مشاعره مشاعره با دلنوشته های خودمان // سه لخـ*ـتی

[Saba Zarsaz]

تو باشی و به کوی من بغض دمی نمیرسد
چشم تو را نگاه من، کرده به هر نفس رصد
ماه چنین کند به این، آیت روشنت حسد

 

[همایون]

دوردست از آرزوهایم نشانی نیست نیست
در جهان بی یار غمخواری نمی شاید که زیست
عشق این آتش سوزان خدایا چیست چیست

دانلود رمان های عاشقانه

 

[Saba Zarsaz]

تارکِ دنیا شد آنی که دل از کف داده با لـ*ـذت
چو باشد نام من دیوانه و مجنون تو را شهرت
نخوان مسـ*ـتانه رقصیدن به سازِ عشق را ذلت

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

تا ببیند رنگ آزادی سرش بر باد رفت
آن بهار عمر میهن در کف صیاد رفت
چون پزشک آمد به بالینش چنان شیاد رفت

دانلود رمان های عاشقانه

 

[Saba Zarsaz]

تاب ندارد آن سکوت، تا گله را سخن کند
زخم به جان همی کشد، خونِ جگر ختن کند
دوخته و بریده اند، سوط خورد، به تن کند

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

دندان به زبان فشارم امروز
تا سر ندهد راز دهان سوز
در بند نماند عاقبت یوز

دانلود رمان های عاشقانه

 

[Saba Zarsaz]

زمزمه های بی هدف، خار شود به گوشِ مرد
آنکه تنش به خون تپید، نعره نزد ز بیم درد
جان بسپرد بَر دو پای، سجده به یاغیان نکرد

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

دوش از ظرف می خانگی او جامی
نوشیدم و از لعل لبش هم کامی
فرمود که خوش باش که خوش فرجامی

دانلود رمان های عاشقانه

 

[Saba Zarsaz]

یاد کنی مرا چو مـسـ*ـت میشوی ز این نوشید*نی
سیر ز جام باده ها، قصد کنی به اقتراب
روز دگر غضب کنی، توبه کنی ز ناصواب

دانلود رمان های عاشقانه

 

[همایون]

بازوی تو را فشرده دستم
مادام به بـ..وسـ..ـه ی تو مستم
تا مـسـ*ـت توام بدان که هستم

دانلود رمان های عاشقانه