مشاعره مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

[فروغ ارکانی]

می روم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگه ویرانه خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش

 

[mobina-]

شهر ستارگان گران ‚ وزن ساق و باسـ ـن و پستان و پشت جلد و هنر

گهواره مولفان فلسفه ی ای بابا به من چه ولش کن
مهد مسابقات المپیک هوش - وای

جایی که دست به هر دستگاه نقلی تصویر و صوت میزنی از آن
بوق نبوغ نابغه ای تازه سال می آید

 

[فروغ ارکانی]

درد تاریکیست درد خواستن
رفتن و بیهوده از خود کاستن

 

[mobina-]

نرم نرمک خدای تیره ی غم
می نهد پا به معبد نگهم
می نویسد به روی هر دیوار
آیه هایی همه سیاه سیاه

 

[فروغ ارکانی]

همه هستی من آیه تاریكیست
كه ترا در خود تكرار كنان
به سحرگاه شكفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد

 

[mobina-]

در عشقش تازه فتح رقیبش را
آه ای خدا که دست توانایت
بنیان نهاده عالم هستی را
بنمای روی و از دل من بستان

 

[فروغ ارکانی]

ننشیند به قصد آزارش
برود چشم من به دنبالش
برود عشق من نگهدارش

دانلود رمان های عاشقانه

 

[mobina-]

شایدم بخشیده از اندوه پیش
همچو بارانی که شوید جسم خاک
هستیم زآلودگی ها کرده پاک

دانلود رمان های عاشقانه

 

[فروغ ارکانی]

کسي مرا به آفتاب
معرفي نخواهد کرد
کسي مرا به ميهماني گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردني ست

دانلود رمان های عاشقانه

 

[mobina-]

تنها تو آگهی و تو می دانی
اسرار آن خطای نخستین را
تنها تو قادری که ببخشایی
بر روح من صفای،نخستین را

دانلود رمان های عاشقانه