- عضویت
- 2015/04/15
- ارسالی ها
- 86,552
- امتیاز واکنش
- 46,640
- امتیاز
- 1,242
عشق ِتو در گلوی من، فریاد می زند وطن! راز ِهزارتوی من، فریاد می زند وطن!
مشتِ دماوندت رها، بر آسمان ِنیلگون، با کودکان ِکوی من، فریاد می زند وطن!
مـسـ*ـتِ خراباتی ببین، در حلقۀ رندان ِپاک، با دم به دم یاهوی من، فریاد می زند وطن!
باران رها کرد بندگی، تا همدم ِدریا شود، آمد شتابان سوی من، فریاد می زند وطن!
دریای سبز آمد به جوش، از ابر می آید خروش آبِ روان در جوی من، فریاد می زند وطن!
از بام ِجهل و تیرگی، تیری رها شد ای خدا! در خون، ندابانوی من، فریاد می زند وطن!
سهرابِ قصّه کشته شد، تهمینه بر تابوتِ او، با بغض ِدرگلوی من، فریاد می زند وطن!
مشتِ دماوندت رها، بر آسمان ِنیلگون، با کودکان ِکوی من، فریاد می زند وطن!
مـسـ*ـتِ خراباتی ببین، در حلقۀ رندان ِپاک، با دم به دم یاهوی من، فریاد می زند وطن!
باران رها کرد بندگی، تا همدم ِدریا شود، آمد شتابان سوی من، فریاد می زند وطن!
دریای سبز آمد به جوش، از ابر می آید خروش آبِ روان در جوی من، فریاد می زند وطن!
از بام ِجهل و تیرگی، تیری رها شد ای خدا! در خون، ندابانوی من، فریاد می زند وطن!
سهرابِ قصّه کشته شد، تهمینه بر تابوتِ او، با بغض ِدرگلوی من، فریاد می زند وطن!