VIP اشک هایی با عشق| جناب سرهنگ کاربر انجمن نگاه دانلود

[The unborn]

برای هزارمین بار راهِ زیبایی را گم کرده ام
لعنتی...
سیاهیِ چشمانت، چه کارها که با من نمی کند!

 

[The unborn]

دوستت دارم!
بیش از یک فرهادِ کوه کن و هزاران لیلیِ بی قرار!

 

[The unborn]

دلم را در این آشفته بازار گم کرده ام...
آشکار کننده عشق!
پیدایش کن!

 

[The unborn]

صدایت را می شنوم، اما ضعیف است
انگار در قلب دیگری هستی!
می توانی از آن جا خارج شوی؟آنتن نمی دهد!

 

[The unborn]

نگاهم که کردی، جهان قهقهه سر داد!
چشم هایت، دشمن شاد کن است!

 

[The unborn]

دوست ندارم جنـ*ـسی که به تو داده ام را پس بدهی
بعضی از افراد، اجناس خود را پس می گیرند
اما من این گونه نیستم!
" دلِ فروخته شده، پس گرفته نمی شود "

 

[The unborn]

پاچه ام را گرفتند!
سگ های چشمانت را می گویم!
صاحب یا غیرِ صاحب نمی شناسند
همه را درگیر خود می کنند!

 

[The unborn]

چشمانت را ببند تا سقوط خود را نبینی!
می خواهم از بالای قلبم به پایین پرتت کنم، آخر فهمیدم در قلب دیگری فرود آمده ای!

 

[The unborn]

من عاشقم.
عاشق چشمان مشکی تو...
چشمانی که برای من، حکم قاضی را دارند!
پس...قاضیِ دلم، دوستت دارم.

 

[The unborn]

این جا را ببین...!
در قعر زباله هایِ ذهنت هستم.
سلام!

 

[The unborn]

اشک هایم را ببین.
چطور توانستی از گرمیِ این مرواریدها، بگذری؟