شعر اشعار فایــز دشتـــی

  • شروع کننده موضوع ZahraHayati
  • بازدیدها 3,953
  • پاسخ ها 180
  • تاریخ شروع

ZahraHayati

کاربر اخراجی
عضویت
2016/07/03
ارسالی ها
5,724
امتیاز واکنش
58,883
امتیاز
1,021
خداوندا جوانیم بسر رفت / جهان رفت و جوانی و چمن رفت
گله از ما مکن فایز که پیری / جوانی گر به نرخ جان فروشند
جوانی کاشکی بیع و شری بود / مرا هم ساق و هم زانو کند درد
به هر عضو تو فایز پیری آمد/ شکایتهای ایام جوانی
شدم پیر و ندیدم روی دلبر / شدم پیر و ندیدم روی دلدار
خوشا برنایی و نیسان و آذار/ من از عهد جانی تا شدم پیر
شکسته قامت فایز زپیری / ندارد تاب جنگت فایز پیر
خوش ازعهد جوانیهای فایز / و و ..............
 
  • پیشنهادات
  • ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    بتا از دوریت حالى ندارم
    زعین و شین و قافت بیقرارم
    به ت و ب گرفتارم شب و روز
    به غیر از لام و ب درمان ندارم
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    دو گیسوى تو جانا لیلۀ القدر
    بیاض گردن تو مطلع الفجر
    ملایک تهنیت گویند فایز
    شب زلف، زالف شهر، بهتر
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    خم ابروست یا شمشیر بهمن / بت فایز منیژه سان به یک بار
    به چام در فکن مانند بیژن / کمند زلف بگشا چون تهمتن
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    اسرائیلیات:
    سحر گاهان ز زخم باد شبگیر
    کنم یعقوب سان این قصه تقریر
    به مصر تن زلیخاى خیانث
    گرفته یوسف دل کرده زنجیر
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    قدمت گل، قامتت گل، کفش پاگل
    سخن گل، معرفت گل، مدعا گل
    به گل چیدن برون شد یار فایز
    سرو گردن گل و نشو نما، گل
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    اگر دانی که فردا محشري نیست
    سوال پرسش پیغمبري نیست
    بتاز اي اسب جفا تا میتوانی
    که فایز را سپاه و لشکري نیست
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    مرا در پیش راهی پر زبیم است
    از این ره در دلم خوفی عظیم است
    برو فایز میندیش از مهابت
    که آنجا حلم با رب رحیم است
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    بیا تا برگ گل نارفته بر باد
    گلی چینیم بنشینیم دل شاد
    بت فایز مکن تاخیر چندان
    کر تعجیل است عمر آدمیزاد
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    دل من همچو هد هد در سبا شد
    خیالم چون سلیمان در قفا شد
    دل فایز ز استحضار بلقیس
    مثال اصف بن برخیا شد
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا