شعر اشعار * فرهاد حسن زاده*

  • شروع کننده موضوع Anisa.Gh
  • بازدیدها 1,128
  • پاسخ ها 39
  • تاریخ شروع

I.MehrDãd

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/31
ارسالی ها
13,289
امتیاز واکنش
163,097
امتیاز
1,321
سن
21
محل سکونت
جـَهَنَم
پیدا نمی‌شود

چیزهایی پنهان است و من می‌دانم

پیدا نمی‌شود

روزهایی که با موهای سپید هم‌اندازه است

پیدا نمی‌شود

طعم کودکیِ خرما با هسته‌های فلسفی‌اش

پیدا نمی‌شود

پرنده‌ای که دنبال صدای جیرجیر چرخ‌وفلک تیر خورد

پیدا نمی‌شود

روح عکسی که لای کتاب دینی افسرد

آه، پیدا نمی‌شود

پیدا نمی‌شود و من پنهان شده‌ام

میان این حس عجیبی که می‌دانم

هیچ جای دنیا پیدا نمی‌شود
 
  • پیشنهادات
  • I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    مدادم

    جوانه زده امسال

    مثل گندم

    مثل ماش

    کنار سفره‌ی هفت سین

    تو هم بودی ای کاش!
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    سوار شو!

    این قطار همان است که باید می‌بود

    همان که بایست تو را به من می‌رساند

    از پس سا‌ل‌ها تاخیر و... تردید و... ترمز

    همان که ویرگولی چرخ‌هایش را به تردید واداشت

    سوار شو!

    تو همانی که باید می‌بودی

    نوشداروی شیرین سال‌های تلخ و تردید و تاخیر

    حالا مثل همیشه

    آغـ*ـوش ایستگاه باز است

    و می‌دانم که می‌دانی

    جمله‌های عاشقانه‌ ویرگول ندارند

    و شعرهای ما بی‌نقطه تمام می‌شوند
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    باور نمی کنم این همه سنگ

    این همه ساحل

    این همه ماسه

    در خواب من رخنه کرده باشند

    باور نمی کنم این آواز را

    از لبان ملتهب تو

    که نثار می کنی به باد.
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    دوباره صدایم کن

    دوباره که باشم

    و بگویم با اشک

    با اشک و شک:

    «هستم.»

    دوباره صدایم کن

    خدا را چه دیدی

    شاید این دفعه باشم.
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    كمي باران براي گونه‌هايت مي‌فرستم

    كمي هم از سرانگشتان خيسم

    براي چتر موهاي سياهت

    نگو دير است باران

    هواي گريه دارم
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    بالاترين شاخه

    خورشيد را مي‌بوسد

    لبش تب‌خال مي‌زند...

    و سيب متولد مي‌شود
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    بيا دوباره كلاغ شويم

    بال در بال هم

    نقطه‌اي سياه

    بر بوم بي‌كران برف
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    پنجشنبه خدا خوابيده بود

    و من گـ ـناه كوچكي كردم

    به شما گفتم: «تو»
     

    I.MehrDãd

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    13,289
    امتیاز واکنش
    163,097
    امتیاز
    1,321
    سن
    21
    محل سکونت
    جـَهَنَم
    هلهله ی آسمان

    بارش برف بر شانه های تو

    عروس من باش!
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا