. فرایند تشکیل نخستین ستاره ها اینگونه است که :
مقداری از گاز کیهانی در مرکز توده ذرات ماده تاریک قرار میگیرند نحت تاثیر نیروی گرانش خودش متراکم میشوند و یک ابر ستاره با جرمی بیش از 1 میلیونب رابر جرم یک ستاره معمولی تشکیل میدهد .
این نوع اجرام فوق سنگین چنان میدرخشند که سوخت هسته ای انها دوام چندانی ندارد همرشان کوتاه و با انفجار از بین نمیروند بلکه با فرو ریزش درونی و تشکیل سیاه چاله پایان میگیرند . فضا با این سوراخ ها پنچر میشود و ذرات گازپیوسته به سوی این سیاه چاله ها کشیده میشوند و انرژی که ازاد میگردد از انرژی ازاد شده به وسیله بقیه کهشکانها بیشتر است
اینگونه اجرام را کوزار یا هسته های فعال کهکشانی فعال مینامند
به دو دلیل جالبند : اولا این اجرام درخشان تر از خود کهکشانها هستند پس برای بررسی عالم دور مفیدند . طیفهای نوری کوازار ها حاکی از وجود ابرهایی گازی در امتداد خط دید ما هستند . تا به امروز نیز بهترین شاهد مربوط ب دوتریم به دست داده اند . شواهدی که یکی از مهمترین ازمونهای درستی بیگ بنگ است .
دوما کوازار ها فرصتی است برای ازمون نسبیت عام انیشتین . انرژی که این اجرام گسیل میکنند حاصل از چرخش موادی است که خیلی نزدیک سیاه چاله ها میچرخند و حتی شاید حاصل چرخش خود سیاه چاله باشند ... اما تابشی که یک کوازار ساتع میکند به واسطه گرانش بسیار قوی این جرم انتقال سرخ میابد ( انتقال سرخ ناشی از اتساع عالم ) سرعت چرخشی زیاد گاز به دور سیاه چاله نیز باعث افزایش اثر دوپلر میگردد . از این مسائل میتوانیم بفهمیم ایا سیاه چاله ها با نسبیت عام انیشتین پیشبینی میشوند یا خیر.
تصویر بسیاری از کیهان شناسان از چگونگی پیدایش کیهان و ساختارهای کیهانی مانند تصویری است که داروینیست ها از تکامل زیست شناسی دارند . در کیهان شناسی اگر نقطه اغاز مشخص باشد بقیه پیش بینی ها قابل حل هست .
بدیهی است لازمه تشکیل کهکشانها خوشه ها و ابر خوشه ها ان است که در عالم به اندازه کافی هم ماده تاریک و هم اتم وجود داشته باشد . در عالمی که بخش اعظم ان تابش و مقدار زیاد ذرات دیگر بسیار کم باشد گرانش نمیتواند بر فشار فائق اید . بهمین علت انرژی تاریک نباید پیش از اتساع عالم و قبل از تشکیل کهکشان ها بر گرانش غالب اید .
باید در گاز اولیه به اندازه کافی اتم برای تشکیل صدها میلیارد کهکشان وجود داشته باشد . اینکه چرا {Q} مساوی 10 به توان منفی 5 است هنوز معمایی است . اگر این عدد کمتر بود بقیه اعدا کیهانی همان هستند که میماندند ..مسلما مدت طولانی تری لازم بود تا ماده تاریک جمع و ساختارهای کوچک و ضعیف تر بودند . و فرایند ستاره سازی کند میشد . و اگر کوچکتر از این عدد هم میبود ذرات گاز هیچگاه متراکم نمیشدند . ازسویی اگر این عدد از این مقدار بیشتر میبود عالمی متلاطم و خشن داشتیم . اجرامی به جای تشکیل ستاره مستقیما تبدیل به سیاه چاله میشدند .
خوب در این مقاله سعی شد فعل و انفعالات جزئی تر از بیگ بنگ و اغاز عصر روشنایی عالم را توصیف کنیم . نحوه تشکیل ستاره ها تا شکل گیری کهکشانها و نقش ماده تاریک و گرانش در ساختارهای کیهانی که پیش تر در مورد ماده تاریک و انرژی تاریک صحبت کردیم .
مقداری از گاز کیهانی در مرکز توده ذرات ماده تاریک قرار میگیرند نحت تاثیر نیروی گرانش خودش متراکم میشوند و یک ابر ستاره با جرمی بیش از 1 میلیونب رابر جرم یک ستاره معمولی تشکیل میدهد .
این نوع اجرام فوق سنگین چنان میدرخشند که سوخت هسته ای انها دوام چندانی ندارد همرشان کوتاه و با انفجار از بین نمیروند بلکه با فرو ریزش درونی و تشکیل سیاه چاله پایان میگیرند . فضا با این سوراخ ها پنچر میشود و ذرات گازپیوسته به سوی این سیاه چاله ها کشیده میشوند و انرژی که ازاد میگردد از انرژی ازاد شده به وسیله بقیه کهشکانها بیشتر است
اینگونه اجرام را کوزار یا هسته های فعال کهکشانی فعال مینامند
به دو دلیل جالبند : اولا این اجرام درخشان تر از خود کهکشانها هستند پس برای بررسی عالم دور مفیدند . طیفهای نوری کوازار ها حاکی از وجود ابرهایی گازی در امتداد خط دید ما هستند . تا به امروز نیز بهترین شاهد مربوط ب دوتریم به دست داده اند . شواهدی که یکی از مهمترین ازمونهای درستی بیگ بنگ است .
دوما کوازار ها فرصتی است برای ازمون نسبیت عام انیشتین . انرژی که این اجرام گسیل میکنند حاصل از چرخش موادی است که خیلی نزدیک سیاه چاله ها میچرخند و حتی شاید حاصل چرخش خود سیاه چاله باشند ... اما تابشی که یک کوازار ساتع میکند به واسطه گرانش بسیار قوی این جرم انتقال سرخ میابد ( انتقال سرخ ناشی از اتساع عالم ) سرعت چرخشی زیاد گاز به دور سیاه چاله نیز باعث افزایش اثر دوپلر میگردد . از این مسائل میتوانیم بفهمیم ایا سیاه چاله ها با نسبیت عام انیشتین پیشبینی میشوند یا خیر.
تصویر بسیاری از کیهان شناسان از چگونگی پیدایش کیهان و ساختارهای کیهانی مانند تصویری است که داروینیست ها از تکامل زیست شناسی دارند . در کیهان شناسی اگر نقطه اغاز مشخص باشد بقیه پیش بینی ها قابل حل هست .
بدیهی است لازمه تشکیل کهکشانها خوشه ها و ابر خوشه ها ان است که در عالم به اندازه کافی هم ماده تاریک و هم اتم وجود داشته باشد . در عالمی که بخش اعظم ان تابش و مقدار زیاد ذرات دیگر بسیار کم باشد گرانش نمیتواند بر فشار فائق اید . بهمین علت انرژی تاریک نباید پیش از اتساع عالم و قبل از تشکیل کهکشان ها بر گرانش غالب اید .
باید در گاز اولیه به اندازه کافی اتم برای تشکیل صدها میلیارد کهکشان وجود داشته باشد . اینکه چرا {Q} مساوی 10 به توان منفی 5 است هنوز معمایی است . اگر این عدد کمتر بود بقیه اعدا کیهانی همان هستند که میماندند ..مسلما مدت طولانی تری لازم بود تا ماده تاریک جمع و ساختارهای کوچک و ضعیف تر بودند . و فرایند ستاره سازی کند میشد . و اگر کوچکتر از این عدد هم میبود ذرات گاز هیچگاه متراکم نمیشدند . ازسویی اگر این عدد از این مقدار بیشتر میبود عالمی متلاطم و خشن داشتیم . اجرامی به جای تشکیل ستاره مستقیما تبدیل به سیاه چاله میشدند .
خوب در این مقاله سعی شد فعل و انفعالات جزئی تر از بیگ بنگ و اغاز عصر روشنایی عالم را توصیف کنیم . نحوه تشکیل ستاره ها تا شکل گیری کهکشانها و نقش ماده تاریک و گرانش در ساختارهای کیهانی که پیش تر در مورد ماده تاریک و انرژی تاریک صحبت کردیم .