قواعد و اصول نقد اشعار همایون

  • شروع کننده موضوع همایون
  • بازدیدها 806
  • پاسخ ها 18
  • تاریخ شروع

سطح اشعار از 5 نمره

  • 5

    رای: 10 76.9%
  • 4

    رای: 3 23.1%
  • 3

    رای: 0 0.0%
  • 2

    رای: 0 0.0%
  • 1

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    13

همایون

کاربر انجمن نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/26
ارسالی ها
1,439
امتیاز واکنش
9,639
امتیاز
649
محل سکونت
تهران قیطریه
با درود خدمت همه شما یاران ادیب و فرهیخته
خواهشمندم نقد ادبی اشعاری که در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
قرار داده شده را در این تاپیک بنویسید . از همکاری شما نهایت سپاسگزاری را دارم .
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    دوستان خوبم سلام
    برای داستان منظوم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    برای دو شخصیت عاشق و معشوق به دنبال نام مناسب هستم
    نامهای پیشنهادی خودم :
    آبان یا کیوان برای پسر (بر وزن فعلن _ _ )
    بهترین یا نازنین برای دختر ( بر وزن فاعلن _ U _ )
     

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,621
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران
    ماهان
    اشكان
    كيهان
    دارمان:نام يكي از سرداران خسرو پرويز
    اران: نام قلعه قديمي در قزوين
    اليان:نام يكي از پهلوانان
    نام دختر:
    افرين
    پروين
    ثمين
    شيرين
     
    آخرین ویرایش:

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    دوستان یه قسمت از شعر رو میخوام داستان براش بنویسم
    عکس العمل های مخاطبین رو توی یک متن نهایتا 3 سطر بنویسید بنده با کمک شما اون متن رو که لطف میکنید رو منظوم توی شعر میارم
    جسارتا به عنوان کوچکترین یادآوری میکنم کوتاه و پرمحتوا تصویر سازی بشه
    لحظه ای که پسر داستان دختر رو میبینه :
    یه احساس در پسره به صورت ناگهانی قلنبه شده و نقطه مقابلش توی چشم اون دختره قرار داره
    پسره توی یک لحظه اون چشم رو میبینه و عاشقش میشه
    رنگ چشم حالت چشم و ابروی دختره بنظرم مهم باشه که چجوری زیبا توصیف بشه ( در 4 سطر اگر بنظرتون کافیه کفایت میکنه اما اگر بیشتر لازم میبینید مانعی وجود نداره)
    اینکه زود بتونیم یه انقلاب درونی رو در پسره وصف کنیم ( در 4 سطر اگر بنظرتون کافیه کفایت میکنه اما اگر بیشتر لازم میبینید مانعی وجود نداره)
    تصویر سازی محل ملاقات و آنی بودن رو همینطور ( در 4 سطر اگر بنظرتون کافیه کفایت میکنه اما اگر بیشتر لازم میبینید مانعی وجود نداره)
    چهره دختر و پسر رو هم تصویر سازی کنید هر مقدار ممکنه ( آزاد و راحت توصیف کنید )
     
    آخرین ویرایش:

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    چشمانش دوچشم سیاه را شکار کردند, شبانگاه چشمان دختر به یکباره مانند سیاهچاله ای قلبش را بلعید ان مژگان بلند که همچون ردایی چشمان دختر را پوشانده بودند چونان خنجری بر قلبش فرود امدندنگاهش در شبانگاه نگاه دختر اسیرشد
     
    آخرین ویرایش:

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    تصویر سازی محل ملاقات :
    باران میبارید به جان زمین و اسمان غر میزد , چتر هم داشت اما مانند گربه ها از خیس شدن بدش می امد عابرها به یکدیگر تنه می زدند و رد می شدند بی توجه به یکدیگر , اخمو بودند خندان کمی عصبی هرکس در دالان های ذهنش به دنبال کشف مقصدبود , ابان هم در بیچارگی هایش غرق بود که ناگهان محکم به جسمی برخوردکرد صدای اخی امد وبعد چشمان سیاه دختری خیس و مچاله شده از سرما
     
    آخرین ویرایش:

    همایون

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/26
    ارسالی ها
    1,439
    امتیاز واکنش
    9,639
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    تهران قیطریه
    خیلی سپاسگزارم
    به این شکل خوبه ؟

    بگنجاند شوری از آن نور دل
    به چشمان حوری از آب و ز گل
    از آن دیده پیدا نمودش دری
    پذیرای زیباترین گوهری
    سیه چال چشمش شبی سرد و تار
    توان از کَفَش برد و دل را قرار
    میان همه گرخان در نظار
    بود ......(دختر) بهر......(پسر) کنار
    چو مه رو نکو قامتی همچو گل
    به چشم سیاهش فلک بسته پل
    نوشید*نی نگاهش چو جام الست
    به یک جرعه ......(پسر) ز مـسـ*ـتی نشست
    هنوز برای اسامی تصمیم نهایی رو نگرفتم ( الان آبان و آفرین رو در نظر دارم)
     
    بالا