نیمه شب یاد تورا دردلم احیا کردم
که چنین با غزلم معرکه برپا کردم
لحظه ای شور تو با فکر من آویخت که من
تا سحر سیرتو در عالم رویا کردم
سال هاگوشه نشین غم عشقت بودم
مثل پروانه سر از پیله ی خود وا کردم
عشق راهی است پر از ترس وخطر , بااین حال
دل به امواج بلا دادم و غوغا کردم
مانده ام کنج قفس خسته و تنها ، شک نیست
این قفس را خودم این گونه مهیا کردم!
حال من را فقط آلوده ی غم می فهمد
من تمام هنرم را به تو اهدا کردم
عشق را از دل پردرد بیا باور کن
از همان لحظه که غم بر دل" زهرا" کردم
که چنین با غزلم معرکه برپا کردم
لحظه ای شور تو با فکر من آویخت که من
تا سحر سیرتو در عالم رویا کردم
سال هاگوشه نشین غم عشقت بودم
مثل پروانه سر از پیله ی خود وا کردم
عشق راهی است پر از ترس وخطر , بااین حال
دل به امواج بلا دادم و غوغا کردم
مانده ام کنج قفس خسته و تنها ، شک نیست
این قفس را خودم این گونه مهیا کردم!
حال من را فقط آلوده ی غم می فهمد
من تمام هنرم را به تو اهدا کردم
عشق را از دل پردرد بیا باور کن
از همان لحظه که غم بر دل" زهرا" کردم
دانلود رمان های عاشقانه