دلنوشته دلنوشته های یک کاکتوس!!!

نظر شما

  • عالی

    رای: 1 100.0%
  • خوب

    رای: 0 0.0%
  • متوسط

    رای: 0 0.0%
  • ضعیف

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    1

Kamyab_Kaktoos

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/14
ارسالی ها
5
امتیاز واکنش
34
امتیاز
41
به خانه که رسیم بار دگر فریادهای تنهایی هیاهویی راه انداخته بود!خانه خالی بود و من باز هم شبی با هزاران ارزو اشک ریختم!
 
  • پیشنهادات
  • Kamyab_Kaktoos

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    5
    امتیاز واکنش
    34
    امتیاز
    41
    آسمان نیز میگرید از دست آدمیان
    قطرات باران آنها را در آغـ*ـوش میکشند.اما افسوس که این هوای عاشقانه را خراب مینامند!پس هوای دل و منو آسمان هر دو خراب است!
    #Kaktoos
     

    Kamyab_Kaktoos

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    5
    امتیاز واکنش
    34
    امتیاز
    41
    آرزوهایم هیزم آتشی بود که سرنوشت داستانهایش را با آن گرم کرد! سرنوشت میخندید و من هرروز بیشتر فهمیدم که محکوم جنگ با سرنوشتم!
    #کاکتوس
     

    Kamyab_Kaktoos

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/14
    ارسالی ها
    5
    امتیاز واکنش
    34
    امتیاز
    41
    سپاس تنهایی! نوازش هایت را به یاد دارم!
    تر شدن چشمانت به خاطر من
    و آن بوسیدن گونه های باکـ ـره ام
    تو مرا از مردم تاریکی رهانیدی که اشکهایم تبسمشان
    ضجه هایم قهقهشان
    بی کسیم ارزویشان
    شادیم غمشان و
    روزهایم شبشان بود
    مرا در عشقت غرق کردی
    و وابسته!
    سپاس تنهایی
    عشق را یادم دادی هنگامیکه تنها حسشان به من تنفر بود سنگینی نگاه ها را حس میکردم. بارها مرا کشتند و من در میان فریادهایم خفه شدم نوشتم و نوشتم آنها حتی یادشان نبود که همدم من قلم است! بهتر شاید آنر نیز از من میستاندند.
    #کاکتوس
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    84
    بازدیدها
    1,107
    پاسخ ها
    78
    بازدیدها
    1,924
    پاسخ ها
    26
    بازدیدها
    1,035
    بالا