شعر اشعار فایــز دشتـــی

  • شروع کننده موضوع ZahraHayati
  • بازدیدها 3,951
  • پاسخ ها 180
  • تاریخ شروع

ZahraHayati

کاربر اخراجی
عضویت
2016/07/03
ارسالی ها
5,724
امتیاز واکنش
58,883
امتیاز
1,021
خبر داری به من هجران چها کرد
دلم را ریش و جانم مبتلا کرد
ز مردم عشق تو پوشیده فایز
ولی شوق تو رازش بر ملا کرد
 
  • پیشنهادات
  • ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    بتا زلف تو سر از سرکشان برد
    به میدان گوى حسن از مهوشان برد
    بت فایز چو رستم پور دستان
    ره کشان برد « کشانى » که در میدان
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    بتا بیژن صفت در چه گرفتار
    منژه وار اگر هستى وفادار
    کمند زلف بگشا چون تهمتن
    توفایز را زچاه غم برون آر
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    خم ابروست یا شمشیر بهمن
    مژه با نیزه یا تیر تهمتن
    بت فایز منژه سان به یکبار
    به چاهم در فکن مانند بیژن
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    به دل گفتم مرو در کوى دلبر
    ره خود گیر از این سوداتو بگذر
    دل فایز مگر تو پور زالى
    که داراى تاب جنگ هفت لشکر؟
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    سحر گاهان زغم با باد شبگیر
    کم یعقوب سان این قصه تقریر
    به مصر تن زلیخاى خــ ـیانـت
    گرفته یوسف دل کرده زنجیر
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    زحسن رویت اى نادیده مهجور
    شدم پیر و حزین وزار و رنجور
    بت فایز تجلى کن به یکبار
    همان نورى که بد در وادى طور
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    به زیر گوش برق گوشواره
    زده بر خرمن عمرم شراره
    بیافایز که از نو آتش طور
    تجلى کرده بر موسى دوباره
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    نه هر سرچشمه اى آب زلالست
    نه هر لاله رخى صاحب کمالست
    نه هر برگشته بختى هست فایز
    نه هرگلدسته خوان مثل بلالست
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    صنم عشق تو همچون نار نمرود
    مرادر منجنیق عشق فرسود
    خلیل آسا رودفایز در آتش
    کن زود « قل یا نار کونى برد » ت
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا