض آغاز می شد و نشریات مربوط انتقاد می نوشتند و ... و با ادامه این ستون بود که تابوی نوشتن واژه «شاه» و نوشتن نام سران ایران باستان ـ در دوران تنها اَبَرقدرت جهان بودن ـ شکست و ذکر این عناوین و نام ها به تدریج در رسانه های جمهوری اسلامی امری عادی شده است.
    وردی نژاد حدود هفت سال آنجا بود و به وعده خود که گفته بود روزنامه ایران باید برای ایران و همه ایرانیان باشد و خورشیدی باشد که بر همه یکسان بتابد ـ یک روزنامه ملّی ـ عمل کرد و جانب کسی را نگرفت. اگر یک مقام برنامه خودرا اعلام می کرد که بوی تبلیغ می داد، روز بعد اجازه می داد که اگر کسی ایراد و نظری دیگر دارد بنویسد و چاپ می کرد.
    پس از رفتن وردی نژاد، همان طور که در نخستین جلسه سئوال شده بود، روزنامه ایران که قرار بود یک خورشید برای ایران و ایرانیان باشد (روزنامه ملّی کشور) و بی طرف بماند، به تدریج دربَست در کنترل قوه مجریه قرارگرفت، قدیمی ها آنجا را ترک کردند و کار نقض بی طرفی به جایی رسید که قوه قضایی روزنامه دولت (موسسه دولتی) را توقیف کرد و این روزنامه متعلق به دولت ماهها در توقیف بود ـ کاری که در کشور دیگر دیده نشده است. پس از رفع توقیف، چون به راهی که وردی نژاد برایش بازکرده بود بازنگشت و در ضمیمه خود مطلبی در ارتباط با حجاب نوشت، این بار ماموران برای توقیف مدیرش به ساختمان روزنامه هجوم بردند و مدیر بعدا مدتی را در زندان بود. این هم درس نشد و چندی بعد یک دادگاه بَدوی دستور توقیف موقت آن را داد (توقیف موسسه دولتی!، نه توقیف فرد متهم). البته احکام دادگاههای بَدوی قطعی نیستند و تجدید نظر پذیرند. 22 خرداد 1392 هم برخی رسانه ها گزارش کرده بودند که در این روز دادسرای تهران مانع توزیع ضمیمهِ روزنامه ایران شده است. [ضميمه جزوه ای است که جداگانه چاپ و در لای روزنامه و به رايگان توزیع می شود و در کشورهای انگلیسی زبان «پری پرینت» خوانده می شود یعنی جزوه ای که قبلا و جداگانه چاپ شده است.].
    اگر روزنامه ایران به راهی که دکتر وردی نژاد (استاد پیشین مديريت در دانشگاه، موسس دانشکده خبر که خبرگزاری ملّی ـ ایرنا ـ را هم نوسازی کرد) برایش تعیین کرده بود ادامه داده بود دچار آن مشکلات نمی شد. پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، به نظر می رسید که روزنامه ایران با مدیریت تازه دارد به دوران دهه 1370 خود ـ به کسوت یک روزنامه ملّی ـ باز می گردد.
    وردي نژاد چند سال هم سفير ايران در پکن بود و چند بار تذکر داده بود که بازرگاني با پکن بايد موازنه و پايه منطقي داشته باشد و منافع ايران و ايراني در آن ملحوظ باشد. در بهار 1392 که سردار قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهور شده بود، اصحاب اطلاع گفته بودند که اگر انتخاب شود، دکتر وردی نژاد وزیر فرهنگ و ارشاد کابینه او خواهد بود و با توجه به نیّت و تجربه ای که دارد، ژورنالیسم ایران وارد دوران تازه ای خواهد شد.
     
    آخرین ویرایش:

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    25 خرداد

    در قلمرو دموکراسي

    مگنا كارتا - فرمان آزادي ها و پيدايش حكومت پارلماني


    0615.jpg

    باقيمانده نسخه اصلي فرمان بزرگ آزادي ها
    امروز سالروز امضاي فرمان مگنا كارتا Magna Carta Libertatum (فرمان بزرگ آزادي ها) است. كينگ جان King John پادشاه وقت انگلستان زير فشار بزرگان كشور و ژنرالهاي ارتش این فرمان (اعلامیه) را 15 ژوئن سال 1215 ميلادي امضاء و مُهر كرد كه آغاز پيدايش حكومت پارلماني در جهان بشمار آورده شده است. حكومتي را پارلماني گويند كه انتخاب رئيس قوه مجريه توسط پارلمان به عمل آيد نه مستقيماً از سوي مردم و معمولا در اين نوع دمكراسي، قواي اجرايي و مقننه كشور در دست حزب اكثريت و يا ائتلافي از احزاب همگون است. اگر دولت ائتلافي باشد دمكراتيك تر و چند صدايي است، زيرا حتي با خروج كوچكترين حزب از ائتلاف، دولت از هم مي پاشد و بنابراين مجبور است به همه نظرات توجه داشته باشد. پيش از انگلستان، يك «كشور شهر» در ايتاليا داراي حكومت پارلماني شده بود. در نیمه ژوئن 2015 به مناسبت 800 ساله شدن اعلامیه مگنا کارتا مراسم متعدد برگزار و مقالات بسیار نوشته شد که در آنها وضعیت دمکراسی در جهان معاصر و افتادن قدرت در بیشتر کشورها به دست اصحاب منافع و نفوذ ترسیم شده بود.
    «مگناكارتا» كه در آن زمان پيمان سازشي ميان پادشاه و بزرگان انگلستان و شامل 63 عبارت بود در اصل به منظور جلوگيري از خودسري «كينگ» تنظيم شده بود، ولي در آن نبودِ (محو) فساد اداري تاکيد و مجازات بدون محاكمه، محاكمه بدون حضور هيأت منصفه، مصادره غيرقانوني اموال و توقيف غيرقضايي افراد و وضع ماليات و عوارض بدون حضور و رأي نمايندگان ماليات دهندگان (پارلمان) منع شده بود كه پايه حاكميّت ملّت، قانونمندي امور و تأمين عدالت قرار گرفت و آن را يكي از عوامل برتري يافتن اروپا خوانده اند، زیراکه مدنیّت عامل و وسیلهِ «بزرگی» است.




    در قلمرو دانش

    تعیین گروههای چهارگانه خون


    j-b-denis.jpg

    J. B. Denys
    15 ژوئن 1667 دکتر ژان باپتیست دنیس Jean-Baptiste Denys (پزشک ویژه لوئی چهاردهم پادشاه وقت فرانسه) اندیشه خود تزریق خون (ترانس فیوژن)را برای نجات زخمی ها و کسانی که مقدار زیادی خون از دست داده بودند با تزریق خون گوسفند به سه نفر و خون گاو به یک نفر به آزمایش گذارد که نیمی از آنان که خون بیشتری دریافت کرده بودند درگذشتند و دولت ادامه این تجربه را ممنوع کرد. 234 سال بعد (14 ژوئن 1901) دکتر «کارل لاندشتاینر» زیست شناس و پزشک اتریشی مسئله را حل کرد و اعلام داشت که خون انسانها چهار گروه هستند؛ آ، ب، آ ـ ب و اُ. که تنها خون گروه «اُ» قابل تزریق به همه است. خون گروه «آ» را تنها به دارندگان گروههای «آ» و «آ ـ ب»، خون گروه «ب» را به گروههای «ب» و «آ ـ ب» و خون گروه «آ ـ ب» را تنها به همین گروه می توان تزریق کرد. وی افزوده بود که گروه خونی یک فرد میراث او از پدر و مادر به یک نسبت و برپایه حضور و یا غیبت آنتی ژن است. وی که این کشف مهم خودرا به مناسبت زادروش اعلام کرده بود بعدا «آر ـ اج = اِر ـ هاش» خون را هم کشف کرد و برنده جایزه نوبل شد.








    در دنياي تاريخ‌نگاري

    تو که می کنی اختر خویش را بد ... ـ تکليف مورّخ و نویسنده از دیدگاه الیزابت کاستووا نویسنده و پژوهشگر آمریکایی ـ اندیشه و هنر جهانی اند نه ملّی

    در این روز در سال 2005 بانو «اليزابت جانسون كاستووا» نویسنده و پژوهشگر آمریکایی كتاب 642 صفحه اي خود تحت عنوان «مورّخ The Historian» را به توزیع داد. اليزابت (تحصیلکرده دانشگاه ییل) در نوشته ها و سخنرانی های خود از مورّخان خواسته است كه كار خود را منحصر به يافتن اسناد گذشته نكنند و به وظيفه اصلي بازگردند كه دادن پند و اندرز است كه آنها را از بررسي ضعف ها و قوّت هاي گذشتگان و كارهاي درست و يا نادرست آنان به دست آورده اند تا اشتباهات تكرار نشوند. کاستووا هم این واقعیّت را باور دارد که تاریخنگاری دنباله کار روزنامه نگاری است و این دو پیشه جدا ازهم نیستند و توصیه کرده است که ترجیحا لیسانسیه های تاریخ به رشته های روزنامه نگاری دانشگاهها پذیرفته شوند تا «انسان» که اطلاعات و معلومات خودرا از طریق آنان دریافت می کند متحوّل شود.
    ایجاد یک پُل رابط میان نویسندگان کشورهای اسلاوـ نشینِ اروپا بویژه بلغارستان و نویسندگان کشورهای انگلیسی زبان بویژه آمریکا و انگلستان از ابتکارهای بانو کاستووا است. وی برای تأمین این ارتباط، یک بنیاد فرهنگی ایجاد کرده است که این بنیاد تا کنون بسیاری از تألیفات آن دیدار را به انگلیسی ترجمه کرده است. بانو کاستووا عقیده دارد که نباید اندیشه و هنر در چهار دیواری یک زبان و ملیّت باقی بماند. بشر باید از اندیشه و هنر سود ببرد. وی «داستان نگاری» را بهترین روش برای انتقال اندیشه و انعکاس مسائل به دست داده است و داستان چون به زبان ساده و کوچه و خیابان نوشته می شود در خور درک همگان است و چون جالب و جاذب است تیراژ و مخاطبان بسیار دارد. یکی از داستان ها بانو کاستووا دزدان قو (Swan Thieves) عنوان دارد.
    اصحاب نظر و تفسیرنگاران گفته اند که اگر اندرزهای بانو کاستووا مورد توجه تاریخنگاران و روزنامه نگاران قرارگیرد بسیاری از مسائل فردی و جمعی پدید نخواهند آمد که یک اندرز ایرانی قرون وسطی از این قرار است: تو که می کنی اختر خویش را بَد؛ مَدار از فلَک چشم نیک اختری را*. به عبارت دیگر هر مسئله ای را فرد و یا افراد (گروه)، با گام گذاردن در مسیر نادرست، رأسا برای خود می سازند نه همه را دیگران برای آنان. اگر فرد و یا افراد، کل جامعه و نماینده آن «دولت» بدون مطالعه کافی و تفکّر قبلی و توجه به تجربه گذشتگان و پیش بینی آینده، کاری را انجام دهد خودرا وارد راهی پُراز دست انداز و درد سر خواهد کرد و در این وضعیت نباید ناله کند که مشکلات او از ستاره (اَختر) بد است، یا کار شیطان و یا در روز بدیُمن به دنیا آمده و کار را در ساعت سعد شروع نکرده و ... که انداختن مسئله به گردن دیگران و «فلَک» فرار از اشتباهِ خودش (تفکر و مطالعه نکردن قبلی خود او) و اعتراف به آن خواهد بود.
    بانو کاستووا بر لزوم ایجاد دفاتر متعدد مطالعه و مشورت، مرکب از اصحاب نظر در هررشته در جوار دفتر رئیس هردولت (در غرب معروف به اطاق فکر) و وجود کارشناسان بی طرف در جوار پارلمانها برای مطالعه و پالایش پیشنویس هرقانون قبل از طرح در جلسات عمومی تأکید کرده است.

    * می دانیم که مورّخانِ کارشناس در تاریخ ادبیات، نویسندگان و اندیشمندان ایرانی قرون وسطی را بزرگترین اندرزگویان در طول تاریخ بشر خوانده اند.









    در قلمرو رسانه‌ها

    اهمیت حیاتی روزنامه نگار حرفه ای ـ دلایل شهرت جهانی آمریکا از زبان نخستین دبیر سندیکای روزنامه نگاران ایران

    24 خرداد 1345 (14 ژوئن 1966) و در مراسمی به مناسبت دهمین سالروز آغاز بکار نخستین دوره آموزش روزنامه نگاری در ایران، مسعود برزین نخستین دبیر انتخابی سندیکای روزنامه نگاران ایران ضمن تشریح اهمیت حیاتی روزنامه نگار حرفه ای به معنای واقعی کلمه برای جامعه ملی و جامعه جهانی (بشریت)، از تجربه خود مثالی آورد و گفت: "در بهار سال 1332 (1953 میلادی) مستقیما از دکتر مصدق که با او دیدار داشتم، و دو سال بعد از آن شخصا از نهرو [رهبر وقت هند] که باهم گفت و شنود داشتیم شنیدم که گفتند برتری یافتن ایالات متحده بر سایر کشورها در قرن 20، نتیجه داشتن روزنامه نگار خوب، سینماگر قابل [هالیوود] و دیپلمات آگاه، باتجربه و دلسوز بوده است. به علاوه، وسعت دادن به قلمرو دلار [جهانی کردن آن] که این هم نتیجه وجود اقتصاددانان شایسته است که سود کشور را بر منافع شخصی ترجیح می دهند. همچنین عادت [روش] مقامات دولتی و دیپلماتیک آمریکایی که پس از کناره گیری و یا از دست دادن کار نمی روند تجربه و دانش خودرا حبس کنند بلکه آن را بدون چشمداشت برای «دادن نظر [و اندرز]» بکار می برند.".
    انتشار همین بیان در تهران و رسیدن آن به گوش شاه سبب ایجاد دوره لیسانس روزنامه نگاری در دانشگاه تهران شد و به اضافه، دوره های شبانه «آموزش ضمن کار» برای روزنامه نگاران شاغل زیر نظر مسعود برزین. برزین که در آگست 2010 در 91 سالگی درگذشت در عین حال آخرین مدیرعامل سازمان رادیوتلویزیون دولتی ایران در نظام پیشین [زمان نخست وزیری بختیار] بود که طرحی برای شورایی کردن مدیریت برنامه های آن تهیه کرده بود که بعدا به دست صادق قطب زاده افتاد که آن را ظاهرا به دور افکند.
    نهرو نظر خودرا به اجرا گذارد؛ «بالیوود» در برابر هالیوود به وجود آمد و روزنامه نگاران و اقتصاددانان هندی اینک در سراسر جهان و حتی در ایالات متحده سرگرم بکار و مصدر امور هستند ولی کشورهای دیگر هنوز نتوانسته اند به حد آمریکا، انستیتوی بررسی های استراتژی ـ پالیسی (تینک تانک = اندیشکده) داشته باشند که اعضای آنها عمدتا مقامات و دیپلمات های پیشین هستند. جهانیان از اوایل قرن 20 با آمریکا از طریق فیلمهای تولید شده در هالیوود و نقل و ترجمه مقالات رسانه های این کشور ازجمله کتابها و نیز کامل و ساده نویس بودن اخبار اسوسییتدپرس آشنا شدند و همچنین خودروهای ساده ساخت و ارزان ایالات متحده.
    آموزش 4 ساله روزنامه نگاری دانشگاه تهران (لیسانس) که در دهه 1340 دایر شده بود تنها یک دوره عمر کرد زیرا نشریه کافی برای جذب فارغ التحصیلان آن وجود نداشت!. این دوره تحصیلی سالها بعد در این دانشگاه از سر گرفته شد. در این فاصله، دکتر مصباح زاده ناشر روزنامه کیهان یک مدرسه عالی آموزش روزنامه نگاری تاسیس کرده بود. باید دانست که آموختن قواعد روزنامه نگاری برای روزنامه نگار شدن کافی نیست باید استعداد این کار، هوش سرشار و علاقه مندی به انسان داشت و به دور از مادیگری بود. ضعف جهان امروز ـ از دهه دوم قرن 20 به این سوی، کمبود روزنامه نگار و تاریخنگار خوب است و این کمبود از آغاز قرن 21 بیش از گذشته احساس می شود.
    barzin-nehru.jpg
    عکسي از يک ديدار برزين با نهرو در دهه 1330







    مطبوعات ايران و ادامه يك مسأله قديمي

    26 خرداد 1358 (چهار ماه پس از پيروزي انقلاب) در پي اعتراض مطبوعاتي ها و اتحاديه هاي مربوط به پيشنويس قانون مطبوعات، وزير ارشاد وقت اعلام كرد كه طرح با توجه به نظراتي كه ابراز شده است مورد بررسي دوباره و تجديد نظر قرار خواهد گرفت. از بهمن 1286 (صد سال و چند ماه پيش) كه وطن ما داراي قانون مطبوعات شد تاكنون، اين قوانين با كمي تغيير رونوشت هم بوده اند و چون انشاء كنندگان قانون نخست اطلاع كامل از حرفه روزنامه نگاري نداشتند؛ اين قوانين كمكي به پيشرفت ژورناليسم ايران نكرده است. ما در فاصله اين يك قرن (صرف نظر از اصلاحيه ها) داراي پنج قانون مطبوعات بوده ايم كه آخرين آنها در سال 1364 از تصويب گذشته است. از آيين مطبوعات انتظار اين است كه انواع نشريات و سازمان يك نشريه را تعريف كند و .... چون چنين تعريفي در دست نيست، مثلا يك روزنامه حزبي ما يك روز تمامي بالاي صفحه اولش را به شرح يك مسابقه فوتبال! اختصاص مي دهد و يك روز ديگر هنر و .... روزنامه هاي ما داراي اديشن «آنلاين» هستند و در سراسر جهان مي توان به آنها دسترسي داشت. روزنامه نگاران ساير كشورها وقتي كه خبر و عكس يك بازي فوتبال را به آن صورت در صفحه اول روزنامه حزبي ما ببينند دست ما را خواهند خواند.
    قانون اساسي در اصول خود، حقوق هر ايراني را يك به يك روشن و مسلم ساخته، بنابراين ديگر لازم نيست كه قانون مطبوعات بگويد چه كسي اين حق را دارد و آن حق را ندارد. قوانين كيفر همگاني، ماده و تبصره براي تعريف نشر اكاذيب و مجازات مرتكب آن و يا افترا و اهانت دارند و تكرار آنها با انشايي ديگر در قانون مطبوعات لازم نيست و توليد ابهام مي كند و .... قانون مطبوعات به جاي تكرار قوانين بايد معياري براي نرخ تكفروشي داشته باشد. اگر چنين ضابطه اي وجود مي داشت كه روزنامه دولتي قادر به فروش هر نسخه مثلا 50 تومان نمي شد. قانون مطبوعات بايد روشن كند كه آيا دولت مي تواند ناشر روزنامه عمومي باشد و يا نه. آيا اين كار مداخله يك قوه دمكراسي در قوه چهارم آن نيست؟. چرا ما پس از يك قرن هنوز «هوم دليوري» نداريم و نمي توانيم مانند ساير كشورها پيش از ساعت شش بامداد روزنامه را روي ميز ناشتايي مخاطب آن بگذاريم، و چرا هاي ديگر.






    پرداخت هدیه نقدی 400 هزارتومانی به خبرنگاران در جمهوری اسلامی!، عملی خلاف رسالت روزنامه نگاري

    تهران ـ 24 خرداد 1392 ـ خبرگزاری مهر: دیروز هدیه رئیس جمهور مربوط به روز خبرنگار سال 1391 به حساب خبرنگاران جامانده (از قلم افتاده) واریز شد.
    مبلغ هدیه رئیس جمهور که به حساب این دسته از خبرنگاران واریز شده، هرکدام 400 هزار تومان است.
    این هدیه همان زمان به حساب اکثر خبرنگاران واریز شده بود، اما شماری از قلم افتاده بودند که اینک دریافت کرده اند. این (ازقلم افتادگی) در حالی بود که برخی افراد شاغل در رسانه‌ها که عنوان خبرنگار نیز نداشتند و در مشاغل اداری و خدماتی مشغول به کار بودند، هدیه رئیس جمهور را دریافت کرده بودند!.
    .....
    جمهوری اسلامی ایران شاید تنها کشور در جهان باشد که به روزنامه کمک مالی و به خبرنگار هدیه نقدی می دهد که به زعم استادان روزنامه نگاری، عملی خلاف اصول این حرفه [رکن چهارم دمکراسی] است که باید منفک از دولت باشد. یکی از اتهامات غلامرضا کیانپور وزیر مربوط در نظام سابق که به حکم قاضی شرع دادگاه انقلاب تیرباران شد دادن کمک مالی به برخی روزنامه های وقت بود.
    چند ماه پس از انقلاب، فتوکپی گزارش های ساواک را که در هر وزارتخانه مامور داشت بر در و دیوار اطاق خبر روزنامه ها چسبانیدند و به استناد این گزارش های مبهم و ناقص، برخی روزنامه نگاران را متهم به گرفتن رشوه از وزارتخانه حوزه خبری خود کردند و تحت تعقیب قراردادند و بعضا اخراج کردند که بعدا ضمن رسیدگی معلوم شد این رشوه ها چیزی جز تهیه بلیت سفر و تامین اطاق هتل برای خبرنگارانی که وزیر مربوط از آنان و از طریق سردبیری روزنامه دعوت کرده بود که با او برای پوشش مراسم به شهرستان بروند نبود که در همه دنیا امری عادی است. روزنامه تنها هزینه پوشش حوادث نقاط دوردست مثلا وقوع زلزله را تامین می کند نه رفتن وزیر برای گشودن یک سد و یا کارخانه، دانشگاه و سمینار را.


     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    25 خرداد

    ساير ملل

    انقلاب كشاورزان انگلستان


    0615enghelab.jpg
    اين تصوير توسط يك نقاش در همان زمان از انقلاب خونين كشاورزان ترسيم شده است


    15 ژوئن سال 1381 با قتل «وات تايلر» رهبر انقلاب كشاورزان انگلستان و نشان دادن جسد او به پيروانش اين مهمترين انقلاب اروپا در قرون وسطا پايان يافت. وات تايلر 14 ژوئن براي مذاكره با ريچارد دوم پادشاه وقت به كاخ سلطنتي دعوت شده بود. اين انقلاب دو رهبر ديگر به نام هاي «جان بال» و «جك استراو» داشت.
    انقلاب از منطقه «اسكس» انگلستان آغاز شده بود. كشاورزان اين منطقه كه از تعدي ماموران جمع آوري ماليات، ماليات اضافي به نام «هزينه جنگ با فرانسه»، بهره مالكانه (درمورد مزارع بزرگ و غير خرده مالك) و ظلم لردها به تنگ آمده بودند؛ وقتي كه تهديد شدند اگر فورا و بدون چون و چرا ماليات مقرر (ماليات اضافي براي تامين هزينه جنگ با فرانسه) را نپردازند از اراضي شان اخراج مي شوند، به رهبري «وات تايلر» كه مردي سخنور بود دست به عصيان زدند.
    اين انقلاب در اندك زماني تبديل به مبارزه مسلحانه شد و انقلابيون وارد لندن شدند؛ اسقف اعظم انگلستان را كه از آنان حمايت نكرده بود كشتند، به يك مجتمع قضايي حمله بردند و قضاتي را كه برضد كشاورزان و تهيدستان حكم داده بودند مقتول ساختند و به سوي زندان مركزي شهر هجوم بردند تا زندانيان را آزاد سازند كه ريچارد دوم پادشاه وقت در صدد حل مسئله بر آمد و از رهبر شماره يك انقلابيون خواست كه با او ملاقات كند و در خواست خود را مطرح سازد تا حضورا مذاكره شود.
    وات تايلر به ملاقات پادشاه شتافت كه در آنجا به ضرب شمشير شهردار لندن كه حضور داشت كشته شد و چند ساعت بعد پس از تجهيز همه نيروهاي دولت، چند ساعت بعد جسد او را به پيروانش نشان دادند و از يك تير چوبي آويزان كردند تا انقلابيون مرعوب و متفرق شوند.
    بعدا درباريان پادشاه گفتند كه تايلر بيش از آن چه كه برايش انقلاب كرده بودند مطالبه كرد و با خشونت سخن گفت كه لرد شهردار به خشم آمد و او را كشت ! . درباريان اضافه كرده بودند كه تايلر از پادشاه خواسته بود كه القاب لرد ها را كه از آن براي ظلم كردن استفاده مي كنند لغو كند . اظهارات يكجانبه همين شهود سند مورخان در توصيف اين رويداد مهم قرار گرفته است.
    خبر بپاخيزي كشاورزان انگلستان به فرانسه رسيد، ناراضيان از دولت را گوش بزنگ ساخت و هنگامي كه تحصيلداران ماليه سراغ دستفروشهاي پاريس رفتند، كسبه اين شهر نيز دست به انقلاب زدند.
    در پي اين دو انقلاب، در كشورهاي اروپايي تا چند سال از سختگيري در جمع آوري مالياتها كاسته شد تا موارد مشابهي رخ ندهد.






    روزي كه پاپ «مارتين لوتر» را مرتد خواند


    0615loter.jpg
    Martin Luther


    15 ژوئن سال 1520 روزي است كه پاپ وقت «لئون دهم» مارتين لوتر كشيش آلماني را كه تز تازه اي مطرح ساخته بود مرتد خواند، از كليساي كاتوليك بيرون راند و تهديد به تكفير كرد (كه مجازات تكفير پاپ؛ آتش زده شدن بود). با وجود اين، لوتر و روش او «مذهب تازه ــ پروتستان (معترض)» ــ باقي ماند و در سراسر جهان ششصد ميليون پيرو دارد.
    لوتر بسياري از تشريفات و مقررات كليساها از جمله منع ازدواج كشيشها، پاكسازي گناهان افراد با دريافت هديه (پول) و 93 مورد ديگر را زائد و غير لازم اعلام كرده بود و گفته بود که انجيل به چنين مواردي اشاره ندارد.






    «منع جنگ بدون دادن اعلان قبلي» مصوبه کنفرانس جهانی صلح در لاهه

    دومين كنفرانس جهاني صلح با حضور نمايندگان 44 كشور 15 ژوئن 1907 در شهر لاهه كار خود را آغاز كرد . اين كنفرانس پس از جلسات متعدد تصويب كرد كه بدون دادن اعلان قبلي نبايد يك كشور به كشور و يا كشورهاي ديگر تعـ*رض نظامي كند و وارد جنگ شود و اين مصوبه به صورت يك ميثاق جهاني باقي مانده است.

    در همين كنفرانس تصميماتي هم در مورد كشورهاي بي طرف و خودداري از حمله و ورود مسلحانه به كشتي هاي بازرگاني اتخاذ شد.






    کتابي درباره روابط محرمانه دودمانهاي بوش و آل سعود


    bush-saud.jpg
    پشت جلد کتاب تاليف کرگ آنگر

    در پي انتشار كتاب 26 دلاري «دودمان هاي بوش و سعود ـ روابط محرمانه اين دو خانواده حاكم» تاليف «كرگ آنگر» سردبير «باستن مگزين»، تفسيرهاي متعدد در اين راستا انتشار يافته بود. بعضي از روزنامه هاي آمريکا در شماره 14 ژوئن 2004 خود به ضميمه خلاصه اي از کتاب، عكسي از شاهزاده بندر بن سلطان آل سعود سفير وقت كشور سعودي در آمريكا را كه سالهاي سال اين سمت را حفظ كرده بود با جورج بوش چاپ كرده بودند كه نشان مي دهد اين شاهزاده روي دسته مبل نشسته و در حال صحبت خودماني با بوش است كه بر مبلي ديگر نشسته است.
    «كرگ آنگر» در كتاب 356 صفحه اي خود از همكاري دو دودمان در سرمايه گذاري دلارهاي نفتي كشور سعودي تا پيدايش گروههاي مسلح ضد آمريكايي در اين كشور در واكنش به آن و رويدادهاي يازده سپتامبر 2001 سخن گفته و سئوالهاي متعدد مطرح ساخته از جمله: چرا اجازه داده شد كه 140 تبعه سعودي 13 سپتامبر ـ دو روز پس از برخورد هواپيما ها به ساختمانها در نيويورك و واشنگتن، در حالي كه همه فرودگاههاي آمريكا بسته بودند از اين كشور ـ بدون بازجويي ـ خارج شوند. مولف شروع روابط دو خانواده را از دهه 1970 نوشته و اضافه كرده است كه جيمز بيكر و ديك چني ـ دو نفتي آمريكايي ـ در اين روابط تنگاتنگ همكاري دارند و ....
    bush-saud2.jpg
    بوش و بندر در ديدار خودماني








    خطر همين جاست، نه در عراق!


    kroft-steve.jpg

    ژورناليست Steve Kroft
    «استيو كرافت» گزارشگر شبكه تلويزيوني «سي بي اس» آمريكا يكشنبه شب 14 ژوئن 2004 در يك گزارش مشروح و مصوّر نشان داد كه دهها كارخانه مواد شيميائي آمريكا محافظت كافي ندارند و اگر خرابكاري در آنها صورت گيرد و يا دچار حادثه شوند جان ميليونها تن كه در نزديكي هريك از اين كارخانه ها زندگي مي كنند در خطر خواهد بود.
    وي درگزارش خود صريحا گفت: خطر همين جاست، پشت حياط خانه خود ما، نه در عراق كه ما به آنجا رفته ايم تا خطر اسلحه شيميايي را از ميان برداريم. وي ضمن اشاره به رويداد انفجار يك كارخانه كاربيد (كاربايد) در هند كه گرداننده آن يك كمپاني آمريكايي بود و ضمن آن بيش از 3 هزار و هشتصد تن كشته شدند گفت كه چنين خطري در كشور خودمان هم وجود دارد و در همسايگي مان؛ در نيويورك، شيكاگو، هوستون و كاليفرنيا و ....
    استيو كرافت براي اثبات ناكافي بودن حفاظ كارخانه هاي شيميايي آمريكا، با يك بازرس دولتي مربوط مصاحبه كرد و اين بازرس گفت كه روزي به عنوان ناشناس به يكي از اين كارخانه ها رفت و از تانكر گاز عكس گرفت بدون اين كه كسي مانع عكسبرداري شود!. كرافت سپس با سناتور كورازاي از نيوجرزي مصاحبه كرد كه طرح تشديد حفاظت از كارخانه هاي شيميايي آمريكا را به سنا داده بود. اين سناتور گفت كه چون هزينه اجراي طرح، سنگين برآورد شده بود و كارخانه هاي شيميايي از تامين آن ابراز عجز كردند، همه طرح مدفون شد!.






    لينچينگ Lynching و پوزش سناي آمريكا

    سناي آمريكا 13 ژوئن 2005 طي مصوبه اي كه راي مخالف نداشت ضمن اعتراف به يك كوتاهي دهها ساله خود، از اين عمل و جرم فدرال شناختن لينچينگ Lynching پوزش خواست.

    در آمريكا و به ويژه در ايالتهاي جنوبي، تا سال 1960 اعدام افراد به طريقه «لينچينگ» ديده شده بود كه طبق يك آمار، از 1880 تا 1960 با اين روش، 4 هزار و 750 تن و عمدتا آفريقايي تبارها (سياهپوستان) كشته شده بودند.
    اين روش به اين صورت بود كه جمعيت كه متوجه ارتكاب يك جرم مي شد، مظنون و يا مرتكب را اگر سياه و يا اين كه بي يار و ياور بود با هياهوي بسيار دستگير مي كرد و بدون اثبات جرم او در محکمه، در ملاء عام از درخت حلق آويز مي كرد و ....
    مجلس نمايندگان آمريكا از سال 1920 تا سال 1940 سه بار اين عمل را يك جرم فدرال (قابل طرح در دادگاه سراسري و خارج از حوزه اختيارات قضايي ايالتها) خوانده بود كه سنا آن را به بهانه مداخله در امور ايالتها كه استقلال داخلي دارند رد كرده بود.
    lynching2-usa.jpg
    يک نمونه لينچينگ (عکس از ويکيپديا)










    تاريخ از نگاهي به تصوير

    یک رای دهنده ایرانی انتخابات 24 خرداد 1392 با تی شرت دارای نماد فَروَهَر


    farvahar-election2013.jpg



    عکس خبرگزاری مِهر از گروهي راي دهنده تهرانی در انتخابات 24 خرداد 1392 ریاست جمهور. یک رای دهنده با تی شرت دارای نماد فَروَهَر (مظهر نيکوکاري و طرد بدي کردن ازجمله دروغ گفتن و نيّت بد داشتن در ايران باستان) که گویای روانشناسی ایرانی و پایبندی او به فرهنگ ملّی در هر شرایط است. این عکس به همین صورت و زیرنویس در بسیاری از نشریات، در گوشه و کنار جهان انتشار یافته بود.









    برخي ديگر از رويدادهاي 15 ژوئن


    • 763: يك خورشيد گرفتگي روي داد كه آشوري ها شرح آن را بر سفال نوشته اند و اين سفالنبشته تا به امروز باقي مانده است.


    • 1389: تركان عثماني در جنگ كوزوو بر صربها پيروز شدند و سابقه مسلمان شدن بيشتر مردم كوزوو از همان زمان است.


    • 1752: بنجامين فرانكلين با فرستاد يك بادبادك به آسمان فيلادلفيا در هواي توفاني و توام با رعد و برق، و مشاهده سوختن بادبادك ـ رابـ ـطه الكتريسيته ساكن و صاعقه را اثبات كرد.


    • 1785:
      jean-francois.jpg


      نخستين سانحه هوايي تاريخ بشر در فرانسه روي داد و دو تن كه با يك بالون هواي گرم تا ارتفاع 450 متري بالا رفته بودند كه از درياي مانش بگذرند و در انگلستان فرود آيند بر اثر آتش گرفتن بالن سقوط كردند و جان سپردند. يكي از اين دو، «ژان فرانسوا دو روزيه Jean Francios de Rozier» مدرّس فيزيك و شيمي و سازنده بالن بود (عکس).


    • 1080: ناپلئون بناپارت مرد توانمند اروپای وقت برادر بزرگتر خود ژوزف بناپارت را پادشاه اسپانیا کرد ـ کشوری که به تصرف ناپلئون درآمده بود. ناپلئون قبلا ژوزف را پادشاه ناپل و سیسیل (جنوب ایتالیا) کرده بود. پادشاهی ژوزف بر اسپانیا 5 سال طول کشید.


    • 1846: پیمان اُرِگون Oregon امضا شد و مدار 49 درجه عرض جغرافیاییT مرز کانادا و آمریکا در بخش شمال غربی ایالات متحده و بخش جنوب غربی کانادا قرارگرفت. در این پیمان، وضعیت چند جزیره دقیقا روشن نشده بود که در سال 1859 بر سر تیراندازی به یک خوک در یکی از این مناطق، میان طرفین یک نبرد کوتاه مدت روی داد که به «جنگ خوک» معروف شده است.


    • 1860: نخستين مهاجر سفيد پوست در ايداهو ــ ايالت كوهستاني آمريكا ــ مستقر شد.


    • 1888: شاهزاده ویلهلم ولیعهد آلمان شد و سپس قیصر (امپراتور این کشور فدرال). جنگ جهانی اول در زمان پادشاهی او به راه افتاد و چون آلمان در آن موفق نبود به هلند کریخت و پناهنده این کشور شد و تا پایان عُمر همانجا بود.


    • 1896: یک سونامی (زلزله زیر دریایی) در ژاپن 22 هزار تن را کُشت.


    • 1920: دولت آلمان که در جنگ جهانی اول شکست خورده بود، شلسویگ Schleswig شمالی را به دانمارک داد.


    • 1924: 318 سال پس از استقرار مهاجران انگليسي و 148 سال بعد از اعلام استقلال ايالات متحده، اجرای يك قانون که بوميان (سرخپوستان) اتباع اين فدراسیون بشمار آیند آغاز شد. این قانون که چند روز پیش از این به تصویب کنگره رسیده بود پس از امضای رئیس جمهوری به اجرا درآمد.


    • 1992: پس از جنگ جهاني دوم، براي نخستين بار پارلمان ژاپن تصويب كرد كه نظاميان اين كشور كه عنوان «نيروي دفاع از خود» را دارند به خارج از مرزهاي ژاپن اعزام شوند!.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    26 خرداد

    ايران


    بازگشت ده هزار نفری ـ گزارش گزنفون از جنگ دو برادر بر سر پادشاهی ایران، 401 پیش از میلاد مسیح


    xenophon.jpg
    تصویری از مجسمه گزنفون

    نبرد کوروش جوان Cyrus the Younger با برادرش اردشیر دوم درناحیه Cunaxa در کنار فرات (جنوب غربی بغداد امروز و شمال شهر بابل وقت) بر سر پادشاهی بر امپراتوری پهناور ایران که شهریور (سپتامبر) 401 پیش از میلاد روی داد معروفیت زیاد دارد و در بسیاری از کتاب های درسی ـ در سراسر جهان آمده است زیراکه گزنفون Xenophon تاریخ نگار وقت و از افسران این جنگ، آن را در کتاب خود «بازگشت ده هزار نفری» و بویژه در فصلAnabasis (عبور از ارتفاعات) شرح داده و مشکلات را دقیقا نوشته است. گزنفون ـ شاگرد سقراط ـ از آن گروه مورّخانی بود که رویدادهای دوران حیات خود و آنچه را که دیده و تجربه کرده باشند می نویسند و در نتیجه، نوشته های آنان مأخذ برای مورّخان دیگر می شود و همچنین برای تحلیلگران و مفسّران. [مورخان يوناني اين کوروش را کوروش کوچکتر و یا جوان نوشته اند تا از کوروش بزرگ متمايز شود و در مخاطب ايجاد شبهه نکند.].
    کوروش جوان پسر داریوش دوم و بانو «پَریسا»، فرماندار قلمرو یونانی زبان های امپراتوری ایران (ایونی، آناتولیای غربی و بخشی از سوریه) پس از مرگ پدر خودرا شایسته تر از برادرش ـ اردشیر دوم برای جانشینی او و پادشاهی ایران می پنداشت. به زعم او، برادرش اردشیر فردی ضعیف النفس، بی تدبیر و ترسو بود.
    کوروش جوان در ژوئن 401 پیش از میلاد (خردادماه) تصمیم به برکنارکردن برادر و پادشاه شدن گرفت، دوازده هزار و نهصد مِرسنِر یونانی (ده هزار و 400 پیاده سنگین اسلحه و دو هزار و پانصد پیاده سبک) برگزید و با این مرسنرها و نیروهای پارسی اش عازم پایتخت شد. بسیاری از نظامیان پارسی او پس از رسیدن به کوههای Taurus از برادرکُشی منصرف شدند و بازگشتند و برای کوروش هزار پارسی، 600 نگهبان شخصی و مرسنرهای یونانی باقی ماندند. اردشیر یک نیروی 40 هزاری نفری به مقابله با برادر فرستاد و دو نیرو در کنار فرات (عراق غربی امروز) به هم رسیدند و در همان نخستین برخورد، کوروش کشته شد و افسران یونانی زبان تصمیم به مذاکره به منظور پایان جنگ و موافقت با بازگشت گرفتند ولی درجریان رفتن به محل مذاکره به دام افتادند و کشته شدند و چند افسر باقی مانده ازجمله گزنفون ده هزار باقی مانده مرسنرها (جنگجویان مزدور) را با زحمت زیاد و برخورد با مشکلات متعدد از راههای کوهستانی (کردستان عراق امروز) به ساحل دریای سیاه رساندند و از آنجا با قایق به وطن بازگشتند.
    اردشير دوم تا سال 358 پيش از ميلاد حكومت كرد.





    مبدأ تقويم يزدگردي ـ تقویم نویسی وسیله میهندوستی

    تقويم نگاران ايراني روز 16 ژوئن سال 632 ميلادي را مبدا تقويم يزدگردي قراردادند تا به اين وسيله ميهندوستي خود را نشان دهند و ايرانيان ـ امپراتوري خود در عهد باستان را فراموش نكنند. اين سال، آغاز پايان امپراتوري ايرانيان به عنوان يكي از دو اَبَرقدرت وقت جهان بود ـ جنگ عرب با ایرانیان از سال 633 آغاز شد، ولی ندانمکاری ها، مبارزه بر سر قدرت در تیسفون و دشمنی بزرگان بایکدیگر یک سال پیش از آن به اوج رسیده بود و گرنه ارتش ایران ـ مجهز به فیل جنگی و چهار برابر نیروهای عرب ـ در نوامبر 636 میلادی در قادسیه شکست نمی خورد. فراموش نكنيم كه ايرانيان بعدا (درقرون وسطا، عصر ظلمت در اروپا) از طريق انديشه، دانش و ادبيات، ايرانزمين را از این دست ابرقدرت جهان كردند. تقویم هجری شمسی متداول امروز به دست عُمر خیام نیشابوری تنظیم شده است. این تقویم به تقویم جلالی معروف بود زیراکه در عهد سلطنت جلال الدین ملک شاه تنظیم شده بود. ایرانیان از دوران هخامنشیان (25 قرن پیش) دارای تقویم بوده اند (تقویم زرتشتیان) و نام ماهها ـ تا حدّی تفاوت در تلفظ تغییر نکرده است. تقویم جلالی تا حدّی زیاد بر پایه تقویم یزدگردی تنظیم شده است. ایرانیان باستان تنها ملتّی بودند که تقویم قمری را بکار نبردند.
    پس از برگزاري مراسم دو هزار و پانصدمين سال تاسيس دولت واحد ايران به رياست کوروش بزرگ در مهرماه 1350، مبدأ تقويم ايران به زمان کوروش بازگشت داده شد که درجريان انقلاب 1357 (و از شهریورماه این سال) بار ديگر، سال هجري خورشيدي (تقویم تنظیم شده توسط عمر خیّام) تقويم رسمي ايران شد و در کنار آن تقویم قمری.






    يعقوب ليث و دستور مهم ميهني او پس از تصرف كرمان؛ رسميت يافتن دوباره پارسي

    يعقوب ليث صفار (اکتبر 840 ـ 5 ژوئن 879، 15 خرداد)، قهرمان ملي ايرانيان كه تصميم به پايان دادن به حكومت عرب بر ميهن گرفته بود 16 ژوئن سال 868 ميلادي (26 خرداد) شهر كرمان را آزاد كرد.
    در كرمان بود كه يعقوب دستور اكيد داد به زباني كه او نمي فهمد (عربي)، مكاتبه نكنند. از زمان افتادن ايران به دست عرب، تا آن روز مكاتبات اداري به زبان عربي صورت مي گرفت. با صدور دستور اكيد يعقوب ليث بود كه «پارسي» بار ديگر زبان رسمي ايرانيان شد و رونق گرفت. يعقوب بود كه خواست براي حروفي كه در عربي نيست و در فارسي تلفظ مي شود، جانشين بيابند تا خط الرسم تكميل شود و سالها طول كشيد تا اديبان با هم به توافق رسيدند كه «پ، چ، ژ، گ» را با افزودن نقطه و سركش بر حروف عربي مشابه، به وجود آورند تا تركيب حروف تغيير نكند و مقرر داشتند كه از بكار بردن حروف خاص زبان عربي از جمله «ص، ض، ط، ظ، ث، ح، ع و ء» در واژه ها و اسامي فارسي خودداري شود. تكميل اين تغييرات هشتاد سال وقت گرفت و اين اصلاحات حروف و تبديل واژه ها در سال 950 ميلادي به پايان رسيد و خط الرسم فارسي امروز به دست آمد. بايد دانست كه ايرانيان تنها مسلمانان آن زمان بودند كه زبان ملي خود را از دست ندادند. مي دانيم كه ايرانيان ساكن «فرارود» و خراسان خاوري (افغانستان شمالي امروز) كه تاجيك خوانده مي شوند «پارسي» را از دست نداده بودند و گروهي از آنان با افتخار تمام خود را «پارسيوان = پارسيبان» مي ناميدند.
    يعقوب كه پرچم استقلال طلبي را در سيستان برافراشته بود در سال 862 ميلادي هرات و سال بعد سراسر شمال شرقي ايرانزمین و تا كابل را از دست عمال خليفه بغداد بيرون آورده بود. يعقوب پس از آزاد كردن كرمان، با همان هدف، فارس و خوزستان را پس گرفت، مهاجرت قبایل عرب به ایران را متوقّف و ممنوع ساخت و در سال 878 با خليفه عباسي مستقيماً وارد جنگ شد. او که از دیر العاقول یک عقب نشینی تاکتیکی کرده و در منطقه گُندی شاپور (خوزستان) اُردو زده بود پس از رد پيشنهاد صلح خليفه، در پنجم ژوئن 879 از بيماري قولنج درگذشت، همانجا مدفون شد و برادرش «عَمرو» بر جاي او نشست و مصلحت در آن ديد كه با خليفه از در آشتي درآيد و خليفه هم حكومت وي را بر فارس، اصفهان، كرمان، سيستان، مكران (بلوچستان)، سِند (ايالت جنوبي پاكستان امروز به مركزيت شهر كراچي) و بخش هايي از خراسان به رسميت شناخت.






    ادامه مخالفت جدي با رئيس الوزرايي قوام السلطنه


    0616tonkaboni.jpg

    ساعد تنكابني سروان ارتش
    ساعد پسر سپهسالار تنكابني که از بيست و پنجم خرداد 1300 هجري خورشيدي در تنكابن دست به قيام مسلحانه زده و سرگرم جمع آوري نيرو براي حمله به تهران بود 26 خرداد در اجتماعي از تنکابني ها، قوام السلطنه (نخست وزير منصوب احمدشاه) را عامل حارجي (دولت لندن) اعلام كرد و گفت که بايد ازميان برداشته شود. وي افزوده بود که قصد تجزيه کشوررا ندارد تنها با نخست وزيري قوام السلطنه مخالف است زيرا که اين انتصاب را به زيان ايران مي داند و قيام مسلحانه او تنها با هدف جلب توجه شاه است که حاضر به شنيدن حرف حساب نيست.
    دو هفته پس از تعيين قوام السلطنه به جاي سيد ضياء طباطبايي به عنوان رئيس الوزراء در خرداد 1300، دامنه مخالفت با اين انتصاب به مازندران و گيلان هم كشانده شده بود. در خراسان كلنل محمد تقي خان پسيان دست به مخالفت با قوام السلطنه زده بود و انگلستان را عامل همه مشكلات و بدبختي هاي ايران خوانده و گفته بود که انتصاب قوام السلطنه هم به اراده آن دولت استعمارگر انجام شده است و در برابر سلطه انگلستان بايد ايستادگي (مسلحانه) شود.





    گوشت گوسفند، هرکيلوگرم 26 ريال ـ ماجرای اختلاف نظر قصاب ها و شهردار تهران


    nosratullah-amini.jpg

    نصرت الله امینی در اواخر عمر
    24 خرداد سال 1332 ( ژوئن 1953 ميلادي) دكتر مصدق نخست وزير وقت نرخ گوشت گوسفند را در تهران كيلوگرمي 26 ريال تعيين و اعلام كرد. مداخله نخست وزير زماني آغاز شد كه مذاكرات شهردار با قصابها به بن بست رسيده بود و شهردار تصميم داشت در خيابانها دکه بگذارد و رفتگران شهرداري را به فروش گوشت بگمارد.
    معارضه شهرداري با توزيع كنندگان گوشت (عمده فروشها) بود كه 19 خرداد به اوج خود رسيده بود. در اين روز نصرت الله اميني شهردار وقت (که در سال 1388 فوت شد و در ماههای نخست پس از انقلاب استاندار فارس بود) به عمده فروشها اخطار كرده بود كه اگر بخواهند بيش از اين بازي درآورند، شهرداري خود مستقيما به توزيع گوشت ميان قصابي ها اقدام خواهد كرد و چنانچه بعضي قصابها اخلال كنند؛ در هر كوچه و خيابان دكه نصب خواهد كرد و به فروش گوشت مشغول خواهد شد.
    دعوا بر سر اين بود كه شهرداري نرخ گوشت را هر كيلو گرم 26 قران تعيين كرده بود و قصابهاي عمده فروش مدعي بودند كه با اين نرخ برايشان سودي حاصل نمي شود زيرا بايد گوشت را هر كيلو گرم 24 قران به قصابهاي خرده فروش بدهند و با پولي كه به چوبدار براي خريد گوسفند مي دهند، بيش از پنج شاهي (يك چهارم يك قران) در هر كيلو برايشان نمي ماند و شهردار مي گفت كه در شرایطی که استعمار لندن به وطن تحمیل کرده همين سود كافي است.
    19 خرداد كه اين مرافعه به اوج شدت رسيده بود، شهردار براي اجراي اخطار خود جمعي از سپورها را لباس سفيد پوشاند و آماده فروش گوشت در دكه ها كرد و از طرفي هم دست به خريد گوسفند از چوبدار ها زد كه عمده فروشها با مشاهده سپورهاي سفيدپوش جا خوردند، 24 خرداد دولت مداخله و نرخ گوشت را تعیین و اعلام کرد کرد و دست اندرکاران توزیع آن خواست رئیس دولت را پذیرفتند. اقدام دیگر امینی از این دست، جمع کردن دکه های فروش مطبوعات بود که قبلا اجازه داده شده بود به صورت میز (غیر مسقف) به کار ادامه دهند. این میزها بعدا کیوسک شده و به صورت یک دکان کوچک برای فروش هرگونه جنس درآمده و قیافه نسبتا زشتی هم به شهر داده بودند.





    چگونگي برکناري بني صدر از رياست جمهوري در نيمه دوم خردادماه 1360 و ...


    banisadr-1979-ed.jpg

    بني صدر، زماني که رئيس جمهور بود
    در پي عزل ابوالحسن بني صدر از قائمقامي فرماندهي كل قوا در بیستم خرداد 1360 و تظاهرات خیابانی مخالفان او در 25 خرداد، 26 خرداد این سال، دو فوريت طرح نمایندگان برای «بررسي كفايت او به عنوان رئيس جمهور» در مجلس به تصويب رسيد و از روز بعد بررسي طرح آغاز شد و نیز بحث از تشكيل شوراي موقت رياست جمهوري ـ در صورت برکناری بنی صدر و انتخاب زودرس رئيس جمهور بعدی. بررسی طرح و بحث نمایندگان درباره آن تا عصر سی و یکم خرداد ادامه یافت و در رای گیری ساعت 5 و 15 دقیقه بعد از ظهر این روز، 177 نماینده به عدم کفایت بنی صدر رای دادند و دقایقی بعد، هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس در اجتماع گروهی از مردم که مقابل مجلس اجتماع کرده و خواهان برکناری بنی صدر بودند حضور یافت و تصویب طرح را به اطلاع آنان رسانید و گفت که مصوبه مجلس را تا ساعتی دیگر نزد امام (آیت الله خمینی) خواهد بُرد و طبق قانون اساسی، وی تصمیم گیرنده نهایی است.
    همان شب رادیو تلویزیون ایران اعلام کرد که آیت الله خمینی رهبر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی پس از دریافت مصوبه مجلس، بنی صدر را از سمت رئیس جمهور عزل کرده است که این خبر روز یعد (یکم تیرماه 1360) در صفحات اول روزنامه های تهران انتشار یافت. در همین روز شورای ریاست جمهوری مرکب از رئیس مجلس، نخست وزیر و رئیس دیوان عالی کشور آغاز بکار کرد تا ضمن انجام وظایف ریاست جمهور در طول 50 روز، در این فاصله مقدمات برگزاری انتخابات رئیس جمهور تازه را فراهم سازد.
    روزنامه های تهران نوشته بودند که در جلسات پیش از ظهر و بعد از ظهر 31 خردادماه مجلس که به تصویب طرح عدم کفایت بنی صدر انجامید 19 نماینده ازجمله صدر حاج سیدجوادی، مهدی بازرگان، یدالله و عزب الله سحابی، دکتر سامی، ابراهیم یزدی، صبّاغیان، معین فر و سلامتیان حضور نیافته بودند که غیبت آنان «غیر موجّه» اعلام شده بود.
    در جریان بحث پيرامون طرح بررسي کفايت بني صدر، سی ام خرداد 1360 نمازگزاران جمعه خواهان عزل او و محاکمه اش شده و وی را یک عامل آمریکا خوانده بودند. در طول بحث مجلس درباره طرح، چند نماینده گفته بودند که بنی صدر از مخالفان تصرف سفارت آمریکا در آبان 1358 بود که اگر این کار صورت نگرفته بود دیکته کردن آمریکا به جمهوری اسلامی و مداخله ادامه یافته بود. یک نماینده مجلس تصرف سفارت آمریکارا یک رویداد بزرگ تاریخ جهان خوانده بود که دست واشنگتن را از ایران کوتاه کرد. به موازات بحث مجلس، روزنامه های تهران نوشته بودند که شاپور بختیار در پاریس بنی صدر را ادامه دهنده راه مصدق خوانده است و .... در پی تصویب طرح، بهزاد نبوی وزیر مشاور وقت گفت که حل ماجرای بنی صدر بزرگترین پیروزی داخلی انقلاب بود. دقایقی پس از تصویب طرح گفته شد که بنی صدر فرار کرده و ناپدید شده است ولی زن او بانو عذرا را در اتومبیل دستگیر کرده اند. در نيمه دوم خردادماه 1360 شماري از نويسندگان روزنامه انقلاب اسلامي و کارکنان دفتر رياست جمهوري دستگير شده و عده اي هم کناره گيري کرده بودند. در جمهوري اسلامي ايران، رئيس جمهور رئيس کشور نيست و طبق اصل 110 قانون اساسي، تعيين سياست هاي کلي، نظارت بر حسن جريان اين سياستها، فرماندهي کل نيروهاي مسلح ازجمله سپاه پاسداران و نيروهاي انتظامي با رهبري است. رهبر است که رياست قوه قضائيه را تعيين و حکم رياست جمهور را امضاء مي کند.
    بني صدر [متولد نوروز 1312 = 22 مارس 1933در همدان و فارغ التحصيل اقتصاد از سوربن فرانسه] در بهمن 1358 با ده ميليون و 753 هزار به رياست جمهوري انتخاب شده و سمت قائمقام فرماندهي کل قوا را نیز دریافت کرده بود. در انتخابات بهمن 1358 ریاست جمهوری که نخستین انتخابات از این دست در ایران بود، نود و پنج نامزد ازجمله قطب زاده و مسعود رجوي با هم رقابت مي کردند که از ميان آنان، بني صدر برنده اکثريت آراء شد و دريادار دکتر احمد مدني کرماني نفر دوم. قطب زاده بعدا اعدام شد و مدني کرماني و رجوي از ايران خارج شدند. مدني کرماني که بعدا به بيماري سرطان دچار شده بود اخيرا فوت شد. تلاش هاي مدني کرماني در طول وزارت دفاع، فرماندهي نيروي دريايي و استانداري خوزستان مانع از تجزيه ایران شد. تاريخ از وي به عنوان يک ناسيوناليست ايراني نام بـرده است.
    بني صدر که نزديک به 17 ماه بر کرسي رياست جمهوري نشسته بود پس از عزل شدن به فرانسه فرارکرد [که ماجراي فرار او داستاني است شنيدني]، تا مدتها همچنان خودرا رئیس جمهور اعلام می کرد. وی که در فرانسه بسر مي برد با ادامه انتشار روزنامه خود - انقلاب اسلامي – نخست به صورت چاپی و اینک آنلاین و انجام مصاحبه و ایراد نطق در صف مخالفان دولت جمهوري اسلامي قراردارد و به دادن نظر ادامه می دهد.





    بازداشت مدير عامل «اورينتال اويل كيش» در دوبي، پس از برائت در تهران!

    خبر زير كه تيتر آن در بالا آمده است در تاريخ 16 خرداد1385 به شماره 40211 در روزنامه اينترنتي «بازتاب» به زبان فارسي كه غالبا مطالب اختصاصي درج مي کند انتشار يافته بود كه طبق آمار «بازتاب»، در همان ساعات اول انتشار 18 هزار و 141 مخاطب داشت. خبر «بازتاب» از نظر اهميت قضيه، عينا در اينجا نقل مي شود. اگر در رابـ ـطه با آن توضيحي با ايميل واصل شود، آن نيز عينا درج خواهد شد. روزنامه هاي تهران از جمله روزنامه دولتي ايران قبلا جريان محاكمه را چاپ كرده بودند.

    ×××

    به گزارش خبرنگار «بازتاب»، مهرداد صفدري مديرعامل شركت «اورينتال اويل كيش» كه چندي پيش به اتهام دادن رشوه نيم ميليون دلاري محكوم و سپس تبرئه شد، هنگام خروج از امارات عربي متحده، در فرودگاه دوبي توسط پليس آن كشور بازداشت شد.
    بر پايه اطلاعات رسيده، اتهام صفدري تخلفات حقوقي در ثبت شركت وي در امارات بوده است. شنيده ميشود، يك كمپاني خارجي نيز از صفدري و شركت متبوعش شكايت كرده است.
    (بازتاب نوشته است): گفتني است، مهرداد صفدري پس از محاكمه و محکوميتش در دادگاه بدوي، در كمال شگفتي، از سوي دادگاه تجديدنظر برائت حاصل كرد، اما گيرنده رشوه محكوم شد.
    شعبه ۲۳ دادگاه تجديد نظر استان تهران پس از رسيدگى به فرجامخواهي (استيناف) متهمان پرونده اورينتال اويل كيش، مشاور عالى سابق شركت نفت و گاز پارس را به دو سال حبس قطعى و پرداخت وجوه دريافتى از شركت اورينتال اويل كيش محكوم كرد. (ولي) صفدرى مدير عامل شركت اورينتال اويل كيش از اتهام دادن رشوه به متهمان پرونده تبرئه شد. اين دادگاه همچنين سه تن از كارمندان شركت نفت را به جرم دريافت رشوه از يك سال تا دو سال حبس قطعى و پرداخت وجوه دريافتى محكوم كرد.
    (به نوشته بازتاب)، قبلا پنج تن از متهمان شركت نفتى اورينتال اويل كيش در شعبه ۱۱۹۲ دادگاه امور اقتصادى (دادگاه بدوي) به رياست قاضى يوسف موسوى به اتهام پرداخت و دريافت رشوه (ارتشاء) محاكمه شده بودند. دادگاه متهم رديف اول _ كاظمى مشاور عالى سابق نفت و گاز پارس جنوبى را به جرم اخذ رشوه به ميزان نيم ميليون دلار (ارزي) و ۱۲۹ ميليون تومان (ريالي) و همچنين اخذ پورسانت از شركت «جى وى سى» به ميزان ۱۳۲ هزار دلار و پرداخت هزينه سفر خانواده وى به دوبى، سنگاپور و ژاپن جمعاً به ميزان حدود ۹۵ هزار دلار را به حبس تعزيرى و استرداد وجوه دريافتى محكوم كرده بود. اين دادگاه همچنين مدير عامل اورينتال اويل كيش و سه كارمند را به اتهام ارتشاء مجرم شناخته و به حبس هاى مختلف محكوم ساخته بود. پرونده متهمان با اعتراض آنان به حكم صادره، جهت رسيدگى استينافي به شعبه ۲۳ دادگاه تجديد نظر استان تهران ارجاع و اين دادگاه، صفدرى مدير عامل شركت اورينتال اويل كيش را از اتهامات وارده تبرئه كرد. اما كاظمى مشاور سابق شركت نفت و گاز پارس جنوبى و سه محكوم ديگر را مجرم شناخته و به حبس و استرداد وجوه دريافتى محكوم كرد.

    «بازتاب» در پايان هر مطلب خود نظرات مخاطبانش را درباره آن مطلب جويا مي شود كه چند تن از آنان اظهار نظر كرده بودند از اين قرار:

    نظرات کاربران «بازتاب» :

    ××× اين افراد بايستي (بايد) اعدام گردند. ابن مبالغ از گوشت و پوست اين مردم هزينه مي شود. بنظر من (مخاطب بازتاب)، اين چنين كارهايي بزرگترين جرم است كه مرتكب بايد بشدت تنبيه گردد (شود).
    ××× اين افراد كه به اين راحتي چنين پول كلاني را به جيب مي ريزند آيا شرم نمي كنند از آن پيرزني كه نان شب ندارد كه خود را سير كند (گرسنه سر بر بالين مي نهد)، پس واي بر ما.
    ××× اين، يكي از هزاران ... است. آقاي هامانه تا دير نشده است، زودتر بايد دست غارتگران را از بيت المال كوتاه كند ....
    ××× هرچند اين قبيل افراد كيفر (واقعي) نخواهند ديد ولي بايد خود را براي محاكمه در دادگاه عدل الهي آماده كنند.






    بي اعتنايي تهران به درخواست اکيد جورج بوش (ژوئن 2007)


    Bush.jpg

    George Bush
    رسانه هاي آمريكا جمعه يكم ژوئن 2007 به نقل از اسوشييتدپرس گزارش كرده بودند كه جورج بوش رئيس جمهور وقت آن فدراسيون از دولت ايران خواسته بود كه چهار ايراني ـ آمريكايي بازداشت شده را «فورا و بدون قيد و شرط» آزاد كند.
    طبق اين گزارش، بوش همچنين خواسته بود كه دولت ايران درباره يك مامور بازنشسته اف. بي. آي (سازمان امنيت داخلي آمريكا) كه ضمن سفر به ايران ناپديد شده است اطلاع دهد. اين مامور ايراني تبار نبوده است. اتهام چهار ايراني ـ آمريكايي بازداشتي «جاسوسي» گزارش شده بود.
    دو هفته بعد (15 ژوئن) برخي از روزنامه هاي آمريكا نوشته بودند كه از اعلام خواست بوش از ايران به صورت «Demand» چندين روز گذشت ولي مقامات تهران اعتناء نكردند.
    قبلا نيز وزارت امورخارجه آمريكا اعلام كرده بود كه چهار دستگير شده كارمند دولت آمريكا نبوده و اتهام جاسوسي به آنان وارد نيست. وزارت امور خارجه آمريكا در اخطاريه اي به تاريخ 31 ماه مه هم از ايرانيان تبعه آمريكا خواسته بود كه از مسافرت به ايران خودداري كنند زيرا بيم تحقيق امنيتي و توقيف آنان وجود دارد.
    قبلا چند سناتور و مقام ديگر از جمله هيلري كلينتون (سناتور وقت نيويورک) از دولت ايران خواسته بودند كه دستگيرشدگان را آزاد سازد.
    رسانه هاي آمريكايي از دستگير شدگان به اين شرح نام بـرده و عكسشان را منتشر ساخته بودند:
    هاله اسفندياري مدير بخش خاورميانه مركز پژوهشي وودرو ويلسون (مستقر در شهر واشنگتن) و زن شائول بخّاش استاد دانشگاه كه بخّاش زماني در ايران روزنامه نگار بود. كيان تاجبخش ازكارشناسان انستيتوي جامعه باز (وابسته به جورج سوروس). فرناز عظيما از كاركنان راديو فردا كه دولت آمريكا هزينه اين راديو را تامين مي كند. علي شاكري از فعالان صلح و عضو مركز صلحسازان وابسته به دانشگاه كاليفرنيا شعبه ارواين.

    iranians.jpg
    عكسها از راست به چپ: هاله، فرناز، كيان و علي شاكري







    طرح الزام لغو همه تحریم ها در روز توافق و منع بازرسی از اماکن نظامی و دسترسی به اسناد دانشمندان مصوّب کمیسیون امنیت ملّی و سیـاس*ـی خارجی مجلس

    کمیسیون امنیت ملّی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در نشست 19 خرداد 1394 (9 ژوئن 2015) جزئیات طرح یک فوریتی الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته‌ای را تصویب کرد.
    قرار است این مصوبه به نام طرح جامع هسته‌ای در دستور کار علنی مجلس قرار گیرد. پیشنویس این طرح قبلا به امضای 225 نفر از نمایندگان مجلس رسیده بود:
    ماده واحده:
    در راستای تعهد و تأکید بر رعایت مقررات پادمان معاهده منع گسترش سلاح‌هسته‌ای و بر اساس اصول 77 و 125 قانون اساسی، هرگونه نتایج مذاکره هسته‌ای با کشورهای1+5 در صورتی معتبر است که الزامات زیر را بصورت شفّاف رعایت کرده و به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند.
    1. لغو کامل و یکپارچه همه تحریم‌های مقرر در قطعنامه‌های شورای امنیت، مصوّبات اتحادیه اروپا، کنگره و دولت آمریکا در روز توافق انجام پذیرد.
    2. آژانس انرژی اتمی مجاز به انجام نظارت‌های متعارف از سایت‌های هسته‌ای است و دسترسی به کلیه اسناد دانشمندان و اماکن نظامی، امنیتی و مکان‌های حساس غیر هسته‌ای با هر بهانه‌ای ممنوع است.
    3. هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای و زنجیرهِ تأمین و تولید در تحقیق و توسعه پذیرفته نیست.
    تبصره: نظارت بر حُسن اجرای توافقنامه، توسط هیأتی 7 نفره از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (منتخب مجلس) انجام خواهد شد. این هیأت موظّف است هر سه ماه یک بار گزارش روند اجرای توافق را در صحن علنی مجلس اعلام کند.






    مجلس 6 خط قرمز رهبری در مذاکرات را قانون کند ـ نباید همه چیز را به تحریم ها گره زد و القاء کرد که اگر لغو نشوند بحران خواهیم داشت


    nemaz-jomeh-khatami.jpg

    آیت الله خاتمی هنگام ایراد خطبه نماز جمعه
    آیت‌الله احمد خاتمی خطیب نماز جمعه 22 خرداد 1394 تهران با بیان اینکه توافق بَد را رهبر انقلاب، مردم و مذاکره کنندگان ایرانی نخواهند پذیرفت، تأکید کرد: توافق خوب، توافقی است که خطوط قرمز مَد نظر رهبری را رعایت کند و در این رابـ ـطه، 6 خط قرمز در مذاکرات وجود دارد. نخستین خط قرمز، این است که همزمان با توافق، همه تحریم ها باید یکجا لغو شود، نه تعلیق. خط قرمز دوم؛ مذاکرهِ زیر شبَح تهدید، تخریب مذاکرات است و طرف ایرانی در مذاکرات اجازه ندارد مذاکره را زیر شبَح تهدید ادامه دهد. خط قرمز سوم؛ باید همه دستاوردهای هسته ای ما حفظ شود. خط قرمز چهارم؛ هیچگونه بازرسی ـ مطلقا ـ از مراکز نظامی و بازجویی از دانشمندان ما نباید صورت بگیرد. خط قرمز پنجم؛ تعهدات باید برگشت‌پذیر باشد و همانطور که آنها دنبال راستی‌آزمایی هستند، ما نیز باید بتوانیم راستی‌آزمایی کنیم. خط قرمز ششم؛ مذاکرات تنها در عرصه مسائل هسته ای باید باشد نه عرصه های دیگر ازجمله رابـ ـطه با آمریکا، در غیر این صورت مذاکره‌ای وجود ندارد و نامشروع است.
    ما از مجلس شورای اسلامی می خواهیم که این رهنمودهای مقام رهبری را تبدیل به قانون کند تا دشمنان ملت ایران کاملا مأیوس شوند از اینکه می توانند ملت ایران را به تسلیم وادار کنند.
    امام جمعه موقّت تهران با اشاره به طرز بیان آمریکاییان در مذاکرات هسته ای گفت که ادبیات اینان از ابتدای مذاکرات تاکنون، به جای تکریم و احترام، ادبیات تهدید و تحقیر بمانند فرعون ها بوده است که تهدید و تحقیر می کنند تا سلطه خود را محقّق سازند. دوران تهدید گذشته است. ایران، اینک نه فقط قدرت منطقه ای که قدرت جهانی است؛ در تمام عرصه‌ها.
    خطیب نماز جمعه تهران همچنین با تأکید بر اینکه نباید همه چیز را به رفع تحریم ها گره زد، گفت: ما از ابتدای انقلاب با فراز و نشیب ها و با تحریم رو به رو بوده ایم اما با عزّت زندگی کرده ایم و زندگی خواهیم کرد. برخی ها چنین القاء می‌کنند که اگر تحریم‌ها لغو نشود، به بحران برمی‌خوریم. نه، این «اوباما» است که به بحران برمی‌خورد. او برای پیروزیِ دوباره حزب دموکرات آمریکا نیاز به این توافق دارد ـ هرچند پشت پرده هر دو حزب در آمریکا، صهیونیست‌ها هستند. مذاکره کنندگان ما مذاکره خود را ادامه دهند اما به آمریکا و دیگر قدرت‌ها اعلام می‌کنیم که ما مَردِ مقاومت هستیم. فرهنگِ مقاومت در برابر زیاده‌خواهی های استکبار، فرهنگی قرآنی است؛ هیچ تردید نداشته باشیم که این فرهنگ است که به داد ما می‌رسد، و آنان اگر بخواهند شیطنت کنند، ما فرزند عاشورا و «هیهات من الذله» هستیم.
    امام جمعه موقّت تهران همچنین با تأکید بر لزوم توجه رسانه ها به سخنان و رهنمودهای رهبر انقلاب و اظهارات او در خرداد [خرداد 1394] و اصول تبیین شده از سوی وی گفت که پشتیبان ولایت فقیه باشند تا کشور آسیب نبیند.
    آیت الله احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین در خطبه های خود گفت: برخی می گویند که ما به امام راحل نامه نوشتیم که تا در قید حیات هستند مشکل با آمریکا را حل کنند. می پرسیم که آیا چنین نامه ای به دست امام رسید؟، می گویند: نه!. امام (ره) قهرمان ایستادگی در برابر زورگویان جهانی بود. او تا آخر عُمر آمریکا را «شیطان بزرگ» خطاب می کرد و شعار «مرگ بر استکبار» را «شعار حق» می‌دانست. تحریف امام [آیت الله خمینی]، تحریف صراط مستقیم است که اگر از این راه ـ عمداً و یا سهواً فاصله بگیریم، سیلی می‌خوریم. امام متنفّر از خوی اشرافی گری بود.
    kayhan-nemaz.jpg
    تیتر بزرگ صفحه اول شماره شنبه 23 خرداد 1394 روزنامه حکومتی کیهان از خطبه نماز جمعه 22 خرداد تهران







    در مصاحبه عمومی رئیس جمهور، خبرنگاران رسانه های منتقد موفق به طرح پرسش های خود از او نشدند!

    تهران ـ 23 خرداد 1394 ـ خبرگزاری فارس: نشست خبری [مصاحبه عمومی] حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور که امروز به مناسبت دومین سالگرد پیروزی وی در یازدهمین دوره انتخابات مربوط برگزار شد با حاشیه‌هایی همراه بود ازجمله وقت این نشست که در آن 250 روزنامه نگار حضور داشتند 90 دقیقه تعیین شده بود اما بیش از 2 ساعت به طول انجامید. و بیشترین پرسش ها پیرامون موضوع تحریم‌ها و مذاکرات هسته‌ای بود. خبرنگاران صدا و سیما، روزنامه ابتکار، تلویزیون چین، خبرگزاری مهر، خبرگزاری ایرنا، روزنامه ایران، سایت برنا، فایننشال تایمز و لس‌آنجلس‌تایمز از نمایندگان رسانه‌هایی بودند که موفق شدند از رئیس‌جمهور سوال کنند. و این در حالی بود که خبرنگاران خبرگزاری فارس، خبرگزاری تسنیم، نسیم، روزنامه جوان، روزنامه وطن امروز، روزنامه کیهان [روزنامه حکومتیِ وابسته به دفتر رهبری]، که به نوعی رسانه های منتقد دولت [قوه مجریه] به شمار می‌روند فرصتی برای طرح پرسش از رئیس‌جمهور را نیافتند اما اکثر رسانه‌های همسو با دولت موفق شدند سوال خود را مطرح کنند، ازجمله روزنامه ایران و خبرگزاری ایرنا که هر دو از یک مجموعه و وابسته به دولت هستند.
    خبرنگار لس آنجلس تایمز از رئیس‌جمهور پرسید: آیا شما دلواپس نیستید که در صورت حصول توافق در مذاکرات ایران و 1+5، کسانی در آمریکا و ایران باشند که اجرای توافق را به دست‌انداز بیافکنند؟. روحانی در پاسخ به پرسش این خبرنگار گفت: هر احتمالی وجود دارد.
    شماره خبر: 13940319000745







    رئیس قوه قضایی: گره زدن همه مسائل به مذاکرات هسته‌ای و رفع تحریم‌ها اشتباه و کاری غلط است

    به گزارش خبرگزاری فارس، آیت الله صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضایی جمهوری اسلامی ایران در جلسه بیستم خرداد 1394 مسئولان بلندپایه قضایی، کلید پیروزی ملت و نظام اسلامی بر مشکلات و توطئه های مختلف را صبوری آنان و تکیه بر توانمندی های داخلی توصیف کرد و گفت که این ملّت از مشکلات نمی هراسد، آرمانهای امام (ره)، انقلاب اسلامی و راه خود را همچنان دنبال خواهد کرد.
    در این نشست، آیت الله لاریجانی به برخی تلاش ها برای پیوندزدن همه مشکلات اقتصادی به مذاکرات هسته ای و تحریم ها اشاره کرد و با اشتباه دانستن این رویکرد از منظر سیـاس*ـی و اقتصادی گفت: با وجود تذکر این مسئله از سوی مقام معظم رهبری و مسئولان نظام باز هم می شنویم که عده ای تمام مشکلات کشور را به مسئله تحریم ها و مذاکرات گره می زنند و به راحتی تمام سرمایه های ملّی و داخلی، توانمندی های جوانان و استعدادهای داخلی را نادیده می گیرند ـ گرچه تردید نیست که تحریم ها مشکلاتی را ایجاد کرده اما باید مَد نظر قرار دهیم که ملت ایران با تکیه بر توان داخلی برهه هایی سخت تر از این، بمانند دفاع مقدس را پشت سر گذارده است.
    اینکه در برابر دشمن به گونه ای سخن بگوییم که گویا همه مشکلات کشور معطوف به تحریم ها [تحریم های اِعمال شده از سوی آنها] است و کشور بر اثر این تحریم ها کاملاً وا مانده و راهی به جلو ندارد، کار غلطی است.






    دادستان کل کشور: اینکه آب‌ خوردن خود را به مذاکرات [هسته ای] وابسته بدانیم یک خطای راهبردی است ـ نباید خودرا محتاج دشمن نشان دهیم

    حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی دادستان کل کشور در نشست 20 خرداد 1394 دومین همایش «امنیت پایدار» گفت: امنیت یعنی مصونیّت بخشی به فرد، جامعه، اسلام و نظام برای نیل به اهداف عالی قرآنی، و
    مهمترین مؤلفه امنیت ملّی ما، اعتقاد و ایمان مردم است. ظرفیت سازی در فرد و جامعه برای ایجاد امنیت، باعث کاهش تهدیدات دشمن می‌شود.
    دادستان کل کشور همچنین تحمل و صبر را از رموز مهم امنیت زایی در جامعه و فرد عنوان کرد و گفت: اینکه آب خوردن خود را به مذاکرات [هسته ای] وابسته بدانیم، یک خطای راهبردی است‎ که دشمن ـ خواسته یا ناخواسته ـ از این کُد استفاده خواهد کرد. انسان نباید خود را محتاج دشمن نشان دهد.






    محمد غرضی: تکیه دولت ـ فقط به رفع تحریم ها ـ کفایت از حل مسائل نمی کند، دولت با مجموعه ای از مشکلات مدیریتی روبروست

    محمد غرضی وزیر پیشین و یکی از نامزدان انتخابات خرداد 1392 ریاست دولت در واکنش به اظهارات یکشنبه (17 خرداد 1394) حسن روحانی رئیس جمهور در گره زدن مشکلات کشور به تحریم ها، به خبرنگار خبرگزاری مِهر گفت: آنچه که در تاریخ معاصر ایران مشاهده کرده ایم؛ هر زمان که دولت ها دارای امکانات بسیار زیاد بودند، ارز و ذخیره مالی وسیع داشتند و یا نفت را خوب فروخته بودند این وضعیت موجب حل مشکلات نشده بود. برای مثال: در دهه 1340 که وضعیت مالی دولت نسبتا خوب بود مشکلات سرجایش مانده بود، در دهه 1350 که درآمد دولت از نفت در اوج خود بود نتوانست بدهی های خارجی اش را صِفر کند که صدای انقلاب شنیده شد، در دهه های 1370 و 1380 باز در مقاطعی دولتها درآمد نفتی خوب و قابل ملاحظه داشتند اما بیشترین تورّم [حجم زیاد نقدینگی] به جامعه تحمیل شد. با داشتن چنین تجربه هایی، دولت حسن روحانی باید روشن سازد که در صورت برداشته شدن تحریم ها و باز آمدن ارز، آیا رشد اقتصادی بیشتر می شود و یا اینکه تورّم افزایش می یابد؟.
    غرضی با بیان اینکه ـ طبق تجربه ـ هر قدر پول به جامعه تزریق شده بود، تورّم هم افزایش یافته بود، گفت: این را هم می دانیم که با تزریق پول وضع فقراء بدتر و اغنیاء بهتر خواهد شد و افزایش این فاصله، مسئله ساز است که باید متوجه آن بود.
    وی با تاکید بر اینکه تکیه دولت ـ فقط به رفع تحریم ها ـ کفایت از حل مسائل نمی کند، گفت: "دولت با مجموعه ای از گرفتاریها و مشکلات مدیریتی، اجتماعی، سیـاس*ـی و اقتصادی روبروست و برای رفع این مشکلات اگر تنها به رفع تحریم ها اکتفا کند موفق نمی شود؛ چراکه رفع مشکلات نیازمند تدبیر است.
    وزیر اسبق نفت گفت که انتظار این است که دولت در صورت رفع تحریم ها، با توجه به تجربه گذشته (سوابق و مشکلات)، ثروت حاصله را طوری به جامعه تزریق کند که باعث اشتغالِ فعّال شود نه اینکه به حاکمیّتِ سرمایه بر نیروی کار منجر و تورّم افزایش یابد.






    کرباسچی: اگر رئیس جمهور وعده‌ای داده است، باید درصدد تحقّق آن باشد ـ چه تحریم برداشته شود و چه برداشته نشود


    karbaschi.jpg

    غلامحسین کرباسچی
    یک مخاطب این تاریخ آنلاین نوشته است:
    "شما این روزها اظهارات بسیاری از مقامات و مشاهیر درباره موضوع گره زده شدن مشکلات کشور به تحریم را نقل کردید ولی اظهارات غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران در مصاحبه اخیر او را دور زدید. شاید هم به چشم شما نخورده باشد. من چند پاراگراف از آن را که از چند رسانه ازجمله کیهان جدا کرده ام برایتان می فرستم که جا دارد درج کنید تا در «تاریخ» بماند. بعضی نوشته اند که گره زدن سرنوشت کشور به مذاکرات بی سرانجام از سوی برخی مقامات دولت یازدهم، باعث شده که شماری از حامیان دولت هم لب به انتقاد بگشایند و یکی از آنان کرباسچی بوده است.".

    پاراگراف های ارسالی این مخاطب، که به نوشته او ـ از مصاحبه کرباسچی در مطبوعات دستچین شده است:

    کرباسچی شهردار پیشین تهران در مصاحبه اش گفته بود: تجربه نشان داده است کشورهایی که در بدترین شرایط رکود و اقتصاد ضعیف و تنگناهای مختلف، مثلا بعد از جنگ جهانی دوم، قرار داشته‌اند راه‌حل‌هایی را برای به‌جریان‌افتادن اقتصاد و ایجاد اشتغال و توسعه به کار گرفته‌اند. اینکه ما به مجلس نگاه کنیم و مجلسیان به ما نگاه کنند و یک شمار آدم خسته و سالخورده بنشینیم و بلند شویم که نمی‌شود، اصلا فرض کنید که مناقشه هسته‌ای هم حل شود، بعد از آن چه [چی]؟. این بی‌تحرّکی‌ها افراد را نگران دولت می‌کند. خودمان هم باید حواسمان به این اصل باشد که بالاخره بعد از 60 سالگی، موعد بازنشستگی‌ مدیران است و باید به جوانترها اعتماد کنیم، چون سن کاری وقتی از یک حدّی بگذرد، آن دلشوره و حسّاسیت و حتی جاه‌طلبی به‌معنای مثبت آن کاهش می یابد. خیلی‌وقت‌ها همین جاه‌طلبی جوان‌ها به‌ سود کشور است و می‌شود از آن بهره برداری کرد. من نمی‌گویم که کار بی‌مطالعه باید کرد و بی‌گُدار به آب زد، ولی باید کار کرد و به مسائل پایان داد و پیشرفت کرد. برای مثال: در هرجا و بخش کوچکی که پنج هزار نفر جمعیت دارد، نباید رفت و یک بیمارستان ١۵ تختخوابی را کلنگ زد. باید اولویّت ها را در نظر گرفت، مطالعه و برنامه داشت و کار کرد. برای یک بخش 5 هزارنفری باید درمانگاه ساخت. ما نباید فکر کنیم که فقط این 20 ـ 30 نفری که اینجا نشسته‌اند می‌توانند کشور را اداره کنند و می بینم که همه با هم به یک اندازه نیز تلاش و کار نمی‌کنند.
    در دولتی که تحت تحریم باشد، نمی‌شود «کارمندی» کار کرد و باید جوری کار کرد که برای کشور راه‌گشا باشد. فکر می‌کنم بعضی از وزارت‌خانه‌ها و برخی از بخش‌ها در وزارت‌خانه‌ها هستند که «کارمندی» کار می‌کنند. به این موضوع انتقاد دارم. با این مشکلاتی که هست، حتی اگر تحریم را بردارند، نمی‌شود با کار معمولی و «کارمندی» و بی‌انگیزه، کشور را اداره کرد. دولت و مدیران آن در هربخشی، باید با چنگ‌ و دندان «کارآمدی» را به نمایش بگذارند تا امید‌های مردم برباد نرود. نقد من دقیقا به آن بخش‌هایی از دولت است که کار خود را به فضای مذاکرات وابسته کرده اند، در حالی که در این فاصله باید کار خودشان را انجام می‌دادند. طبیعی است که جامعه از دولت و مسئولان مطالباتش را می‌خواهد و کاری به این ندارد که شرایط تحریم باشد یا نباشد. وقتی مردم دولتی را انتخاب می‌کنند، می‌خواهند آلامشان تسکین یابد و مشکلات کمتر شود. مردم دولت را «ایدئولوژیک» انتخاب نمی‌کنند. آنها دولت را برای رفع مشکلات زندگی و کشور انتخاب می‌کنند. منظورم این است که در هر شرایطی خواست مردم پابرجاست. اگر تحریم باشد، دولت باید یک‌جور وظایفش را انجام دهد و اگر تحریم نباشد، جور دیگر. امروزه مشروعیت و مقبولیت دولت‌ها و مدیران ریشه در کارآمدی آنها دارد. ادارهِ امور و حکمرانی خوب، اساس خواست عمومی مردم است. دلمان باید برای اداره کشور شور بزند. نمی‌شود معاون وزیر، وزیر و یا مسئول فلان ‌بخش باشیم، اما استدلال ما این باشد که اگر بودجه دادند، کار می‌کنیم و اگر هم ندادند کار نمی‌کنیم. آقای روحانی اگر وعده‌ای داده است، باید درصدد تحقّق آن باشد ـ چه تحریم برداشته شود و چه برداشته نشود. چشم بر هم گذاشتیم نصف مهلت [دوره 4 ساله] این دولت گذشت. وزراء و شخص رئیس‌جمهور باید فکر کنند تا خروجی [محصول] این دوره آن هم با همه امیدی که مردم به آن بسته‌اند، فقط در این خلاصه نشود که تحریم‌ها برداشته شد[احتمالا]. اگر هنگام تحریم‌، تحرّک ما این‌گونه باشد لابد بعد از آنّ دیگر خیال ِمان راحت خواهد شد و خواهیم گفت حالا که همه‌چیز هست!.
     

    ...zαнrα...*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/16
    ارسالی ها
    3,488
    امتیاز واکنش
    30,283
    امتیاز
    913
    محل سکونت
    تبــــ❤️ـــریز
    26 خرداد

    در قلمرو انديشه

    آدام اسمیت و اقتصاد بازار آزاد


    AdamSmith.jpg

    Adam Smith
    زادروز آدام اسميت «فيلسوف ـ اقتصاددان» اسكاتلندي به درستي مشخّص نيست، برخي 16 ژوئن 1723 (26 خرداد) را روز تولّد او نوشته اند و بعضي ديگر پنجم ژوئن (15 خرداد) آن سال را. وي به پدر اقتصاد آزاد (اقتصاد بازار آزاد = اقتصاد کاپیتالیستی) معروف شده است.
    اسميت انگيزه و ابتكار فردي را در توليد ثروت مؤثر مي داند و بنابراين، عقيده اي متضاد با سوسياليسم (ثروت و مالکیت عمومی) را بيان داشته است كه باني سوسياليسم، مزدك ايراني در قرن ششم ميلادي بود. اسميت در كتاب معروف خود «ثروت ملل» عقايدش را تشريح كرده و به تعريف علل (انگيزه ها) و طبيعت کار پرداخته است. اسميت را باني کرسی درس اقتصاد و اقتصاد سياسي در دانشگاه بشمار آورده اند. وي بسال 1790 درگذشت.








    در قلمرو رسانه‌ها

    ارقام پرسش برانگيز مجوز نشريات تازه در سال1384 و نگاهي به چگونگي آن و انگيزه ها

    طبق يك گزارش رسمي منتشره در مطبوعات تهران، هيأت نظارت بر مطبوعات (كه در جوار وزارت ارشاد اسلامي فعاليت دارد) در سال 1384 هجري براي ۴۵۵ نشريه تازه مجوز فعاليت صادر كرده بود. طبق همين گزارش، 41 مورد از اين پروانه ها براي موسسات دولتي صادر شده بود.
    در اين گزارش اشاره نشده بود كه در ميان دریافت کنندگان پروانه چند نفرشان روزنامه نگار حرفه اي بودند (روزنامه نگار حرفه ای فردی است که روزنامه نگاری تنها پيشه او بوده و اين كار را پس از اتمام تحصيلات مربوط و نشان دادن استعداد و شايستگي، از خبرگيري و خبرنگاري آغازكرده و ادامه داده باشد). به علاوه، گمان نمي رود كه شمار نشريات تازه يك سال يك قاره (از پنج قاره دنيا) در اين عصر كه در سراسر جهان نشریات به سبب ریزش مخاطب، یکی پس از دیگری تعطیل و ورشکسته می شوند و هركس می تواند خبر و نظر خود را به صورت وبسایت در اينترنت قرار مي دهد به رقم 455 برسد. پس، اين میـ*ـل دريافت نشريه براي چيست؟. آيا انگيزه، دريافت كمك مالي از دولت و هدف، رسیدن به جاه و مقام نيست؟. چرا و به دلیل دولت باید به نشريات كمك مالي بدهد؟. در كدام كشور ديگر، دولت به نشريه كه كسب و كاري نظير هر بيزینس است، كمك مالي مي دهد؟. در وطن ما از سال 1360 (1981 میلادی) به روزنامه نگاران قديمي پروانه نشريه داده نشده است. دو روزنامه همشهری و ایران که با استفاده از روزنامه نگاران قدیمی راه اندازی شدند به تیراژ چشمگیر دست یافتند.
    طبق قانون مطبوعات مصوب سال 1364 (زمان وزارت محمد خاتمي) و اصلاحيه بعدي آن، تاييد متقاضي ازسوي سه مرجع (وزارت اطلاعات، قوه قضاييه، و نيروي انتظامي) شرط اساسي دريافت پروانه انتشار نشريه است. در اين قانون، لزوم روزنامه نگاربودن متقاضي (صلاحیت حرفه ای) و اختصاص دادن سرمایه (صلاحیت مالی) برای انتشار مورد توجه قرار نگرفته است و نصاب تحصيلات، ليسانس است (صرف نظر از نوع آن). رسیدگی به تقاضای صدور پروانه در جلسات هیات نظارت بر مطبوعات بدون حضور متقاضی صورت می گیرد که چنانچه لازم باشد از خود دفاع کند و به پرسش اعضاء هیات پاسخ دهد. در استاندارد جهانی چنین رسیدگی هایی علنی و با حضور متقاضی و حتی خبرنگار صورت می گیرد. هر هیات و مجمع حتی اگر یک عضو آن انتخابی باشد، یک بنیاد دمکراتیک خوانده می شود و بنابراین جلسات آن باید علنی باشد مگر اینکه در مواردی، ازقبل جلسه معیّنی را محرمانه اعلام کرده باشند.
    چند ماه پس از انقلاب، شورای انقلاب که تا زمان تشکیل پارلمان وظیفه قانونگزاری را برعهده گرفته بود ضمن تدوین یک قانون مطبوعات، تاکید کرده بود که اگر ظرف سه ماه پس از تسلیم تقاضا، هیات نظارت بر مطبوعات به پرونده رسیدگی نکند متقاضی می تواند به دادگاه دادخواست دهد و حکم دادگاه قطعی است. در قانون سال 1364 که جانشین قانون مطبوعات مصوب شورای انقلاب شده است مهلت سه ماهه و رجوع به دادگاه دیده نمی شود. در جریان انقلاب سال 1357 و تظاهرات و اجتماعات مربوط، نبودن نیاز به پروانه برای انتشار نشریه، تاسیس حزب و انجمن و اتحادیه و نیز تشکیل اجتماع از شعاری انقلاب بود. در بسیاری از کشورها ازجمله ایالات متحده آمریکا برای انتشار روزنامه، نیاز به داشتن پروانه نیست. بررسی قوانین و چگونگی اجرای آنها در هر دوره تاریخی، یک ملاک «قضاوت تاریخ» درباره آن دوره است.

    ساير ملل

    سالروز درگذشت همورابي پدر قانونگذاري در جهان


    0616.jpg

    ستون سنگي كه قوانين همورابي بر آن حك شده‌‌اند
    طبق محاسبات تقويمي تازه، همورابي (حمورابی) Hammurabi پدر قانونگذاري در جهان و ششمين پادشاه امپراتوري بابل Babylon از دودمان خود 16 ژوئن سال 1686 پيش از ميلاد در شهر بابل (واقع در جنوب غربی عراق امروز) درگذشت، ولي سيصد ماده از قوانين او كه بر سنگ و سفال حك شده است، تا به امروز باقی مانده است. زمان درگذشت همورابی با تطبیق تقویم ها پس از بررسی های آزمایشگاهی باستانشناسان به دست آمده است. قبلاً، درگذشت همورابي را 1750 پيش از ميلاد ذكر كرده و گفته بودند او که بسال 1792 پيش از ميلاد متولد شده بود 42 سال عمر کرد.
    پيش از همورابي، قانون وجود داشت، ولي مدون نبود و با رسوم و عادات تفاوت نداشت و ضمانت اجرايي آنها هم مشخص نبود. قوانين همورابي كه به‌‌ Codes of Hammurabi معروفند همه جنبه هاي زندگي را در بر مي گيرند از ازدواج تا مالكيت، كسب و كار، دستمزد، ماليات و حتي خدمت در ارتش.
    همورابي، همچنين نخستين دولتمردي در جهان بود كه تعيين حداقل دستمزد را كه امروزه در كشورهاي صنعتي رعايت مي شود به صورت قانون درآورد و رعايت آن را تکليف دولت قرار داد. از همورابي دو ابتكار ديگر باقي مانده است؛ يكي برنامه ريزي از قبل، براي انجام امور و ديگري اصلاح زبان و ساده سازي آن و نيز تأمين وحدت تلفظ واژه ها.
    سنگنبشته هاي حاوي قوانين همورابي در سال 1901 در ايران، در شهر شوش به دست آمد كه ايرانيان درجريان تصرف بابل، آنها را براي مطالعه و استفاده با خود به شوش آورده بودند. «قانون» پايه تمدن را تشكيل مي دهد كه به اين ترتيب مدل آن از منطقه خاورميانه بوده است.

    hammurabi-merged.jpg
    نقش حمورابي بر سنگ (تصوير چپ) که تصوير مياني از آن گرفته شده است ـ تصوير سمت راست، بخشي از قوانين حمورابي را که بر سفال حک شده است نشان مي دهد. اين سفال در موزه لوور نگهداري مي شود



    0616hamoraee-2.jpg
    متن قوانين Hammurabi



    0616hamoraee-3.jpg
    قلمرو حمورابي در خاور ميانه بارنگ سبز نشان داده شده است








    «والنتين ترشكوا» نخستین زن فضانورد جهان


    0616trashko.jpg
    از راست؛ ترشكوا در لباس فضانوردي شوروي، در لباس سرهنگي، و سالها بعد بالباس عادي


    سرهنگ دوم بانو «والنتين ترشكوا valentin Treshkova» شانزدهم ژوئن 1963 (26 خرداد 1342) به عنوان نخستين فضانورد زن با سفینه وُستوك ـ 6 در مدار زمين قرارگرفت و سه روز در فضا، کره زمین را دور زد و در بازگشت گفت که آرزوی او رفتن به مریخ است حتی اگر این سفر یکطرفه و بدون بازگشت باشد (جان بدهد).
    ترشکوا که یک مهندس فضانورد وابسته به نیروی هوایی شوروی بود بعدا در این رشته دکترا گرفت. وی پیش از ورود به گروه فضانوردان، یک چترباز و از اعضای حزب کمونیست بود.
    ترشکوا که در سال 1937 به دنیاآمده است در 1997 پس از 38 سال کار در نیروی هوایی بازنشسته شده است. او پنجم اپریل 2008 و در 71 سالگی مشعلدار بازی های المپیک تابستانی سن پترزبورگ بود که با قراردادن مشعل فروزان بر جایگاهش این دوره از بازیها گشایش یافت.
    ششم مارس 2013 و به مناسبت 76 ساله شدن ترشکوا و در آستانه پنجاهمین سالروز به فضا رفتن او، ولادیمیر پوتین مرد اول روسیه با او ملاقات و از آن خدمت میهنی اش سپاسگزاری کرد.

    treshkova-putin.jpg
    ترشکوا در دیدار با پوتین








    سالروز کشتار سیاهان در «سووتو»

    شانزدهم ژوئن سالروز بپاخیزی دانش آموزان و دانشجویان سیاهپوست در شهر «سووتو SOWETO» آفریقای جنوبی برضد حکومت تبعیض نژادی سفیدپوستان این کشور (Apartheid) است که در سال 1976 آغاز شد و ظرف دو روز 566 تن کشته شدند. روزنامه تایمز (چاپ لندن) جمع این تلفات را 700 نفر و دیلی نیوز (چاپ نیویورک) 332 نوشته بود. این روز در جمهوری فدرال آفریقای جنوبی «روز جوانان» اعلام شده و هرسال برگزار می شود. در آن زمان دولت اقلیت سفیدپوست آفریقای جنوبی (مهاجران هلندی تبار) ضمن بخشنامه ای دستور داده بود که تدریس در مدارس ـ برحسب مواد درسی ـ باید به سه زبان باشد: ریاضیات و علوم اجتماعی به زبان افریکانر (هلندی، زبان سفیدپوستان مهاجر)، علوم و ادبیات به زبان انگلیسی و تنها ورزش، هنر و موسیقی به زبان زولو (بومی). معلمان سیاهپوست و دانش آموزان با این بخشنامه که کار آنان را مشکل و تبعیض نژادی را شدت می داد و دائمی می کرد مخالف بودند و «دسموند توتو Desmond Tutu» روحانی ارشد «زبان افریکانر= سفیدپوستان کشوررا زبان ستمگری اعلام کرده بود. در «سووتو» یک میلیون و سیصد هزارنفری دانش آموزان دوره تعلیمات عمومی و دانشجویان مدارس تعلیمات عالی با همفکری مدرسان کمیته تشکیل دادند و تصمیم به اعتراض علنی گرفتند. (نام شهر سووتو که در حومه غربی یوهانسبورگ واقع شده در قرن 19 از حروف اول سه کلمه انگلیسی « ساوت وسترن تاونشیپ Southwestern Township» ساخته شده است). تظاهرات که قرار بود مسالمت آمیز و در استادیوم ورزشی شهر باشد روز 16 ژوئن 1976 با شرکت تقریبا 15 هزار دانش آموز ـ دانشجو آغاز شد ولی پس از اندک زمان به خیابانهای شهر گسترش و شعارها نیز تندتر شد و به «نابودباد دولت تبعیض نژادی» و «مرگ بر فورستر (نخست وزیر وقت)» تبدیل شد و پلیس مداخله کرد و دست به تیراندازی زد. شمار ماموران پلیس که با هلی کوپتر و زرهپوش پشتیبانی می شدند 1500 تن گزارش شده بود. در آن روز 23 تن کشته شدند که دو نفرشان ازجمله یک استاد سفیدپوست بودند. این تظاهرات بدون اطلاع خانواده دانش آموزان برپا شده بود که پدر و مادرها پس از اطلاع از تیراندازی پلیس روز بعد به خیابانها ریختند و آن کشتار بی سابقه روی داد.
    کشتار سووتو سرآغاز یک مبارزه جهانی برضد دولت سفیدپوستان شد که در سال 1994 به حکومت اکثریت انجامید. حکومت تبعیض نژادی از 1948 در جمهوری آفریقای جنوبی برقرار شده بود.
    soweto1976merged.jpg








    روزي كه برژنف رئيس شوروي و زماني كه يلتسين رئيس روسيه شد - دو عامل فروپاشي شوروي و شکست مارکسيسم


    brezhnev-yeltsin.jpg
    يلتسين - برژنف

    شانزدهم ژوئن سال 1977 لئونيد برژنف كه از مدتي پيش رهبري حزب كمونيست اتحاد شوروي را بر عهده داشت خود را رئيس جمهور اين اتحاديه نيز اعلام كرد. برژنف كه بسال 1906 به دنيا آمده بود از كمونيستها ي نسل دوم ( بعد از بلشويكهاي زمان
    انقلاب سال 1917 ) بشمار آورده شده است. وي از سال 1960 تا 1964 رياست شوراي عالي شوروي (عنوان تشريفاتي رياست اتحاديه) را بر عهده داشت که بعدا پست رياست جمهوري به وجود آورد و اين سمت را هم از آن خود کرد!.
    برژنف طوري رفتار كرده بود كه در دوران استالين مورد توجه او و در زمان خروشچف طرف عنايت وي قرار داشت؛ حال آن كه اين دو فرد روش و سياست هاي متفاوت از هم داشتند. از اشتباهات برژنف، عملا (نه در فرضيه) تبديل مديريت گروهي اتحاديه (شوروي) به مديريت فردي و ناديده گرفتن پيشنهاد تبديل اتحاد شوروي به فدراسيوني نظير «ايالات متحده» بود كه امر فروپاشي احتمالي را دشوار مي ساخت. به علاوه، افراط در الكل، بيماري طولاني و ضعف جسماني برژنف باعث افتادن امور به دست كساني شده بود كه وفاداري استواري به سوسياليسم و شوروي نداشتند و تنها منافع و رفاه خود را طالب بودند و همين وضعيت زمينه را براي فروپاشي نظمي كه گمان مي رفت پا برجاي بماند آماده ساخت، زيرا مقامات منصوب از جانب برژنف نتوانستند نظام سوسياليستي را به صورت يك الگو و نمونه در جهان درآورند و به رفع دشواري هاي رفاهي مردم خود برسند. آنان به تدريج خود را از توده مردم جدا، و اشرافيت را در پيش گرفته بودند كه مغاير هدفهاي انقلاب 1917 بود. اين طبقه تازه (مقامات) روش مهم و موثري را كه پس از انقلاب بكار گرفته شده بود و با جاري بودن آن، توده ها خود را در حكومت شريك مي دانستند كه همانا خواندن و ترتيب اثر دادن فوري به نامه ها و پيشنهاد هاي مردم بود كنار گذارده و به همه چيز جز خودشان بي اعتنا شده بودند و به راهي ادامه دادند كه به فروپاشي شوروي و شكست سوسياليسم در اروپاي شرقي انجاميد.
    نقل قسمتی از مقاله ای که در پی فروپاشی شوروی در دسامبر 1991 انتشاریافته و کارهای برژنف را هم از علل این فروپاشی بشمارآورده خالی از فایده و عبرت آموزی نیست، از این قرار:
    "برژنف كه بسال 1906 (در منطقه ای که بعدا به اوکراین وگذار شد) به دنيا آمده بود و در 1982 درگذشت از 1964 تا پایان عمر نقش اول را در تئاتر شوروی بازی می کرد و تاریخنگاران به دلایل متعدد اورا عامل تزلزل نظام ایدئولوژیک شوروی و شکست مارکسیسم دانسته اند که بعدا به دست گورباچف فروریخت از جمله: افراط برژنف در الـ*کـل، تحصیلات ناکافی (تحصیلات فنی داشت) و بی توجهی به ژورنالیسم شوروی به عنوان آموزشگر عمومی و برنده ترین ابزار در یک جنگ سرد و مقابله با ماشین عظیم رسانه ای آمریکا و برای مثال سپردن سردبیری روزنامه دولت به داماد خود که تجربه و آموزش این کار را نداشت، خارج ساختن انتصابات دولتی از دست کمیسیون های گزینش و قراردادن در دست خود و نزدیکانش که نتیجه اش سوء مدیریت، سوء استفاده از اموال عمومی، ولخرجی و پیچیدگی هرچه بیشتر بوروکراسی بود، لغو حسابرسی های دولتی توسط کمیته های حزب حاکم (حزب کمونیست) و در نتیجه رواج فساد اداری و حیف و میل، رعایت حال اقوام و دوستان که یکی از نتایج آن قاچاق الماس توسط دخترش بود، تعطیل کردن دفتر عرایض که از زمان انقلاب بلشویکی اکتبر 1917 به نامه های مردم و گزارش های عوام الناس از وضعیت و افشاگری ها رسیدگی و اقدام می کرد و برخی از نامه هارا جهت اطلاع مردم به روزنامه ها می داد و بالاخره صدور دکترین های متعدد و زیان آور و برای مثال دکترین «ایراد وارد آوردن به یک مقام و یک دولت کمونیست انتقاد از همه دنیای سوسیالیست است و باید با آن مقابله شود»، ندانستن زبان خارجی و متکی بودن به گزارش های رسمی و عمدتا کهنه، ادامه رهبری بر کشور حتی از بستر بیماری که بستری بودن او ماهها طول کشیده بود و ....".
    اتفاقا در همين روز (16 ژوئن) در سال 1991 بوريس يلتسين رئيس جمهوري روسيه شد که اکثریت آراء را در انتخابات 13 ژوئن به دست آورده بود. وي كه در جواني درسيبري يك كارگر ساختمان بود و تحصيلات آن چناني نداشت از پلكان حزب كمونيست بالا رفت، ولي همینکه اوضاع را نامساعد این حزب دید در سمت رئیس حزب کمونیست مسکو، از این حزب کناره گیری و با این عمل توجه دولت واشنگتن را به خود جلب کرد> به آمریکا دعوت شد و .... یلتسین پس از تكيه زدن بر كرسي رياست روسيه حزب كمونيست را منحل و در یک جلسه خصوصی سه نفره در یک تفریگاه جنگلی در بلاروس آخرین میخ را برتابوت انحلال اتحاد شوروي کوبید. وی سپس با بکارگرفتن مستشاران اقتصادی آمریکا دست به خصوصی سازی زد که به میلیاردر شدن یکشبه تنی چند و رواج فساد و مافیابازی انجامید و ....





    حقايقي درباره انفجارهاي 14 ژوئن 2004 عراق از زبان يك روزنامه نگار آمريكايي حاضر در صحنه

    «جفري جتلمان» خبرنگار نيويورك تايمز در بغداد انفجارهاي 14 ژوئن 2004 عراق را از جمله انفجار انتحاري كه در بغداد منجر به مرگ پنج خارجي شد اخطاري به مقاطعه كاران ساير كشورها خواند كه عراق براي آنان جاي امن و كسب پول آسان نيست.
    جفري كه همان شب به پرسشهاي مستقيم (زنده) شبكه تلويزيون عمومي آمريكا (پي. بي. اس.) پاسخ مي داد گفت: در پي منفجر شدن سه خودرو حامل كاركنان كمپاني جنرال الكتريك در مركز بغداد (ميدان تحرير ـ آزادي)، مردم به منطقه انفجار هجوم آوردند و ماجراي 31 مارس فلوجه را تكرار كردند يعني به شادي پرداختند، رقـ*ـص کردند و قطعات متلاشي شده خودروها و اجساد را به دست گرفتند و بدون ترس از انتشار تصاويرشان، به همان صورت در برابر دوربين هاي رسانه ها ايستادند كه نشانه بيزاري كامل آنان از وجود خارجيان در ميهنشان و مشاهده آنان در خيابانهاست ـ موضوعي كه در رابـ ـطه با عراق بايد دقيقا و عميقا به آن توجه شود. يك عراقي از ميان اين عده با چاقو انگشت يكي از مقتولان خارجي را بريد و به سوي يك مامور پليس عراق كه تماشاگر صحنه بود انداخت.
    جفري در برابر پرسشي ديگر گفت كه جمع تلفات 14 ژوئن در نقاط مختلف عراق از جنوب تا شمال 21 كشته و 62 مجروح بود و در انفجار بغداد 13 تن از جمله پنج خارجي (يك آمريكايي، دو انگليسي،يك فرانسوي و يك فيليپيني) كه براي جنرال الكتريك كار مي كردند جان خودرا از دست دادند. وضعيت عجيبي كه من (جفري) به چشم خود ديدم و برايم عجيب بود اين بود كه پليس عراقي پس از اندكي تلاش براي پراكنده ساختن جمعيت، صحنه را ترك كرد و مردم را به حال خود گذارد و جمعيت هم با خيالي راحت رفتند و نفت آوردند و اسكلت سه خودرو را آتش زدند.
    «جفري» در پاسخ به اين سئوال كه سرانجام براي پايان دادن به انفجارهاي انتحاري چه بايد كرد گفت: كار زيادي نمي شود كرد، چگونه مي شود با نيروي پليس و مامور امنيتي از تصميم كسي كه مي خواهد خودكشي كند جلوگيري كرد؟!.

    616ir.jpg
    صحنه اي از انفجار ميدان تحرير بغداد در 14 ژوئن2004


    616irb.jpg
    و صحنه ديگر ـ واکنش مردم







    كوفي عنان و موضوع سوء استفاده از برنامه نفت در برابر غذا (در عراق)

    رسانه ها 15 ژوئن 2005 با به دست آمدن دو يادداشت تازه بار ديگر كوفي عنان دبيركل غنائي وقت سازمان ملل را تيتر خود كرده بودند. اين دو يادداشت كه مربوط به سال 1998 بوده اند نشان مي دهند كه عنان قبلا از مشاركت كمپاني سويسي كه پسر او «كوجو» در آن داراي مقام بود اطلاع داشت. در يكي از يادداشتها (به تاريخ دسامير 1998)، معاون مدير عامل كمپاني سويسي خطاب به كوفي عنان نوشته است: ما در مورد مشاركت در برنامه (64 ميليارد دلاري) نفت در برابر غذا (مربوط به عراق) پيشنهاد داده ايم و روي مساعدت شما (كوفي عنان) حساب مي كنيم. بازرسان رسيدگي به سوء استفاده مالي از برنامه نفت در برابر غذا بدر بهار 2005 اين يادداشتها را به دست آورده بودند كه بعدا آنهارا در اختيار رسانه ها قرار دادند.









    برخي ديگر از رويدادهاي 16 ژوئن


    • 1933: بيمه دولتي حسابهاي پس انداز بانكي در آمريكا ((FDIC)) به اجرا درآمد كه كمك بزرگي به امر پس انداز پول در اين كشور كرده است.


    • 1947: پراودا ارگان حزب كمونيست شوروي طرح مارشال را كه مبتكر آن دولت آمريكا بود به باد انتقاد گرفت و نوشت كه دولت واشنگتن مي خواهد با اين طرح بر اروپاي غربي مسلط شود.


    • 1967: در جريان جنگ داخلي لبنان ، فرانسيس امولي سفير آمريكا در بيروت و يكي از همكارانش به نام رابرت وارينگ ربوده و كشته شدند.


    • 1977: مهندس« ورنر فون براون» كه براي هيتلر و بعدا آمريكا موشك ساخت در گذشت.


    • 2004: در كشمش طولاني و موازي آمريكا، روسيه و چين براي جلب جمهوري پارسي زبان تاجيكستان به سوي خود كه چهار سال پيش با ديدار مقامهاي سه كشور از شهر دوشنبه به اوج رسيده بود، تاجيكان سرانجام در نيمه ژوئن 2004 روسيه را ترجيح دادند و پذيرفتند كه اين دولت همچنان مرزباني از آن كشور با افغانستان را بر عهده داشته باشد و پايگاه هوايي ـ فضايي تجسسي خود را حفظ كند و همكاري هاي دو كشور گسترش يابد. اصحاب نظر در همان زمان گفته بودند كه دولت تاجيكستان با ملاحظه كدورت ديرپاي دولت ايران از آمريكا، حاضر نشد كه به همه خواست هاي واشنگتن گردن نهد. دولت دوشنبه بهترين مناسبات را با تهران داشته است. به باور صاحبنظران، تاجيكهاي آسياي ميانه و آسياي جنوبي به دلايل تاريخي، داشتن نياكان مشترك و همبستگي هاي فرهنگي هواداران بي چون و چراي ايران هستند و به اين لحاظ، ايران در آن مناطق «جانشين» نخواهد داشت.
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا