شعر اشعار | ا ج کاربر انجمن نگاه دانلود

  • شروع کننده موضوع ا.ج
  • بازدیدها 5,582
  • پاسخ ها 71
  • تاریخ شروع

کدام نوع شعر را بیشتر می پسندید؟

  • کلاسیک

    رای: 32 29.4%
  • نو

    رای: 59 54.1%
  • سپید

    رای: 13 11.9%
  • انواع دیگر(حجم،موج نو و...)

    رای: 5 4.6%

  • مجموع رای دهندگان
    109

ا.ج

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/10
ارسالی ها
595
امتیاز واکنش
15,713
امتیاز
671
محل سکونت
لرستان
(من)مانده در گلوی زمستانِ بی بهار
بغض(تو) راه فصل بهارم ببسته است

طوری شکسته ام که از آیینه بنگری،
گویی که آینه صد بار شکسته است!

چون روحِ خسته ای که به گردِ مزارِ خویش،
عمری تکیده است و عمری نشسته است

ای عاشقی! هوای دگر کن که خسته ام
غوغا مکن! که این دلِ غم خورده خسته است!

(ا.ج)
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    بغضم درون حنجره اسکان گرفته است
    ترتیب خاطرات تو سامان گرفته است

    در دل تمام لـ*ـذت و امّید مرده است
    آنجا تمام غصه و غم جان گرفته است

    تنها نه من که بعد تو یخزار حسرتم(یخزار=کلمه ی ابداعی خودم)
    یک آسِمان عزای زمستان گرفته است

    دیروز،هر ثانیه مردن، محالِ محض
    امروز غیر محتمل،امکان گرفته است!

    ای آفتاب! کسوف به پایان نمی رسد؟
    چشمم شبیهه شیشه ی باران گرفته است.

    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    دیروز سر تا پا گوش شدم
    تا آخرین حرف های«من»را بشنوم
    کمی بغض کرد و
    یک دنیا دلتنگی؛
    کمی گلایه کرد و
    یک عالم«دوستت دارم»گفت و رفت!
    حالا که«من»رفته،
    می شود بیایی؟!
    اینجا دیگر کسی برای خرد کردن نمانده است!
    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    ثانیه ها چنگ بر گریبان اعصابم دارند
    و خاطره ها بر احساسم!
    سخت است هرشب،سر بر بالین تنهایی بگذاری
    و هرروز،در آغـ*ـوش غم بباری؛
    اما خدا را شکر،
    که می شود به همه چیز عادت کرد!
    حتی به جان کندن های یومیّه!
    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    یاد از آن چشمِ سیاهی که هویدا داشتی
    شورشی را در دلِ آرام و تنها داشتی

    از تو خوشتر من ندیدم کارگردان، در جهان
    صحنه ی پایان ما را خوب بر پا داشتی

    دیده ات دریای عاشق خوار بود و ای دریغ
    غیر من هم طعمه ای دیگر به دریا داشتی؟!

    آخرین فریاد،تکرار ضعیفِ نام تو
    ضعف دارم از جراحاتی که بر ما داشتی

    رد پایت ایستگاهِ آخر پاهای من
    یاد کن از منفعل مردی که بر جا داشتی!

    خنده ات دانشسرای قوم تاتار و مغول
    بس که عمرم را به لبخندی،به یغما داشتی

    یاد کن از من که با یک تارِ مویت زنده ام!
    با همین یک مو مرا رسوای دنیا داشتی.

    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    بی اختیار اشک میریزم
    و بی اختیار می خندم؛
    به گمانم
    چشم ها آنقدر زیبایی تو را
    به عقلم مخابره کرده،
    که عاقبت،
    عقل عاشقی شد،
    شوریده تر از دل!
    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    ای کوتاه ترین صبح زندگیم!
    من در جدال با طولانی ترین شبم
    زندانی یلدای تو.
    هر چند که بی آفتاب نگاهت بودن
    روز روشن را هم
    سیاه پوش میکند!
    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    این شهرِ عابران شبح وار سایه جو
    بی ما نمونه ی تن بی روح می شود

    باران ترین سکوت زمانیم،بشکنیم،
    دنیا اسیر معجزه ی نوح می شود!

    چندی است غصه های دلم غصه می خورند
    اندوه،دلنشینِ اندوه؛می شود؟!

    شیطان اگر جمال حجاب نو بنگرد،
    شکی نکن که یک شبه نستوه می شود

    تشبیه غم به سنگ، چه تشبیه محشری است!
    ورنه چطور بار غمت کوه می شود؟!

    باید برآرم از جگرم آه سرکشی
    وقتی که وزن خاطره،انبوه می شود.

    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    باران.عجب حکایت غریبی دارد!
    اما تو همیشه اهل خلاصه کردن بودی:
    دوست داشتن را
    عاشق شدن را
    ماندن را ،
    خلاصه کردی .
    حالا بشنو!
    عزیزم!
    باران وقتی می بارد که من بغض میکنم!
    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    ا.ج

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/10
    ارسالی ها
    595
    امتیاز واکنش
    15,713
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    لرستان
    از سایه ها،کوچه،خیابان می هراسم
    از دست پشمالویِ گرگان می هراسم

    بی تو تمامِ شهر صحرای است غمبار
    از غصه های این بیابان می هراسم

    دلگیرم از باران،نه از باران، که از تو!
    از باعث اندوهِ باران می هراسم

    هر قطره خون از چشم رفت و روی زردم
    از فصل زردِ برگ ریزان می هراسم

    احساس تنگی نفس دارم در این شهر
    از بغض سنگینِ خیابان می هراسم

    (ا.ج)
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا