شعر اشعاری زیبا از جلیل صفر بیگی

  • شروع کننده موضوع Diba
  • بازدیدها 1,433
  • پاسخ ها 48
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
صبح شده
موهایت انگور داده اند
خورشید از لای خوشه ها سر می زند
شکر خدا
امروز هم زنده ام
که بگویم
دوستت دارم...



---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    کار دل تو همیشه جنگ افروزی است
    یک نازی مـسـ*ـت و سرخوش از پیروزی است
    آغـ*ـوش تو آشویتس ترین جای جهان
    چشمان تو کوره های آدم سوزی است


    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    تیک
    دوستت دارم
    تاک
    دوستت دارم
    تیک
    دوستت دارم
    تاک
    دوستت دارم
    تیک
    تاک
    دوستت دارم
    دوستت دارم
    در من
    بمبی ساعتی کار گذاشته ای

    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    هی عمو بلوط !
    کبریتت را خاموش کن
    هنوز
    گندم هایمان
    غم هایمان را درو نکرده ایم...




    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    بر هر چه به غير عشق پا بگذاريد
    دست دل خويش در حنا بگذاريد
    عاشق بشويد، مردم! عاشق بشويد
    يك نام خوش از خويش به جا بگذاريد جلیل صفربیگی


    یک عمر درون خویش تکرار شدم
    در گوشه ای از خودم تلنبار شدم
    گنجشک به خواب رفته بودم دیشب
    امروز ولی کلاغ بیدار شدم جلیل صفربیگی


    خوب و بد اشتباه را بگذارید
    شیطان و من و گـ ـناه را بگذارید
    میخواهم از این به بعد، آدم باشم
    لطفا سر من کلاه را بگذارید جلیل صفربیگی

    -----------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    با عشق طلسم گرگ را میشکنیم
    شب-این قفس سترگ-را میشکنیم
    هرچند تبر به دوشمان نیست ولی
    یک روز بت بزرگ را می شکنیم جلیل صفربیگی


    هر چند كه خسته ايم از اين حال نيا!
    شرمنده! اگر ندارد اشكال نيا!
    ما خط تمام نامه هامان كوفي است
    آقاي گلم زبان من لال نيا! جلیل صفربیگی


    هر چند كه بيمار تو هستيم همه
    ديوانه ي ديدار تو هستيم همه
    بين خودمان بماند آقا عمري است
    انگار طلب كار تو هستيم همه جلیل صفربیگی

    ------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    هر روز به ما اگر كه سر هم بزني
    بر ريشه ي خواب ما تبر هم بزني
    آقا تو كه خوب مي شناسي ما را
    زنگ در خانه را اگر هم بزني... جلیل صفربیگی


    يك عمر تو زخم هاي ما را بستي
    هر روز كشيدي به سر ما دستي
    شعبان كه به نيمه مي رسد آقا جان!
    ما تازه به يادمان مي آيد هستي! جلیل صفربیگی


    هم چاه سر راه تو بايد بكنيم
    هم اينكه از انتظار تو دم بزنيم
    اين نامه ي چندم است كه مي خواني
    داريم ركورد كوفه را مي شكنيم جلیل صفربیگی

    --
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    فریاد حسین را شنیدیم همه
    از کوفه به سوی او دویدیم همه
    رفتیم به کربلا ولی برگشتیم
    از شمر امان نامه خریدیم همه جلیل صفربیگی


    این سنگ خدایان که تبر می شکنند
    روزی که بیایی از کمر می شکنند
    بردار تبر را و بزن ابراهیم!
    بت های بزرگ زودتر می شکنند جلیل صفربیگی


    در اوج یقین اگرچه تردیدی هست
    در هر قفسی، کلید امیدی هست
    چشمک زدن ستاره در شب یعنی...
    توی چمدان ماه، خورشیدی هست
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    چندی است که سخت از خودم لبریزم
    آن گونه که باید از خودم بگریزم
    انگار که شیر آب هرزی هستم
    چک چک چک چک به پای خود می ریزم جلیل صفربیگی


    در زد کسی انگار که مهمان داریم
    در سفره گرسنگی فراوان داریم
    امروز پدر ابر زیادی آورد
    مانند همیشه شام باران داریم جلیل صفربیگی


    انگار همیشه جای یک تن خالی ست
    این بار کسی نیست نه!اصلن خالی ست
    یک نیمکت نشسته دارم در خود
    جای دو نفر همیشه در من خالی ست جلیل صفربیگی


    این چشم دریده چشمه ی فریاد است
    پژواک سکوت سنگ ها در باد است
    با من به چه چیز زندگی خیره شده
    این آینه ای که کور مادر زاد است؟ جلیل صفربیگی

    ------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    لنگه های چوبی در حیاطمان
    گرچه کهنه اند و جیر جیر می کنند
    محکمند !
    خوش به حالشان
    که لنگه ی همند ..... جلیل صفربیگی


    گنـد از لانه بیرون می افتد
    و می شکند
    زندگی
    بچه گنجشکی را غافلگیر می کند! جلیل صفربیگی


    از پل های زیادی پریده ام
    در رودخانه های بسیاری غرق شده ام
    بارها
    شاخ به شاخ شده ام با زندگی
    بارها
    گلوله خورده ام
    و بارها
    مرده ام
    عشق
    از من یک بدل کار حرفه ای ساخته است جلیل صفربیگی


    پرواز چه لذتی دارد
    وقتی
    زنبور کارگری باشی
    که نتوانی

    عاشق ملکه بشوی جلیل صفربیگی

    -----
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    1
    بازدیدها
    174
    بالا