عارفانه ıllıllı درد و دل با حضرت مهدی موعود (عج) ıllıllı

[زِد.اَلِف]

ما معتقدیم عشق سر خواهد زد




بر پشت ستم کسی تبر خواهد زد




سوگند به هر چهارده ایه نور




سوگند به زخمهای سرشار غرور




اخر شب سرد ما سحر میگردد




مهدی به میان شیعه برمیگردد

 

[زِد.اَلِف]

برای امدنت انتظار کافی نیست




دعا و اشک و دل بیقرار کافی نیست




خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی




دعای این همه شب زنده دار کافی نیست

 

[زِد.اَلِف]

سوالی ساده دارم از حضورت




من ایا زنذه ام وقت ظهورت؟




اگر تو امدی من رفته بودم




اسیر سال و ماه هفته بودم




دعایم کن دوباره جان بگیرم




بیایم در حضور تو بمیرم

 

[زِد.اَلِف]

اتش دوست اگر در دل ما خانه نداشت




عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت

 

[زِد.اَلِف]

من به چشم شیعیانم جلوه الله و نورم




من میان دوستانم گر چه پندارند دورم




ملک هستی بحر مواجی بود از شوق وشورم




دوستان،اماده،نزدیک است ایام ظهورم

 

[زِد.اَلِف]

قطعه ی گم شده ای از پر پرواز کم است




یازده بار شمردیم و یکی باز کم است




این هم اب که جاری است نه اقیانوس است




عرق شرم زمین است که سرباز کم است

 

[زِد.اَلِف]

کی میشود صبح ناشتای چشممان را به نگاه تو بگشاییم؟




کی میشود شام،تصویر تو را به قاب خوابهایمان ببریم؟




کی میشود شب و روزمان،در فضای ظهور تو بگذرد؟

 

[زِد.اَلِف]

یک چشم به هم زدن غافل از ان ماه نباشیم




شاید که نگاهی کند اگاه نباشیم

 

[زِد.اَلِف]

روزی ز سفر ستاره برمیگردد




عشق منو تو دوباره برمیگردد




تردید مکن من مطمئنم فردا شب




ان دلبر ماه پاره بر میگردد

 

[زِد.اَلِف]

در راه عزیزیست که با امدنش




هر قطب نما،قبله نما خواهد شد