VIP »»تخلفات انتظامی وکلا««

وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
4-ارائه لایحه به جای حضور در جلسه دادگاه چگونه خواهد بود؟

و اما در خصوص اینکه ارائه لایحه به جای حضور در جلسه دادگاه چگونه خواهد به نظر می رسد قانونگذار بالصراحه در اینخصوص تعیین تکلیف نموده منطوق مواد 42 و 44و 93 قانون ا.د.م تکلیف وکلای محترم را در مواجهه با این موضوع روشن نموده است و برابر مفاد آن ارائه لایحه در قبل از وقت و یا همزمان با آن را به منزله حضور وکیل در جلسه دادرسی تلقی نموده و از این حیث به لحاظ عدم تاخیر در وقت رسیدگی تخلفی متوجه وکیل نخواهد بود .

هرچند که به قول استاد بهمن کشاورز ((در هیچ وقت مرتکب این اشتباه نشوید برای اینکه خیالتان راحت باشد لایحه را چند روز قبل در دادگاه ثبت کنید این کاری عجیب و غلط است)).

اما به عقیده نگارنده در مواقعی که حضور وکیل در جلسه دادرسی الزامیست و وکیل دلیل موجهی جهت عدم حضور در جلسه رسیدگی ندارد مانند پرونده های جنایی به نحویکه حضور وکیل جهت ادای توضیحات لازم است طوریکه با ارائه لایحه پرونده معد برای تصمیم گیری نمی باشد در صورتیکه ارائه لایحه باعث تجدید و تاخیر رسیدگی شود بنظر می رسد موضوع قابلیت رسیدگی و بررسی در دادسرای کانون را خواهد داشت . مداقه در ماده 42 قانون آئین دادرسی مدنی این مهم را به اثبات می رساند در اینجا در جهت تنویر افکار همکاران معزز لازم می دانم مواردی چند از نظریات مشورتی و مصادیق عینی را ذکر نمایم.

ماده93ق.آ.د.م.در این زمینه بیان داشته:((اصحاب دعوا می توانند درجلسه دادرسی حضوریافته یا لایحه ارسال دارند:

هیئت عمومی دیوان عالی کشوردررای وحدت رویه شماره3976-25/10/1335که ذیلا"می آید:

مداخله وکیل رادردادرسی اعم از دخالت به وسیله حضورویا تقدیم لایحه برای دادرسی میداند.((چون طبق شق4ماده3 قانون اصلاح بعضی ازموادآئین دادرسی کیفری مصوب مردادماه1328یکی ازمواردی که احکام صادره درامور جنحه در مرحله بدوی وپژوهشی غیرقابل اعتراض شناخته شده درصورتی است که دادرسی با دخالت وکیل متهم انجام گیرد واعم است ازاین که دخالت به وسیله حضورویاتقدیم لایحه برای دادرسی صورت گرفته باشد بنابراین رای شعبه نهم دیوان کشورصحیح به نظر می رسد.))ماده 44ق.آ.د.م نیزمویداین ادعاست.

به همین منظور تعدادی از آراء صادره از شعب دادگاه انتظامی کانون وکلای دادگستری مرکز را در قسمت گنجانده ایم که به شرح زیر می باشد:

عدم حضور در جلسه رسیدگی دادگاه
شماهر دادنامه : 9111000379
تاریخ صدور دادنامه : 25/2/91
مرجع رسیدگی کننده : شعبه پنجم دادگاه انتظامی کانون وکلای دادگستری مرکز
کلاسه پرونده دادگاه : 8901043
 
  • لایک
واکنش ها: Diba
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    عدم حضور در جلسه رسیدگی دادگاه
    شماهر دادنامه : 9111000379
    تاریخ صدور دادنامه : 25/2/91
    مرجع رسیدگی کننده : شعبه پنجم دادگاه انتظامی کانون وکلای دادگستری مرکز
    کلاسه پرونده دادگاه : 8901043
    رای دادگاه

    نظر به مفاد نامه شماره 1010880083 مورخ 17/6/89 شعبه 101 دادگاه جزایی شهرستان دیواندره و ملاحظه پاسخ های استعلام واصله از مرجع مذکور که دلالت بر عدم حضور وکیل بوده وجود عذر موجه در جلسه رسیدگی دادگاه می نماید که موجب تجدید وقت دادرسی و تاخیر در کار دادگاه گردیده و این که در پرونده استنادی استعفاء نامه وکیل ملاحظه می شود. و با توجه به مدافعات بدون دلیل وکیل مشتکی عنه در خصوص اعلام استعفاء به مرجع قضایی و عدم تهیه مستند ابرازی خود با وجود اعطاء مهلت کافی، به نظر دادگاه تخلف انتظامی انتسابی دایر بر عدم حضور در جلسه رسیدگی دادگاه بدون وجود عذر موجه قانونی که موجب تطویل دادرسی و تاخیر در کار دادگاه گردیده محرز و مسلم می باشد لذا مستنداً به بند 4 ماده 79 و با توجه به ماده 83 و بند 3 مادهه 76 آیین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکیل مشتکی عنه را به توبیخ با درج در روزنامه رسمی مجله کانون محکوم می نماید.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    عدم حضور وکیل در جلسه دادگاه
    شماره دادنامه : 9211000220
    تاریخ صدور دادنامه : 23/2/92
    مرجع رسیدگی کننده : شعب هشتم دادگاه انتظامی کانون وکلای دادگستری مرکز
    کلاسه رونده دادگاه : 9100843
    رای دادگاه

    نظر به اعلام تخلف انتظامی از سوی مرجع قضایی دایر بر عدم حضور وکیل مشکی عنها در جلسه مورخ 23/8/91 و با توجه به ابلاغ وقت رسیدگی به وکیل مذکور و عدم پذیرش عذر معنونه از طرف مشتکی عنها از ناحیه دادگاه که بر طبق مقررات ذیل ماده 41 قانون آیین دادرسی مدنی مرجع تشخیص موجه یا غیر موجه بودن عذر وکیل معذور می باشد، با رد اظهارات و مدافعات مطروحه از ناحیه وکیل مشتکی عنها، تخلف منتسبه به ایشان محرز تشخیص با انطباق مورد بر بند 4 ماده 79 آیین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری با رعایت ماده 83 آیین نامه فوق الذکر مشارالیها را به توبیخ با درج در روزنامه رسمی و مجله کانون موضوع شق 3 ماده 76 آیین نامه لایحه قانونی استقلال کانون محکوم می نماید.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    عدم حضور در جلسه دادگاه
    شماره دادنامه : 3211000385
    تاریخ صدور دادنامه : 13/3/92
    مرجع رسیدگی کننده : شعبه پنجم دادگاه انتظامی کانون وکلای دادگستری مرکز
    کلاسه پرونده دادگاه : 9100023


    رای دادگاه
    در این پرونده مشتکی عنه، آقای (س-ش) حسب اعلام مورخ 14/10/90 رئیس محترم شعبه دهم دادگاه عمومی حقوقی یزد به شماره 900536 در جلسه رسیدگی مورخ 6/10/91 ساعت 10:30 صبح، حضور پیدا نکرد، مراتب از ناحیه مرجع مذکور به کانون ارسال شده است (توضیح این که نامه ارسالی به نام کانون کارشناسان بوده که اتمالاً اشتباه درج گردیده) ، دادسرای محترم انتظامی پس از رسیدگی، کیفر خواست ضمیمه را صادر و در آن عمل وی را منطبق بر بند 4 ماده 79 آیین نامه لایحه قانونی دانسته، با توجه به این که حسب اعلام مشتکی عنه، همسر وی به بیماری صعب العلاج مبتلا می باشد (مدارک بیمارستان را ارسال داشته) و در تاریخ حضور در دادگاه وی می بایست در تهران و در بیمارستان مربوطه در نزد همسرش جهت معالجه حضور می داشته، نتوانسته در دادگاه حضور یابد، از آن جایی که ماده استنادی دادسرای محترم بند 4 ماده 79 آیین نامه می باشد، که بند مذکور ناظر به عدم حضور غیر موجه وکیل در دادگاه و به تاخیر افتادن کار دادگاه هاست در همان جلسه صادر گردیده و موکل نیز شکایتی نکرده، بلکه اعلام رضایت نیز نموده است، بنا به مراتب مورد منطبق با ماده استنادی دادسرا نمی باشد، فلذا دادگاه ضمن کیفر خواست صادره حکم رائت مشتکی عنه را صادر و اعلام می نماید.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    عدم حضور در جلسه دادگاه
    شماره دادنامه : 91110001515
    تاریخ صدور دادنامه : 16/11/91
    مرجع رسیدگی کننده : شعبه پنجم دادگاه انتظامی کانون وکلای دادگستری مرکز
    کلاسه پرونده دادگاه : 9001187
    رای دادگاه

    نظر به این که آقای (ح-غ) در جلسات رسیدگی مقرر دادگاه انقلاب و دادگاه عمومی شهرستان میناب حضور نیافته و دفاعی از موکلین خود در خصوص پرونده های مطروحه به عمل نیاورده و لایحه نیز تقدیم نداشته و در جلسه رسیدگی امروز در شعبه پنجم دادگاه انتظامی علی رغم ابلاغ وقت رسیدگی به ایشان حضور نیافته است. علی هذا تخلف انتظامی مشارالیه محرز است و لذا دادگاه آقای (ح-غ) وکیل دادگستری را به استناد بند 3 ماده 79 آیین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلا به توبیخ با درج در روزنامه رسمی مجله کانون محکوم می نماید.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    اطلاع ندادن به موکل جهت پرداخت هزینه ها و عدم اطلاع موکل جهت اقدامی از طرف وی
    ابتدا به مواد مرتبط با این تخلف انتظامی اشاره می گردد سپس به توضیح در این خصوص پرداخته و درلابلای آن مصادیق عینی مرتبط با این تخلف انتظامی ذکر می شود:

    ماده 44 قانون وکالت مصوب 1315 می گوید: ((وکلاء باید پس از ابلاغ حکم یا قرار و یا اخطاری که مستلزم انجام امر یا دادن خرجی از طرف موکل است ، در اسرع اوقات به موکل یا متصدی اموراو کتبا" اطلاع دهند به طوری که تفویت حقی از او نشود .))

    ضمانت اجرای این امر در ماده 80 آئین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلاء دادگستری این چنین مقرر است : (( در موارد ذیل متخلف به مجازات انتظامی در جه 4 محکوم می شود : .... 6- در صورتی که پس از ابلاغ حکم یا قرار یا اخطاری که مستلزم دادن خرج یا اقدامی از طرف مو کل است در اسرع اوقات به موکل یا متصدی امور او اطلاع ندهد و موجب تضییع حقی از موکل شود ...))

    برای اینکه بهتر به موضوع بپردازیم ابتدا تخلف انتظامی یاد شده را به دو قسمت تقسیم و به هرکدام از آنها بصورت مصداقی و تمثیلی می پردازیم :

    1-در صورتی که پس از ابلاغ حکم یا قرار یا اخطار که مستلزم دادن خرجی از طرف موکل باشد در اسرع اوقات به موکل یا متصدی امور او اطلاع داده نشود و موجب تضییع حقی از موکل شود .

    2-در صورتی که پس از ابلاغ حکم یا قرار یا اخطار که مستلزم اقدامی از طرف موکل است در اسرع وقت به موکل یا متصدی امور او اطلاع ندهد و موجب تضییع حقی از موکل شود .

    1-عدم اطلاع به موکل جهت پرداخت هزینه ها:

    برای اینکه آسانتر به نفس قضیه برسیم این قسمت از تخلف را در یک پروسه وکالتی بررسی می کنیم ؛


    روزی که موکل جهت انعقاد قرارداد مراجعه می نماید ، به موکل تفهیم می گردد که پرداخت هزینه ها به عهده ایشان بوده و هرزمان موکل به وی اطلاع دهد می بایست هزینه ها را پرداخت نماید ، در غیر این صورت مسئولیت عدم پرداخت هزینه ها و مخارج بر عهده خودش می باشد . پس از انعقاد قرارداد همزمان با دریافت قسمتی از حق الوکاله هزینه دادرسی نیز دریافت می شود مثلا" اگر موضوع مطالبه وجه باشد بر مبنای 1 میلیون 5/1 درصد و الباقی 2% هزینه دادرسی دریافت و در زمان ثبت دادخواست ، پرداخت می گردد اما بعضی از پرونده ها که همانند محاسبه قیمت منطقه ای و غیره هزینه دادرسی مشخصی ندارد حتما" همکاران محترم می بایست بصورت حدودی مبلغی را بعنوان هزینه دادرسی دریافت که در صورت کم بودن نسبت به پرداخت هزینه دادرسی موکل را باید در قراردادمالی موکل را موظف به پرداخت کنند و در صورت زیاد بودن می بایست قسمت دیگر عودت داده شود . اما اگر هر دو مطلب فوق توسط همکاران محترم صورت نگیرد ، چه آنکه هزینه دادرسی مشخص و چه انکه هزینه دادرسی نامشخص باشد ، و وکیل هزینه دادرسی را ابتدای کار از موکل دریافت نکند و قرارداد را تنظیم کند و موظف به انجام امور وکالتی باشد تا زمان ثبت هر مبلغی را که دادگاه خواست ، موکل پرداخت کند ، در این قسمت3 مورد پیش خواهد آمد 1- وکیل به دادگاه مراجعه می کند جهت ثبت دادخواست ؛ ابتدا معاونت ارجاع تا زمانی که هزینه د ادرسی پرداخت نشده باشد پرونده را به شعبه ارجاع نمی دهد اگر مبلغ هزینه دادرسی مشخص باشد که وکیل اعلام می نماید به موکل که حتما" هزینه دادرسی به مبلغ فلان مقدار است و باید ابتدا پرداخت شود تا دادخواست ارجاع گردد2-اگر مبلغ هزینه دادرسی بدلیل معین نبودن آن مشخص نباشد که باز هم می بایست مبلغ خواسته مقوم و برای اینکه دادگاه به آن رسیدگی کند بالای 5 میلیون تومان مقوم و بر مبنای آن هزینه دادرسی ابطال ، تا پرونده ارجاع شود .

    3-بر فرض اینکه بعضی از محاکم به مبلغ تقویم شده توجه نکند و فقط تمبر ورودی زده شود و دادخواست را ارجاع به شعبه نمایند ، در دفتر شعبه ابتدا قیمت منطقه ای محاسبه سپس به وکیل اعلام می گردد هزینه دادرسی ابطال و سپس جهت دریافت دستور رسیدگی به دادگاه تحویل می شود .

    در هر سه مورد وکیل موظف است سریع" موضوع پرداخت هزینه دادرسی را به اطلاع موکل خود رسانده و اقدام لازم در جهت اطلاع موکل از هزینه متعلقه را به عمل آورد ، بعضی از همکاران فقط به یک تلفن زدن به موکل بسنده می نمایند و فکر می کنند به وظیفه خود عمل کرده اند و به موکل خود اطلاع داده اند، اگر هم موکل پرداخت نکند در نتیجه پرونده موکل است که با تاخیر به دادگاه می رود در نتیجه او را مجبور به آوردن هزینه دادرسی می دانند. فارغ از اینکه این عمل وکیل پیامد بدی برای وی دارد اینکه اطلاع دادن موکل بوسیله تلفن کافی نبوده و قدرت اثبات برای وکیل وجود ندارد لذا بهترین راه حل در این زمان دعوت از موکل به حضور دردفتر و ابلاغ کتبی به وی است ، در صورت عدم مراجعه موکل می بایست از فاکس و ارسال نامه کتبی اظهار نامه بهره جست چرا اینکه اگر هیچ یک از این اعمال صورت نگیرد و فقط به وسیله تلفن به موکل اطلاع داده شود و موکل هم به تعهد خود عمل ننماید پس از یکماه موکل به وکیل مراجعه و با وصف طلبکار بودن با وکیل برخورد می نماید و به دادسرای کانون مراجعه و اقدام به طرح شکایت می کند که حداقل عدم اطلاع جهت پرداخت هزینه دادرسی و تاخیر انداختن طرح دعوی با وصف اینکه حق الوکاله خود را یکماه قبل دریافت داشته است . به همین راحتی باعث تشکیل یک پرونده دردادسرا ی انتظامی می گردد. بهترین وسیله جهت جلوگیری از اینگونه اعمال، در ابتدای انعقاد قرارداد وکالت حتما" هزینه دادرسی اخذ شود ، در آن قسمت از پرونده هایی که مبلغ مشخص نیست حتما" بصورت تقریبی و با توجه به تجربیات خود هزینه دادرسی اخذ شود و سپس وکالتنامه تنظیم و اقدام گردد. در این خصوص تنظیم قرار داد مالی منظم و صحیح با متن که تکافوی ارتباط فی مابین موکل و وکیل باشد نیز کمک بزرگی خواهد بود.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    پس از ثبت دادخواست و شروع به رسیدگی حالات مختلفی ایجاد می گردد که مجددا" به این قسمت از تخلف خواهیم رسید همانند ارجاع امر به کارشناس و اخطاریه به وکیل جهت پرداخت هزینه کارشناسی، اعتراض به نظریه کارشناسی و اخطاریه به وکیل جهت پرداخت هزینه هیات کارشناسی و اخطار جهت پداخت هزینه نشر آگهی . هزینه نشر آگهی چون مبلغ آن کم است همکاران راسا" پرداخت می کنند در موارد بحث کارشناسی همانند مطلب اولیه ابتدا از طریق دعوت از موکل و ابلاغ حضوری اخطاریه به وی و سپس در صورت عدم مراجعه فوری و یاحتی همزمان با دعوت از موکل ، اخطاریه برای موکل فاکس و بصورت نامه ارسال گردد که هیچ جای شک و شبه ای باقی نماند که قصد از ارسال نامه ( که متن داخل آن اصلا" معلوم نیست ) همانا ابلاغ اخطاریه پرداخت هزینه کارشناسی است ، در مبحث اعتراض به نظریه کارشناس باید دقت شود بهتر است ابتدا از موکل متنی اخذ شود که خود اعلام اعتراض کند و هم اذن اعتراض در خصوص (( نظریه کارشناس فعلی )) را دهد ، چون بعضا" پیش می آید که موکل به وکیل مراجعه می نماید و اعلام می کند من به این نظریه کارشناس اعتراض نداشتم و به همین اندازه هم راضی بودم و مثلا" زمان برایم بیشتر از سایر مسائل اهمیت دارد ، به همین خاطر بهتر است همکاران محترم در زمان اعتراض حتما" نظر موکل خود را داشته باشند. اما مطلب مهم در خصوص اعتراض به نظریه کارشناسی، انجام وظیفه صحیح به وسیله وکیل؛ وکیل موظف است وقتی نظریه کارشناسی همانند ((جعل )) و غیره به ضرر موکل به وی ابلاغ شد در مهلت قانونی بدون در نظر گرفتن بحث مبلغ هزینه کارشناسی، اعتراض به نظر کارشناس را ثبت دادگاه نماید ، تا این حق قانونی موکل زایل نگردد، سپس اخطاریه جهت پرداخت هزینه هیات کارشناسی ابلاغ می گردد که به اشکالی که ذکر شد بوسیله وکیل اقدام می گردد. پس در این خصوص حتما" یادمان باشد که به یک تلفن یا صد تلفن به موکل اقتناع نکنیم . در نهایت رای توسط دادگاه صادر وبه طرفین ابلاغ می شود. در صورتیکه وکیل در مرجع تجدیدنظر از موکل خود وکالت داشته باشد یعنی در حدود واختیارات وکیل مرجع تجدیدنظر هم قید شده باشد. وکیل موظف است سریعا" از طریق احضار موکل و ابلاغ رای به ایشان بصورت حضوری دادنامه را به موکل خود ابلاغ نماید اگر رای به نفع صادر شده باشد ، که مطمئنا" پس از اعتراض طرف مقابل و ارسال نسخه دوم دادخواست تجدیدنظر به موکل و تقدیم مدارک به وکیل ، وکیل سریعا" پاسخ لایحه تجدید نظر را تقدیم شعبه نموده و ثبت دادگاه صادر کننده می کند تا پرونده به مرجع تجدیدنظر ارسال گردد. اما در صورتی که رای به ضرر موکل صادره شده باشد پس از ابلاغ رای می بایست هزینه دادرسی در مرحله تجدیدنظر از موکل اخذ گردد و به نامبرده حضورا" ابلاغ شود که مثلا" فلان مقدار زمان دارید تا هزینه دادرسی را به وکیل پرداخته تا نسبت به رای صادره تجدیدنظر خواهی گردد و در صورت عدم پرداخت هزینه دادرسی مسئولیت بر عهده خودشان است . اما اگر موکل در دفتر وکیل حاضر نشد و رای به ضرر موکلصادر شده بود وکیل در مرجع تجدیدنظر وکالت از موکل داشته، وکیل موظف است سریعا" اقدام به ارسال نامه و فاکس نموده و ظرف مهلت قانونی حتی بدون پرداخت هزینه دادرسی دادخواست تجدیدنظر خود را ثبت دادگاه نماید و وکیل قادر نیست چون هزینه دادرسی به وکیل داده نشده از تجدیدنظر خواهی امتناع کند وکیل در هرصورت وظیفه دارد لایحه و دادخواست تجدید نظر خود را ثبت دادگاه نماید ، سپس اخطار رفع نقص از باب پرداخت هزینه دادرسی در مرحله تجدیدنظر به وکیل ابلاغ می گردد که وکیل طبق معمول به وظیفه خود عمل و به موکل اطلاع می دهدبوسیله طرقی که قبلا" ذکر شد و در صورتیکه نامبرده حاضر به پرداخت هزینه دادرسی نشود وی بهضررخود عمل نموده و وکیل در اینصورت مسئولیتی ندارد . حتی اگر وکیل در مرجع تجدیدنظر از موکل خود وکالت نیز نداشته باشد با علم بر اینکه ابلاغ رای به وکیلی که در مرجع بالاتر وکالت ندارد قانونی نیست اما بهتر و اصلح آن است که حتما" به موکل خود خبر دهد.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    2-عدم اطلاع به موکل جهت اقدامی از طرف وی :

    مواردی از قبیل احضار وکیل به دادگاه جهت آوردن شهود ، احضار وکیل جهت معرفی داور در زمان خاص ، احضار وکیل جهت تحقیقات و معاینه محل ( که حتما" حضور مطلعیین موکل در محل تحقیقات نیازاست)و احضار وکیل جهت حضور در دادگاه و تاکید دادگاه مبتنی بر الزامی بودن حضور موکل در جلسه رسیدگی و... همه این موارد ، جزئی از این بند قرار می گیرد در صورتیکه برای وکیل اخطاریه ای از دادگاه ارسال گردد و تاکید شود در وقت رسیدگی شهود خود را به همراه داشته باشد ( ووکیل نتواند ثابت کند که این اخطاریه را به موکل ابلاغ نموده و این موکل بوده که از آوردن شهود عاجز بوده) وکیل حتما" به شکایت موکل تعقیب انتظامی می گردد ، لذا در این موارد بهترین راه حل ابلاغ حضوری اخطاریه ، در دفتر وکالت درغیر اینصورت دعوت از موکل و به اطلاع رساندن وی از طریق فاکس و ارسال نامه خواهدبود ، در این صورت است که موکل هرگز قادر به طرح ادعایی به طرفیت وکیل نخواهد بود . مثال" در دعوی اعسار از پرداخت محکوم به اگر وکیل فقط با تلفن وقت رسیدگی را به موکل ابلاغ کند و در وقت رسیدگی موکل حضور نیابد و یا حاضر شود اما شهود خود را حاضر ننماید ، قادر است ادعا کند که وکیل نامبرده را توجیه نکرده و ابلاغ ننموده که حتما" باید شهود را در جلسه دادگاه احضار نماید . لذا سریعا" این وکیل است که مورد تعقیب انتظامی از سوی موکل قرار می گیرد ، در این موارد موکل هرگز به این موضوع فکر نمیکند که تعقیب انتظامی وکیل به وی کمکی نمیکند بلکه فقط دنبال راه حلی است که به نوعی به وکیل ضرر بزند .

    چون دیوار وکیل همیشه از همه دیوار ها کوتاهتر است لذا تاکید می گردد حتما" دراین موارد ابلاغ بصورت حضوری صورت گیرد تا موکل قادر به طرح ادعا به طرفیت وکیل نکند.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تخلف از سوگند (قسمت اول)
    ابتدا اشاره می کنیم سوگندی را که وکلا در زمان دریافت پروانه وکالت دادگستری یا می نمایند سپس به مواد قانونی و مصادیقی از تخلف مذکور پرداخته و النهایه به تمامی مطالب مندرج در سوگند به تفصیل می پردازیم .

    ((در این موقع که می خواهم به شغل شریف وکالت نائل شوم ، به خداوند قادر متعال قسم یاد میکنم که همیشه قوانین و نظامات را محترم شمرده و جز عدالت و احقاق حق منظوری نداشته و بر خلاف شرافت قضاوت و وکالت اقدام و اظهاری ننمایم و نسبت به اشخاص و مقامات قضایی و اداری و همکاران و اصحاب دعوی و سایر اشخاص رعایت احترام را نموده و از اعمال نظریات سیـاس*ـی و خصوصی و کینه توزی و انتقام جویی احتراز نموده و در امور شخصی و کارهایی که از طرف اشخاص انجام می دهم راستی و درستی را رویه خود قرار داده و مدافع از حق باشم و شرافت من وثیقه این قسم است که یاد کرده و ذیلا" قسم نامه را امضاء می نمایم ))

    مواد قانونی مرتبط با موضوع:

    ماده 14 قانون وکالت مصوب 1315 می گوید : (( وکلاء عدلیه باید مطابق نظامنامه وزارت عدلیه قسم یاد نمایند. ))

    ماده 39 آئین نامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلا ء دادگستری در خصوص نحوه و کیفیت قسم یاد کردن بیان می دارد : (( پس از حاضر شدن پروانه وکالت و قبل از تسلیم به متقاضی مشار الیه باید در حضور ریاست کانون و لااقل دو نفر از اعضاء هیئت مدیره به شرح ذیل قسم یاد کرده و صورت مجلس قسم و قسم نامه را امضاء نماید : ((در این موقع که می خواهم به شغل شریف وکالت نائل شوم به خداوند قادر متعال قسم یاد می کنم ......
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    سه مصداق از تخلف انتظامی یاد شده :

    مصداق 1)

    در رای 331-2/9/1376 دادگاه عالی انتظامی قضات آمده : با ملاحظه گزارش پرونده امر چون آقای...... وکیل دادگستری به موجب رای دادگاه ...... به اتهام ارتشاء محکوم گردیده محکومیت نامبرده به شش ماه ممنوعیت از شغل وکالت دادگستری در شعبه اول دادگاه انتظامی وکلاء دادگستری به لحاظ انطباق با بند 3 از ماده 81 و بند 5 از ماده 76 آئین نامه ل.ق.ا.ک.و . بر خلاف قانون نبوده و اعتراض ..... وارد نیست .

    مصداق2)

    تاریخ 7/11/77 آقای ...شکایتی علیه خانم ....وکیل دادگستری به کانون وکلای دادگستری مرکز تقدیم و ضمن آن توضیح داده بنده به خانم وکیل مزبور وکالت دادم که اجراییه نفقه را متوقف و نسبت به تخلیه منزل اقدام نماید ایشان کاری برایم انجام نداده و مبلغ سه میلیون تومان به من خسارت وارد کرده و بیست و پنج میلیون ریال هم حق الوکاله گرفته کانون پس از وصول شکایت شاکی نسخه ای از آن را برای خانم.... ارسال داشته و نامبرده به شرح لایحه مورخ 3/3/78 پاسخ داده که آقای ... از همسرش جدا شده و همسر مطلقه اش برای فرزندان مشترک تقاضای نفقه کرده و حکم صادر شده و به مرحله اجرا در آمد ایشان به اینجانب مراجعه کرد که فرزندان کبیر هستند و حق دریافت نفقه را ندارند پس از مراجعه به دادگاه معلوم شد یکی از فرزندانش صغیر و دیگری محجور است و نمی شود کاری کرد و برای تعدیل نفقه دادخواست دادم به لحاظ تغییراتی که در دادگستری بعمل آمده بود به تاخیر افتاده و سپس با همسر اول آقای... صحبت کردم ایشان از گرفتن نفقه صرفنظر کردند و منزلی که آقای ...داشته و همسر اول آن سکونت داشت حکم خلع ید گرفته بود برای تخلیه اقدام کردم چون پرونده مربوط به سالهای قبل بوده پرونده به بایگانی راکد رفته بود پس از گذشت چند ماه و صرف وقت و هزینه پرونده پیدا شد و نامه ای که از مجتمع بعثت اخذ شد قرارشد پرونده از نازی آباد به مجتمع بعثت آورده شود و همسر دوم ایشان به عنوان کمک نامه را از بنده گرفت و مقرر شد وقتی پرونده به اجرای احکام آمد مرا در جریان قرار دهند . متاسفانه خبری از وی نشد تا اینکه مدتی برای معالجه به خارج از کشور رفتم و پس از بهبودی نسبی برگشتم و اقدام کردم و قرار شد همسر اول با مهلت دو ماهه تخلیه کند و تخلفی نکردم کانون پس از مطالعه لایحه خانم...به آقای ...اخطار کرده در خصوص شکایت خود از خانم ....در صورت تنظیم وکالتنامه و قرارداد وکالت با وکیل یک نسخه را به دادسرا ارسال دارند و اخطار دیگری برای خانم...ارسال و تذکر داده شما نیز قرارداد و وکالتنامه را ارسال دارید و کارهایی را که انجام دادید دقیقا" اعلام فرمایید آقای ... تاریخ 6/6/78 یک نسخه از وکالتنامه تنظیمی و قرارداد را ارسال داشته و در قراردادقید شده خانم وکیل جهت رفع توقیف از حقوق بازنشستگی موکل در وزارت دادگستری و اجرای حکم تخلیه شعبه 23 دادگاه حقوقی دو تهران (قدیم )اقدام نماید . حق الوکاله هشتصد هزارريال دریافت شد و کانون پس از ملاحظه لایحه آقای ...آقای...کار آموز وکالت را به شعبه 222 دادگاه عمومی تهران (جدید) معرفی کرده تا گزارش پرونده کلاسه 76/2145 تهیه و به کانون تسلیم شود که کار آموز مذکور در تهیه گزارش تعلل کرده دادسرای انتظامی ضمن اعلام تخلف آقای ...به کمیسیون کارآموزی مراتب را به خانم ....کار آموز دیگر محول کرده تا از پرونده و نحوه کار خانم ... گزارش تهیه نماید که خانم ...کار آموز وکالت تاریخ 9/6/79 گزارش داده که مشخصات پرونده اعلام شده به دست نیامده دستور فرمایید شماره صحیح پرونده اعلام شود تا گزارش لازم تهیه شود پس از وصول این گزارش به مشتکی عنه اخطار شده مشخصات پرونده را اعلام نمایند و کار هایی را که برای موکلش انجام داده مشخص نمایند خانم مشتکی عنه در تاریخ 27/5/80 فتوکپی دادنامه شماره 512 موضوع پرونده کلاسه 76/2145 شعبه 1702 را به د ادسرای انتظامی کانون ارسال داشته حکایت دارد نامبرده جهت تعدیل نفقه تعیین شده اقدام کرده که دادسرای انتظامی پس از ملاحظه دادنامه مذکور تاریخ 4/9/80 با تشریح جریان پرونده اضافه کرده ...پس از مکاتبات متعددبا مشتکی عنه فتوکپی دادنامه صادره از شعبه 1702 دادگاه خانوده را ارائه نموده است که برابر رای صادره مشتکی عنه به وکالت از شاکی دادخواست تعدیل نفقه به شعبه فوق تقدیم نموده است که دادگاه برابر داد نامه فوق الذکر قرارعدم استماع دعوی صادر نموده برابر مفاد لایحه دفاعیه مشتکی عنه در خصوص دعوی تخلیه اشاره نموده که قرار شد از مامور اجرا برای انجام خلع ید وقت گرفته شود و صحبتی که با همسر سابق شاکی شده است قرار گذاشته شده که دو ماه مهلت جهت تخلیه به او داده شود مشتکی عنه علیرغم تسلیم دادنامه صادره از شعبه 1702 که عبارت از انجام یکی از تعهداتی که در قبال شاکی به عهده داشته هیچ گونه دلیل راجع به انجام وظیفه دوم وکالتی خود که عبارت بوده از انجام اجرای حکم تخلیه به دادسرا ارائه نکرده و این موضوع صحت شکایت شاکی را در خصوص قصور مشتکی عنه در انجام وظیفه وکالتی راجع به تخلیه ثابت می نماید به استناد بند 3 از ماده 81 آئین نامه تقاضای تعقیب نامبرده شده و پس از موافقت آقای دادستان انتظامی کانون وکلا به استناد مذکور کیفر خواست شماره 118/3/1080 برای وکیل مشتکی عنه صادر شد پس از وصول پرونده به شعبه اول دادگاه انتظامی کانون وتعیین وقت و دعوت طرفین برای جلسه مورخ 19/8/81 خانم....حضور دارند شاکی حاضر نشده خانم وکیل مشتکی عنه اظهار داشت با آقای ...شفاها" توافق کرده بودیم تا در خصوص توقف اجرای حکم نفقه اقدام کنم یا در خصوص تخلیه منزل بنده اولی را انجام دادم و در خصوص تخلیه منزل اقداماتی کردم ولی وظیفه وکالتی اینجانب نبوده که دادگاه پس از استماع این دفاع مشارالیها قرارداد تقدیمی را به ایشان ارائه داده نامبرده توضیح داده که قرار بود صرفا" کار نفقه یا تخلیه را انجام دهم و صرفا" قرارداد نیامده و بنده تخلفی نکردم که کانون پس از استماع توضیحات ایشان به طور خلاصه چنین رای داده : خانم وکیل قبول وکالت از آقای ...برای اجرای حکم تخلیه را انکار نموده اما مدلول قرارداد وکالت مورخ 8/8/76 تنظیمی بین وکیل حاکی از قبول وکالت مشار الیها در امر اجرای حکم تخلیه می باشد کوتاهی وکیل مرقوم در انجام وظیفه وکالتی و تخلف مشار الیها ثابت است و به استناد بند 3 ماده 81 آئین نامه لایحه قانونی استقلال به 3 ماه ممنوعیت از وکالت محکوم می شود که ظاهرا" رای صادره در تاریخ 27/9/81 به ایشان ابلاغ شد نامبرده به موجب لایحه مورخ 3/10/81 نسبت به رای کانون اعتراض کرده و در دو صفحه لایحه به طور خلاصه دفاع کرده آخرین اقدام قبل از صدور کیفر خواست 15/2/78 بوده که در خرداد همان سال پاسخ اینجانب ارسال شده و کیفر خو است در تاریخ 30/10/80 صادر گردیده در طول این مدت 2 سال گذشته و موضوع مشمول مرور زمان شده و سپس در ماهیت با تشریح مطالب خود را متخلف ندانسته و تقاضای برائت خود را کرده و کانون وکلا نیز پس از ملاحظه لایحه معترض به شرح لایحه ثبت شده به شماره 6543 مورخ 24/12/81 پاسخ داده خانم وکیل مشتکی عنه بر خلاف قرارداد تنظیمی اقدام کرده و به وظیفه وکالتی خود عمل نکرده مضافا" اینکه موضوع مشمول مرور زمان نشده و پس از اخطار دادسرا ی انتظامی مشتکی عنه در تاریخ 24/5/80 فتوکپی دادنامه شماره 512 شعبه 1702 دادگاه خانواده را ارسال داشته و ادعای مرور زمان صحیح نیست و تقاضای تایید رای صاه را کرده است با توجه به محتویات پرونده پس از ارسال شکایت شاکی برای مشتکی عنه در قبال اخطاریه مورخ 15/2/78 مشار الیها در تاریخ 3/3/78 پاسخ داده و بعد از آن تاریخ مورخ 5/5/78 دادسرا مدارک را از شاکی انتظامی مطالبه کرده و در همان تاریخ به مشتکی عنه نیز اخطار کرده دلایل کارکرد خود ر ا نیز ابراز نماید و در تاریخ 6/6/78 شاکی مدارک را به کانون ارسال داشته و در تاریخ 7/9/78 دادسرا شماره صحیح پرونده را از شاکی مطالبه کرده و دادسرا در تاریخ 7/6/79 خانم...کار آموز وکالت را ماموریت داده تا از پرونده گزارش نماید و مشار الیها در تاریخ 9/6/79 به کانون پاسخ داده و در تاریخ 21/7/79 دادسرا از مشتکی عنه شماره صحیح پرونده مطالبه کرده با توجه به مراتب و محتویات پرونده و لوایح طرفین و انجام مشاوره به شرح زیر مبادرت به صدور رای می نماید.
     
    • لایک
    واکنش ها: Diba
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.
    بالا