آنتن نمی دهد نزديك خانه ام رودخانه اى ست آنجا هم آنتن نمي دهد دلم مي خواهد كسى كنار رودخانه مدام شماره مرا بگيرد و مدام بشنود مشترك موردنظر در دسترس نيست
به آینه ی آسانسور نگاه می کنم انگشت هایم کشیده می شود میان کیسه های میوه نان و شیر و ماست اگر تو بودی پشت بام هم پیاده نمی شدیم با این دست ها که بند است...