شعر اشعار حمید هنرجو

I.MehrDãd

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/31
ارسالی ها
13,289
امتیاز واکنش
163,097
امتیاز
1,321
سن
21
محل سکونت
جـَهَنَم
فکر کن پروانه ای

بال داری می پری

می روی از باغچه

بوی گل می آوری

*

فکر کن مثل نسیم

می وزی در آسمان

لابه لای برگها

شعر و لالایی بخوان

*

توی کندوها برو

بچه ی زنبور شو

روی گلها را ببوس

از بدی ها دور شو

*

شیره گل را بنوش

غنچه ها را ناز کن

در هوای دوستی

بال ها را باز کن

*
 
  • پیشنهادات
  • I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    خدا ، خدای مهربان

    خدای خوب و آشنا

    خدای چشمه و چمن

    خدای سبزه زارها



    کسی که بال می دهد

    به این پرنده ها تویی

    کسی که باز می کند

    زبان جوجه را تویی



    تویی که داده ای به من

    زبان و پا و دست و سر

    دو تا فرشته داده ای

    به نام مادر و پدر



    کسی که یادش از دلم

    نمی شود جدا ، تویی

    خدای خوب و مهربان

    امید بچه ها تویی
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    *تمام کلماتم کبوتر شده امروز...چه صبحی!چه عطری!چه هوایی!



    عجب منظره هایی!...نه در هست،نه دیوار ،

    نه خوابم،نه بیدار.کسی با سبدی از کلمه آمد و در زد

    دلم باز، پرنده شد و پر زد

    به چشمم همه جا باغ و چمن شد،گلی مادر من شد.تمام کلماتم،

    کبوتر شده امروز،مدادم،در احساس پریدن،شناور شده امروز

    دوباره من و یک دفتر صد برگ،من و کاغذ رنگی،

    چه صبحی!چه پرواز بلندی!چه انشای قشنگی!...
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا