مشاعره مشاعره با اشعار سید مهدی موسوی

[Es_shima]

فقط اشعار سید مهدی موسوی

برای هر کسی به شعر علاقه داره و ایشون رو نمی‌شناسه، پیگیری و اشنایی با شعرهای دکتر رو حتما پیشنهاد می کنم!

استاد مهدی موسوی از شاعران معاصر هستند که معلم و منقد نیز هستند و در حال حاضر در خارج از ایران هستند از کتاب های ایشان می توان به:
انقراض پلنگ ایرانی و افرایش بی رویه تعداد گوسفندان، اموزش وزن شعر به زبان ساده، غرق شدن در آکواریوم، گفتگو در تهران و... اشاره کرد

مشاعره رو شروع می کنم حرف های اضافی رو دیگه بی خیال

خواستم داد شوم... گرچه لبم دوخته است
خودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته است

خواستم جیغ شوم، گریه ی بی شرط شوم
خواستم از همه ی مرحله ها پرت شوم

 

[آرسين]

مرگ، اسمی ست شکل یک چاقو

بر سر گاو نیمه خوشبختم

عشق، یک اسم دیگر از آن است

که نشسته ست داخل تختم

 

[Es_shima]

مرا بگیر... و هی ذره ذره آب بکن
مرا خودم که خودم نیستم حساب بکن
من از تمامی در ها تو را صدا کردم
تو از تمامی در ها مرا جواب بکن

 

[آرسين]

نگاه کردم و دیدم پدر سرش خم بود

نه! غم نداشت، پدر واقعاً خود غم بود!!



پدر شکستن ابری میان هق هق بود

پدر اگرچه غریبه، هنوز عاشق بود

 

[Es_shima]

دارد صدایت می زند، بشنو صدایم را
بیرون بکش از زندگی و مرگ پایم را

 

[آرسين]

آن سایه ای که پشت سرت راه می رود

گرگی مخوف در کت و شلوار عابر است

 

[Es_shima]

تو آمدی که بگویی: اگر ...اگر می رفت
تو آمدی و کسی داشت سمت در می رفت

تو امدی و چنان زل زدی به پوچی من
که داشت حوصله ی انتظار سر می رفت

 

[آرسين]

توی زیبایی ات شعار بده

موی تب کرده را به باد بریز

عرق کارگر شو قبل از مزد!

اوّلین پیک را زیاد بریز

 

[Es_shima]

زندگی عبور خری
در جهان ماشینی ست
شک بکن به هرچه که هست
هیچ چیز قطعی نیست

 

[آرسين]

تمام صحنه ی بی اتفاق من... و شما

به باد و پیرهنی زرد بستگی دارد



غزل تمام شده... و ادامه ی این شعر

به لحن واژه ی «برگرد» بستگی دارد