عارفانه تاپیک جامع دلنوشته های مذهبی

  • شروع کننده موضوع ♥MASTANE♥
  • بازدیدها 11,603
  • پاسخ ها 640
  • تاریخ شروع

به زیارته کربلا رفتین؟

  • بله

    رای: 3 21.4%
  • هنوز قسمت نشده

    رای: 11 78.6%

  • مجموع رای دهندگان
    14

کوکیッ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/04
ارسالی ها
20,571
امتیاز واکنش
157,353
امتیاز
1,454
محل سکونت
میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
هر چند غرق مشکلیم اما به زودی
می‌آید آن حلال مشکل‌ها به زودی

پیداست پشت ابر غیبت روی خورشید
پس می‌شود روشن دو چشم ما به زودی

در پوست خود هم نمی‌گنجیم از شوق
چون که به زودی می‌رسد آقا به زودی

صبح ظهورش می‌رسد از سمت مکه
دنیا گلستان می‌شود یک‌جا به زودی

صوت دل انگیز اذانش پخش گردد
مثل اذان اکبر لیلا به زودی

با «اشهد ان علیاً حجة الله»
خوشحال گردد مادرش زهرا به زودی

با ذکر «یا زهرا» رَود سمت مدینه
تا که بگیرد انتقامش را به زودی

با هیزمی که یادگاری مدینه است
یک کوه آتش می‌کند برپا به زودی

از خاک بیرون می‌کشد آن قاتلین را
حکم قصاصش می‌شود اجرا به زودی

شهر مدینه غرق در زوار گردد
مثل خراسان می‌شود آن جا به زودی

گلدسته، گنبد، پنجره فولاد و مرقد
صحن بقیعش می‌شود زیبا به زودی

بالای سقاخانه آن می‌نویسد
یا عمی العباس، یا سقا، به زودی

از دست زهرا مادرش می‌گیرم آخر
برگ برات کربلایم را به زودی

# محمد فردوسی
#امام _زمان
 
  • پیشنهادات
  • کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن
    امید آخر دنیا خودت درستش کن

    نمانده پشت سر من پلی که برگردم
    خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن

    ببین چگونه به هم خورده کار من ماندم
    به حق حضرت زهرا خودت درستش کن

    گرفت دست مرا هرکسی، زمینم زد
    شکست بال و پرم را خودت درستش کن

    سفال توبه خود را شکسته‌ام از بس
    ترک‌ترک شده اما خودت درستش کن

    اگرچه پیش تو در خلوت آبرویم رفت
    برای محشر کبری خودت درستش کن

    ثمر نداده درخت «الهی العفو»م
    به پیش صاحب نجوا خودت درستش کن

    شکسته بال و پر من ولی دلم تنگ است
    سفر به کرببلا را خودت درستش کن

    # موسی علیمرادی
    #امام_زمان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    ما را بزن دوباره صدا هرچه خواستی
    مثل غلام، مثل گدا، هرچه خواستی

    پُر کن دوباره کیل مرا «ایها العزیز»
    یابن الحسن برای خدا هرچه خواستی

    آقا بریز «حین تُصَلی و تَقنُتَ»ت
    در دست خالی فقرا هرچه خواستی

    دل را تکانده‌ایم از اغیار، پس بیا
    دیگر فراهم است بیا هرچه خواستی

    من مهزیار تو شده‌ام محض یاری‌ات
    جان می‌دهم برای تو با هرچه خواستی

    وقتی «بنفسی أنت» مرا می‌کنی قبول
    یا هرچه خواستم شده یا هر چه خواستی

    چون مستجاب می‌شود آقا فرج بخواه
    دور ضریح کرب و بلا هرچه خواستی

    یادی بکن ز هر که نرفته به کربلا
    در مرقد امام رضا هرچه خواستی

    # رضا دین‌پرور
    # امام_زمان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    این چنین احساس کردم بین رؤیا بارها
    می‌زنم بـ..وسـ..ـه به دست و پایت آقا بارها

    خواستم تا مهزیارت باشم اما روز و شب
    سبز شد در پیش رو «اما اگر»ها، بارها

    با چنین وضع وخیم و رو به قبله بودنم
    حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها

    ای طبیبی که به دنبال مریضت می‌روی
    با وجودی که مرا کردی مداوا بارها...

    کور بودم که تو را نشناختم، عیب از من است
    شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها

    این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش
    من ولیکن کرده‌ام امروز و فردا بارها

    چشم‌پوشی از گناهان معنی‌اش این است که
    با تغافل می‌کنی با من مدارا بارها

    کشتی اُنس مرا طوفان خواهــش نـفس غرق کرد
    ریخته بار مرا در قعر دریا بارها

    جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب می‌شود
    آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها»

    بارهایم را خریدی ای خریدار کریم
    مادرت بس که سفارش کرد من را بارها

    # محمد فردوسی
    #امام_زمان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    دلم از زلف پریشان تو آشفته‌تر است
    سهمم از هجر تو چشم تر و خونِ جگر است

    ذره‌ای خاک شود مانع وا گشتن پلک
    پاک بنما که چنین بودن من دردسر است

    با خبر نیست کسی از غم پنهانی من
    با وجودی که دلم از تب تو شعله‌ور است

    کار دل بی تو فقط سوختن و ساختن است
    چه کند آن که ز دلدار خودش بی‌خبر است

    آتش دوری تو بال برایم نگذاشت
    بی پر و بال به دور تو پریدن هنر است

    پای من تا به سر کوچه‌تان هم نرسید
    طاقت من ز اویس قرنی بیشتر است

    غرق ظلمت شده‌ام، روشنی چشم جهان!
    دیده بی‌رمقم تا تو بیایی به در است

    # امیرحسین حیدری
    #امام_زمان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    آن کس که سر به مقدم جز او نمی‌زند
    چون کلب راه پرسه به هر کو نمی‌زند

    این نامرتبی مرا سرزنش نکن
    آشفته حال شانه به گیسو نمی‌زند

    لنگی که پهن کرده‌ام اینجا عبادت است
    سجاده با گلیم گدا مو نمی‌زند

    دل که نسوخت گریه به هق هق نمی‌رسد
    شمع سحر نسوخته سوسو نمی‌زند

    توحید را به غیرت پروانه داده‌اند
    می‌سوزد و به هیچ کسی رو نمی‌زند

    مجنون بدون دم زدن عاشق نمی‌شود
    پس نیست عاشق آن که دم از او نمی‌زند

    عاشق همیشه پشت سرش حرف می‌زنند
    اما ز پا می‌افتد و زانو نمی‌زند

    جاروکش تشرف گریه است این مژه
    بیهوده چشم را مژه جارو نمی‌زند

    با یک نگاه تو جگری خون شد از دلم
    زخمی که چشم می‌زند ابرو نمی‌زند

    می‌میرم و ز وصل تو حرفی نمی‌زنم
    حرف وصال را که سیه‌رو نمی‌زند

    گیسو سپید کرد زلیخا به پای تو
    از این به بعد دست به گیسو نمی‌زند

    # علی اکبر لطیفیان
    #امام_زمان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    از خود فرار کردم و لا یُمکِن‌ُ الفِرار
    امشب دوباره آمده‌ام بر سر قرار

    رسوای خویش گشتم و غرق خجالتم
    من آمدم ولی تو به روی خودت نیار

    من در میان راه زمین خورده‌ام بیا
    از بس که بار آمده بر روی دوش، بار

    آنقدر در حجاب خودم غوطه می‌خورم
    حتی تو را ندیده‌ام این گوشه و کنار

    امشب که گریه‌های تو باران گرفته است
    از چشم خشکسال منم قطره‌ای ببار

    اصلاً وکیل ما تو و ما هیچ کاره‌ایم
    ما خویش را به دست تو کردیم واگذار

    در انتظار آمدنم ایستاده‌ای
    شاید به این امید که می‌آیمت به کار

    امشب برای این که بیایی به پیش ما
    انگشت روی روضه دلخواه خود گذار

    امشب مرا به خانه مادر ببر که باز
    آنجا نشسته چشم کبودش به انتظار

    ما را ببر که گریه بریزیم پشت در
    مانند بچه‌های عزادار و بی‌قرار

    # رحمان نوازنی
    #امام_زمان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    حرف از غروب جمعه شد و مرز غم شکست
    کهنه غرور کاغذ و بغض قلم شکست

    مانند هفته‌های گذشته زبان گرفت
    جمعه شد و نیامد و دل باز هم شکست

    هرشب دلت شکست و دل ما ترک نخورد
    شرمنده‌ایم از اینکه دل مرده کم شکست...

    # اسماعیل شبرنگ
    # امام_زمان
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,353
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    غصه هجران یارم کار دستم می‌دهد
    روزگاری انتظارم کار دستم می‌دهد

    گریه خواهم کرد هر آیینه بر احوال خویش
    چشم‌های بی قرارم کار دستم می‌دهد

    باخودم می‌گویم آقایم رهایم می‌کند
    آخرش این حال زارم کار دستم می‌دهد

    با گناهان روز و شب احساس سنگینی کنم
    عاقبت این کوله‌بارم کار دستم می‌دهد

    هم دروغ مستحبی هم خــ ـیانـت هم دغل
    وای من این کسب و کارم کار دستم می‌دهد

    سفره پر زرق و برقی دارم اندر خانه‌ام
    لقمه‌های شبهه دارم کار دستم می‌دهد

    گرچه آزادم ولی گویم اسیری بهتر است
    انتخاب و اختیارم کار دستم می‌دهد

    «لیت شعری» بر لب اما بی‌تفاوت گشته‌ام
    های و هوی هر شعارم کار دستم می‌دهد

    فکر و ذکرم شد ردیف شعرهای تازه‌ام
    این غزل‌هایی که دارم کار دستم می‌دهد

    بدحسابم، حضرت زهرا ضمانت می‌کند؟
    اعتباری که ندارم کار دستم می‌دهد

    دست من خواهد گرفت آن خانمی که ناله زد
    دست افتاده ز کارم کار دستم می‌دهد

    # علیرضا خاکساری
    #امام_زمان
     

    t.f

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/09
    ارسالی ها
    151
    امتیاز واکنش
    3,475
    امتیاز
    426
    محل سکونت
    رشت
    خدﺍﻭﻧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﮕﯿﺮ …
    ﺧﻮﺩﻣﺤﻮﺭﯼ ﻭ ﻏﺮﻭﺭ
    ﮐﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﭘﺎﮐﯿﻢ ﺭﺍ.


    ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﺍﺭﺗﻘﺎﺀ ﺑﺒﺨﺶ …
    ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭ ﺻﺒﺮ
    ﮐﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﮑﻨﺪ
    ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ
    ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ….


    ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﻣﺒﺘﻼ ﻧﮕﺮﺩﻡ
    ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻭ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﯽ
    ﮐه ﺍﻭﻟﯽ ﭘﺎﮐﯽ ﺟﺴﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ
    ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺭﻭﻥ ﺭﺍ ….
    اللهم عجل لولیک الفرج
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا