شعر اشعار احسان افشاری

Aster

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/11
ارسالی ها
2,803
امتیاز واکنش
45,910
امتیاز
956
محل سکونت
شمال
کاش روزی که تو را می‌دیدم
سر از آن معرکه می‌دزدیدم
میله تا میله قفس دلتنگی‌ست
رفت و برگشت نفس دلتنگی‌ست
 
  • پیشنهادات
  • Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    با درختان موازی در باد
    مثل یک ابر پدر مرده گریست
    یک نفر نیست بگوید دختر
    حلزونی ته این باغچه نیست
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    پرم از وحشت انکار شدن
    مثل تنهایی یک دلقک پیر
    مثل یک پیری قبل از موعود
    مثل یک پنجره ی غافلگیر
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    از همین جاده ی بی رحم ‌بپرس
    من‌ نمی خواستم اینجا برسم
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    از حباب نفسم می فهمم
    چیزی از من ته دریا مانده
    مثل جاماندن
    قلاب
    در آب...
    بدنم در بدنت جا مانده....!!!
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    پلک بستی که تماشا به تمنا برسد
    پلک بگشا که تمنا به تماشا برسد

    چشم کنعان نگران است خدایا مگذار
    بوی پیراهن یوسف به زلیخا برسد

    ترسم این نیست که او با لب خندان برود
    ترسم این است که او روز مبادا برسد

    عقل می‌گفت که سهم من و تو دلتنگی است
    عشق فرمود‌: نباید به مساوا برسد‌!

    گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر...
    درد آنجا که عمیق است به حاشا برسد
     

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    من ریزه کاری های بارانم
    در سرنوشتی خیس می مانم
    دیگر درونم یخ نمی بندی
    بهمن ترین ماه زمستانم
     

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    رفتی که من یخچال قطبی را
    در آتش دوزخ برقصانم
    رفتی که جای شال در سرما
    چشم از گناهانت بپوشانم
     

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    در واژه های زرد می میرم
    در بعد از ظهری سرد می میرم
    باید کماکان مرد اما زیست
    جز زندگی در مرگ راهی نیست
    باید کماکان زیست اما مرد
    با پوزخندی بغض خود را خورد
     

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    انسان فقط فواره ای تنهاست
    فواره ها تف های سر بالاست
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا