بودنم را هیچ کس باور نداشت
هیچکس کاری به کار من نداشت
بنویسید بعد مرگم روی سنگ
با خطوطی نرم زیبا و قشنگ
آنکه خوابیده در این گور سرد
بودنش را هیچ کس باور نکرد
غربت آن نیست که تنها باشی
فارغ از فتنه ی فردا باشی
غربت آن است که چون قطره ی آب
در به در ، در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل
در میان همه کس یکه و تنها باشی