لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم در سـ*ـینه هیچ نیست بجز آرزوی تو
فروغ ارکانی کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/06/27 ارسالی ها 1,069 امتیاز واکنش 27,201 امتیاز 892 محل سکونت کرج 2017/03/10 #51 لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم در سـ*ـینه هیچ نیست بجز آرزوی تو
mobina- کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/05/19 ارسالی ها 130 امتیاز واکنش 1,096 امتیاز 388 2017/03/10 #52 وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم, وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم, شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی در کنارم قلب عاشق شعله می زد, در شرار آتش دردی نهانی.
وه ... چه زیبا بود, اگر پاییز بودم, وحشی و پر شور ورنگ آمیز بودم, شاعری در چشم من میخواند ...شعری آسمانی در کنارم قلب عاشق شعله می زد, در شرار آتش دردی نهانی.
فروغ ارکانی کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/06/27 ارسالی ها 1,069 امتیاز واکنش 27,201 امتیاز 892 محل سکونت کرج 2017/03/10 #53 یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای تا دل من شاد کند
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای تا دل من شاد کند
mobina- کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/05/19 ارسالی ها 130 امتیاز واکنش 1,096 امتیاز 388 2017/03/10 #54 در دامن سکوت به تلخی گریستم نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها دیدم که لایق تو عشق تو نیستمدانلود رمان های عاشقانه
در دامن سکوت به تلخی گریستم نالان ز کرده ها و پشیمان ز گفته ها دیدم که لایق تو عشق تو نیستمدانلود رمان های عاشقانه
فروغ ارکانی کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/06/27 ارسالی ها 1,069 امتیاز واکنش 27,201 امتیاز 892 محل سکونت کرج 2017/03/10 #55 میشنیدم نیمه شب در خواب های های گریه هایش را در صدايم گوش ميکردم درد سيال صدايش رادانلود رمان های عاشقانه
میشنیدم نیمه شب در خواب های های گریه هایش را در صدايم گوش ميکردم درد سيال صدايش رادانلود رمان های عاشقانه
mobina- کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/05/19 ارسالی ها 130 امتیاز واکنش 1,096 امتیاز 388 2017/03/10 #56 ای سـ*ـینه در حرارت سوزان خود بسوز دیگر سراغ شعله ی آتش ز من مگیر می خواستم که شعله شوم سرکشی کنم مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیردانلود رمان های عاشقانه
ای سـ*ـینه در حرارت سوزان خود بسوز دیگر سراغ شعله ی آتش ز من مگیر می خواستم که شعله شوم سرکشی کنم مرغی شدم به کنج قفس بسته و اسیردانلود رمان های عاشقانه
فروغ ارکانی کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/06/27 ارسالی ها 1,069 امتیاز واکنش 27,201 امتیاز 892 محل سکونت کرج 2017/03/10 #57 روز اول با خودم گفتم دیگرش هرگز نخواهم دید روز دوم نیز میگفتم لیک با اندوه و با تردیددانلود رمان های عاشقانه
روز اول با خودم گفتم دیگرش هرگز نخواهم دید روز دوم نیز میگفتم لیک با اندوه و با تردیددانلود رمان های عاشقانه
mobina- کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/05/19 ارسالی ها 130 امتیاز واکنش 1,096 امتیاز 388 2017/03/10 #58 در لابلای دامن شبرنگ زندگی رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان فارغ شوم ز کشمکش و جنگ زندگیدانلود رمان های عاشقانه
در لابلای دامن شبرنگ زندگی رفتم که در سیاهی یک گور بی نشان فارغ شوم ز کشمکش و جنگ زندگیدانلود رمان های عاشقانه
فروغ ارکانی کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/06/27 ارسالی ها 1,069 امتیاز واکنش 27,201 امتیاز 892 محل سکونت کرج 2017/03/10 #59 يادم آمد كه روزي در اين راه ناشكيبا مرا در پي خويش ميكشيدي ميكشيديدانلود رمان های عاشقانه
mobina- کاربر نگاه دانلود کاربر نگاه دانلود عضویت 2016/05/19 ارسالی ها 130 امتیاز واکنش 1,096 امتیاز 388 2017/03/10 #60 یکباره از میان لجنزارهای تیره ششصد و هفتاد و هشت بلبل مرموز که از سر تفنن خود را به شکل ششصد و هفتاد و هشت کلاغ سیاه پیر در آورده اند با تنبلی به سوی حاشیه روز می پرند و اولین نفس زدن رسمیمدانلود رمان های عاشقانه
یکباره از میان لجنزارهای تیره ششصد و هفتاد و هشت بلبل مرموز که از سر تفنن خود را به شکل ششصد و هفتاد و هشت کلاغ سیاه پیر در آورده اند با تنبلی به سوی حاشیه روز می پرند و اولین نفس زدن رسمیمدانلود رمان های عاشقانه