شعر اشعار مولانا

  • شروع کننده موضوع Ay Çocuğu
  • بازدیدها 5,756
  • پاسخ ها 787
  • تاریخ شروع

Darvin26

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/06/27
ارسالی ها
771
امتیاز واکنش
6,821
امتیاز
704
اشعار کوتاه مولوی
درویشی و عاشقی به هم سلطانیست
گنجست غم عشق ولی پنهانیست
ویران کردم بدست خود خانه‌ی دل
چون دانستم که گنج در ویرانیست
 
  • پیشنهادات
  • Darvin26

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/27
    ارسالی ها
    771
    امتیاز واکنش
    6,821
    امتیاز
    704
    اشعار کوتاه مولوی
    از آتش عشق در جهان گرمیها
    وز شیر جفاش در وفا نرمیها
    زانماه که خورشید از او شرمنده‌ست
    بی‌شرم بود مرد چه بی‌شرمیها
     

    Darvin26

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/27
    ارسالی ها
    771
    امتیاز واکنش
    6,821
    امتیاز
    704
    اشعار کوتاه مولوی
    از حال ندیده تیره ایامان را
    از دور ندیده دوزخ آشامان را
    دعوی چکنی عشق دلارامان را
    با عشق چکار است نکونامان را
     

    Darvin26

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/27
    ارسالی ها
    771
    امتیاز واکنش
    6,821
    امتیاز
    704
    اشعار کوتاه مولوی
    عشقت به دلم درآمد و شاد برفت
    بازآمد و رخت خویش بنهاد برفت
    گفتم به تکلف دو سه روز بنشین
    بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت
     

    Darvin26

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/27
    ارسالی ها
    771
    امتیاز واکنش
    6,821
    امتیاز
    704
    اشعار کوتاه مولوی
    بر هر جائیکه سرنهم مسجود او است
    در شش جهت و برون شش، معبود اوست
    باغ و گل و بلبل و سماع و شاهد
    این جمله بهانه و همه مقصود اوست
     

    Darvin26

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/27
    ارسالی ها
    771
    امتیاز واکنش
    6,821
    امتیاز
    704
    اشعار کوتاه مولوی
    برخیز و طواف کن بر آن قطب نجات
    ماننده‌ی حاجیان به کعبه و به عرفات
    چه چسبیدی تو بر زمین چون گل تر
    آخر حرکات شد کلید برکات
     

    Flaming flower

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/19
    ارسالی ها
    1,422
    امتیاز واکنش
    16,232
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    نگاه دانلود :)
    جانا به غریبستان چندین به چه می‌مانی
    بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
    صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
    یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی
    گر نامه نمی‌خوانی خود نامه تو را خواند
    ور راه نمی‌دانی در پنجه ره دانی
    بازآ که در آن محبس قدر تو نداند کس
    با سنگ دلان منشین چون گوهر این کانی
    ای از دل و جان رسته دست از دل و جان شسته
    از دام جهان جسته بازآ که ز بازانی
    هم آبی و هم جویی هم آب همی‌جویی
    هم شیر و هم آهویی هم بهتر از ایشانی
    چند است ز تو تا جان تو طرفه تری یا جان
    آمیخته‌ای با جان یا پرتو جانانی
    نور قمری در شب قند و شکری در لب
    یا رب چه کسی یا رب اعجوبه ربانی
    هر دم ز تو زیب و فر از ما دل و جان و سر
    بازار چنین خوشتر خوش بدهی و بستانی
    از عشق تو جان بردن وز ما چو شکر مردن
    زهر از کف تو خوردن سرچشمه حیوانی
     

    Flaming flower

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/19
    ارسالی ها
    1,422
    امتیاز واکنش
    16,232
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    نگاه دانلود :)
    گل خندان که نخندد چه کند
    علم از مشک نبندد چه کند
    نار خندان که دهان بگشادست
    چونک در پوست نگنجد چه کند
    مه تابان بجز از خوبی و ناز
    چه نماید چه پسندد چه کند
    آفتاب ار ندهد تابش و نور
    پس بدین نادره گنبد چه کند
    سایه چون طلعت خورشید بدید
    نکند سجده نخنبد چه کند
    عاشق از بوی خوش پیرهنت
    پیرهن را ندراند چه کند
    تن مرده که بر او برگذری
    نشود زنده نجنبد چه کند
    دلم از چنگ غمت گشت چو چنگ
    نخروشد نترنگد چه کند
    شیر حق شاه صلاح الدینست
    نکند صید و نغرد چه کند
     

    Flaming flower

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/19
    ارسالی ها
    1,422
    امتیاز واکنش
    16,232
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    نگاه دانلود :)
    در دل من پردهٔ نو می‌زنی
    ای دل و ای دیده و ای روشنی
    پرده توی وز پس پرده توی
    هر نفسی شکل دگر می‌کنی
    پرده چنان زن که بهر زخمهٔ
    پردهٔ غفلت ز نظر برکنی
    شب منم و خلوت و قندیل جان
    خیره که تو آتشی یا روغنی
    بی‌من و تو، هر دو توی، هر دو من
    جان منی، آن منی، یا منی
    نکتهٔ چون جان شنوم من ز چنگ
    تنتن تنتن، که تو یعنی تنی
    گر تنم و گر دلم و گر روان
    شاد بدانم که توم می‌تنی
    از تو چرا تازه نباشم؟! که تو
    تازگی سرو و گل و سوسنی
    از تو چرا نور نگیرم؟! که تو
    تابش هر خانه و هر روزنی
    از تو چرا زور نیابم؟! که تو
    قوت هر صخره و هر آهنی
     

    Flaming flower

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/19
    ارسالی ها
    1,422
    امتیاز واکنش
    16,232
    امتیاز
    706
    محل سکونت
    نگاه دانلود :)
    چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من
    از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من
    وگر روزی در آن خدمت کنم تقصیر ناگاهان
    شود جان خصم جان من کند این دل سزای من
    سحرگاهی دعا کردم که جانم خاک پای او
    شنیدم نعره آمین ز جان اندر دعای من
    چگونه راه برد این دل به سوی دلبر پنهان
    چگونه بوی برد این جان که هست او جان فزای من
    یکی جامی به پیشم داشت و من از ناز گفتم نی
    بگفتا نی مگو بستان برای من برای من
    چو یک قطره چشیدم من ز ذوق اندرکشیدم من
    یکی رطلی که شد بویش در این ره ره نمای من
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا