- عضویت
- 2016/01/09
- ارسالی ها
- 30,107
- امتیاز واکنش
- 64,738
- امتیاز
- 1,304
شاید هنوز و برای همیشه، مهمترین تلگراف تاریخ همان باشد که «ساموئل اف. بی. مورس» برای اولین بار آن را فرستاد و در حاوی این پیام بود: «آنچه که خدا ساختهاست» (WHAT HATH GOD WROUGHT).
با این پیام، دورهای تازه از ارتباطات آغاز شد. روشی برای انتقال آنچه که باید به راههای بسیار دور در سریعترین زمانی که تا آن هنگام تصور میشد، و برای همیشه دورهای تازه را در تاریخ و ارتباطات مدرن شکل داد.
اما نوشتهی امروز، سوای تحسین اهمیت کار آقای مورس، به پیامهای مهمی میپردازد که در جملاتی کوتاه، سرنوشت سیـاس*ـی، اجتماعی و فرهنگی چند ملت را برای همیشه تغییر دادند و ما را به امروز رساندند.
چه، اگر این پیامها فرستاده نمیشد یا گیرنده به آن ها عکسالعمل نشان نمیداد، روند سرنوشت جهان امروز ما بسیار متفاوت بود. به هر حال، تکتک این پیامها بودند که ما را به جهان آشنای امروزمان رساندند و جا دارد از این کلمات سرنوشتساز، یادی کنیم.
1- تلگراف گورینگ به هیتلر
هرمان گورینگ یکی از مشاوران بسیار امین هیتلر به شمار میرفت. در ماه جون سال ۱۹۴۱، پیشوا حکمی مخفی صادر کرد که طی آن، اگر ناتوان، ربوده و یا کشته شود، گورینگ کنترل کارها را به دست گیرد.
اما با پیش رفتن جنگ، هیتلر رفتهرفته به گورینگ مشکوک شد. تخم این شک را «مارتین بورمان» در دل هیتلر کاشت که دشمنیِ عجیبی با گورینگ داشت.
در پایان جنگ، در حالیکه هیتلر به همراه مشاورانش در پناهگاه خود محاصره شده بود و نیروهای شوروی در حال پیشروی و نزدیک شدن به آنها بودند، در ۸۰۰ کیلومتری جنوب آنها گورینگ در شهر برچتسگادن در بخش باواریایی آلپ آمادهباش بود.
در ساعت ۰۰:۵۶ بامداد روز ۲۳ آوریل سال ۱۹۴۵، گورینگ تلگرافی مخفی به هیتلر فرستاد:
پیشوای من:
امروز ژنرال کورل، نسخهای از جلسات را که از ژنرال یودل و ژنرال کریستیان گرفته بود، به من داد. بر طبق این اسناد شما تصمیماتی جدی دربارهی من اتخاذ کردهاید و تأکید نمودهاید که در صورتی که انجام مذاکرات ضروری باشد، من نسبت به شما در برلین، موضع سهلالوصولتری دارم.
چنین دیدگاههایی برای من چنان تعجبآور و جدی تلقی میشود که خود را موظف میدانم در صورتی که تا ساعت ۲۲:۰۰ امروز پیامی از جانب شما دریافت ننمایم، فرض را بر این بگذارم که شما آزادی عمل خود را از دست دادهاید.
در آن صورت، من شرایط فرمان شما را به عنوان یک تکلیف، بررسی خواهم نمود و برای صلاح ملت و سرزمین پدری عمل خواهم کرد. خود میدانید که من نسبت به شما در این ساعات دشوار از عمرم چه احساسی دارم و نمیتوانم این احساسات را در قالب واژهها، بیان نمایم. خداوند شما را حفظ کند و میسر سازد که علیرغم تمام مشکلات، حتیالامکان هر چه زودتر به اینجا بیایید.
وفادار به شما: هرمان گورینگ
با توجه به آنچه که در زندگینامهی «آلبرت اشپیر» آمده، بورمان این پیغام را پیدا کرد و به استناد بر آن، تأکید نمود که گورینگ یک خائن است و تدارک کودتای نظامی میبیند. هیتلر ابتدا توجهی نمیکرد اما وقتی خطابههای بورمان اوج گرفت، او هم خشمگین شد.
هیتلر تمام عناوین گورینگ را لغو کرد، او را از حزب نازی اخراج نمود و او را تنبل و فاسد خطاب کرد. بر طبق اظهارات اشپیر، پس از آن هیتلر شدیداً افسرده شد. یک هفته بعد، هیتلر و اوا براون خودکشی کردند. بسیاری بر این باورند که تلگرام گورینگ، در اتخاذ این تصمیم مؤثر بود.
با این پیام، دورهای تازه از ارتباطات آغاز شد. روشی برای انتقال آنچه که باید به راههای بسیار دور در سریعترین زمانی که تا آن هنگام تصور میشد، و برای همیشه دورهای تازه را در تاریخ و ارتباطات مدرن شکل داد.
اما نوشتهی امروز، سوای تحسین اهمیت کار آقای مورس، به پیامهای مهمی میپردازد که در جملاتی کوتاه، سرنوشت سیـاس*ـی، اجتماعی و فرهنگی چند ملت را برای همیشه تغییر دادند و ما را به امروز رساندند.
چه، اگر این پیامها فرستاده نمیشد یا گیرنده به آن ها عکسالعمل نشان نمیداد، روند سرنوشت جهان امروز ما بسیار متفاوت بود. به هر حال، تکتک این پیامها بودند که ما را به جهان آشنای امروزمان رساندند و جا دارد از این کلمات سرنوشتساز، یادی کنیم.
1- تلگراف گورینگ به هیتلر
هرمان گورینگ یکی از مشاوران بسیار امین هیتلر به شمار میرفت. در ماه جون سال ۱۹۴۱، پیشوا حکمی مخفی صادر کرد که طی آن، اگر ناتوان، ربوده و یا کشته شود، گورینگ کنترل کارها را به دست گیرد.
اما با پیش رفتن جنگ، هیتلر رفتهرفته به گورینگ مشکوک شد. تخم این شک را «مارتین بورمان» در دل هیتلر کاشت که دشمنیِ عجیبی با گورینگ داشت.
در پایان جنگ، در حالیکه هیتلر به همراه مشاورانش در پناهگاه خود محاصره شده بود و نیروهای شوروی در حال پیشروی و نزدیک شدن به آنها بودند، در ۸۰۰ کیلومتری جنوب آنها گورینگ در شهر برچتسگادن در بخش باواریایی آلپ آمادهباش بود.
در ساعت ۰۰:۵۶ بامداد روز ۲۳ آوریل سال ۱۹۴۵، گورینگ تلگرافی مخفی به هیتلر فرستاد:
پیشوای من:
امروز ژنرال کورل، نسخهای از جلسات را که از ژنرال یودل و ژنرال کریستیان گرفته بود، به من داد. بر طبق این اسناد شما تصمیماتی جدی دربارهی من اتخاذ کردهاید و تأکید نمودهاید که در صورتی که انجام مذاکرات ضروری باشد، من نسبت به شما در برلین، موضع سهلالوصولتری دارم.
چنین دیدگاههایی برای من چنان تعجبآور و جدی تلقی میشود که خود را موظف میدانم در صورتی که تا ساعت ۲۲:۰۰ امروز پیامی از جانب شما دریافت ننمایم، فرض را بر این بگذارم که شما آزادی عمل خود را از دست دادهاید.
در آن صورت، من شرایط فرمان شما را به عنوان یک تکلیف، بررسی خواهم نمود و برای صلاح ملت و سرزمین پدری عمل خواهم کرد. خود میدانید که من نسبت به شما در این ساعات دشوار از عمرم چه احساسی دارم و نمیتوانم این احساسات را در قالب واژهها، بیان نمایم. خداوند شما را حفظ کند و میسر سازد که علیرغم تمام مشکلات، حتیالامکان هر چه زودتر به اینجا بیایید.
وفادار به شما: هرمان گورینگ
با توجه به آنچه که در زندگینامهی «آلبرت اشپیر» آمده، بورمان این پیغام را پیدا کرد و به استناد بر آن، تأکید نمود که گورینگ یک خائن است و تدارک کودتای نظامی میبیند. هیتلر ابتدا توجهی نمیکرد اما وقتی خطابههای بورمان اوج گرفت، او هم خشمگین شد.
هیتلر تمام عناوین گورینگ را لغو کرد، او را از حزب نازی اخراج نمود و او را تنبل و فاسد خطاب کرد. بر طبق اظهارات اشپیر، پس از آن هیتلر شدیداً افسرده شد. یک هفته بعد، هیتلر و اوا براون خودکشی کردند. بسیاری بر این باورند که تلگرام گورینگ، در اتخاذ این تصمیم مؤثر بود.