عارفانه ıllıllı درد و دل با حضرت مهدی موعود (عج) ıllıllı

[زِد.اَلِف]

مهدی جان

اگر حجاب ظهورت

وجود پست من است

دعا نما که بمیرم

چرا نمی آیی ؟

 

[زِد.اَلِف]

مهدی جان :

جويند همه هلال و من ابرويت

گيرند همه روزه و من گيسويت

از جمله ي اين دوازده ماه تمام

يک ماه مبارک است و آن هم رويت

 

[زِد.اَلِف]

اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟

چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري

من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري

از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟

در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟

 

[زِد.اَلِف]

«شهر یکپارچه در انتظار امام زمان است و حال و هوایی امام زمانی دارد. عده‌ی قلیلی هم که شاید مخالف باشند، آشکارا حرفی نمی‌زنند. می‌ترسند از گفتن حرفی خلاف این‌همه منتظر...»

 

[زِد.اَلِف]

بنویس که هر چه نامه دادم نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه که هر چه ایستادم نرسید
حسین رستمی

 

[زِد.اَلِف]

اي مركز ثقل كهكشان دل من
خورشيد بلند آسمان دل من
عمريست كه من منتظر ديدارم
يك جمعه بيا به جمكران دل من

 

[زِد.اَلِف]

گفتم شبی به مهدی«عج»، اذن نگاه خواهم
گفتا که من هم از تو ترک گـ ـناه خواهم

 

[زِد.اَلِف]

موعود خدا مرد خطر می خواهد
آري سفر عشق، جگر می خواهد
ای جمعیت میلیونی عصر ظهور
او سیصد و سیزده نفر می خواهد!

 

[زِد.اَلِف]

من مثل تو و تو مثل من چشم به راه
ما چشم به راه مردی از کوچه ی ماه
بگذار دوباره جمعه را صرف کنیم
ندبه، گریه، عهد، فرج... باز گـ ـناه!

 

[زِد.اَلِف]

ما هم اگر مفید بودیم

لابد برایمان نامه می نوشتی...