دلنوشته دست نوشته هایم برای تو

[°º¸кยzɠยภº°]

ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻫﻮﺱ ﺑﺪ ﺍﺳﺖ!

ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺳﻢ ﻫﻮﺱ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻡ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!

ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﻫﻮﺱ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ

ﻫﻮﺱ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ

ﻫﻮﺱ ﻏﺮﻕ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ

ﻫﻮﺱ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﻟﺐ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ

ﻫﻮﺱ ﻋﻄﺮ ﺗﻦ ﺗﻮ

ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﻫﻮﺱ ﺩﯾﮕﺮ ...

ﻣﻦ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻫﻮﺱ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﻫﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﻨﺎﻩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ!

ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﭼﻪ ﻓﮑﺮﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ؛

ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!

ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮﺍﻡ ﻭ ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﻦ

ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻮﺱ ﻫﺎﯼ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ...

 

[°º¸кยzɠยภº°]

فرصت ما تموم شده، باید از این قصه بریم

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

خاطره‌ها رو یادمه، لحظه به لحظه مو به مو
هیچی‌ رو یاد من نیار، اونقد خرابم که نگو



بد بودم‌ و بدتر شدم .. میرم با پاهای خودم
میرم نمیدونم کجا .. آخ کم آوردم به
دلگیرم از دست خودم .. کاش عاشقت نمی‌شدم
هر جوری می‌خواستم نشد .. از غم یه ذره‌م کم نشد

من موندم و
هر روز
فقط
ترانه‌سرا: علی بحرینی

 

[°º¸кยzɠยภº°]

بــــــرو ....


خیالت آسوده ..!

نه اســــتدار ِ زمین ..

ونه بازی روزگار ...

هیچ کدام ..

این کوه را به آن کوه نخواهد رساند......!

 

[°º¸кยzɠยภº°]

در مسـیر بـوی ِتـو
پریشــانی لاجــرم
منتـهی به جنـون َست
پـای در قدم ِرسیدن ست امــا
سربـراهی امـکان ِمحالی ست ...

نیلوفر ثــانی

 

[°º¸кยzɠยภº°]

زنانه احساسم را
قلم می زنم
توان درک زنانه ات که نیست جانم
مردانه بخوان...

"نیلوفر..مرداب"

 

[°º¸кยzɠยภº°]

هر چه دریاست
بسته راهش بر سر رود
خسته از مرزهای مسدود
برکه خوابیده و ارام
خواب ازادی می بیند و
می گیرد بهانه
مثل خواب خوش
نیلوفر عاشق
در طلوع هر ستاره
سنگواره ست هر کرانه
هر کرانه بی نشانه
نقش برباد است اکنون
ارزوهای شبانه
راهِ رفتن را غباری تیره پوشانده
پای رفتن هم به گِل مانده
خسته ام
خسته از مرز های بسته
خسته از بغضِ شکسته
نقش ازادی کنون بر اب است و
پر و بال کبوتر سخت بشکسته



"نیلوفر..مرداب"

 

[°º¸кยzɠยภº°]

اولین روز دبستان باز گرد کودکی ها، شاد و خندان باز گرد

درس های سال اول ساده بود آب را بابا به سارا داده بود

درس پندآموز روباه و خروس روبه مکار و دزد و چاپلوس

با وجود سوز و سرمای شدید ریزعلی پیراهن از تن می درید

تا درون نیمکت جا می شدیم ما پر از تصمیم کبری می شدیم

کاش هرگز زنگ تفریحی نبود جمع بودن بود و تفریقی نبود

کاش می شد باز کوچک می شدیم لااقل یک روز کودک می شدیم

خلاصه شعری از: محمد علی حریری جهرمی

 

[°º¸кยzɠยภº°]

میخندم...

ساده میگیرم همه چیز را...

ساده میگذرم از همه چیز....

بلند میخندم...

وباهرسازی میرقصم...

نه اینکه دلخوشم..

نه اینکه از 7 دولت ازادم...

فقط مدتی طولانی شکستم...

زمین خوردم

سختی دیدم...گریه کردم...

و حالا برای زنده ماندن

خودم را ب کوچه ی علی چپ میزنم

هی فلانی...

اشتباه نکن..

روحم بزرگ نیس...

دردم عمیق است

 

[°º¸кยzɠยภº°]

{« شُما »} گرچــه واژـه مُحــتـَرَمــی ωـــت

ولــی { « تــُو »} شـُـכَن لیاقت میــפֿــواهــَـכ ∕ ! ...
[BCOLOR=rgb(0, 0, 0)]

​

[/BCOLOR]

 

[°º¸кยzɠยภº°]

یه سیگار سنگین همون قدر یه مرد رو آروم میکنه...
که یه گریه سنگین یه زن رو...