▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪

♥fatemeh♥

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/07/21
ارسالی ها
15
امتیاز واکنش
36
امتیاز
61
محل سکونت
آذربایجان شرقی
سلام.یه رمانی بود درمورد دختری بود که خانوادش و تو زلزله از دست میده و یه سری از دختر خاله و ایناش و یه پسر بچه از فامیلاش که زنده مونده بودن رو میاره پیش خودش باهم زندگی میکنن.اگه کسی میدونه کمکم کنه
 
  • پیشنهادات
  • یسرا کریمی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2022/12/25
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    1
    امتیاز
    1
    سلام
    دنبال ی رمانی هستم ک دو فصل هست، به ی دختر مذهبی توی شمال ک تهرانی هست پسره ، تجـ*ـاوز میشه ک اشنای زن داداش خودش هست
    بهش سخت میگیرن و برای کمک ب داداش دیگه ش میره ی شهر دیگه، ک توی دعوا، برادرش، مرد صاحبخونهرو میکشه و این دختر، خونبس پسر معتادش میشه و...
    تورو خدا کی اسمشو بلده
     

    arezou15r

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/07
    ارسالی ها
    14
    امتیاز واکنش
    71
    امتیاز
    91
    سن
    46
    خلاصه رمان راجب دختری هست که پاسپورت آمریکا داره عاشق معلمش میشه و به اجبار با معلمش که برادر زن سابق پدرش میشه ازدواج میکنه بعد از اینکه حامله میشه میفهمه شوهرش زن صیغه ای داره که باردار نمیشه به خاطر همین فرار میکنه میره آمریکا همون جا دخترش و به دنیا میاره بعد چند سال برمیگرده ایران دوباره با شوهر سابقش ازدواج میکنه
     

    هانانی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2023/01/12
    ارسالی ها
    3
    امتیاز واکنش
    0
    امتیاز
    1
    رمان درباره دختریه که با خانواده عموش زندگی میکنه. پدرش اسایشگاهه و در وسطای رمان میمیره. مادرش فوت شده و زن عموش رفتار خوبی باهاش نداره. عاشق پسرعموشه ولی زن عموش مخالف ازدواج شونه. دختره وسطای رمان با خاله اش یه مدتی میره کانادا. اخر داستان میفهمن پسره ام اس داره ولی پایانش خوشه. یه دخترعمو هم داره که تو داستان طلاق میگیره.
     

    fatemeh_a_98

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/06/19
    ارسالی ها
    10
    امتیاز واکنش
    20
    امتیاز
    31
    سلام
    یه رمان بود که فک کنم دختره موقع عقد ب داملد میگه نه یا از تو مراسم فرار میکنه دقیق نمیدونم خلاصه بعد از بهم خوردن مراسم بعد چند وقت رو صورتش ابجوش میریزه و صورتش میسوزه رمان از جایی شروع میشه که پسری ک قرار بود باهاش ازدواج کنه از خارج برمیگرده ..
     

    دخترک بی عصاب

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/06/24
    ارسالی ها
    32
    امتیاز واکنش
    50
    امتیاز
    91
    سلام یه رمانی ک چند سال پیش خوندم فقط اولشو یادمه امیدوارم بدونید



    درباره دختری بود که یکی از آشناهای خونوادش اونو ت بچگی دزدید و پیش پیزنی یا نمیدونم زنی زندگی میکرد و البته نمیدونست خونوادش کیه

    اول رمانم انگار خونوادش پیداش میکنن و نمیدونم چی میشه ک دختره بیهوش میشه و وقتی چشماشو باز میکنه خودشو ت یه اتاق ناآشنا میبینه که فکررر کنم مطمئن نیستم که وقتی بیدار شد دید خونوادش دورش جمعن
     
    بالا