شعر اشعار شهریار ( محمد حسین بهجت تبریزی )

ღ motahareh ღ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/03/18
ارسالی ها
14,789
امتیاز واکنش
46,711
امتیاز
1,286
محل سکونت
تهــــران
وین همه پرده و از جلوه عیانی گل من
آن تجلی که به عشق است و جلالست و جمال
و آن ندانیم که خود چیست تو آنی گل من
از صلای ازلی تا به سکوت ابدی
یک دهن وصف تو هر دل به زبانی گل من
اشک من نامه نویس است وبجز قاصد راه
نیست در کوی توام نامه رسانی گل من
گاه به مهر عروسان بهاری مه من
گاه با قهر عبوسان خزانی گل من
همره همهمه*ی گله و همپای سکوت
همدم زمزمه*ی نای شبانی گل من
دم خورشید و نم ابری و با قوس قزح
شهسواری و به رنگینه کمانی گل من
گـه همه آشتی و گـه همه جنگی شه من
گـه به خونم خط و گـه خط امانی گل من
سر سوداگریت با سر سودایی ماست
وه که سرمایه هر سود و زیانی گل من
طرح و تصویر مکانی و به رنگ*آمیزی
طرفه پیچیده به طومار زمانی گل من
شهریار این همه کوشد به بیان تو ولی
چه به از عمق سکوت تو بیانی گل من
 
  • پیشنهادات
  • ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک
    که من چو لاله به داغ تو خفته*ام در خاک
    چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین
    شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک
    سری به خاک فرو بـرده*ام به داغ جگر
    بدان امید که آلاله بردمم از خاک
    چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین
    چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک
    بگیر چنگی و راهم بزن به ماهوری
    که ساز من همه راه عراق میزد و راک
    به ساقیان طرب گو که خواجه فرماید:
    ?اگر نوشید*نی خوری جرعه*ای فشان بر خاک?
    ببوس دفتر شعری که دلنشین یابی
    که آن دل از پی بوسیدن تو بود هلاک
    تو شهریار به راحت برو به خواب ابد
    که پاکباخته از رهزنان ندارد باک
     

    ღ motahareh ღ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    14,789
    امتیاز واکنش
    46,711
    امتیاز
    1,286
    محل سکونت
    تهــــران
    کسي نیست در این گوشه فراموشتر از من

    وز گوشه نشینان توخاموشتر از من

    هر کس به خیالیست هم آغـ*ـوش و کسی نیست

    ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من

    می*نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق

    اما که در این میکده غم نوشتر از من

    افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن



    افتاده*تر از من نه و مدهوشتر از من



    بی ماه رخ تو شب من هست سیه*پوش

    اما شب من هم نه سیه*پوشتر از من

    گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق

    ای نادره گفتار کجا گوشتر از من

    بیژن*تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک

    خونم بفشان کیست سیاوشتر از من

    با لعل تو گفتم که علاجم لب نوشی است

    بشکفت که یارب چه لبی نوشتر از من

    آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل؟

    دیگی نه در این بادیه پرجوشتر از من
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا