مشاعره مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد

[فروغ ارکانی]

در لابلای دامن شبرنگ زندگی
رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان
فارغ شوم زکشمکش و جنگ زندگی

 

[M*A*H*A*K]

یک شب ز لوح خاطر من بزدای
تصویر عشق و نقش فریبش را
خواهم به انتقام جفاکاری
در عشق تازه فتح رقیبش را

دانلود رمان های عاشقانه

 

[فروغ ارکانی]

ای سـ*ـینه در حرارت سوزان خود بسوز
دیگر سراغ شعله ی آتش ز من مگیر
می خواستم که شعله شوم سرکشی کنم
مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیر

دانلود رمان های عاشقانه

 

[M*A*H*A*K]

ره نمی جویم بسوی شهر روز
بیگمان در قعر گوری خفته ام
گوهری دارم ولی آن را ز بیم
در دل مردابها بنهفته ام

دانلود رمان های عاشقانه

 

[Aster]

من به یک ماه م ی اندیشم
من به حرفی در شعر
من به یک چشمه می اندیشم
من به وهمی در خاک
من به بوی غنی گندم زار
من به افسانه ی نان
من به معصومیت بازی ها
وبه ان کوچه ی باریک دراز

دانلود رمان های عاشقانه

 

[فروغ ارکانی]

زین همه خواهش بیجا و تباه
می برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ای جلوه امید حال
می برم زنده بگورش سازم

دانلود رمان های عاشقانه

 

[Aster]

مهربان بودی ای یار ای یگانه ترین یار
چه مهربان بودی وقتی دروغ می گفتی
چه مهربان بودی وقتی که پلک های اینه ها را می بستی

دانلود رمان های عاشقانه

 

[فروغ ارکانی]

یاد بگذشته به دل ماند و دریغ
نیست یاری که مرا یاد کند
دیده ام خیره به ره ماند و نداد
نامه ای تا دل من شاد کند

دانلود رمان های عاشقانه

 

[Aster]

درسیاهی،دستهای من
میشکفتاز حس دستانش
شکل سرگردانی من بود
بوی غم می داد چشمانش

دانلود رمان های عاشقانه

 

[فروغ ارکانی]

شست و شویش دهم از رنگ نگاه
شست و شویش دهم از لکه عشق
زین همه خواهش بیجا و تباه
می برم تا ز تو دورش سازم

دانلود رمان های عاشقانه