شعر اشعار نغمه مستشار نظامی

  • شروع کننده موضوع ANDREA
  • بازدیدها 1,175
  • پاسخ ها 37
  • تاریخ شروع

ANDREA

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/01/15
ارسالی ها
4,712
امتیاز واکنش
68,494
امتیاز
976
سن
22
اشعار نغمه مستشار نظامی

بجز شروع کننده موضوع کسی ارسالی نداشته باشه.

زندگی نامه شاعر
نغمه مستشارنظامی شاعر،مولف و پژوهشگر متولد تهران است.وی سرودن را از دوران کودکی آغاز کرد و نخستین آثارش در مجلات کودکان و سپس در مجله زن روز وروزنامه ها منتشر شدند .اولین کتاب شعر او (ردپای روشنی )نام داشت که در سال 1379 توسط انتشارات بعثت منتشر شد و در همان سال به عنوان کتاب برتر نوقلمان انتخاب شد.کتاب دوم وی (یک جرعه سیب) مجموعه ای از شعرهای عاشقانه و آیینی ست که در سال 81 منتشر شد.پس از آن مستشارنظامی با شرکت در کنگره ها و مسابقات شعر و آشنایی بیشتر با زبان شعر امروز کتاب (درطالعت ستار زیاد است ماه نه!) را منتشر کرد که مورد توجه نشریات و منتقدان واقع شد.مستشار نظامی در سال 83کتاب (هزار و چهارصد و بیست سال پس از تو) را منتشر کرد و در سال 87 مجموعه گزیده آثار این شاعر تحت عنوان(در اوج غربت نارنج) توسط انتشارات تکا(توسعه کتاب ایران)در 12000 نسخه منتشر شد.وی در حوزه ادبیات کودک کتاب (بابام مثل پرنده ست )را منتشر کرده است.مجموعه ای از اشعار مادرانه نغمه مستشارنظامی تحت عنوان (زنی شبیه خودش مادر) به صورت کتاب الکترونیکی در اختیار علاقه مندان ادبیات قرار گرفته است.هشتمین کتاب وی تحت عنوان ”همه تو” در سال ۱۳۹۵ منتشر شد ،کتاب ( سخت است قلم باشی و دلتنگ نباشی ) این شاعر در اردیبهشت ماه 1396 توسط انتشارات معتبر سوره مهر منتشر و روانه بازار کتاب شد.مستشار نظامی آثار جدیدش را در وبلاگ هایش تحت عنوان (یک جرعه غزل) و (گم نام تر) و وبلاگ انگلیسی The soul of poetryمنتشر می کند. وی شاعر برگزیده بیش از100 کنگره شعر کشوری و بین المللی است و در حوزه مطالعات شعر زنان در سطح بین المللی فعالیت می کند. مستشارنظامی فارغ التحصیل مهندسی منابع طبیعی از دانشگاه تهران است و دارای مدرک کارشناسی ارشد در این رشته بوده و علاوه بر پژوهش و فعالیت فرهنگی در زمینه تحصیلی اش در مقطع دکترا تحصیل می نماید. وی سابقه سه دوره دبیری و داوری جشنواره شعر دفاع مقدس غرب استان تهران،دبیری دومین جشنواره شعر عاشورایی کیش و دبیری سومین جشنواره شعر و سرود کیش را در کارنامه ادبی خود داشته و عضو گروه مدیران سایت مطرح ادبی شاعران پارسی زبان است.
 
  • پیشنهادات
  • ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    پژواک نامت
    چرامن،چراتو،چراما،چرا
    چه بود اول و آخر ماجرا

    کجا قصه اش در کتابم نشست
    کجا شعرم آغازشد بی صدا

    کجا بینمت ای نه پیدا چوجان
    کجا خوانمت گر نخوانی مرا

    تو می دانی و من که می دانمت
    کجایی کجایی کجایی کجا

    تو آنی که در شعر جان ریختی
    تو نوری ،چونان عشق در جان ما

    گلویم پر از نغمه ی دوستی
    نگاهت پر از خنده ی آشنا

    صدایم به پژواک نامت خوش است
    خدایا خدایا خدایا خدا

    #نغمه_مستشار_نظامی
    اول مرداد۹۶
    کیش
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    گوهرشاد
    کتیبه کرد گل آیه های قرآن را
    کشید طرح گل و آسمان و گلدان را
    کشید نقش گل یاس را و صیقل داد
    زلال آینه های دچار باران را
    به آیه ها و احادیث ناب زینت داد
    مناره،گنبد و مقصوره و شبستان را
    نوشت نام تو را و تبرکی نو کرد
    به یمن شمس شموس آن رواق و ایوان را
    چه قرنها که ازین بارگاه نورانی
    نظاره کرده جهان شوکت خراسان را
    چه سالها که شب و روز دیده این مسجد
    هزار زائر دلخسته پریشان را
    چه روزها که براین طاقها امان داده
    دل شکسته گنجشکهای مهمان را
    چو یادگاری سرخی نوشته بر قلبش
    قیام مردم دلداده مسلمان را
    قیام مردم آزاده ای که غرقه به خون
    فدای نام نکردند دین و ایمان را
    به حرمت حرم امن چادر مادر
    به دست باد ندادند عطر ریحان را
    قیام عفت و غیرت ،قیام گوهرشاد
    به نام عشق ورق زد کتاب دوران را
    کبوتران حرم بال و پر زدند به خون
    به بهت مرثیه خواندند مرغ خوشخوان را
    در آن زمانه دلخون در آن زمانه تلخ
    نظاره کرد حرم داغ تیرباران را
    هزار باغ ازآن لاله های خونین رست
    هزار آینه پر کرد باغ رضوان را
    سیاه پوش شد آن روز مشهد و ایران
    نسیم صبح بپا کرد روح طوفان را
    خروش مردم آزاده انقلابی شد
    چونان گلی که بهاران کند زمستان را
    بهار شد به زمین ابر عاشقی بارید
    خروش سیل فرو ریخت کاخ ویران را
    شکوه مسجد پر افتخار گوهرشاد
    نماد عفت و دین کرد نام ایران را

    نغمه مستشارنظامی
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    علی کشته ی "رقـ*ـص شمشیر جهل" است
    در این لحظه ها با چنین زخم کاری
    مگر می شود یاد زهرا نباشد
    مگر می شود در شب سرد دنیا
    دلش پیش اولاد زهرا نباشد

    در این لحظه های جگر سوز آخر
    دلش خون جگر از نگاه حسن شد
    رسول خدا را صدا کرد در دل
    پس آیینه اش روی ماه حسن شد

    در این لحظه ها با لب تشنه مولا
    مگر می شود کربلا را نبیند
    مگر می شود در تب و تاب زینب
    پریشانی خیمه ها را نبیند

    علمدار باشی و بابا بخواهد
    دو دست تو را با برادر ببیند
    چه حس قشنگی ست وقتی که حیدر
    تو را مثل اولاد کوثر ببیند

    درین لحظه ها داغ ام البنین را
    نماز شب آخرت تازه کرده
    غم زخم های پس از رفتنت را
    شکاف عمیق سرت ، تازه کرده

    علی را که شمشیر کاری نمی شد
    علی کشته ی "رقـ*ـص شمشیر جهل" است
    خدا را،خدا را بصیرت،بصیرت
    که آغاز هر فتنه ای تیر جهل است

    #نغمه_مستشار_نظامی
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    نیمه شعبان
    منتظر مانده ام تمامی سال
    تا که آذین کنم خیابان را
    آنکه در قلب ما غم تو نهاد
    عید ما کرده نیمه -شعبان را

    منتظر مانده ام خبر بدهند
    که خبرهای خوب نزدیک است
    فصل فصل شکفتن است و درو
    فصل موعود و فصل تبریک است

    منتظر مانده ام که درها را
    دستهایت به مهر باز کنند
    عاشقان تو از تمام جهان
    سمت لبخند تو نماز کنند

    ماه های دگر اگر ماه اند
    ماه تو ماه نیست ،خورشید است
    مبدا سال و ماه عشق تویی
    روز میلاد حضرتت عید است

    روز میلاد تو شکسته دلی
    هدیه ابیات آتشین دارد
    نیم جانی ست تحفه ی شاعر”
    ”چه کند بی نوا همین دارد
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    پیراهن شکوفه ای
    از بید،مشک می چکد ،از برگ گل،گلاب
    بیدار شو درخت جوانم،چه وقت خواب؟

    بیدار شو که پیچک و میخک،نسیم و برگ
    در رقـ*ـص آمدند ازین شعرهای ناب

    بیدار شو که پنجره دلتنگ عطر توست
    دلتنگ رنگ پیرهنت در میان قاب

    پیراهن شکوفه ای گلبهی بپوش
    تا شبنم از طراوت رویت شود نوشید*نی

    دلواپس حسودی چشم چمن مباش
    اسپند دود کرده برای تو آفتاب

    آیینه را مقابل لبهای من بگیر
    من زنده ام به عشق غزلهای بی کتاب

    بیزارم از دریچه بی برگ و بی درخت
    من را به انتظار چرا می دهی عذاب

    بیدار می شوی تو ... بهاران خجسته است
    بیدار شو جوانه بختم...دگر نخواب!
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    ترکیب بند زینبیه 2
    بند اول

    این سفر همسفری اهل خطر می خواهد
    ‎پاکبازان رها از غم سر می خواهد
    ‎سر که سرباز تو شد باز نمی گردد باز
    ‎دل که دلداده شود خون جگر می خواهد
    ‎دست،بی دست به آیینه اشارت دارد
    ‎بال در بال رسیدن به تو پر می خواهد
    ‎صولت صبح ،به شمشیر تو بر می خیزد
    ‎ظلمات شب مان قرص قمر می خواهد
    ‎همرهان در شب میعاد خدا را دیدند
    ‎جان در این معرکه از جسم سفر می خواهد
    ‎آفتاب از همه سو ،سمت تو بر می گردد
    ‎هر زمان وصل ترا جور دگر می خواهد
    ‎همسفر با تو به راهی همه خون می آیم
    ‎عاشقانه دلم از دوست خبر می خواهد

    ‎زینبم همسفرت در سفری تا خورشید
    ‎از غمت ساخته ام بال و پری تا خورشید



    بند دوم

    ‎شب آخر شب ساقی شب مخموری بود
    ‎شب دیدار گل یاس و گل سوری بود
    ‎شب هجران،شب حیران،شب باران،شب قدر
    ‎شب شبها!شب مشتاقی و مهجوری بود
    ‎شب ”طه”،شب ”یاسین”،شب قرآن حکیم
    ‎شب ”اسرا”شب ”فرقان”شب پر ”نور” ی بود
    ‎شب هفتاد و دو انجم،شب هفتاد و دو ماه
    ‎در پس خوشه پروین می انگوری بود
    ‎شب فردا همه مهمان رسول الله اند
    ‎سهم شان وصل شد و قسمت ما دوری بود
    ‎هر چه دیدند خدا بود و خدا بود و خدا
    ‎هر چه دیدیم تجلای سلحشوری بود

    ‎کیست تا شرح دهد عمق غم خواهر را
    ‎ غرق خاکستر و خون کرده غمش معجر را

    بند سوم

    ‎ای سبکبار که از جان و جهان می گذری
    ‎لحظه ای ”مهلا” اخی تا که به رویت نظری....
    ‎مرغ جانم به وداع تو به پرواز آمد
    ‎کاش می شد که خداحافظی مختصری...
    ‎بـ..وسـ..ـه آخر مادر به گلوگاهت را
    ‎به نیابت زده ام مثل دعای سفری
    ‎ای به قربان نگاهت که به قربانگاه است
    ‎ای فدای تو که بی سر هم از آفاق سری
    ‎داغ یاران و غم اهل حرم با من و توست
    ‎چه بگویم که چه کردند خودت با خبری
    ‎کوفه و شام دگرباره به پا خواهد خاست
    ‎که مرا تیغ زبان است و نیام پدری

    ‎خواهرم ،تشنه دیدار تو حتی در رزم
    ‎زینبم همره و غمخوار تو حتی در رزم


    بند چهارم

    ‎می روی رزم و دلم با تو به راز است هنوز
    ‎تیر بردار که این قصه دراز است هنوز
    ‎آسمان بار امانت به من از دست تو داد
    ‎راه معراج به چشمان تو باز است هنوز
    ‎می روی رزم و زمان تنگ تر از دیدار است
    ‎دلم از دور پر از راز و نیاز است هنوز
    ‎وقت تنگ است ولی عزم تیمم داری
    ‎ در دلت شور دعا،شوق نماز است هنوز
    ‎صوت قد قامت تو در دل صحرا گل داد
    ‎نی نوای تو پر از بانگ حجاز است هنوز
    ‎می بری با خودت اینبار علی اصغر را
    ‎یک جهان دلنگران گل ناز است هنوز

    ‎عمه ام عمه و دلواپس گلهای تو ام
    ‎زینبم،آینه دار دل تنهای تو ام

    بند پنجم

    ‎عمه ام شاهد گلهای شناور در خون
    ‎عمه ی این گل شش ماهه ی پرپر در خون
    ‎عمه ام وای و درین دشت بلا می سوزم
    ‎در غم خم شدن قامت اکبر در خون
    ‎زینبم مویه کنان می روم و می آیم
    ‎بین این قافله با چادر مادر در خون
    ‎زینبم ،دختر حیدر،به پدر خواهم گفت
    ‎از غم دیدن حلق تو و خنجر در خون
    ‎شرح این واقعه با واژه بسی دشوار است:
    ‎اهل بیت حرم امن پیمبر،در خون
    ‎واژه از شرم درین قافیه جان خواهد داد
    ‎نعل اسبان و تن بی سر سرور در خون

    ‎هر چه را دیده ام از روز عزا خواهم گفت
    ‎یک به یک بعد محرم همه را خواهم گفت


    بند ششم

    ‎روز غم، روز عطش،روز عزا: عاشورا
    ‎روز گریان شدن عرش خدا :عاشورا
    ‎روز پرپر زدن خیل ملایک در خون
    ‎روز نالان شدم ارض و سما عاشورا
    ‎هر زمینی ست همان کرب بلا با عشقت
    ‎نام هر روز به تقویم ولا :عاشورا
    ‎خواهر از هر جهتی روی تو را می بیند
    ‎شده تکثیر در این آینه ها عاشورا
    ‎جاودان است غمت !جان جهان است غمت!
    ‎زخم خونین مرا مهر شفا عاشورا
    ‎از کجا آمده این شور حسینی در دل
    ‎به کجا می برد این نوحه مرا عاشورا؟

    زینبم زینب و دلداده راه تو حسین
    ‎ما اسیریم، اسیران نگاه تو حسین*


    بند هفتم

    ‎آسمان خم شده تا بـ..وسـ..ـه زند مویش را
    ‎ماه دیدست در آیینه تو رویش را
    ‎تشنه لب آمده آورده به قربانگاهت
    ‎گردن عاشق هفتاد و دو آهویش را
    ‎لاله با یاد تو از جام تهی می نوشد
    ‎چشم نرگس به تو مدیون شده سوسویش را
    ‎آسمان مشک به دندان مهی خواهد داد
    ‎که زمین پل زده بر علقمه بازویش را
    ‎خنجر و حنجره سرخ تو...وا فریادا
    ‎آه ای خاک به عالم برسان بویش را
    ‎ماه در کاسه خون...خون خدا در صحرا
    ‎آسمان آمده تا بـ..وسـ..ـه زند مویش را

    ‎ در دل اهل حرم ولوله افتاد حسین
    شعله در خیمه گـه فاطمه افتاد حسین


    بند هشتم

    ‎شعله در خیمه ی دلسوختگان افتاده
    ‎آتش داغ عظیم تو به جان افتاده
    ‎باغبان بی کفن افتاده تماشاگر گل
    ‎از غمش ولوله در باغ جنان افتاده
    ‎این چه شوریست که می جوشد و می جوشاند
    ‎این چه شوقیست که در جان جهان افتاده
    ‎کیست از ناقه به زیر آمده خون می گرید؟
    ‎کوه صبرست و ازین بار گران افتاده
    حسبی الله نوشته است بر انگشتری اش
    ‎این نگینی که به دست دگران افتاده
    ‎وا حسیناه !ببین از نفحات نفست
    ‎روضه خوان مـسـ*ـت شده،مرثیه خوان افتاده


    ‎زینبم زینب و اندوه جهان بر دوشم
    ‎کوه اندوهم وفریاد اگر خاموشم


    بند نهم

    ‎شام ای شام مگر وقت عزاداری نیست؟
    ‎دین ندارید؟!در آیین شما یاری نیست؟
    ‎شام ای شام چه دلگیر و سیاهی آخر
    ‎رسم تو کوفه صفت،رسم وفاداری نیست؟
    ‎نه چراغی،نه اجاقی ،نه سلامی حتی!
    ‎مگر این شام غریبان شب بیداری نیست؟!
    ‎تشت زر می دهی و رأس پدر؟ رحم تو کو؟
    ‎بهر دلخون شدگان این ره دلداری نیست
    ‎شام ای شام کفن برتن ماهم کردی
    ‎علت مرگ گل یاس که بیماری نیست
    ‎آه غساله مپرس از اثر آبله ها
    ‎خار در پای گلم رفته و غمخواری نیست

    ‎یا رقیه به پدر از غم جانکاه بگو
    ‎شکوه از شام کن از خستگی راه بگو


    بند دهم

    ‎از حلب تا به حما شرح پریشانی بود
    ‎آسمان مرثیه گو،مرثیه بارانی بود
    ‎سر ”به هر منزل ازین راه که بر می آمد”
    ‎قصه ی قافله ی دلشده طولانی بود
    ‎راهبی راز دل از آن لب خونین پرسید
    ‎پس از آن ذکر شبش آیه ی قرآنی بود
    ‎قطره خونی که از آن سر به دل سنگ افتاد
    ‎”مشهدالنقطه”شد و مـسـ*ـت غزلخوانی بود
    ‎رد خاکستر و خون،همسر خولی حیران
    ‎راز رخشان تنورش سر نورانی بود
    ‎خطبه می خواندم و ”سر ”نیک شهادت می داد
    ‎بهترین خطبه همان جمله طوفانی بود:

    هرچه دیدم همه زیباست،خدا می داند
    شرح این واقعه را کرب وبلا می داند



    بند یازدهم

    ‎خبر از روشنی صبح شهادت دارم
    ‎خبر از وحدت هفتاد و دو ملت دارم
    ‎خبر از مهدی موعود که بر می خیزد
    ‎خبر از قامت رعنای امامت دارم
    ‎خبر از خیل زیارتگر این خاک شریف
    ‎خبر از لحظه زیبای زیارت دارم
    ‎خبر از ماتم عظمای جهان در غم ما
    ‎خبر از عاشقی و عرض ارادت دارم
    ‎خبر از روضه عرش و خبر از نوحه فرش
    ‎خبر از تکّیه و مسجد و هیأت دارم
    ‎زینبم ،دختر حیدر نوه پیغمبر
    ‎معجر مادری و شال سیادت دارم
    ‎خبر از عاقبت حرمله و شمر و یزید
    ‎زینبم من خبر از روز قیامت دارم

    ‎در دل آتش و خون بیرق ما بالا بود
    ‎هر چه دیدیم به چشم کرمش زیبا بود


    بند دوازدهم

    نغمه ی عشق تو در جان زمین می ماند
    نام زیبای تو بر عرش برین می ماند
    به شهادت زده ای با لب خونین لبخند
    غم بی سر شدنت نیست ،که دین می ماند
    عشق می جوشد و این پرچم خونین بالاست
    عشق می جوشد و راهت به یقین می ماند
    دست عباس اگر رفت علم پابرجاست
    رفته انگشتر اگر،مهر نگین می ماند
    ”کیست یاری کند ” این قافله را بعد از من
    گوش تاریخ بر این صوت حزین می ماند
    عشق نام دگر توست حسین ابن علی
    قل هوالله و هو العشق،همین می ماند

    شرح این واقعه از وسع قلم بیرون است
    چه بگویم که دلم در غم عشقت چون است

    نغمه مستشارنظامی
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    یا امام رضا
    به حرمت حرمت واقفند آهو ها
    ‎شمیم دلشده ی لاله ها و شب بوها
    ‎فرشتگان خدا،آسمان،زمین و زمان
    ‎ستاره،ماه،فراتر ازان ،فراسوها
    ‎نقوش شرقی این طاق ها،مقرنس ها
    ‎که مو به مو،که خط و نقطه ی قلم موها
    ‎پرندگان همه بی دل،کبوتران همه مـسـ*ـت
    ‎زیارت حرمت فخر بر پرستو ها
    ‎بر آستان ادب سر نهاده عالمیان
    ‎غلام مدرسه منطقت ارسطوها
    ‎غبار راه تو و زائران مشهد را
    ‎زدوده اند به مژگان و بـ..وسـ..ـه جاروها

    ‎چگونه حد حرم را نگه نداشته اند
    ‎چه شد که چادر خونین نشست بر موها
    ‎حریم امن تو و آستان گوهرشاد
    ‎چگونه غرقه به خون شد درآن هیاهو ها
    ‎نمی رود به سر ما کلاه غربی شان
    به لطف چادرخود گوهرند،بانو ها

    نغمه مستشارنظامی
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    مشهد و قم
    دلواپس است،دلنگران است،خواهر است
    دلتنگ خطبه های امامش،برادر است
    راهی دراز آمده تا سرزمین نور
    مهمان مهربان قم شیعه پرور است
    علامه ایست عارفه،معصومه ای صبور
    حرفش حدیث معتبر و در و گوهر است
    زینب شناسی اش ثمر باغ خواهری ست
    زهرا مداری اش اثر حوض کوثر است
    یا حضرت رضا دل بانو کنار توست
    نامه رسان مشهد و قم این کبوتر است
    ای آفتاب پرده نشین،اشفعی لنا
    انگشتر عقیق شما مهر خاور است
    عطر بهار در حرمت موج می زند
    روز تولد تو به حق روز دختر است

    نغمه مستشارنظامی
     

    ANDREA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/01/15
    ارسالی ها
    4,712
    امتیاز واکنش
    68,494
    امتیاز
    976
    سن
    22
    همه تو


    هیچ هیچم، همه اعلی ،همه والا ،همه تو
    اول و آخر و معنای معما همه تو
    همه هیچیم و به جز نام تو در دنیا نیست
    همه نام و همه عشق و همه دنیا همه تو
    مهر و معبود تویی ،مقصد و مقصود تویی
    سوره نور تویی،سوره طه همه تو
    من که باشم که ترا وصف کنم ،بی مانند
    واژه تو،اصل تو، تلمیح تو،معنا همه تو
    شعر یک لمحه نگاه تو به این تاریکی ست
    ماهی گمشده من ،آبی دریا همه تو
    ای بلندای نگاه و نظر آینه ها
    ای تو حاضر همه جا ،ناظر و بینا همه تو
    کمتر از مور منم ،ملک سلیمان از توست
    جلوه طور تویی و ید بیضا همه تو
    ناس وناسوت منم،خسته و فرتوت منم
    رب و لاهوت تویی عالم بالا همه تو
    گر چه ما بی تو گرفتار من و مای خودیم
    !رویگردان نشدی یک نفس از ما ،همه تو
    هیچ هیچم،همه و هیچ ندارم جز تو
    دستگیرم شو در آن روز مبادا همه تو
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا