شعر اشعار فایــز دشتـــی

  • شروع کننده موضوع ZahraHayati
  • بازدیدها 3,947
  • پاسخ ها 180
  • تاریخ شروع

ZahraHayati

کاربر اخراجی
عضویت
2016/07/03
ارسالی ها
5,724
امتیاز واکنش
58,883
امتیاز
1,021
نمی بینم ز مردم آشنایی
نمی آید ز کس بوی وفایی
مده فایز به وصل گلرخان دل
که آخر می کشندت از جدایی
 
  • پیشنهادات
  • ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    خیال کشتن من داششت جانان
    کدامین سنگدل کردش پشیمان
    ندانست عید فایز آن زمانست
    که گردد در منای دوست قربان
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    مرو ای جان شیرین از بر من
    توقف کن که آید دلبر من
    بده فایز به تلخی جان شیرین
    که جانانت بگیرد سر به دامان
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    فراق لاله رویان ساخت کارم
    ربود از کف عنان اختیارم
    پس از صد سال بعد از مرگ فایز
    گل حسرت بروید بر مزارم
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    چرا از دلبر حورا سرشتم
    چو آدم دور از باغ بهشتم
    به کام دل نشد فایز از او دور
    بشد روز ازل این سر نوشتم
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    ندانم خواب یا بیدار بودم
    زشوقش مـسـ*ـت یا هوشیار بودم
    به باغ خلد فایز بود گویا
    و یا سر در کنار یار بودم
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    سحر گـه زورق سیمین مهتاب
    چو در دریای اخضر گشت غرقاب
    بت فایز ز هامون سر بر آورد
    دوباره شد شب مهتاب احباب
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    صنم تا کی دل ما را کنی آب
    دل نازک ندارد اینقدر تاب
    اگر تو راست می گویی به فایز
    به بیداری بیا پیشم نه در خواب
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    به زیر پرده آن روی دل آرا
    بود چون شمع در فانوس پیدا
    دل فایز چو پروانه به دورش
    مدامش سوختن باشد تمنا
     

    ZahraHayati

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/07/03
    ارسالی ها
    5,724
    امتیاز واکنش
    58,883
    امتیاز
    1,021
    مسلمانان گرفتار دلستم
    ضعیف المال و بیمار دلستم
    نبود این قدر فایز بی بصیرت
    کنون در مانده در کار دلستم
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا