دلنوشته گلچینی از متن های زیبا

  • شروع کننده موضوع نارینه
  • بازدیدها 837
  • پاسخ ها 27
  • تاریخ شروع

نارینه

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/10/29
ارسالی ها
3,432
امتیاز واکنش
39,880
امتیاز
975
محل سکونت
کوهستان سرد
اگر انسانِ نخستین بودم
برای گفتن از عشق
لب های تو را بر دیوار غار نقاشی می کردم.
برای محبت،
دستانت را
و برای زیبایی،
موهایت را ...
برای جنگ،
برای جنگ حتما چشمانت را می کشیدم.

ولی باور کن هیچوقت نخواهند فهمید
آتش
اختراع مردی ست
که شب ها
برای تصویر تو
بر دیوار غار دلتنگ می شد.


#حسین_غلامی_خواه
 
  • پیشنهادات
  • نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    خورشید را می دزدم
    فقط برای تو!
    می گذارم توی جیبم
    تا فردا بزنم به موهایت
    فردا به تو می گویم چقدر دوستت دارم!
    فردا تو می فهمی
    فردا تو هم مرا دوست خواهی داشت. می دانم!
    آخ ... فردا!
    راستی چرا فردا نمی شود؟
    این شب چقدر طول کشیده...
    چرا آفتاب نمی شود؟
    یکی نیست بگوید خورشید کدام گوری رفته؟





    #شل_سیلور_استاین
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    ولنتاین



    شیشه ای از عطر تنت
    کیکی به رسم هر ساله
    و اتاقی با یک طاقچه


    این همان عطری است که تو دوست داری
    و من تو را با آن بیاد میاورم

    کلکسیونر شده ام
    تو را از هر گوشه شهر جمع میکنم
    و ذره ذره در هوای اتاقم خرج

    اما امروز
    به رسم هر ساله اتاقم پر میشود از بوی عطر تنت

    میپاشم
    تو زنده میشوی
    این خیالی نیست

    اما
    کاش میشد دستم را بگیری
    میخواهم به رسم آن سال
    روز عشق را جشن بگیریم

    کیک را می برم
    قلبم تیر میکشد
    جشن باز ناتمام می ماند
    و من
    شیشه ی خالی عطر را در طاقچه می گذارم
    به رسم هر ساله


    #بهزاد_حیدری
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    خب..می دونی!؟
    دل تنگی و دل گرفتن خیلی طبیعیه!
    برای همه ام پیش میاد!
    کاملابدون استثنا،
    اما ..
    چیزی که اذیتت میکنه گاهی
    اینه ک گیر میکنی بینشون.‌.
    گم میشه حس اصلیت!
    اینکه دلت تنگ شده..یادل گرفتگیه‌..
    شایداز زیادیه دل تنگی ..گرفته اصن..
    یا انقد دلت گرفته که خودتو مجبور میکنی نشون بدی دلت تنگ یکیه ک آدما به عقلت شک نکنن!
    وقتی که تکلیفت با حست روشن نباشه همه چی سخت تر میشه انگار..دوبرابر قبل!!.
    قبل هر تصمیمی..فکری‌..سفری..
    یا حتی‌قبل اینکه باسر بخوری وسط غروب جمعه..
    اول تکلیف تو با حست روشن کن..
    غصه ها همینجوریشم وزنشون خیلیه!
    بادستای خودت سنگین ترشون نکن..
    خودت حواست به خودت باشه٬لااقل..!!
    #دلگرفتگی
    #ری_را
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    خودم را براي روزهاي با تو بودن آماده ميكنم
    براي روزهايي كه سرد ميشوي لباس گرم بر ميدارم
    براي روزهايي كه دور ميشوي قدم زدن را تمرين ميكنم
    براي روزهايي كه تلخ ميشوي لبخند زدن را مي آموزم
    من خودم را براي كسي كنار گذاشته ام
    من براي پرواز كردن كنار كسي سالهاست دورخيز كرده ام
    كسي كه شايد خود من باشم

    #اميدجامع
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    همیشه مطمئن بودم یه روز این اتفاق می افته..
    تو قطعا موندنی نبودی!!
    همیشه کنارت..
    مثه یه سرباز وسط میدون جنگ زندگی کردم..
    میدونستم بالاخره بهم شلیک میشه..
    میدونستم..بالاخره از چشمت میفتم..!

    اما لازمه اعتراف کنم
    یه چیزیو هیچوقت حدس هم نمی زدم..
    این که گلوله ها وقتی منتظرشون باشی دردشون بیشتره..
    #ری_را
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    خیلی دوستش داشتم..
    خیلی زیاد..
    خب!
    حق داشتم!
    انصافا حق داشتم!
    یه پسر ..نه!
    یه مرد بود..
    اما مرموز وزیادی مغرورنبود
    ازونا که سیگار برگ میکشند و جون میدن از دور نگاهشون کنی و رویا ببافی

    اون
    فرق داشت باهمه..خیلی زیاد..
    انقد که نفهمیدم کی
    برام مهم شد اینهمه تفاوتاش
    با آدمایی که تا امروز شناخته بودم.
    مثلا..برعکس همه به موج موهام دریا نمیگفت!
    اما وقتی برای عید کوتاهش کردم گفت یه دسته ش مال من!
    هرچی ام پرسیدم چرا خندید و گفت
    تو فکر کن میخوام سیم تلفن مونو واسه سال جدید نو کنم..
    به چشمام نمیگفت آسمون شب..

    مثه خیلیا داستان غرق شدن تو چشم نمیبافت
    فقط یه بار حرفش که شد..
    خیلی عادی گفت
    اگه دخترمون چشماش شبیه تو شداسمشو میذاریم‌یلدا

    نمیگفت نگات ستاره داره..
    اما خوب بلد بود..خوووب...
    که چطوری بخندونتم که تمام ستاره های آسمون جاخوش کنن تو چشمام..

    شاید سردرنمیاورد ازهزارتا تغییر دخترونم اما کیف میکردم از همین که تغییرمو میدید و دقیقا نمیفهمید چیکار کردم و کلافه آخرش میگفت:باز تو این مدلی آرایش کردی!!!

    میدونی..حالا که فکر میکنم..
    به خودم ..
    دلم..
    و اونهمه ک دوستش داشتم..
    میبینم
    خب..
    حق داشتم..

    انصافا حق داشتم..
    حتی از قبل هم‌بیشتر حق میدم به خودم..
    مرد داستان من...
    راستی راستی مرد بود..
    مردداستان من..
    زیادی مرد بود..
    #ری_را
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    دخترها را به گریه نیندازید آن ها اغلب بعد از گریه های مفصل تصمیم های بزرگی میگیرند که حتی خودشان هم به زور چنگ و دندان از پسش بر می آیند مثلا یک شبه تصمیم میگیرند که روی دل خودشان را هم کم کنند و دیگر دوست نداشته باشند کسی را که کنارش عاشقانه ترین دقایقِ عمرشان را تجربه کرده اند...

    #ناشناس
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    هِی دخترِ پِدَرَش! امشب که خواستی بخوابی به مادرت بگو حق ندارد قصه های مردانِ اسطوره ایِ تاریخ را برایت بگوید....اسطوره نیستم اما دست کم برایت تهران را که بر هم میریزم...
    به مادرت بگو خودم قصه میشوم...اسطوره میشوم
    نه اسطوره ای جنگ آور....همین که به وقتِ باران خیابان را با آواز قدم میزنم و انگشت نمای مردم میشوم کافی نیست؟!
    بگو من، به نام های مردانه ای که درِ گوشَت صدا میکند هم حساسم!

    خسرو، ناهید را دوست دارد/ #علی_سلطانی
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    قلب من موقع اهدا
    به تو ایراد نداشت...

    مشکل از توست اگر
    پس زده پیوندش را...!

    #کاظم_بهمنی
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    170
    بالا