چشمـ هایَش خالی از هرگونهـ حِسی بود
همان چشم های آبی رنگی کهـ
زمانی عاشقانهـ
به من، به چشمانـ قهوه ای رنگمـ کهـ
پشتـ آن لنز های لعنتی، رنگشان را پنهانـ کرده بودم
زل می زد و می خندید
حال با اخم هایی در همـ و چشمانی خالی از هرگونه حسی
به من و چشمانمـ زل زده بود
آخ از دست چشمانشـ
همیشهـ کار دستمـ می دهد
یک بار عاشق می کند و
یک بار غمگین (:
کاش بار دیگری هم وجود داشتهـ باشد ...
کاش از جنس عشق و محبت باشد، کاش ...
96/1/29
-کـآآف | رز سیاهـ
همان چشم های آبی رنگی کهـ
زمانی عاشقانهـ
به من، به چشمانـ قهوه ای رنگمـ کهـ
پشتـ آن لنز های لعنتی، رنگشان را پنهانـ کرده بودم
زل می زد و می خندید
حال با اخم هایی در همـ و چشمانی خالی از هرگونه حسی
به من و چشمانمـ زل زده بود
آخ از دست چشمانشـ
همیشهـ کار دستمـ می دهد
یک بار عاشق می کند و
یک بار غمگین (:
کاش بار دیگری هم وجود داشتهـ باشد ...
کاش از جنس عشق و محبت باشد، کاش ...
96/1/29
-کـآآف | رز سیاهـ
آخرین ویرایش: