توضیح برای بیت اول: عاشق، در کنجِ خانه و در بستر بیماری است؛ در حالیکه کسی از او سراغی نمی گیرد.
دیگر ملاقاتی از این بستر نخواهد شد
دیگر صدایی از کلونِ در نخواهد شد
فکر و هوای عالمی از سر برون کردم
اما هوای تو برون از سر نخواهد شد
طفلِ یسیری را پدر بر دوش می گیرد
با این همه، دیگر پدر، مادر نخواهد شد
با اینکه می سوزد دلم از کم محلی ها
اما عجیب این است که خاکستر نخواهد شد!
قلبم هزاران تکه شد اما تو بندش کن!
حال آنکه شکل اولش دیگر نخواهد شد
شعرم غم آلود است و تقصیری ندارم من
من سعی خود کردم، از این بهتر نخواهد شد!
(ا.ج)
دیگر ملاقاتی از این بستر نخواهد شد
دیگر صدایی از کلونِ در نخواهد شد
فکر و هوای عالمی از سر برون کردم
اما هوای تو برون از سر نخواهد شد
طفلِ یسیری را پدر بر دوش می گیرد
با این همه، دیگر پدر، مادر نخواهد شد
با اینکه می سوزد دلم از کم محلی ها
اما عجیب این است که خاکستر نخواهد شد!
قلبم هزاران تکه شد اما تو بندش کن!
حال آنکه شکل اولش دیگر نخواهد شد
شعرم غم آلود است و تقصیری ندارم من
من سعی خود کردم، از این بهتر نخواهد شد!
(ا.ج)
آخرین ویرایش: