شعر اشعاری زیبا برای ایران

  • شروع کننده موضوع ♥MASTANE♥
  • بازدیدها 2,717
  • پاسخ ها 104
  • تاریخ شروع

Diba

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2015/04/15
ارسالی ها
86,552
امتیاز واکنش
46,640
امتیاز
1,242
بچه ها اين نقشه جغرافياست
بچه اين قسمت اسمش آسياست
شكل يك گربه در اينجا آشناست
چشم اين گربه دنبال شماست
بچه ها اين گربه ......
ايران ماست.
بچه ها اين سرزمين نازنين
دشمن بسيار دارد در كمين
داغ دارد هم به دل هم بر جبين
بوده نامش از قديم ايران زمين
يادگار پاك قوم آرياست
بچه ها . بچه ها
از گروه و هر نژاد
دست اندر دست هم بايست داد
فارغ از هر زنده باد و مرده باد
سر براه مملكت بايد نهاد.
مام ميهن عاشق صلح و صفاست
بچه ها اين پرچم خيلي قشنگ
پرچم سبز و سفيد و سرخ رنگ
هم نشان از صلح دارد هم ز جنگ
خار چشم دشمنان چشم تنگ
افتخار ما به آن بي انتهاست
بچه ها اين خانه اجدادي است
گشته ويران تشنه آبادي است
خسته از شلاق استبدادي است
مرحم دردش كمي ......
آزادي است
بچه ها اين كار فرداي شماست





------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 
  • پیشنهادات
  • Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ترا اي كهن بوم و بر دوست دارم

    ز پوچ جهان اگر دوست دارم
    ترا ، ای کهن بوم و بر دوست دارم
    ترا ، ای کهن پير جاويد برنا
    ترا دوست دارم ، اگر دوست دارم

    ترا ، ای گرانمايه ، ديرينه ايران
    ترا ای گرامی گهر دوست دارم
    ترا ، ای کهن زاد بوم بزرگان
    بزرگ آفرين نامور دوست دارم

    هنروار انديشه ات رخشد و من
    هم انديشه ات ، هم هنر دوست دارم
    اگر قول افسانه ، يا متن تاريخ
    وگر نقد و نقل سير دوست دارم

    اگر خامه تيشه ست و خط نقر در سنگ
    بر اوراق کوه و کمر دوست دارم
    وگر ضبط دفتر ز مشکين مرکب
    نئين خامه ، يا کلک پر دوست دارم

    گمان های تو چون يقين می ستايم
    عيان های تو چون خبر دوست دارم
    هم ارمزد و هم ايزدانت پرستم
    هم آن فره و فروهر دوست دارم

    بجان پاک پيغمبر باستانت
    که پيری است روشن نگر دوست دارم
    گرانمايه زردشت را من فزونتر
    ز هر پير و پيغامبر دوست دارم

    بشر بهتر از او نديد و نبيند
    من آن بهترين از بشر دوست دارم
    سه نيکش بهين رهنمای جهان ست
    مفيدی چنين مختصر دوست دارم

    ابر مرد ايرانئی راهبر بود
    من ايرانی راهبر دوست دارم
    نه کشت و نه دستور کشتن به کس داد
    ازينروش هم معتبر دوست دارم

    من آن راستين پير را ، گرچه رفته ست
    از افسانه آن سوی تر، دوست دارم
    هم آن پور بيدار دل بامدادت
    نشابوری هورفر دوست دارم

    فری مزدک ، آن هوش جاويد اعصار
    کش از هر نگاه و نظر دوست دارم
    دليرانه جان باخت در جنگ بيداد
    من آن شير دل دادگر دوست دارم

    جهانگير و داد آفرين فکرتی داشت
    فزونترش زين رهگذر دوست دارم
    ستايش کنان مانی ارجمندت
    چو نقاش و پيغامور دوست دارم

    هم آن نقش پرداز ارواح برتر
    هم ارژنگ آن نقشگر دوست دارم
    همه کشتزارانت ، از ديم و فاراب
    همه دشت و در، جوی و جر دوست دارم

    کويرت چو دريا و کوهت چو جنگل
    همه بوم و بر، خشک و تر دوست دارم
    شهيدان جانباز و فرزانه ات را
    که بودند فخر بشر دوست دارم

    به لطف نسيم سحر روحشان را
    چنان چون ز آهن جگر دوست دارم
    هم افکار پرشورشان را ، که اعصار
    از آن گشته زير و زبر دوست دارم

    هم آثارشان را ، چه پند و چه پيغام
    و گر چند ، سطری خبر دوست دارم
    من آن جاودنياد مردان ، که بودند
    بهر قرن چندين نفر دوست دارم

    همه شاعران تو و آثارشان را
    بپاکی نسيم سحر دوست دارم
    ز فردوسی ، آن کاخ افسانه کافراخت
    در آفاق فخر و ظفر دوست دارم

    ز خيام ، خشم و خروشی که جاويد
    کند در دل و جان اثر دوست دارم
    ز عطار، آن سوز و سودای پر درد
    که انگيزد از جان شرر دوست دارم

    وز آن شيفته شمس ، شور و شراری
    که جان را کند شعله ور دوست دارم
    ز سعدی و از حافظ و از نظامی
    همه شور و شعر و سمر دوست دارم

    خوشا رشت و گرگان و مازندرانت
    کشان همچو بحر خزر دوست دارم
    خوشا حوزه شرب کارون و اهواز
    که شيرينترينش از شکر دوست دارم

    فری آذر آبادگان بزرگت
    من آن پيشگام خطر دوست دارم
    صفاهان نصف جهان ترا من
    فزونتر ز نصف دگر دوست دارم

    خوشا خطه نخبه زای خراسان
    ز جان و دل آن پهنه ور دوست دارم
    زهی شهر شيراز جنت طرازت
    من آن مهد ذوق و هنر دوست دارم

    بر و بوم کرد و بلوچ ترا چون
    درخت نجابت ثمر دوست دارم
    خوشا طرف کرمان و مرز جنوبت
    کشان خشک و تر، بحر و بر دوست دارم

    من افغان همريشه مان را که باغی ست
    به چنگ بتر از تتر دوست دارم
    کهن سغد و خوارزم را، با کويرش
    کشان باخت دوده ی قجر دوست دارم

    عراق و خليج تورا ، چون ورازورد
    که ديوار چين راست در دوست دارم
    هماران و قفقاز ديرينه مان را
    چو پوری سرای پدر دوست دارم

    چو ديروز افسانه ، فردای رؤيات
    بجان اين يک و آن دگر دوست دارم
    هم افسانه ات را ، که خوشتر ز طفلان
    بروياندم بال و پر دوست دارم

    هم آفاق رويائيت را ؛ که جاويد
    در آفاق رؤيا سفر دوست دارم
    چو رؤيا و افسانه ، ديروز و فردات
    بجای خود اين هر دو سر دوست دارم

    تو در اوج بودی ، به معنا و صورت
    من آن اوج قدر و خطر دوست دارم
    دگر باره برشو به اوج معانی
    که ات اين تازه رنگ و صور دوست دارم

    نه شرقی ، نه غربی ، نه تازی شدن را
    برای تو ، ای بوم و بر دوست دارم
    جهان تا جهانست ، پيروز باشی
    برومند و بيدار و بهروز باشی

    شاعر : زنده ياد مهدي اخوان ثالث





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مهربانم گوش کن گویی
    هیچ کس یادپرستوها نمی افتد
    کوچ مادیگر نه بافصل است
    فصل هم دیگر به باغ ما نمی افتد
    ای پرستوهای خسته
    سرزمین پاکیم کو؟
    این خیابانهاغریبه ند
    کوچه های خاکیم کو؟
    ای صباگرسوی ایرانم گذشتی
    خاک آنرا غرق بوی نسترن کن
    هرکجافریادفرهادی شنیدی
    یاد شیرین دل تنهای من کن
    ای پرستوهای خسته
    سرزمین پاکیم کو؟
    این خیابانها غریبه ند
    کوچه های خاکیم کو؟





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    ايران زمين

    اگر ايران به جز ويرانسرا نيست
    من اين ويرانسرا را دوست دارم

    اگر تاريخ ِ ما افسانه رنگ است
    من اين افسانهها را دوست دارم

    نواي ِ ناي ِ ما گر جانگداز است
    من اين ناي و نوا را دوست دارم

    اگر آب و هوايش دلنشين نيست
    من اين آب و هوا را دوست دارم

    به شوق ِ خار ِ صحراهاي ِ خشکش
    من اين فرسوده پا را دوست دارم

    من اين دلکش زمين را خواهم از جان
    من اين روشن سَما را دوست دارم

    اگر بر من ز ايراني رود زور
    من اين زورآزما را دوست دارم

    اگر آلوده دامانيد ، اگر پاک!
    من اي مردم ، شما را دوست دارم

    *حسین پژمان بختیاری*





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    اي وطن

    با تو هستم ای وطن با تو هستم ای وطن
    ای خورشید جاوید من
    ای صدای گرم آبشاران ای شب مهتاب کوهستان
    تو چون بهاری بهار بی پاییز ز عطر خاک تو گشته ام لبریز
    بسینه ی من کلام جاویدی به چشم من تو چو نور خورشیدی
    آه ای وطن نام تو همیشه بر لبم
    با مهر تو ستاره درخشد بر شبم
    به دشت تشنه شکوه بارانی سرود پاکی شعر بهارانی
    غروب ما را پیام خورشیدی طلوع بودن طلوع امید ی
    تو سرود فصل سبز ما بر لبم جاری چنان دریا
    تو چون بهاری بهار بی پاییز ز عطر خاکت گشته ام لبریز
    به سـ*ـینه ی من کلام جاویدی به چشم من تو چو نور خورشیدی





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    وطن پرنده ی پر در خون
    وطن شكفته گل در خون
    وطن فلات شهيد و شب
    وطن پا تا به سر خون
    وطن ترانه ی زنداني
    وطن قصيده ی ويراني
    ستارهها اعداميان ظلمت
    به خاك اگر چه ميريزند
    سحر دوباره بر ميخيزند
    بخوان كه دوباره بخواند
    اين عشيره ی زنداني
    گل سرود شكستن را
    بگو كه به خون بسرايد
    اين قبيله ی قرباني
    حرف آخر رستن را
    با دژخيمان اگر شكنجه
    اگر بند است و شلاق و خنجر
    اگر مسلسل و انگشتر
    با ما تبار فدايي
    با ما غرور رهايي
    به نام آهن و گندم
    اينك ترانه ی آزادي
    اينك سرودن مردم
    امروز ما امروز فرياد
    فـرداي ما روز بزرگ ميعاد
    بگو كه دوباره ميخوانم
    با تمامي يارانم گل سرود شكستن را
    بگو كه به خون ميسرايم
    دوباره با دل و جانم
    حرف آخر رستن را
    بگو به ايران بگو به ايران







    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    سرزمین مادری

    از ابتدای خلقتم
    تا روزگار هجرتم
    پا کیست از آن سرزمین
    سجادۀ عبادتم

    طلب کن این تن خسته را
    از آشیان بُگسَسته را
    ای سرزمین مادری
    من تشنۀ زیارتم
    ای سرزمین مادری
    من تشنۀ زیارتم

    ای سرزمین مادری
    ای ایستگاه آخری
    باز کن آغـ*ـوش خود
    جز تو ندارم یاوری

    ای سرزمین مادری
    ای ایستگاه آخری
    باز کن آغـ*ـوش خود
    جز تو ندارم یاوری

    از بی کسی دیوانه ام
    با خویشتن بیگانه ام
    وقتی در آغـ*ـوش توأم
    دریایی از سعادتم

    از راه دور ای هموطن
    دستت بده به دست من
    به خاطر دیدار تو
    گذشتم از شکایتم
    به خاطر دیدار تو
    گذشتم از شکایتم

    ای سرزمین مادری
    ای ایستگاه آخری
    باز کن آغـ*ـوش خود
    جز تو ندارم یاوری

    ای سرزمین مادری
    ای ایستگاه آخری
    باز کن آغـ*ـوش خود

    جز تو ندارم یاوری





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مام ميهن

    با تو گویم میهنم
    این بار هم گل می کنم
    آسمـانت را پل پرواز سنبل می کنم
    در سرِ پیری جوان می گردمی همچـون بهـار
    کوچه بـاغت را پر از آواز بلبل می کنم
    جاودانـه میهنم
    این بار هم می سازمت
    چون درفـش کاویان هر جای می افرازمت
    همچو رستم
    می کَنم دیو پلیدی را ز جای
    چون فریدون شوکت دیرینه می پردازمت
    با تو مام میهنم
    دیرینه پیمان می کنم
    گر که ایرانم نباشد ، ترک این جان می کنم
    همچو آرش
    بر پر البرز جان بر کف به پای
    کوهساران را پر از آواز ایـران می کنم
    با تو گویم میهنم
    این بار هم گـل می کنم
    با تـو گویم میهنم
    این بار هم گـل می کنم

    *مازیار قویدل*





    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    مرغ بوتيمار
    گرامی میهنم ای خاك ایران
    نمادِ هستی و مهد دلیران
    هزاران یادگار از روزگاران
    به یادت مانده از آموزگاران

    هنوز آن برق چشم شهریاران
    بپیچد در دل دشت و بیابان
    هنوز آن گام سربازانِ جانباز
    خروش رادمردانِ سرافراز

    بهگوش آید ز ابر و باد و باران
    ز تندرهای قلب كوهساران
    همیآید به گوشم این نداها
    توان بخشد به جانم این صداها

    گرامی میهنم پاینده مانی
    هماره بر جهان تابنده مانی
    تو دریایی ز فرّ و دانش و داد
    برآید خور از این دریایآزاد

    بپیماید ره گردون به صد ناز
    ز مهر او درد جان دو صد راز
    بیفتد پَرتواَش گرم و دلافروز
    بر این دریای ژرف و هستیآموز

    كرانه تا كرانه روشنی بخش
    فروغ مهر «ایران» اینچنین پخش
    شود از فرّ «هُرْمزدِ» یگانه
    به هر سو مهر جاویدان روانه

    منم در ساحل و ماتم گرفته
    وجودم را سراسر غم گرفته
    تو ایرانی و دریایی پُر از جوش
    منم آن مرغ بوتیمار خاموش

    به چشمم ناید از مهرت دمی خواب
    كه میترسم ز دریا كم شود آب
    كه آن فر و شكوهت تیره گردد
    و چشمانم از اینغم خیره گردد

    *مهین بانو تركماناسدی*





    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    Diba

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/04/15
    ارسالی ها
    86,552
    امتیاز واکنش
    46,640
    امتیاز
    1,242
    شرف نامه

    بیا به بزم وطن شور و عشق بر پاكن
    سبوی غم بشكن می به جام مینا كن

    نوشید*نی پاک مغان نوش و در كمال ادب
    دو جرعه نیز نثار ره اهورا كن

    سرود پاكی و نیكی به گوش یار بخوان
    و در بلوغ خرد ، یادی از اوستا كن

    بیا و زند بخوان تا سپیده با زرتشت
    شكوه جلوهی خورشید را تماشا كن

    بگو كه نیک بیندیش و نیک كن گفتار
    چو نیک شد همه كردار، شكر مزدا كن

    بگو كه ملت ما سرفراز تاریخ است
    و دشمنان وطن را خفیف و رسوا كن

    پیام عز و شرف را بخوان ز شهنامه
    و رمز و راز شرفنامه را هویدا كن

    نبسته دست ترا فتنههای چرخ بلند
    مقام خویش در اوج حماسه پیدا كن

    بیا و پهنهی این خطهی خدایی را
    برای جشن خرد پیشگان مهیا كن

    اگرچه گوش ستم از چرا گریزان است
    بیا تمام سخن را چرا و آیا كن

    چرا ز خون سیاوش برآمده ضحاک؟
    بیا به علم و خرد حل این معما كن

    تو قطرهای و منم قطره و وطن دریا
    بیا و قطرهی جان را نثار دریا كن

    به شوق دیدن فردای عشق و آزادی
    به نور دانش امروز ، فكر فردا كن

    امید « میچكد از ابر « اتحاد » بیا
    و بوستان وطن را دوباره احیا كن

    *مصطفی بادکوبه ای*





    ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا