دلنوشته کاربران اینجا کسی بی تاب است| miss-sadaf کاربر انجمن نگاه دانلود

miss-sadaf

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/22
ارسالی ها
119
امتیاز واکنش
2,742
امتیاز
426
محل سکونت
urmia
شبی آرمیده در بستر تنهایی
بفکر غمی
دگر بار در آغـ*ـوش بی پناهی
کام از تنهایی میگیری
سحر بار در آغـ*ـوش اشک بیدار میشوی
روزی دگر همدم شب قهقهه های بی امانی
شبی باز بـ..وسـ..ـه سیگار مینشیند بر لبت
شبی باز شوری اشک کامت میگیرد
عجب هرز تنی...
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    می شود دل آواره آواره
    ز طغیان خیال آن نگار آواره ،آواره
    شدی ماهم در این شبهای بی ستاره
    منم آن ماه در آسمانت آواره، آواره
    شدم شبنم کنار چشم نگارم آواره آواره
    مهتابی که میگیری چشم زین منِ آوار و بیچاره
    شدم آن مرغ خونین دل دلم آواره آواره
    ندارم مرهمی بر این دل آوار و تکه پاره
    ندارد همدمی این منِ بیچاره، بی چاره
    کنارش می زنی این دل که میشود صد باره پاره
    #sarab
     

    miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    جامی پر از نوشید*نی نگاه توست
    وضوی نمازی که سجاده اش دامن توست
    کدام واقعیست کدام؟
    کدامش میان من و تو واسطه بهتریست؟
    منِ مـسـ*ـت و مَلَنگ شرابت!!
    یا که مـسـ*ـت عطر بهشتی ات
    یا که بهتر این است سر بر خاک پایت بسایم
    و تربت اش را سرمه چشمم کنم تا که باور کنی این من خسته را؟
    تا جدا کنی این درد جانی که تمام رگ و پی تنم رامحصور کرده
    و تنها درمانش دستان عطوف و مهربان توست؟
    نمیخواهی مرهم باشی بر این تن خسته؟
    این من دیوانه چشم به راهت نشسته تا بیایی
    بیایی و پرده بکشی میان ما و غم ها
    میان ما و دردها
    میان ما و جدایی ها
    بیایی و دستانمان چفت هم باشد
    و تا عمر هست عاشق هم باشیم...
    #sarab
     

    miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    کنجی نشسته ام و دل میزنم
    اشکهای نریخته ام را قلم میزنم
    دلی گـه شکست را بند می زنم
    بغض های خفته را دار می زنم
    قلبی که صد باره میمیرد و می زند
    هزارباره خرد میشود را بند میزنم
    شعرهایی که حرف می زنند
    و روحی که به رقـ*ـص در می اید
    شاهدند که وقت نوشتن دل میزنم
    ب دفتر سفید رویاها رنگ غم میزنم
    خم شده از حجم غصه ها دوباره قلم میزنم
    #sarab
     

    miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    لالایی گل نازم
    واسم بخون تو بازم
    میخوام صدات باشه واسم
    که با تو اوج میگیره اوازم
    گفته بودم نباشی نیست و نابودم
    نباشی اسیر خاک و تابوتم
    بخواب گل نازم
    که من اسیر پروازم
    تو نیستی و دلم هرشب
    میمیره واسه یه مرهم
    نیستی و نمیدونی که دلم با توخیلی ارومه
    یه جورایی کنارِ تو، انگاری اوج پروازه
    برای بودن با تو به هر طنابی چنگ میندازه
    شکسته بال پروازم
    بیا کنار من بازم
    من هر ثانیه به یادتم بازم ...
    #sarab
     

    miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    دو چشمی که در پی ات دو دو میزنند
    میان این همه درد لاعلاج ب دنبال عشق دو دو میزنند
    چشمهایی که به مرگ پشت پا میزنند
    که عشق ورای و خود مرگ است
    میان همهمه شهر
    میان تهاجم اجسام
    این عشق بود که
    بر هر چه بود پشت پا میزد
    بر سر بی پناهی تَرکه میزد
    بر سر شانه،عشق خانه میکرد
    بر پر پرنده بی بال
    پر اجاره میداد
    که عشق نوشدارویی قویست
    هر چند که پس از ریختن پرش برسد
    همان انگیزه ای که دل میزند
    پشت میله های قفس
    میان چهار دیواری های بی نفس
    که نفس میگیرد از این پرنده بی نفس
    همان برق چشمان زندانیست، عشق
    اینهمه تب و تاب همه قداست عشق است
    و خودِ عشق رفیق فرشته مرگ است
    به هنگام مرگ
    وقتی که معشوق پشت کند بر دل عاشق
    این عشق است که بر خانه مرگ چادر میزند
    قدم ب قدم مرگ
    نزدیک می شود
    مینشیند مقابل عاشق
    میریزد از چشمهایش درد
    صدایش زلزله میشود بر تن مرگ
    رعشه میرود تن ستبرش
    و اینجاست که میریزد عزرائیل اشک
    و میریزد عزرائیل اشک...
    #sarab
     

    miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    مرگ تصویر من است
    شبان هنگام که چشم بسته میمیرم
    چشمانی که انذکی میمیرند
    خیره بر دستانی که دشنه میزنند
    و رد پاهایی که رد گم میکنند
    در آن زمان که مرگ تقدیر من است
    و دلی که میمیرد
    چشم هایی که میبیند
    در انتظار میمیرد
    حرفهایی که دری ب بلندی ل*ب.ه*ا
    اسیر دست تارهای سکوت
    کنار اشکهایی نچکیده میمیرد
    آن زمان که من میمیرم
    آن زمان است گـه تقدیر من می آید
    تقدیری به بلندی دیوار مرگ
    به سیاهی مرگ
    مرگی در پس مرگ
    #sarab
     

    miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    امشب هر برگ به اندازه من
    هـ*ـوس مرگ دارد
    امشب
    آسمان قد عمری
    اشک دارد
    امشب
    باد هوسش بازی ست
    هـ*ـوس بازی مرگ دارد
    امشب
    ماه هم دلش گرفته
    حسرت مهتاب دارد...
     

    miss-sadaf

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/22
    ارسالی ها
    119
    امتیاز واکنش
    2,742
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    urmia
    برگیم
    ب خزان میخندیم
    اسیر جنگیم
    به روی جهان میخندیم
    پیاله پیاله خون مینوشیم
    مـسـ*ـت و دیوانه میخندیم
    آواز بلندیم
    گرد جهان میگردیم و میخندیم
    اسیر یلداها
    مجنونوار میخندیم
    سرشت ما بهاریست
    گریه کنان میخندیم
    #sarab
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا