ساقیا در ساغر هستی نوشید*نی ناب نیست و آنچه در جام شفق بینی به جز خوناب نیست زندگی خوشتر بود در پردهٔ وهم و خیال صبح روشن را صفای سایه مهتاب نیست "رهی معیّری،