دلنوشته دلنوشته های حسین پناهی

سما جون

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2014/01/29
ارسالی ها
2,624
امتیاز واکنش
953
امتیاز
0
محل سکونت
ایران
تعطیل است ..

-----------------------------------------------------------------------------------------------------
میــــــدانی ؟!
یک وقتــــهایی
باید
روی یک تکه کاغذ بنویــــسی :
تعطیل است !
و بچســــبانی پشت شیشه ی افکارت !
باید به خودت استراحت بدهی ...
دراز بکشـــی
دستــــهایت را زیر سرت بگذاری ،
به آسمان خیره شوی
و بیـــــخیال سوت بزنی !!
در دلت بخندی
به تمـــــام افکاری که ...
پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند ؛
آنوقت با خودت بگویـــــی :
بگذار منتظر بمانند ... !!
 
  • پیشنهادات
  • سما جون

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/29
    ارسالی ها
    2,624
    امتیاز واکنش
    953
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    ایران
    خواب بهتر است یا بیداری ؟

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    می دانی چیست ؟
    به نظر می رسد زندگی مشکل نیست ،
    بلکه مشکلات زندگی اند !

    می بینی ؟
    می بینی به چه روزی افتاده ام ؟
    حق با تو بود !
    می بایست می خوابیدم !
    اما به سگ ها سوگند ،
    که خواب کلکِ شیطان است ،
    تا از شصت سال عمر ،
    سی سالش را به نفع ِ مرگ ذخیره کند !

    می شود به جای خواب به ریلها
    و کفش ها
    و چشم ها فکر کرد
    و از نو نتیجه گرفت که با وفاترین جفت های عالم ،
    کفش های آدمی اند !

    می شود به زنبور هایی فکر کرد
    که دنیای به آن بزرگی را گذاشته اند
    و آمده اند زیر سقفِ خانه ی ما خانه ساخته اند !
    می شود به تشبیهات خندید !
    به زمین و مروارید !
    به خورشید و آتشفشان !
    به ستاره ها و فرزانه های عشق !
    به هوای خاکستری و گیسوهای عروس ِ پیر !
    به رعد و برق ِ آسمان و خشم ِ خداهای آهنی !
    تصور کن !
    هنوز هم زمین گرد است و منجمین پیر ِ کنجکاو ،
    از پشت تلسکوپ های مسخره شان
    ــ که به مرور به خرطوم فیل های تشنه شبیه می شوند ــ
    به دنبال ِ ستاره ی ناشناخته ی تازه تری می گردند !
    به من بگو ! فرزانه ی من !
    خواب بهتر است یا بیداری ؟



    { حسین پناهی }
     

    سما جون

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/29
    ارسالی ها
    2,624
    امتیاز واکنش
    953
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    ایران
    تو و من !

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    عقابی شیرجه زنان بر لاشه ی کلاغ !
    عقابی در چنگال ِ شیر !
    شیری شیره می شود به جذب ِ ریشه های بلوط !
    صاعقه به آتش کشید بلوط را
    و گم شد در افق صاعقه ..

    پس این چنین شد سفر ِ ما
    از هییتی به هییت ِ دیگر ،
    در دوران دگردیسی .... و ما زاده شدیم !
    من ُ تو !
    تو و من !
    ما زاده شدیم و کلمه زاده شد
    و اینچنین آغاز شد تراژدی تخریب ِ انسان ُ خدا !
    از شیطان که کلمه بود
    و از کلمه که شیطان بود !
    کلمه یی از پس ِ کلمه یی زاده می شد
    و انسان بنای همه چیز را بر کلمه نهاد
    و خدا را با کلمه تعریف کرد
    و تا این لحظه هرگز نیندیشید که کلمه نیاز ِ ما بود
    و خدا نیاز نبود و خدا کلمه نبود !
    خدا ، خدا بود و هرگز کسی به این حقیقت نیندیشید !

    در سکوت ِ سترگ ِ آفرینش ، ما حرف زدیم
    و حرف نیاز ِ ما بود و هم گونی ِ کلمات محال بود !
    پس قابیل صخره بر سر هابیل کوبید ،
    که خدا کلمه ی من است و کلمه ی تو خدا نیست !
    و این چنین شد که ما با کلمه به جنگ خدای یک دیگر رفتیم
    و هم دیگر را کشتیم !

    هم گونی ِ کلمات محال است !
    پس نه تو به خدای من اعتماد کن
    نه من به خدای تو ..

    ما تلخ میمیریم و خدا بر جنازه ی ما اشک می ریزد ،
    با کلاغی در بک گراندش . . .


    { حسین پناهی }
     

    سما جون

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/29
    ارسالی ها
    2,624
    امتیاز واکنش
    953
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    ایران
    آخر شاهنامه ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    رخش ، گاری کشی میکند
    رستم ، کنار پیاده رو سیگار میفروشد
    سهراب ته جوب به خود میپیچد
    مردان خیابانی برای تهمینه بوق میزنند
    ابولقاسم ، برای شبکه سه سریال جنگی می سازد
    وای ..
    موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند !!


    { حسین پناهی }
     

    سما جون

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/29
    ارسالی ها
    2,624
    امتیاز واکنش
    953
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    ایران
    باخت ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    شب و روزت همه بیدار
    که آید شاید
    کور شد دیده بر این
    کوره رهِ شایدها !

    شاید ای دل !
    که مسیحا نفست
    آمد و رفت !

    باختی هستی ِ خود
    بر سر می آیدها ...


    { حسین پناهی }
     

    سما جون

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/29
    ارسالی ها
    2,624
    امتیاز واکنش
    953
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    ایران
    روزهای کودکی ..

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    می خواهم برگردم به روزهای کودکی
    آن زمان ها که،
    پدر
    تنها قهرمان بود
    عشق
    تنها در آغـ*ـوش مادر خلاصه می شد
    بالاترین نقطه زمین
    شـــانه های پدر بـــــود
    بدترین دشمنانم ،
    خواهر و برادرهای خودم بودند
    تنها دردم،
    زانوهای زخــمی ام بودند
    تنها چیزی که می شکست،
    اسباب بازی هایم بود
    و
    معنای خداحافظ
    تا فردا بود ..

    { حسین پناهی }
     

    سما جون

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/01/29
    ارسالی ها
    2,624
    امتیاز واکنش
    953
    امتیاز
    0
    محل سکونت
    ایران
    بهشت کجاست ؟

    -----------------------------------------------------------------------------------------------------
    می دونـــــی بهشت کجاست ؟!
    ...
    یه فضای چند وجب در چند وجب ؛
    بین بازوهای کسی که ...
    دوستش داری !!


    { حسین پناهی }
     

    arti

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2014/08/20
    ارسالی ها
    151
    امتیاز واکنش
    101
    امتیاز
    0
    من اگه خـــــــــــــــــــــدا بودم ..
    یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو میشمردم ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــــها نمونده باشه …
    و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!
    (حسین پناهی)
     

    *همتا*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/23
    ارسالی ها
    1,787
    امتیاز واکنش
    6,491
    امتیاز
    649
    محل سکونت
    بام ایران
    کودکی ام را دوست داشتم
    روزهایی که به جای دلم
    سر زانوهایم زخمی بود...
    {حسین پناهی}


    به جز حضور تو
    هیچ چیز این جهان بی کران را جدی نگرفتن...
    حتی عشق را!!!
    {حسین پناهی}
     

    ¤ Dr.F SH A ¤

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2013/12/31
    ارسالی ها
    1,125
    امتیاز واکنش
    664
    امتیاز
    0
    سن
    27
    محل سکونت
    زیرسقفش

    من زندگی را دوست دارم
    ولی از زندگی دوباره می ترسم!
    دین را دوست دارم
    ولی از کشیش ها می ترسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    قانون را دوست دارم
    ولی از پاسبان ها می ترسم!
    عشق را دوست دارم
    ولی از زن ها می ترسم!
    کودکان را دوست دارم
    ولی از آینه می ترسم!
    سلام را دوست دارم
    ولی از زبانم می ترسم!
    من می ترسم ، پس هستم
    این چنین می گذرد روز و روزگار من
    من روز را دوست دارم
    ولی از روزگار می ترسم
    حسین پناهی


    چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
    نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
    نه به حرفی دلی را آلوده
    تنها به شمعی قانعند
    و اندکی سکوت…
    حسین پناهی
    .
    .
    .
    درختان می گویند بهار
    پرندگان می گویند ، لانه
    سنگ ها می گویند صبر
    و خاک ها می گویند مصاحب
    و انسان ها می گویند «خوشبختی»
    امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ،
    در طلب نور !
    ما نه درختیم
    و نه خاک .
    پس خوشبختی را با علم به همه ی ضعف هامان در تشخیص ،
    باید در حریم خودمان جستجو کنیم …
    حسین پناهی
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    84
    بازدیدها
    1,109
    پاسخ ها
    78
    بازدیدها
    1,925
    پاسخ ها
    26
    بازدیدها
    1,035
    بالا