دلنوشته کاربران دلنوشته های یک دل بی قرار | k.v کاربر انجمن نگاه دانلود

  • شروع کننده موضوع k.v
  • بازدیدها 470
  • پاسخ ها 8
  • تاریخ شروع

چطوره

  • هی بد نیست ....

    رای: 1 14.3%
  • خوبه دوسش دارم

    رای: 6 85.7%
  • میتونست بهترم باشه

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    7

k.v

کاربر اخراجی
عضویت
2016/09/24
ارسالی ها
96
امتیاز واکنش
876
امتیاز
266
محل سکونت
زیر اسمون خدا!!!
به نام او به یاد او

سلام .... کی گفته همیشه عاشقا هستن که باید دلنوشته بنویسن

مگه ما دل نداریم ..اگه به این شک دارید خوب دلنوشته هامو بخونید تا بفهمید ...
 
  • پیشنهادات
  • k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    خدایا تنها امید من .. ای بخشنده ی مهربانم
    ای بخشایشگر عزیزم ... تو انقدر خوبی که چشم میپوشانی بر گناهان بنده ی خطاکارت
    من خطا می کنم .. تو می بخشی
    بازهم منه خطاکار تکرار می کنم اشتباهم را
    .............................................................

    اما تو که از هر مهربانی مهربان تر ! از هر عزیزی عزیزتر !! و از هر بزرگی بزرگوارتری !!می بخشی چه کنم در برابر این همه محبتت چه !!!!
     

    k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    یه سوال از همتون ؟؟

    چرا ماها قضاوت می کنیم همه رو ؟؟؟

    بعدم خیلی اسون دل دیگرانو میشکنیم ؟

    واقعا چرا ؟؟

    گاهی اوقاتم دل بعضیارو فقط با یه تلنگر میشکنیم اره با یه تلنگر میشکنیم بعد خیلی راحت از کنارش رد میشیم
    همین تموم شد .چرا این روزا ما ادما تو دل شکستن استعداد خاصی پیدا کردیم

    میگن هر پرهیزکاری گذشته ای دارد و هر گناهکاری اینده ای پس قضاوت نکن ..

    میاید دیگه ندونسته کسیو قضاوت نکنیم

    میاید دیگه بی دلیل دل نشکنیم
     

    k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    میدونستید !!!

    داریم با چشم بسته زندگی می کنیم !

    میگید نه . ثابت می کنم ...

    اگه داریمبا چشم باز زندگی می کنیم چرا صورت قرمز شده ای بچه ای که صبح تا شب تو چهار راه گل میفروشه واسه در اوردن پول واسه دارو های مادرش رو نمی بینیم.. بچه ای که هر ده دقیقه یه بار دستشو به هم میماله تا جای دستکشو پر کنه براش .. التماس میگکنه که فقط یه فال ازش بخرن .. پس این وسط اونایی که با تمسخر شیشه ی ماشینو میکشن بالا ما نیستیم .خدایی حقیقت باشه ما نیستیم ..
     

    k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    من مسلمانم !!!!!

    ایا به نظرتون این جمله حقیقت داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من خودمو میگم حقیقت نداره ...

    اخه کدوم مسلمونی همسایش سر گرسنه رو زمین میزاره
     

    k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    چشم هایم را می بندم تا نبینم ...

    بی حجابی در خیابان را ...

    هه .....

    خواهر من بی حجابی !!! از بی حجابی هم گذشته ..

    اقا شما ها میخواید بی حجاب بشید کسی مشکلی نداره اون شالی رو که الکی انداختی رو سرتم بردار ..

    اینطوری دیگه تفاوت ماها با غربیا میشه کشک.....
     

    k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    کودکی دستش سوخت ...

    قبل از اینکه برای پانسان دستش برود نوشت :

    خدایا شکرت نه بخاطر این که دستم سوخت بخاطر اینکه اتفاقی بدتر از ان نیفتاد ..

    گاهی اوقات باید بعضی چیزارو از بچه ها یاد بگیریم
     

    k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    می نگرم به صفحه ی ابی اسمان که ما ادمها کرده ایمش تیره

    می نگرم به سیاهی خاک که حال زباله دانی بیش نیست

    می نگرم به پوشش بانوان که پیرهنی کوتاه بیش نیست

    چرا واقعا چرا ؟؟؟؟؟؟ هیچ چیز مثل اولش نیست

    حتی خنده ها هم مصنوعی شده اند ..

    خود من یادم نمیایید اخرین بار که خندیدم کی بود ؟؟؟؟؟
     

    k.v

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/09/24
    ارسالی ها
    96
    امتیاز واکنش
    876
    امتیاز
    266
    محل سکونت
    زیر اسمون خدا!!!
    اب ..هر وقت این کلمه را میشنوم یاد کودک رباب میفتم کودک شش ماهه یاد کودکی که با خون سیراب شد یاد گوش هایی میفتم که خون چون شرشر رودخانه از ان سرازیر میشد بخاطر چه دو گوشواره .در روزگاری که بخاطر دین اسلام کودک شش ماه قربانی کردند ما اری خود ما خود خودما به جای اینکه ادامه دهیم راه اسلام را عـریـان میشویم در خیابان خواهر من خوب اگر علاقه ی به حجاب نداری ان پیراهن به ظاهر مانتو راهم نپوش راحت باش انگار نه انگار که بخاطر ازادی تو خون ها ریخته شده
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    84
    بازدیدها
    1,111
    پاسخ ها
    78
    بازدیدها
    1,930
    پاسخ ها
    26
    بازدیدها
    1,037
    بالا