دلنوشته تخلیه دل

[ShAd ShAd]

تــو آن ور در آغــوش ديــگري و در حــسرت "مـن"
مـن ايـن ور در آغـوش خـودم و در حسـرت "تــو"
اين شـد عاقبـت لـجبــــازي مــا ..

 

[ShAd ShAd]

حـرف هايي هـست بـدجور دل مي شـکنند..
بـدجور دل مي سـوزانند..
بـدجور خـراب مي کنـند..
حـرفهايي از نزديـک ترين کـسانت..
از عــزيزتـرين کـسانت..
گـاهي دلت ميـخواهد نزديـک ترين آنـقدر عـزيز نـبود..
يا اگـر بود کـمي بيشتر حـواسش به تاثـيـر حـرفـهايش بود

 

[ShAd ShAd]

عشــق بازي را خـوب تـقسيم كـرده اي..
عـشق بــا او..
بــازي بــا مـــن!

 

[ShAd ShAd]

تــو نـمـيدانــي که چـه دردي داشـتم..
تـک تـک ثـانيه هایي که بـا "او" بــودي .

 

[ShAd ShAd]

ديـگر آمـدن..
مانـدن..
يا رفتنـت فرقــى نميكند..
حال تنـــــها يك چيز مهم است..
آنهم اينكه:
اين "مـــن" ديگــر آن "مـــنِ" قديمـى نــميـشــود..!

 

[ShAd ShAd]

و حـتي ليـاقت ايـن رو نـداري که يـادگاريـاتو نــگه دارم ...
تو هـيچ جايي در خاطرات و ذهن آشـفـته من نـداري ...
چـقدر ساده بودم که فکر ميـکردم با بـقيه فـرق میکنی..
تـو فقـط بــازيگـر بــهتري بــودي ..

 

[ShAd ShAd]

يـه حـرفـايـي . . .
تـو دلـم هـست . . .
که فـقط حاضـرم بـه کســي بگـمشون . . .
که فـردا قــراره بميـــــره . . . !

 

[ShAd ShAd]

مــي دانـم
برخـي چـيزها در زنـــدگي
بـه هيــج جا نـمي رسند
يکـيش همـين دسـت هاي کــلافـه ام
که هـيــچ گاه به دسـت هـايـت نمي رسند ...

 

[ShAd ShAd]

بی معرفت...گـردنم آخـرين بـوس هـايـت را فــرامـوش نـمـيکند...

 

[ShAd ShAd]

ايـن روزا شـديـدا کـمبود خـواهــرو احـساس مـيکنم..
بـرادر هر چـي خـوب باشه جايـگزين خواهر نمـيشه
فـقط يک زن از جنس خـواهر میتونه منو درک کنه
اگه خـواهر داشتم تا خـود صبـح باهاش حـرف مـيزدم و رو دامـنش گـريه مـيکردم..