شعر متن شعر مریم حیدرزاده

  • شروع کننده موضوع حدیثه
  • بازدیدها 3,373
  • پاسخ ها 82
  • تاریخ شروع

کوکیッ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/04
ارسالی ها
20,571
امتیاز واکنش
157,354
امتیاز
1,454
محل سکونت
میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
امشب تمام خويش را از غصه پرپر ميكنم

گلدان زرد ياد را با تو معطر ميكنم

تو رفته اي و رفتنت يك اتفاق ساده نيست

ناچار اين پرواز را اين بار باور ميكنم

يك عهد بستم با خودم وقتي بيايي پيش من

يه احترام رجعتت من ناز کمتر مي کنم

يك شب اگر گفتي برو ديگر ز دستت خسته ام

آن شب براي خلوتت يك فكر ديگر ميكنم

صحن نگاهت را به روي اشتياقم باز کن

من هم ضريح عشق را غرق کبوتر ميكنم

شعريست باغ چشم تو غرق سكوت و آرزو

يك روز من اين شعر را تا آخر از بر ميكنم

گر چه شكستي عهد را مثل غرور ترد من

اما چنان ديوانه ام که با غمت سر ميكنم

زيبا خدا پشت و پناه چشمهاي عاشقت

با اشك و تكرار و دعا راه تو را تر ميكنم
 
  • پیشنهادات
  • کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    برای دیدن تو نقره ی ماه و چیدم

    تا آسمون هفتم به خاطرت دویدم

    برای دیدن تو آسمونو شکافتم

    ستاره رو چشیدم تا طعمشو شناختم

    برای دیدن تو خارا رو سجده کردم

    به جای چشم ابرا سوختم و گریه کردم

    برای دیدن تو پاییز شدم شکستم

    برف زمستون شدم رو بامتون نشستم

    برای دیدن تو از دریاها گذشتم

    دور ضریح عکست شب تا سپیده گشتم

    برای دیدن تو شدم مث پنجره

    اشاره هات محاله از یاد چشمام بره

    برای دیدن تو سوار موجا شدم

    چون تو رو داشته باشم همیشه تنها شدم

    برای دیدن تو عمری مسافر شدم

    به احترام اسمت رفتم و شاعر شدم

    برای دیدن تو خط کشیدم رو تقدیر

    نگات مث یه صیاد منو کشید به زنجیر

    برای دیدن تو سنگا رو شیدا کردم

    طلسما رو شکستم راها رو پیدا کردم

    برای دیدن تو ٬ تو جنگلا گم شدم

    بازیچه ی نگاه سکوت مردم شدم

    برای دیدن تو خیلی چیزا شنیدم

    خیلی کارا رو کردم اما تو رو ندیدم

    برای دیدن تو رفتم تو باغ شعرا

    سراغ فال حافظ ٬ دنبال شعر نیما

    برای دیدن تو چه دردایی کشیدم

    تبم رسید به خورشید ٬ تموم شدم ٬ بریدم

    برای دیدن تو از خواب گل رو پروندم

    چه شبها مثل مجنون تو دشت و صحرا موندم

    برای دیدن تو چه قصه ها که داشتم

    سر رو شونه ی رنج چه روزا که گذاشتم

    برای دیدن تو قامت غصه خم شد

    انگار که قحطی اومد هر چی به جز تو کم شد

    برای دیدن تو نیاز نبود بگردم

    تو هرجا با من بودی پس تو رو پیدا کردم
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    صحبت عاشقی بشه ستاره رو خواب می کنی

    دریا رو آتیش میزنی ، ابرا رو بی تاب می کنی

    وقتی فقط اونو می خوای ماهو نشونه می کنی

    میری تو قلب آسمون صبرو دیوونه میکنی

    وقتی میبینی عاشقی دنیا رو میریزی به پاش

    طلا رو قیمت میذاری با برق ناز خنده هاش

    وقتی میفهمی عاشقی میری سراغ پنجره

    قلبتو میسپاری دس قصه و عشق و خاطره

    وقتی میفهمی عاشقی سوار رویاها میشی

    میری تا جاده های دور ، اون بالاها خدا میشی

    وقتی میبینی عاشقی ماهو میخوای شکار کنی

    میخوای که خورشید خانومو یه شب بری بیدار کنی

    وقتی میفهمی عاشقی سنگ و با شیشه میبینی

    گمشدتو مال خودت واسه همیشه میبینی

    وقتی میبینی عاشقی با آینه خونه میسازی

    رنگین کمونو میاری تو گردن ماه میندازی

    وقتی میبینی عاشقی میخوای همه خبر بشن

    گلا به خاطر شما تازه و تازه تر بشن

    وقتی میفهمی عاشقی میبینی پادشا شدی

    از همه ی مردم شهر یه آسمون جدا شدی

    وقتی میبینی عاشقی خودت میمونی و خودش

    جونتو حاضری بدی به خاطر تولدش
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    روی عکسا گرد و خاکه

    بیشتر دلا هلاکه

    قحطی گلای پونه ست

    تقدیرا دست زمونه ست

    عهد و پیمونا شکسته

    رشته ی دلا گسسته

    تقویما رو ماه تیره

    زندونا پر اسیره

    آدما یا همه مردن

    یا که مات و دل سپردن

    عصر ما عصر فریبه

    عصر اسمای غریبه

    عصر پژمردن گلدون

    چترای سیاه تو بارون

    مرگ آواز قناری

    مرگ عکس یادگاری

    تا دلت بخواد شکایت

    غصه ها تا بی نهایت

    دلای آدما تنگه

    غصه هم گاهی قشنگه

    چشما خونه ی سواله

    مهربون شدن محاله

    هک شده رو هر دیواری

    که چرا دوسم نداری

    خونه هامون پر نرده

    پشت هر پنجره پرده

    تا دلت بخواد مسافر

    تا بخوای عاشق و شاعر

    شبا سرد و بی عروسک

    دلای شکسته از شک

    زلفای خیلی پریشون

    خط زدن رو اسم مجنون

    شهری که سرش شلوغه

    وعده هاش همه دروغه

    چشمای خیره به جاده

    عشـ*ـوه های نخریده

    آسمونا پر دوده

    قلب عاشقا کبوده

    گونه ی گلدونا زرده

    رفته و برنمیگرده

    آدما بی سرگذشتن

    آهوا بدون دشتن

    دفترا بدون امضا

    ماهیان بدون دریا

    تشنه ها هلاک آبن

    همه حرفا بی جوابن

    نصف زندگی نگاهه

    بقیش همش گناهه

    خدا رو انگار گذاشتن

    رو زمین و برنداشتن

    در و دیوارا سیاهه

    آدرسامون اشتباهه

    شب و روزا پر عادت

    وقت که شد شاید عبادت

    خدا مال غصه هاته

    وقتی غم داری خداته

    روی آینه ها غباره

    شیشه ی پنجره تاره

    بغضا بی صدا و کاله

    همه از فکر و خیاله

    قلک خوبیا خالی

    مهربونیا خیالی

    قفسا پر پرنده

    لبای بدون خنده

    نه شنیدنی نه گوشی

    نه گلی نه گلفروشی

    مرگ جشنای تولد

    مرگ اون دلی که گم شد

    خستگی ٬ بی اعتمادی

    شک و تردید زیادی

    امتحانای مکرر

    لونه های بی کبوتر

    مشقامون بدون امضا

    اسممون همیشه رسوا

    نمره های عشقمون تک

    بامامون بدون لک لک

    همه غایب توی دفتر

    مث بالای کبوتر

    خونه ها بدون باغچه

    بدون حافظ و طاقچه

    نه برای عشق میلی

    نه کسی به فکر لیلی

    دیگه پشت در بسته

    کسی بیدار ننشسته

    نه کسی ٬ نه انتظاری

    نه صدای بی قراری

    واسه عاشقی که دیره

    لااقل دلت نگیره

    کاش تو قحطی شقایق

    باز بشیم سوار قایق

    بشینیم بریم تو دریا

    من و تو تنهای تنها

    ماهیا خیلی امینن

    نمیگن اگه ببینن

    انقدر میریم که ساحل

    از من و تو بشه غافل

    قایق رو با هم میرونیم

    میریم اونجاها میمونیم

    جایی که نه آسمونش

    نه صدای مردمونش

    نه غمش نه جنب و جوشش

    نه صدای گلفروشش

    مث اینجا آهنی نیست

    خوبه اما گفتنی نیست

    پس ببین یادت بمونه

    کسی ام اینو ندونه

    زنده بودیم اگه فردا

    وعده ی ما لب دریا

    صبح پاشو بدون ساعت

    که فراموش بشه عادت

    نره از یاد تو زیبا

    وعده ی ما لب دریا
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    اونی که گفتم نرو گفت نمی شه

    دیروز دیگه رفت واسه ی همیشه

    وقتی میخواست بره من رو صدا کرد

    وایساد و تو چشمای من نگاه کرد

    گفت می دونی خودت واسم عزیزی

    این اشکارم بهتره که نریزی

    باید برم سفر واسم بهتره

    ولی کسی که مونده عاشقتره

    تقدیر ما از اولم همین بود

    یکی تو آسمون یکی زمین بود

    هرجا برم همیشه ایرونی ام

    غرق یه جور حس پریشونی ام

    خدا نخواست همیشه پیشم باشی

    ولی مهم اینه که مریم باشی

    تو تقدیر ما هرچی حیرونیه

    مال خطوط روی پیشونیه

    شاید اگه دائم بودی کنارم

    یه روز میدیدم که دوست ندارم

    می خوام برم که تا ابد بمونم

    سخته برای هردومون می دونم

    گریه نکن گریه هاتو نگه دار

    لازم می شه گریه برای دیدار

    نذار پر گریه بشه خاطره

    هرکی اشک نریزه عاشقتره

    اون کسی که می خواد بشه ستاره

    هیچ چاره ای به جز سفر نداره

    بذار برم یه مدتی بمونم

    شاید که قدر اینجا رو بدونم

    اصلا شاید اونجا دووم نیارم

    یا نا تموم بمونه اونجا کارم

    دعا نکن اونجا بهم نسازه

    آدم که حرفش دوتا شد می بازه

    رفتن من شاید یه امتحانه

    واسه شناسایی این زمانه

    خودم میرم عکسام ولی تو قابه

    می شنوه حرف رو ولی بی جوابه

    بارون که بارید برو زیر بارون

    به یاد دیدارای اون روزامون

    تو چمدونم پر عطر یاسه

    چشمام با چشمای تو در تماسه

    فکر نکنی دوری و اونجا نیستی

    قلب من اینجاست تو تنها نیستی

    رفتن من بازی سرنوشته

    همونی که رو پیشونیم نوشته

    یه کاری کن این رفتن موقت

    آدما رو نندازه توی زحمت

    نذار که نقطه ضعفت رو بدونن

    پشت سر من و تو چیز بخونن

    منتظر شعرا و نامه هاتم

    هرجا میری بدون منم باهاتم

    غصه نخور زندگی رنگارنگه

    یه وقتایی دور شدنم قشنگه

    دیگه سفارش نکنم عزیزم

    نذار منم اینجوری اشک بریزم

    شاید یه روز به همدیگه رسیدیم

    همدیگه رو شاید یه جایی دیدیم

    شاید یه روز دیدی که توی جاده

    یه آشنا منتظرت وایساده

    شایدم این دیدار آخرینه

    اگر که باشی زندگی همینه

    مراقب گلدون اطلسی باش

    یه وقتایی منتظر کسی باش

    کسی که چشماش یه کمی روشنه

    شاید یه قدری ام شبیه منه

    کسی که چون می خواد بشه ستاره

    هیچ چاره ای به جز سفر نداره

    داغ دلت هروقت که میشه تازه

    بهش بگو با روزگار بسازه

    دیگه باید برم که خیلی دیره

    فقط نذار خاطرمون بمیره

    اون رفت و از دور دساشو تکون داد

    خوبیاشو یه بار دیگه نشون داد

    همه میگن فقط یه روزه رفته

    انگار ولی گذشته صدتا هفته

    با اینکه قلبش بی ریا و پاکه

    چون فتح دنیا پر گرد و خاکه

    ای کاش نمی رفت و سفر نمی کرد

    یا لااقل من رو خبر نمی کرد

    اما نه خوب شد که من رو خبر کرد

    اشکام و دید و بعد از اون سفر کرد

    از وقتی رفت دسام به آسمونه

    شاید پشیمون بشه و نمونه

    خودش می گفت چون که بشه ستاره

    هیچ چاره ای به جز سفر نداره

    انقد میشینم که بشه ستاره

    بیاد به کشور خودش دوباره

    فهمیدم امروز که سفر یه درده

    من چه کنم اگر که برنگرده

    پشت سرش آب می ریزم یه دریا

    شاید پشیمون شه نمونه اونجا

    الهی که بدون هیچ فرودی

    بشه ستاره و بیاد به زودی

    الهی که تمومه چشم به راها

    بیاد سفر کردشون از تو راها

    الهی که هیچ جا سفر نباشه

    هیچ چشمی منتظر به در نباشه
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    شب مهتابه و چشمام بازم از یاد تو خیسه

    دیگه عادت شده با بغض واسه ی تو مینویسه

    کاش می فهمیدی که قلبم خونه آرزوهات بود

    یه نفس تنها نبودی همیشه دلم باهات بود

    آسمون و ماه نقرش با یه عالمه ستاره

    شاهدن که این بریدن دیگه برگشتی نداره

    رفتی بی اون که بدونی دل من مال خودت بود

    حال بغضای شبونم به خدا حال خودت بود

    سهم چشمای تو بودن توی دنیا هرچی داشتم

    واسه ی خاطر نازت جونمو گرو گذاشتم

    یه دروغ ساده اما قصه ما رو به هم زد

    سرنوشتمونو آخر با جداشدن رقم زد

    تو پشیمون شدی و من حالا صندوقچه ی دردم

    سخته اما باورش کن من دیگه بر نمیگردم

    اما یادت باشه حرفا مثل گوله های برفن

    خیلیلا قربونی های بی گـ ـناه دو تا حرفن

    تو ترانه های شرجیم میدرخشی تو همیشه

    اما من هر کاری کردم که ببخشمت نمیشه
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    دیگه شعرام واسه چشمای تو تازگی نداره

    دلم ازدست همون چشم تو زندگی نداره

    تو میگی خسته میشی چشمامو می کنی فراموش

    ولی من عاشقم عاشق که خستگی نداره

    میگی من دوستت ندارم برو و صرف نظر کن

    دیوونم اینکه به احساس تو بستگی نداره

    تو می گی ساده بگیر زندگی و منو رها کن

    عاشقی خط خطیه صافی و سادگی نداره

    تو می گی یه کم غرور داشته باش و منطقی تر شو

    کارم از غرور گذشته هرچی که بگی نداره

    من می گم دلم شکسته س تو می گی اونکه سپردیش

    دلی که سپرده شد دیگه شکستگی نداره

    می گم التماس چشمام کافی نیس واسه نگاهت

    می گی که عشق تو حالت همیشگی نداره

    تو می گی دیوونه ام تو راست می گی اما عزیزم

    غیر من هیچ کس این حسی که تو می گی نداره
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    عاشق و معشوق ها ای کاش انقد بهم شک نداشتن

    سقف اعتمادامون کاش انقدر ترک نداشتن

    چی میشد دست من و تو همیشه تو دست هم بود

    از ما هرچی که می گفتن واسه ی عاشقی کم بود

    چی می شد بی التماسم تو می اومدی به خونه

    چی می شد دلت می دونست که باید پیشم بمونه

    چی می شد می سوخت دلامون واسه التماس سیبا

    چی می شد دنیا رو یک شب بسپاریم دست غریبا

    چی می شد من رو تو یک شب ببری به زیر بارون

    حتی به قیمت مرگ عزت و آبروهامون

    کاش برای کشتی عشق یکی از ما ناخدا بود

    که می رفتیم اونجا غیر ما فقط خدا بود

    چشمای ناز تو ای کاش یه ضریحی داشت طلایی

    انقدر دورش می گشتم که نشه پیداش جدایی

    کاشکی یادمون نمی رفت عهدامون بدون علت

    واسه ی دفاع از خود دست نمی زدیم به تهمت

    کاشکی عهدامون نمی شکست با یه اتفاق ساده

    به دلیل اینکه آدم توی این دنیا زیاده

    کاش برای اون مهم بود چشام از خاطره خیسه

    گفته بودم که دل من برای اون می نویسه

    یادته واست نوشتم روی صفحه های رنگی

    حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی

    گفتی تنها راهه پرواز ولی آسمون چه دوره

    واسه تو فرقی نداره که دسات مثل بلوره

    کی میگه سرمای بهمن واسه باریدنه برفه

    ایراد از عشق من و توست که همش اسیر حرفه

    نگرانم واسه اون روز که بازم تازه شه داغم

    می دونم یه روز نزدیک نمیای دیگه سراغم

    من خودم دیدم ستاره نور نداره بی فروغه

    تو اصن دوسم نداشتی هرچی که گفتی دروغه

    هنوزم عاشقتم جون چشمات جون دریا

    ولیکن یادت بمونه خوب منو گذاشتی تنها

    میخواد دعاهای ما واسه همدیگه بگیره

    یکی از ما با شهامت واسه اون یکی بمیره

    انقدر بین دلا و حرفای ما اختلافه

    این روزا درد غریبی می کنه ما رو کلافه

    چی میشه با هم بسازیم یه روزی یه شهر تازه

    بدون اینکه بگیریم از کسی حتی اجازه

    یادگاری بنویسیم کاش رو گلبرگای قرمز

    بنویسیم که عزیزم هرجا باشم بی تو هرگز

    کاش نشه زندگیامون یه روزی اسیر تکرار

    و یادت میاد عزیزم گفتی به امید دیدار ؟
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    چشامو بستم و دارم تو رو بهتر میبینم

    اما چشم تو بازم منو نگاه نمی کنه

    عمریه دارم صدات می کنم و جواب می دی

    عمریه چشات ولی من و صدا نمیکنه

    نمی دونم چرا من شدم به عشق تو اسیر

    چرا عشق من چشاتو مبتلا نمی کنه

    دل و پیچیدم لای یه برگ ناز گل سرخ

    چشات اما به دلم هم اعتنا نمی کنه

    جون من خیلی کمه اما فدات گرچه آدم

    جونشو برای هرکسی فدا نمی کنه

    غنچه ی آرزوهام می شکفه با خنده ی تو

    حتی خوشبختی من اخماتو وا نمی کنه

    می دونم نمی شه سرنوشت ما یکی باشه

    تو می گی آدم عاقل که خطا نمی کنه

    نه دلت تنگه واسم نه حرفی داری بزنی

    آخه سنگم با شیشه اینجوری تا نمی کنه

    من می گم عاشقتم فقط به قیمت یه جون

    تو قبول نمی کنی دل اشتباه نمی کنه

    من می گم خداکنه یجوری مال من بشی

    نمی دونم چرا این کارو خدا نمی کنه
     

    کوکیッ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/04
    ارسالی ها
    20,571
    امتیاز واکنش
    157,354
    امتیاز
    1,454
    محل سکونت
    میآن گیسـوآن شالیــزآر🌾
    اون شب خاکستری که تو رفتی

    ماه راهشو از آسمون جدا کرد

    کهکشونی که پر بود از ستاره

    تک تک سیاره هاشو صدا کرد

    نگین انگشتر ابرا افتاد

    بین غبار و مه و سایه گم شد

    انگار که چشمای پلید ابلیس

    به سرنوشت هممون نگاه کرد

    پولک بالای فرشته ها ریخت

    ماه از نردبون اوجش افتاد

    قصه ی رفتن تو خیلی ساده

    روز فرشته هامونو عزا کرد

    اشکای دختری که عاشقت بود

    چکید رو تقویم و همونجا خشکید

    باز دخترک رویاشو سرزنش کرد

    کجای بودنش با تو خطا کرد

    غروب رو مخمل نگاش نشست و

    سقف بلوری چشاش تکون خورد

    تو گرگ و میش بغض و حسرت و درد

    تنها واسه برگشتنت دعا کرد

    چشمای رنگ عسلت چیا داشت

    که دیگه خورشید توی آسمون نیست

    گوشه ی چشمی ام به من نداشتی

    شاید همون تو رو واسم خدا کرد

    شیشه ی قاب آرزو ترک خورد

    یه بید مجنون سر گذاشت به صحرا

    دختری رو که ثروتش تو بودی

    رفتن بی سر و صدات گدا کرد

    کدوم اشارت منو تا جنون برد

    تو روی خوش به من نشون ندادی

    پس این چه حسی بود که بهتر از خون

    تو رو تو قلب و رگ و ریشه جا کرد

    پس کوچه ها همه رسید به بن بست

    قحطی بارون شد و برف و خوبی

    یه پر کشیدن موقت تو

    عمر تمام سالا رو سیا کرد

    قربونی خواستی بگو فصلا هستن

    به جز تولدت که تو بهشته

    زمستون و اسفند و به خاطر تو

    نذر غریبی پرنده ها کرد

    دیگه بیا این طرفا نفس نیست

    دریا به آخر خودش رسیده

    قفل و قفس هوامونو گرفته

    باید یه جور آسمونو رها کرد

    از وقتی رفتی همه چی شکسته

    از دل و پنجره تا عهد و آینه

    نامه دیگه به مقصدش نمیره

    نامه ها رو دیگه نمیشه تا کرد

    آب پاشیدم که زود بیای عزیزم

    هرچی قسم بود پای تو نوشتم

    نمی دونم کسی دعا بلد نیست

    یا مرغ آمین پشتشو به ما کرد

    روزامو می دوزم به در به چشمام

    فقط تو رو از همه دنیا می خوام

    تا برسی از روی کوه مشرق

    باید تمام جاده ها رو وا کرد

    بـ..وسـ..ـه و التماس و عطر پونه

    فرش طلای قدمای نازت

    خونه ی آسمون هفتم آباد

    که توی قصرم تو رو پادشاه کرد
     

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    38
    بازدیدها
    895
    بالا