شعر ماندگار تر از جوهر قلمـ

[- کـیـمـیا -]

یه وقتایی ؛
میری...
میری...
میری که نزدیک بشی به یه آدم...
اما قبل از اینکه به خودت بیای ؛ خودش یادت میاره راهی که داری میری اشتباهه...
یه وقتایی باید کوله ات رو برداری و تا مقصد فقط بری!
سرت رو هم بالا نیاری...
فقط بری..!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

کاش فصل پنجمی هم بود...
اسمش را می گذاشتیم
"فصلِ عاشقی"
و من صدایت را می پوشیدم ؛
چشمانت را گوشه ی جیبم می گذاشتم...
و می اندوختم حسِ خوبِ بودنت را در قلبم برای سال های نبودنت...!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

تو برایم اعتیاد آور تر از سیگارِ دستم،
و شیرین تر از رویایِ شب هنگامم هستی،
و من هر لحظه بودَنَت را میستایَم...!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

همیشه برایم سوال است،
تقدیر را که می نوشتند،
"سهمِ مرا چرا ندادند؟"
چیز زیادی که نخواستم!
فقط کمی "نفس کشیدن کنارت" ؛
همین سهمِ کوچک هم نصیبم نشد!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

پنجره را که باز کردم،
نسیمِ "یادت" نوازش کرد گونه هایم را...
به به ، چه صبحی!
چه طلوعی!
چه روزی می شود امروز...!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

وقت هایِ زیادی هستند که "سکوت" شرطِ عقل است!
گاهي در اعماقِ آرامش باید گوش را به یک ملودیِ آرام سپرد و بی صدا گریه کرد،
حرف هایی هستند که نمی شود گفت كه گفتنشان مغز استخوان آدم را مي سوزاند،
تويِ همين لحظه هاست كه ذهن سمتِ هذيان هاي نگران كننده اي از جنسِ "حماقت" میرود!
من اما حرفی نمیزنم ، فکری هم نمیکنم ، چون از یک جایی به بعدش اصلا ، منی در کار نیست ، هرچه هست همه توست..!
حتي سكوتي كه هوايِ تو را فرياد مي زند،
میبینی؟
این همه نوشتم و نگفتم چقدر "دوستت دارم"...
بعضی حرف ها همینند!
بعضیشان را هيچ وقت نبايد گفت!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

بیچاره فعلِ "رفتن" که دائم با "بغض" صرف میشود...!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

بَعد از تو؛
من خودم را ،
برای همیشه از یاد بردم...!

#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

کی گفته "مرورِ زمان" درمانِ هر دردیه؟!
من میگم نه!
حتی زمانم کاری از دستش برنمیاد؛
جای خالیِ بعضی آدما توی زندگیمون...
همیشه درد میکنه!
همیشه...!
#نیلی_ق​

 

[- کـیـمـیا -]

پشت هر سکوتم ؛
"دوست داشتنیست" که نمیدانی!
نه جنسش را ،
نه رنگش را ،
فقط من میدانم و دلی که تا ابد برای توست!
#نیلی_ق​