مشاعره مشاعره با اشعار سید مهدی موسوی

[Es_shima]

که گریه کنی اگر ولی شاید
کسی نمی‌آید نه کسی نمی‌آید

 

[Melika_mghzi]

در بستری سپید زمین خورد
چون آسمان مرد خطر داشت
حتی نگاه هـ*ـر*زه صیّاد
درباره پرنده نظر داشت

 

[Es_shima]

تا خودِ صبح، خواب و بیداری
زل زدن توی چشم یک حشره

 

[آرسين]

هر چیز که دست می زنم سنگ شده

انگار که حال و روز دنیا خوش نیست

شاید که دلت برای من تنگ شده

 

[Es_shima]

هیزم شکن چه دیر رسیدی، نگاه کن
دختر شکسته است مرا از تو زودتر

 

[آرسين]

رسید و دستش را، رو ی زنگ خانه گذاشت

طلوع کرد دوباره ستاره ای که نداشت!

 

[Es_shima]

تکیه دادم به خاطراتی که
شاد ان چشم های غمگین بود

مثل سیگار نصفه افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود

سوز یک آه بین مرگ و مرگ
همه.ی زندگی من این بود

 

[آرسين]

دوید مادر و در چشم های او نِگریست

-«سلام... » بعد درآن بازوان خسته گریست



که تشنه است کویری که در تنش دارد

که هفت سال و دو ماه است که عطش دارد

 

[Es_shima]

دود سیگار را فرو دادام
کافه را از سکوت قهوه بریز
جوجه‌ی سر بریده ای هستم
نرسیده به اخر پاییز

 

[آرسين]

زوزه سر کن به شوق همراهیم

بیشه جز موش، گرگ هم دارد!