اگه یه جن ببینم....
مات بهش نگاه می کنم. بعد جنه میاد جلو میگه:
-خواهر حالت خوبه؟
حرفی نمی زنم و همین طوری بهش نگاه می کنم. بعد می گـه:
-هوی آبجی؟ تو هپروتی؟
و بعد من بازم جواب نمی دم. آخرش دستاش رو میاره جلو و رو شونم می ذاره. بعد من دراز به دراز روی زمین می افتم. بیچاره جنه هم یه نگاه مبهوتی به من می اندازه و پاورچین پاورچین در می ره.
دیوونه هم خودتونید. تخیلات من خیلیم باحاله. تازه بعدش باهم رفیق می شیم. با یکی شونم همین الان با همون روش دوست شدم. الانم داره می گـه سلاممو به بچه های نگاه برسون!
خخخخ!