برای دیدن من از مسیر شعر بیا چراغ رابـ ـطه را با فروغ روشن کن
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #31 برای دیدن من از مسیر شعر بیا چراغ رابـ ـطه را با فروغ روشن کن
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #32 بگیر دست مرا مرگ پیش از آنی که وجود من بکشد منت از عصای خودم #حسین_میهمان_پرست
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #33 روکرده ای مدرن ترین راه دلبری میخواستی به من برسانی که دختری اصلا امان نده همه را قتل عام کن ابرو بکش،بکش همه را با ستمگری مثل عبور ثانیه ها، از کنار من رد میشوی بدون توقف چه سرسری یک لحظه هم به کوچه ی ما سر نمی زنی حتی اگر کلاه تو را باد این وری.... شاید کبوتری و منم باز خسته ای شاید صلاح نیست که با من نمی پری هی مثل سیر وسرکه دلم جوش می زند شاید خدا نکرده دلت پیش دیگری.... #حسین_میهمان_پرست
روکرده ای مدرن ترین راه دلبری میخواستی به من برسانی که دختری اصلا امان نده همه را قتل عام کن ابرو بکش،بکش همه را با ستمگری مثل عبور ثانیه ها، از کنار من رد میشوی بدون توقف چه سرسری یک لحظه هم به کوچه ی ما سر نمی زنی حتی اگر کلاه تو را باد این وری.... شاید کبوتری و منم باز خسته ای شاید صلاح نیست که با من نمی پری هی مثل سیر وسرکه دلم جوش می زند شاید خدا نکرده دلت پیش دیگری.... #حسین_میهمان_پرست
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #34 گـ ـناه عشق در آیین هفت پشت من است نمی شود نروم راه رفتگانم را #حسین_میهمان_پرستدانلود رمان های عاشقانه
گـ ـناه عشق در آیین هفت پشت من است نمی شود نروم راه رفتگانم را #حسین_میهمان_پرستدانلود رمان های عاشقانه
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #35 پشت نقاب آدمک ها آدمی نیست با خود بگو درد دلت را محرمی نیست ای نوشدارو خنجرت را تیز تر کن جز زخم تازه زخم من را مرهمی نیست باد هوا بودند هر چیزی که گفتی دیوار حرفت تکیه گاه محکمی نیست رد میشوی از من شتر دیدی ندیدی با هرکه میخواهی برو, باشد ,غمی نیست یک روز بر میگردی از راهی که رفتی وقتی که می بینی بجز من همدمی نیست می ترسم از اینکه بیایی و نباشم شاید پس از این بازدم دیگر دمی نیست #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
پشت نقاب آدمک ها آدمی نیست با خود بگو درد دلت را محرمی نیست ای نوشدارو خنجرت را تیز تر کن جز زخم تازه زخم من را مرهمی نیست باد هوا بودند هر چیزی که گفتی دیوار حرفت تکیه گاه محکمی نیست رد میشوی از من شتر دیدی ندیدی با هرکه میخواهی برو, باشد ,غمی نیست یک روز بر میگردی از راهی که رفتی وقتی که می بینی بجز من همدمی نیست می ترسم از اینکه بیایی و نباشم شاید پس از این بازدم دیگر دمی نیست #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #36 به جز نوشید*نی نگاهت که کرده بی دینم نمی دهد به خدا هیچ چیز تسکینم به لطف اینکه تو در شعر من قدم زده ای تمام منتقدان کرده اند تحسینم به بغض های ترک خورده ام قسم بانو به جز تو هیچکسی نیست در مضامینم تو میرزا و دلم مثل شیشه قلیان است ببین شکسته تر از شاه ناصرالدینم شنیدم از در و همسایه ها که خواهی رفت برای بی تو شدن می دهند تمرینم?! به دوستان خودم مدتی است مشکوکم به دوستان تو هم مدتی است بدبینم بیا تکان بده این شانه های بی حس را غزل بخوان در گوشم به جای تلقینم #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
به جز نوشید*نی نگاهت که کرده بی دینم نمی دهد به خدا هیچ چیز تسکینم به لطف اینکه تو در شعر من قدم زده ای تمام منتقدان کرده اند تحسینم به بغض های ترک خورده ام قسم بانو به جز تو هیچکسی نیست در مضامینم تو میرزا و دلم مثل شیشه قلیان است ببین شکسته تر از شاه ناصرالدینم شنیدم از در و همسایه ها که خواهی رفت برای بی تو شدن می دهند تمرینم?! به دوستان خودم مدتی است مشکوکم به دوستان تو هم مدتی است بدبینم بیا تکان بده این شانه های بی حس را غزل بخوان در گوشم به جای تلقینم #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #37 بگو به باد نپیچد در این حوالی ها که مـسـ*ـت می شود از عطر موت شالی ها بهار می دمد از تار و پود ها وقتی که میکشی سر انگشت را به قالی ها اسیر گرمی دستان تو جنوبی ها خراب سبزی چشمان تو شمالی ها تو راه حل تمام محاسبات منی که می رسند به تو جمله سوالی ها اگر که بو ببرند از جزیره چشمت بعید نیست بیایند پرتغالی ها به روی شانه اگر زلف را رها بکنی به دست و پات می افتند لاابالی ها بخوان دو بیت از" ابروت" تا بلند شوند به احترام شما" سیف" ها" هلالی" ها #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
بگو به باد نپیچد در این حوالی ها که مـسـ*ـت می شود از عطر موت شالی ها بهار می دمد از تار و پود ها وقتی که میکشی سر انگشت را به قالی ها اسیر گرمی دستان تو جنوبی ها خراب سبزی چشمان تو شمالی ها تو راه حل تمام محاسبات منی که می رسند به تو جمله سوالی ها اگر که بو ببرند از جزیره چشمت بعید نیست بیایند پرتغالی ها به روی شانه اگر زلف را رها بکنی به دست و پات می افتند لاابالی ها بخوان دو بیت از" ابروت" تا بلند شوند به احترام شما" سیف" ها" هلالی" ها #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #38 از گریه تار و پود تنم آب رفته است باید که پهن کرد مرا روی بند رخت! #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
از گریه تار و پود تنم آب رفته است باید که پهن کرد مرا روی بند رخت! #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #39 قصد دارم پس از غزل گفتن مدتی چار پاره بنویسم با همین واژه های درد آور چند خط زخم واره بنویسم حرف های نگفته بسیار است مانده ام از کجا شروع کنم شب فرو خورده صبحِ نسلِ مرا در کدامین سحر طلوع کنم! دوستان دشمنان کهنه ی من دشمنان دوستان تازه ی من آن کسی که مرا زمین زده است جُم نمی خورد بی اجازه ی من! قد علم کرده اند آنها که زیر دست خودم بزرگ شدند چنگ و دندان به من نشان دادند میش هایی که تازه گرگ شدند باد از هر طرف که می آید آنطرف می روند پرچم ها آب از آب اگر تکان بخورد حزب باد است حزب آدم ها! تکیه کردم به هرکسی دیدم پشت من تکیه گاه خنجر بود حاصل اعتماد را خوردم تجربه بهترین برادر بود! #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
قصد دارم پس از غزل گفتن مدتی چار پاره بنویسم با همین واژه های درد آور چند خط زخم واره بنویسم حرف های نگفته بسیار است مانده ام از کجا شروع کنم شب فرو خورده صبحِ نسلِ مرا در کدامین سحر طلوع کنم! دوستان دشمنان کهنه ی من دشمنان دوستان تازه ی من آن کسی که مرا زمین زده است جُم نمی خورد بی اجازه ی من! قد علم کرده اند آنها که زیر دست خودم بزرگ شدند چنگ و دندان به من نشان دادند میش هایی که تازه گرگ شدند باد از هر طرف که می آید آنطرف می روند پرچم ها آب از آب اگر تکان بخورد حزب باد است حزب آدم ها! تکیه کردم به هرکسی دیدم پشت من تکیه گاه خنجر بود حاصل اعتماد را خوردم تجربه بهترین برادر بود! #حسین_میهمان_پرست دانلود رمان های عاشقانه
Es_shima کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2017/06/13 ارسالی ها 2,751 امتیاز واکنش 29,248 امتیاز 846 سن 27 محل سکونت ناکجا 2017/06/30 #40 قد علم کرده اند آنها که زیر دست خودم بزرگ شدند چنگ و دندان به من نشان دادند میش هایی که تازه گرگ شدند #حسین_میهمان_پرستدانلود رمان های عاشقانه
قد علم کرده اند آنها که زیر دست خودم بزرگ شدند چنگ و دندان به من نشان دادند میش هایی که تازه گرگ شدند #حسین_میهمان_پرستدانلود رمان های عاشقانه