▪◾پیدا کردن رمان های بی نام◾▪

AHMAD77

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/06/25
ارسالی ها
16
امتیاز واکنش
85
امتیاز
91
سن
25
محل سکونت
ترکیه
یه رمان بودش که یه دخترع به همراه پدرش توی شمال زندگی میکرون دختره ویلچر نشین بودش اونا در یه خونه سرایدار بودن صاحب خونه خونه رو فروخت یه جاش یه پسره اشتباه میاد توی حیاطی که اینا زندگی میکنن و به دختره میگه توی خونه ی من چیکار میکنی دختررو هل میده
اسم این رمان رو میدونید؟؟؟؟؟
 
  • پیشنهادات
  • Mania jooon

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/07
    ارسالی ها
    10
    امتیاز واکنش
    49
    امتیاز
    51
    سلام دنبال یه رمان میگردم که دختره و پسره اسمشون امید و ارزو بود فکر کنم و دختر عمو پسر عمو بودن عاشق هم بودن میخواستن ازدواج کنن که جواب ازمایششون بهم نخورد بعد مادر پسره مانع ازدواجشون شد و وقتی دختره منتظر بود پسره خانواده اش رو راضی کنه کارت عروسیش به دست دختره رسید بعدش دختره هم با یکی به اسم امیر علی فکر کنم ازدواج کرد پسره میدونست که عاشق پسر عموشه خیلی صبوری کرد و در نهایت دختره عاشقش شد ممنون میشم کمکم کنید
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾

    sahar21a

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/05/24
    ارسالی ها
    5
    امتیاز واکنش
    39
    امتیاز
    51
    سلام یه رمانی قبلا خوندم که دختره خانوادش مردن با داییش زندگی میکرد که زنداییشم خیلی راضی نبود ..دختره میره مهمونی از طرفی هم برادر صاحب مهمونی که خبر نداشته برادرش مهمونی گرفته تو خونشون یهو میاد میبینه اعصابش خورد میشه میخواد آب بخوره بجاش نوشیدنی میخوره (انگار تقریبا مذهبی بودن)دختره هم که نوشیدنی خورده بوده صبح بیدار میشه میبینه کنار همین پسره خوابیده بلند میشه میره بعد چند وقت میفهمه حاملست داییش میره پسره رو پیدا میکنه ایناهم ازدواج میکنن ولی پسره میگه خانوادم نباید بدونن فقط خواهرو برادرش میفهمن...بعد که ازدواج میکنن دوستپسر قبلی دختره میشده شوهر خواهر پسره..بعدش که شوهرش میفهمه دختره رو میزنه فک کنم بچش هم سقط میشه ...فک کنم پسر داییش هم عاشق دختره بود...
     

    AHMAD77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/25
    ارسالی ها
    16
    امتیاز واکنش
    85
    امتیاز
    91
    سن
    25
    محل سکونت
    ترکیه
    سلام یه رمانی بود یه پسره به دختریو دوست داشت بعد دختره دوسش نداشت پسره روی صورت دختره اسید میپاشه مه با کسی ازدواج نکنه ازدواج دختره بهم میخوره
    جلد دو هم داشت که دوست صمیمی دختره این پسررو بـرده بود خارج چون پسره حافظشو از دست داده بود ولی دختره میره دنبالش
     

    Eghlimia

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/07
    ارسالی ها
    236
    امتیاز واکنش
    947
    امتیاز
    296
    سلام دوستان ، وقت تون بخیر. دنبال رمانی هستم که در مورد مردی بود که به زن ها اعتماد نداشت چون مادرش به دلیل سرطان پروستات پدرش که دیگه نمی تونسته بچه دار بشه ترکشون می کنه. پدر این پسره در طی درمان با یک مردی آشنا میشه که مشکل مشابهی داره ولی خانمش هم باهاش هست در طول درمان و این پسره مدت طولانی اینها رو تعقیب می کنه چون براش این خانمه خیلی آدم خوبی بوده که با وجود مشکل شوهرش پیشش مونده و می فهمه که یک دختر دارن و اصرار می کنه که براش برن خواستگاری همین دختره چون فکر می کنه مثل مادرش وفادار هست. پدر پسره برای رفتن به خواستگاری شرط میذاره که مهریه ی دختره کل یا نصف اموال پسرش باشه ، چون فکر می کنه پسرش ممکنه دختره رو اذیت کنه. اول رمان هم با مراسم های ازدواج این دو نفر شروع میشه و یادم هست که دختره از کردها و یا بختیاری ها بود چون لباس عروس محلی و خاصی پوشیده بود برای مراسم ازدواجشون.ممنون میشم کمکم کنید خیلی وقته روی اعصابم رفته این رمان....😂
     

    AHMAD77

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/25
    ارسالی ها
    16
    امتیاز واکنش
    85
    امتیاز
    91
    سن
    25
    محل سکونت
    ترکیه

    elahe_a_d

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/02
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    6
    امتیاز
    36
    سن
    24
    سلام . رمان درمورد یه دختره اس که خودشو جای پسرا زدهو ی جا پرستار میشه و بعدن با ی دختره اشنا میشه ک میفهمه طرف خواهر ناتنیشه و یه عمو داشت خواهرش .دختره ک خودشو جای پسرا زده بود با عموعه عاشق هم میشنو .عموهع ام چون خلافکار بود پلیس دنبالش بود دختره فراریش میده و باز ی جا دیگه پرستار میشهو با داییه اون بچه ایی ک پرستارشه ازدواج میکنه پسره ام پلیسه.
    کسی اسم رمانو میدونه؟!
     

    🎀вargozιdeн

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/06/13
    ارسالی ها
    208
    امتیاز واکنش
    471
    امتیاز
    247
    محل سکونت
    нaмoon cιтy
    سلام دوستان گل نگاهی!رمان درمورد یه دختره بود که خلافکار بود و از بچگی به دلیل عجیب بودن چهرش،طرد شده بود؛خلافکار بود و رمان یه جورایی در خارج اتفاق افتاده بود و شخصیتاش خارجی بودن(آهان دختره آدم میکشت و پول میگرفت)که بعد ماموریت گرفت یه پسربچه‌ای رو به یه جایی برسونه بعد پسر رو دید که دم و گوش روباهی داره و پسره رو چون دلش براش سوخت فراری داد و آورد تا با خودش زندگی کنه. بعد تمام ثروتشو به نام پسره کرد بعدش توی یک آتش سوزی پسره رو گم کرد و خودش آواره شد و رفت خدمتکار بشه دید همین پسربچه‌ بزرگ شده و مالک تمام ثروتشه!بعد خدمتکارش شد و بعد کلی اتفاق،از آخر باهم ازدواج کردن!
     
    بالا